یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

وجه زنانه ورزش


وجه زنانه ورزش

در حال تماشای یک برنامهء مستند در مورد تکامل و تحول تدریجی فوتبال زنان در ایالات متحده بودم که دریافتم وجه زنانه ورزش نیمی از ورزش است که جاهایی که ورزش مردان کم می آورد و جا می زند, ورزش زنان هم چنان می ایستد

در حال تماشای یک برنامهء مستند در مورد تکامل و تحول تدریجی فوتبال زنان در ایالات متحده بودم که دریافتم وجه زنانه ورزش نیمی از ورزش است که جاهایی که ورزش مردان کم می‌آورد و جا می‌زند،‌ ورزش زنان هم‌چنان می‌ایستد.

ورزش زنان نیمه بهتر دنیای ورزش است و این چیزی است که ما هواداران ورزش،‌ به آن توجهی نمی‌کنیم؛ آن هم به دو دلیل: نخست آنکه زنان ورزشکار به طور معمول، آن بخش از بهترین آرمان‌ها و ایده‌آل‌هایی که در سیر تدریجی ورزش مردان از دست رفته‌اند را پرورش می‌دهند. البته منظور من وجه سرگرمی و لذت‌بخش ورزش نیست بلکه نقش اجتماعی و اخلاقی ورزش است. اما در مقابل ورزش مردان روز‌به‌روز بیش از قبل، آرمان‌ها و اید‌ه‌آل‌های ورزش را زیر سوال برده و تخریب می‌کند.

بدون شک احترام به حریف،‌ روحیه ورزشکاری، ورز‌ش‌دوستی، حفظ حرمت هواداران و تماشاچیان در مسابقات ورزشی زنان نسبت به بازی‌های مردان بیشتر دیده می‌شود.

همچنین مفهوم کار تیمی یا گروهی از جمله مواردی است که در بین ورزشکاران زن بسیار کاربرد داشته و جاافتاده؛ ارزشی که در ورزش مردان بسیار کم‌رنگ‌ شده است. اگر با یک ورزشکار زن مشغول صحبت شوید می‌توانید به‌راحتی این موضوع را دریابید.

چراکه در اکثر موارد به‌گونه‌ای پاسخ می‌دهد که شما تقریباً فرد را فراموش می‌کنید و ذهنتان معطوف به کار تیمی می‌شود. برای اینکه او را مجبور کنید که از خودش بگوید حتماً باید از واژه‌هایی که بر نقش او تاکید می‌کند، استفاده کنید. زنان ورزشکار، گروهی جشن می‌گیرند و گروهی از شکست خود رنجور می‌شوند. آنها گروهی کار می‌کنند و نسبت به این موضوع که تیم مهمترین و اولی‌ترین دلیل برای موفقیت و افتخار فرد است، آگاهی دارند.

و آخرین و مهم‌ترین تاثیر ورزش زنان که ورزش مردان کاملاً از آن بی‌بهره است نقش ورزش زنان و زنان ورزشکار در پیشرفت و اصلاحات اجتماعی است. افراد زیادی مانند بیلی جین کینگ، لیزا ریموند، مارتینا ناوراتیلووا و کاری وب هستند که با استفاده از ورزش و موقعیت خودشان در دنیای ورزش،‌ در جهت بهتر کردن اوضاع اجتماعی زنان و پیشرفت آنان در عرصه ورزش تلاش کرده‌اند. چیزی که در ورزش مردان تقریباً وجود ندارد.

دومین دلیل عدم تمایل ما به ورزش زنان این است که زنان ورزشکار به ما نشان داده و ثابت می‌کنند که آن مسیری که ورزش حرفه‌ای مردان در آن قرار گرفته و طی می‌کند، مسیر درستی نیست. بسیاری از ارزش‌ها و آرمان‌های دنیای ورزش، در وجه مردانه آن قربانی قدرت مطلق پول و منافع مالی شده است. کسی به این مسئله توجه نمی‌کند که در ورزش مردان،‌ فرد و قابلیت‌های فردی بسیار پررنگ‌تر از تیم و کار تیمی شده یا اینکه بسیاری از ورزشکاران حرفه‌ای،‌ مرز بین میدان رقابت را با جرم و بزه محو کرده‌اند چراکه بسیاری به همین سان ثروتمندتر شده‌اند و از این مسیر بیشترین استفاده را برده‌اند.

زنان ورزشکار به ما نشان دادند که مسیر ورزش حرفه‌ای مردان، مسیر درستی نیست

این درست است که ورزش جنبه تفریحی نیز دارد و در عرصه سرگرمی در کنار مفهوم و ذات،‌ ظاهر را نیز باید حفظ کرد و به جنبه سوددهی نیز توجه داشت اما این حدی دارد و نباید ذات و ارزش را قربانی این بخش سوددهی کرد. ورزش زنان به ما نشان داده زمانیکه بحث منافع مالی در مقابل ارزش‌ها مطرح می‌شود کدامیک را ارجحیت می‌دهد و به ما ثابت کرد که در ورزش مردان چه ارزش‌هایی در پس توجیهات مالی و سودآوری دفن شده‌‌اند و هیچ کس هم سراغ آنها را نمی‌گیرد.

در آخر و فرای این بحث‌ها و استدلالها، من هم معتقدم که مردم مختارند هر چه را که دوست دارند و نظرشان را جلب می‌کند انتخاب کنند و من هم تصدیق می‌کنم اوج وجه فیزیکی ورزش در لیگ‌های ورزش حرفه‌ای مردان وجود دارد.

اما به نظر من ESPN میلیون‌ها کانال دارد،‌ فاکس ورزشی گروه قدرتمند و وسیعی دارد و شبکه‌های مختلف و نام‌آوری داریم که به ورزش اختصاص دارند، اما در بین این همه تنوع و فراوانی ابزار رسانه،‌ آیا جا برای ورزش زنان، یعنی نیمی از جمعیت جهان نیست؟ آیا در بین این همه اسپانسر‌های بزرگ، نیستند کسانیکه بتوانند جیب‌های عمیق و حساب‌های بانکی نجومی‌ خود را پشتوانه ورزش زنان کنند؟

نوشته اندرو ناسچلر، تحلیل‌گر

منبع: Bleacher Report

مرجان نمازی



همچنین مشاهده کنید