چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

مردگان من, زنده اند


مردگان من, زنده اند

میشل بن سابق Miguel Benasayag مبارز و زندانی سیاسی پیشین آرژانتینی ـ فرانسوی, در كتابی كه درقالب مصاحبه ای مفصل با وی منتشر شده, به طرح موضوعات و مسائلی می پردازد كه بیش از آن كه دربردارنده آموزه های كلاسیك انقلابی و فنون مبارزه جویانه قهرآمیز باشد, حاوی تجاربی ارزشمند از ظرایف تئوری های فلسفی ـ روان شناختی در امر مبارزه و ارتباط آن با جنبش های اجتماعی است

"میشل بن‌سابق"(Miguel Benasayag) مبارز و زندانی سیاسی پیشین آرژانتینی ـ فرانسوی، در كتابی كه درقالب مصاحبه‌ای مفصل با وی منتشر شده، به طرح موضوعات و مسائلی می‌پردازد كه بیش از آن كه دربردارنده ‌آموزه‌های كلاسیك انقلابی و فنون مبارزه‌جویانه قهرآمیز باشد، حاوی تجاربی ارزشمند از ظرایف تئوری‌های فلسفی ـ روان‌شناختی در امر مبارزه و ارتباط آن با جنبش‌های اجتماعی است.

این پارتیزان سابق عضو "جبهه انقلابی خلق" پیرو مكتب "چه‌گوارا" در آرژانتین در پی فعالیت به‌عنوان افسر عملیات نظامی توسط رژیم حاكم بر این كشور دستگیر و به مدت چهارسال زندانی و تحت شدیدترین شكنجه‌ها قرار می‌گیرد. همسر باردار وی ـ كه خود از همرزمان بن‌سایق بود ـ پس از دستگیری و در پی به‌دنیا آوردن فرزند خود در زندان، در شرایطی كه متحمل شكنجه‌های فراوان شده بود، سرانجام از داخل یك هواپیمای ارتشی به رودخانه‌ای پرتاب و جسد وی توسط یك افسر نیروی دریایی از آب گرفته می‌شود. نوزاد به‌دنیا آمده تحت سرپرستی یكی از بازجویانی كه مادر طفل را به‌ دفعات تحت شكنجه قرار داده بود، واقع شده و در طول سا‌ل‌ها بارها همراه با نامادری خود آماج حملات و كتك‌های پدرخوانده مستبد قرار می‌گیرد، تا جایی‌كه مادرخوانده و پسر تصمیم به اعلام شكایت قضایی و انتخاب زندگی مستقل از مرد شكنجه‌گر می‌گیرند. همزمان با هجده‌سالگی پسر و درپی پیگیری‌های میشل بن‌سایق، آزمایشDNA ثابت می‌كند كه میشل، پدر "رودلفو" جوان است و...

بن سایق پیش از آن و در اواسط دهه هفتاد میلادی دوران بازداشت خود را طی و در سال ۱۹۷۸ به‌د‌نبال فعالیت‌ گروه‌های آزادیخواه فرانسوی از زندان نظامیان آرژانتینی رهایی یافته و به پاریس منتقل می‌شود تا زندگی خود را در زادگاه مادر خویش به‌عنوان یك تبعیدی ادامه دهد، تبعیدی‌ای كه روند زندگی خارج از زندان را به‌تدریج مبنای ورود به عرصه‌های دانش و پژوهش قرار داده و با كسب مدارج علمی در كسوت یك اندیشمند، روانكاو و فیلسوف به تبیین اندیشه‌ها و نقد و بررسی تئوری‌های جنبش‌های اجتماعی فراگیر بپردازد.

بن‌سایق زمانی را كه در نخستین روزهای رستن از بند حاكمان آرژانتینی در پاریس اقامت گزید چنین تعریف می‌كند:

"هنگامی كه درسال ۱۹۷۸ به پاریس رسیدم، یك برگ از تاریخ برگشته بود. هنوز الگوی زندگی سال ۱۹۶۸ جریان داشت؛ با ذهنیت سال ۶۸ ولی با منطق نوـ لیبرال و فرامدرن. در صورت خوش‌بینی نسبت به ظواهر، انسان می‌توانست به‌راحتی فریب بخورد. اشخاص زیادی سر در هوای انقلاب داشتند، درحالی‌كه همچون یك پیمانكار فكر می‌كردند...".

"آن دوفور مانتیل" پژوهشگر و نویسنده فرانسوی كه انجام مصاحبه مفصل با بن‌سایق و تدوین نهایی كتاب را برعهده داشته، در فواصل پرسش‌های متعدد و محققانه، محورهای متنوعی را به حیطه بحث و بررسی می‌كشاند كه از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره كرد: تحلیل مبنای انقلاب در كشورهای امریكای لاتین، بررسی زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه آرژانتین، چگونگی ورود میشل به حوزه عملیات چریكی، بازداشت و زندانی‌شدن وی، تحلیل روان‌شناسانه مبحث شكنجه در زندان، مبانی ایدئولوژیك اندیشه‌های ماركسیستی مورد تأیید میشل، تبیین تئوری‌های جهانی‌شدن سرمایه‌داری و...

بن‌سایق در كتاب حاضر از منظر یك پژوهشگر و اندیشمند با نگاهی موشكافانه و نقادانه در عین این‌كه در بازخوانی زوایای مبارزه با بی‌عدالتی، از تجارب بسیار سنگین، تلخ و اندوهبار خود سخن می‌گوید، با این حال دستاورد و جمع‌بندی نهایی از مبارزه پارتیزانی را "تبدیل مبارزه سیاسی به یك فریضه روزمره" می‌داند؛ فریضه‌ای كه انسان‌ها را بر آن می‌دارد كه درمقابل احساس عجز و ناتوانی ناشی از سلطه نظام‌های اجتماعی كه انسان‌ها را به‌سوی فردیت تام می‌راند، مسئولیت‌پذیری توأم با شادمانی برای ساخت سرنوشت جمعی را درك كرده و به آن باور بیاورند.

بن‌سایق در این باره می‌گوید:

"... تجربه فداكاری و گذشت از خود، بسیار بیشتر از آنچه ما گمان می‌كنیم، در زندگی روزمره و عادی وجود دارد. اگر مردم با یكدیگر رابطه‌ای از عشق یا دوستی ایجاد كنند، به‌طور عینی و مشخص یك زندگی توأم با گذشت را پی ریخته‌اند...".

بن‌سایق پس از گذشت دو دهه از تجربه زندان و فعالیت چریكی، خود را فردی می‌داند كه ضمن این‌كه تعلقات فكری خود را به حوزه اندیشه‌های ماركسیستی حفظ كرده، اما از آن بخشی از ماركسیسم فاصله می‌گیرد كه در آن اهداف مبارزات رهایی‌بخش با دستیابی به حاكمیت، از یك جنس انگاشته می‌شود. وی به نگاه پیروان ماركسیسم در زاویه‌ای نقد وارد می‌داند كه انقلابیونی كه سر در هوای عدالت و گسترش آزادی برای جوامع خود دارند، ایده‌آل‌های سیاسی خود را برمبنای رسیدن به حكومت طبقه‌بندی كرده و در ورطه تقسیم و پاسداری از قدرت سیاسی می‌غلتند:

"هنگامی‌كه ساندینیست‌ها در نیكاراگوئه قدرت را تصرف كردند، به‌سرعت شروع به انحراف از مسیر كردند. منطق حفظ حاكمیت آنها را به آنجا كشید كه به بومیان مكزیكی‌الاصل مسلحانه حمله‌ور شده و آنها را قتل‌عام كردند... به این ترتیب همه مردم به این نتیجه رسیدند كه ساندینیست‌ها خیانت كرده‌اند...".

اتكا به همین تحلیل وی را به این باور می‌رساند كه باید به‌ تاریخ نگاه كرد و از آن عبرت گرفت. تاریخ به مردم می‌آموزد كه صرف حكومت‌خواهی و حكومت‌گری، هدف اصیل و خیرخواهانه‌ای نیست. باور بن‌سایق به همین اصل وی را به این نتیجه می‌رساند كه شیوه، بینش و مدیریت زنان در جوامع بشری زاییده چنین تفكری است و معتقد است مبارزاتی كه میراث نگاهی زنانه را در برداشته، به‌درستی و همواره آگاه بوده كه قدرت در نهادهای حكومتی وجود ندارد و در بهترین حالت، نهادهای حكومتی در خدمت همراهی با جنبش‌های واقعی اجتماعی‌اند؛ از همین روی بهترین شیوه مبارزه، ممانعت از اشغال همان عرصه‌های اجتماعی توسط مرتجعین است.

با تجهیز به همین بینش است كه بن‌سایق و برخی همفكران وی در خصوص چرایی شكست انقلاب در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی در بسیاری از كشورهای امریكای لاتین معتقدند تحركات شهادت‌‌طلبانه مبارزان انقلابی از آن روی در این منطقه از جهان به شكست انجامید كه نظریه و استراتژی ضدسلطه كه اساسی‌ترین بخش تجربه انقلابیون بود، با تصور این كه امری فرعی است، به‌تدریج كنار گذاشته شد و درنتیجه، دستیابی صرف به حاكمیت به منطق و هدف عمده تبدیل گردید:

"چنانچه بخواهیم از زاویه نظامی به مطلب نگاه كنیم، به محض آن كه سیاست كسب قدرت به‌عنوان هدف اصلی انتخاب شود، شكست قطعی است. از لحظه‌ای كه در میدان چنین بازی قدرتی قرار بگیریم، بازنده‌ایم."

پروین امامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.