شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

آسمان حمل و نقل شهری ابری یا آفتابی


آسمان حمل و نقل شهری ابری یا آفتابی

بررسی کاستی ها و نیازهای حمل ونقل درون شهری

تاروپود رشته های باران از طاقه یکپارچه ابر و تندباد تاراج زیورآلات گل و درختان را از پشت شیشه بخار زده پنجره اتاق نگاه می کنیم... سرما را لمس نمی کنیم. باید بیرون رویم و چرخ کار و تحصیل و دادوستد و امور اداری مان را همچون روزهای دلپذیر بهاری، بگردانیم. با این حال، شال و کلاه می کنیم. به پارکینگ می رویم تا بخشی از راه مان را با ماشین طی کنیم تا از سوز سرما و باران در امان باشیم. استارت می زنیم. موتور روشن نمی شود. چند بار دیگر: پت پت. باتری ضعیف شده یا سرما زورش را گرفته است. چتر باز می کنیم. پیاده به سمت ایستگاه اتوبوس می رویم. ده ها مرد و زن و محصل و سالمند منتظر آمدن اتوبوس هستند. به ساعت نگاه می کنیم. روی پیاده رو به سمت ایستگاه مترو در فاصله حدود ۲۰۰ متری می رویم. از لبه چتر نگاهی به آسمان می اندازیم که ناگهان پای مان در چاله آب گرفتگی آسفالت، فرو می رود. ناچار با یکی از سواری های شخصی به ایستگاه مترو می رسیم. بلیت می گیریم. در «گیت» می زنیم. حدود ۲۰ الی ۳۰ پله پایین می رویم... اوه... سکوی قطار، چند لایه انبوه مردم ایستاده اند... سوت قطار به گوش نمی رسد...

میزان الحراره وضعیت حمل ونقل شهری در نیمه اول سال همچون سال های پیشین در مقاطعی کم وبیش تب تأخیر، کندی و کمبود ناوگان های اتوبوسرانی و ریلی را نشان می دهد. این وضعیت در گرمای سوزان فصل تابستان سبب گلایه و ناراحتی بسیاری از مسافران بود. اگرچه تحولاتی در کمیت صورت گرفت. حالا در فصل سرما با توجه به ازدیاد شایان توجه مردم به استفاده از وسایط نقلیه سنگین عمومی: اتوبوس و مترو، مسئله کم و کاستی های سرویس دهی، طبیعتا بیش از فصول گذشته نزد شهروندان مطرح می شود. اما باید صبر کرد و مشاهده نمود آسمان حمل ونقل شهری پایتخت و شهرهای بزرگ دیگر ابری، نیمه ابری و یا آفتابی خواهد بود.

● اتلاف وقت در ایستگاه ها

بنا به تجارب سال های گذشته و با عطف به توضیحات و دلایل سنواتی مدیریت های مرتبط با حمل ونقل شهری، ناوگان های اتوبوسرانی و مترو، ناکافی بودن وسایط نقلیه مذکور نسبت به انبوه رو به افزایش جمعیت مسافر و همچنین در برخی مقاطع مسئله اعتبارات مالی و ناهماهنگی بین دستگاه های ذی ربط، محوریت عدم پاسخگویی مناسب و رافع نسبی مشکل تأخیر در جابه جایی بوده است. به عبارت دیگر، ضعف اجرایی- عملیاتی در ایجاد توازن بین کمیت وسایط نقلیه موصوف با میلیون ها مسافر در کلان شهر تهران و نیز شهرهای بزرگ پرجمعیت در ساختار خدماتی مشهود است. نتیجه این که مردم همواره از کمبود ناوگان، تأخیر در سرویس دهی و اتلاف وقت در ایستگاه های به ویژه اتوبوس شهری و در معرض گرمای آفتاب و آلودگی هوا، گلایه داشته و دارند. اما این کاستی و شرایط، در فصول سرما و بارش، برف و باران و یخبندان زمستانی برای اقشار شهروندان سخت تر می نماید و چه بسا برای افرادی مخصوصا کودکان، سالمندان و دردمندان تهدید ابتلا به بیماری های فصلی و یا تشدید عوارض مزمن سلامت شان دور از انتظار نیست.

البته این وضعیت و فرآیند آثار چرخه های ناشی از غیرمتعادل بودن، کمبود و نیازها، همیشه محدود و منحصر به چگونگی عملکرد مدیریت های ناوگان ها نبوده و نخواهد بود و جدای از پیچیدگی ترافیک سنگین که از دهه های پیش سطوح شهری را تسخیر کرده است، به اقتدار و نحوه هماهنگی دستگاه های متعدد ذی ربط و دخیل در بخش حمل ونقل شهری بستگی دارد که با توجه به ازدیاد جمعیت، توسعه شهری و افزایش خودرو شخصی، در سال های اخیر در مقایسه با زمان های پیشین، توسعه ناوگان اتوبوسرانی در پایتخت و شهرهای دیگر کم وبیش محقق شده است لیکن برنامه ریزی ها همچنان در مقابل کثرت جمعیت ثابت و شناور در تهران نیز عقب مانده است.

در گفت وگو با برخی از شهروندان، بعضی از نگرانی تأخیر بیش از حد در مقایسه با فصل های گذشته و کمبود اتوبوس در پاره ای از خطوط در شرایط بارندگی و سرمای هوا می گویند. «رضوی» کارگر جوشکار ساختمانی، محل کارش در یکی از محله های شرق تهران است. او برای به موقع رسیدن به محل کارش یک ساعت زودتر از زمان شروع کار خود به پایانه اتوبوس می آید. اغلب اوقات چیزی حدود بیست دقیقه معطل آمدن اتوبوس می شود. گاه ده دقیقه پس از سوار شدن مسافران، اتوبوس حرکت می کند که در این فواصل زمانی بار ترافیک لحظه به لحظه سنگین تر شده است. این وضع موجب نگرانی تأخیر در کارش می شود. این جوان کارگر می افزاید: «حالا به فکر بارش برف و باران و سوز سرمای شدید زمستان هستم که تأخیر و کندی ترافیک بیش از امروز می شود.»

● افزایش اتوبوس ضروری نیست اما...

اندکی از ساعت ۱۱ صبح گذشته است. عده ای روی نیمکت های ایستگاه اتوبوس در خیابان فردوسی شمالی نشسته اند. آنان منتظر آمدن اتوبوس هستند. کنار یکی از آنان به نام «حسینی» مهندس برق، می نشینم. او در پاسخ سؤالم بر این باور است که چنانچه وسایط نقلیه عمومی به تناسب جمعیت مسافران باشد، مردم راحت و بدون اتلاف وقت به محل کار و مقصدشان می رسند. وی درعین حال می افزاید: «زیاد شدن وسیله نقلیه بیش از آنچه که هست، لازم نیست لیکن این طور هم نباشد که مردم زمان طولانی در ایستگاه معطل و منتظر بمانند تا یک اتوبوس بیاید.» به گفته وی در برخی از کشورها ازجمله انگلستان تمام اتوبوس ها در شهر پرجمعیت لندن هنگام تردد بیش از نصف ظرفیت استانداردشان، مسافر دارند. علت این کار سرعت عمل و حرکت سریع اتوبوس هاست. یعنی اتوبوس با هر عده مسافر از مبدأ حرکت می کند. (هنگام گفت وگو، دو سه اتوبوس از راه می رسند. در ایستگاه توقف می کنند. هریک مسیر جداگانه ای دارند. مسافران هر مسیر سوار می شوند.) او می گوید نیم ساعت منتظر اتوبوس نشسته است... سرانجام اتوبوس دیگری می آید و سوار می شود.»

● تأخیر سرویس دهی در زمستان رنج آور است

شاید خستگی مفرط و یا کهولت سن علت نرم و آرام صحبت کردن «ورام» می شود. او که شغل آزاد دارد، می گوید: «اگر زمان ورود وسیله نقلیه در هر مسیر و ایستگاه، معین باشد مردم خیال شان چه در فصل سرما و چه در فصل گرمای هوا راحت است. دیگر دلشوره این که اتوبوس زود و یا دیر خواهد آمد نخواهند داشت. زمان بندی منظم و پایدار سبب می شود مسافران این خستگی که الان دارند را احساس نکنند. اما در وضعیت فعلی، یک اتوبوس گاه پنج دقیقه بعد از اتوبوس دیگر و گاه سی دقیقه به ایستگاه می آید. این شیوه، دغدغه خاطر و سبب خستگی مسافران می شود که در سرمای زمستانی رنج آور نیز می شود. نکته دیگر این که لازم است تمام ایستگاه های هر خط و مسیر سرپناه مناسب و مجهز به روشنایی شبانه داشته باشند تا مردم از آسیب آفتاب وعارضه سرما و بارندگی محفوظ شوند.»

شلوغی در هر مکان که مخل آرامش انسان شود، چندان پسندیده نخواهد بود چراکه به قول یک شهروند گاه باعث نارضایتی سایرین می شود اگرچه شهروند دیگری می گوید بوی نامطبوع سیگار و تعرق بدن در فضای وسیله نقلیه عمومی، آزاردهنده است.

● ازدحام مسافر در اتوبوس ها

اما یک مسافر به نام «علی آزاد» در خصوص موضوع افزایش مسافران ناوگان های سنگین شهری در فصل سرما، با یک تبسم می گوید: «معلوم است که شلوغی مسافران اتوبوس نیز خوشایند نیست. او همچنین اعتقاد دارد که در فصل سرما و بارندگی های جوی طبیعتاً آمار مسافران وسایط نقلیه شهری بیش از گذشته می شوند.» وی نیز بر این نظر است که کثرت جمعیت نباید دلیل لزوم افزایش تعداد اتوبوس شود. او چرایش را چنین می گوید: اگر تعداد اتوبوس های درون شهری زیاد شوند، این ازدیاد وسیله نقلیه خود دچار مشکلات و ایجاد کندی مضاعف در امر تردد و ترافیک می شود.»

در هوای سرد و بارانی در ایستگاه های اتوبوس جمعیت زیادی منتظر آمدن اتوبوس هستند. اتوبوس که می رسد همه مردم قبل از سوارشدن به داخل اتوبوس نگاه می کنند: اتوبوس در ایستگاه های جلوتر پر از مسافر شده است. آنان که بیرون هستند باعجله و فشار بالا می روند. هوای درون اتوبوس سنگین و دم کرده و نگاه ها سنگین و چهره ها فشرده است. ریتم تند باران، کندی ترافیک و بیم تأخیر امور و...

● روح و جسم خسته می شود

«ربیعی» بازنشسته بخش غیردولتی، می گوید: «سخت است در فصل سرما و بارش برف و باران به خصوص برای افراد سالمند و دردمند که گاه تا نیم ساعت منتظر آمدن اتوبوس بمانیم. بعد هم تا آخر ایستگاه مقصد سرپا بایستیم. اما این، همه قضیه نیست؛ هنگام بارندگی ترافیک سنگین و حرکت ماشین ها کند می شود. این وضع باعث اتلاف وقت شده که در این شرایط روح و جسم آدم خسته و رنجور می شود. مسئولان مربوطه باید درمورد افزایش روزبه روز جمعیت در شهر تهران فکری اساسی کنند. جوری که در بخش حمل و نقل عمومی، امکانات آسان برای مردم در هر شرایط زمانی و فصلی فراهم باشد.»

«جلالی» شاغل در بخش خدماتی یک سازمان فرهنگی است. او هم می باید ساعت هفت صبح و پیش از آمدن کارکنان قسمت های مختلف، وسایل کارش را آماده کند. او بعضی روزها از پایانه آزادی با اتوبوس به پایانه فیاض بخش می آید. می گوید از زمانی که اتوبوس های ریالی این خط جایگزین اتوبوس های بلیتی شده اند سرویس دهی با تأخیر صورت می گیرد. وی می گوید: «مسافران باید آنقدر در اتوبوس منتظر باشند تا تمام ظرفیت صندلی پر شود و گاه چند نفری در راهرو می ایستند. با این وضع، مسافران راحت نیستند و آرامش خیال ندارند.» به گفته او، اتوبوس های ریالی تعدادشان هم نسبت به جمعیت مسافران، کم است.

درپی تماس ها طی اوایل هفته جاری با روابط عمومی و واحد اطلاع رسانی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به منظور مصاحبه با مدیرعامل شرکت درخصوص چگونگی تدابیر و ارایه تسهیلات حمل ونقل مسافران در فصل زمستان، نهایتاً به نقل از ایشان گفته شد «در اوایل آذرماه برنامه های کلی تمهیدات شرکت واحد برای ناوگان حمل ونقل تهران اطلاع رسانی خواهد شد.» پیشتر مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کرد ۲هزار اتوبوس پرظرفیت به ناوگان حمل ونقل شرکت واحد افزوده شده است. همچنین به منظور تقویت ناوگان حمل ونقل عمومی در مدت ۲سال به مرور ۲هزار اتوبوس دوکابین به ناوگان اتوبوسرانی اضافه می شود. از سوی دیگر، خط برقی شوش تا راه آهن تا ۲ماه دیگر مورد بهره برداری قرار می گیرد.»

● آسایش در هر موقعیت ایمنی روان است

«میرزایی» روان شناسی خوانده است. از او سؤال می کنم محیط های شلوغ و ناراحتی روحی ناشی از سر و صدا به عنوان مثال، اتوبوس و مترو، چه تأثیراتی روی فکر و اعصاب می گذارد؟ او که دقایقی پیش از سالن مترو به خیابان آمده است، لبخندی می زند و می گوید: «عوامل تحریک اعصاب، متعدد است. بوق زدن، ترافیک، انتظار مسافر برای دسترسی به وسیله نقلیه، امروز و فردا کردن های اجرایی امور و...» می گویم مشخصاً درباره ازدحام مسافر در اتوبوس و همینطور انتظار طولانی در ایستگاه اتوبوس آن هم در شرایط زمستانی، چه نظری دارید؟ می گوید: «این رویداد موارد قطعاً روی خلق و تحریک اعصاب شخص تأثیر می گذارد. مردم وسیله نقلیه سوار می شوند که راحت و به موقع به کارهایشان رسیدگی کنند. وقت شان ممکن است برای انجام یک امر ضروری، تنگ باشد. از طرفی شاید وسع کسی نرسد که با تاکسی برود و یا دربستی ماشین کرایه کند خاصه برای راه دور. پس به سمت اتوبوس شهری می آید.

دقایقی امیدوار می شود وسیله نقلیه از راه می رسد اما فرضاً ۱۰دقیقه به ۲۰دقیقه برسد و خبری از اتوبوس نباشد، مسلماً آزرده خاطر می شود که شاید تا مدتی فکرش را مشغول کند. حال اتوبوس بیاید اما جایی برای نشستن ندارد و مسافر بیش از ظرفیت استاندارد دارد، روحش خسته تر می شود و اثر آن ممکن است باعث آن شود که از فشردگی در محیط اتوبوس به بغل دستی اش نیز اعتراض کند درحالی که سایرین هم همین وضع و شرایط او را دارند. این موارد در ناوگان های سنگین مترو و اتوبوس کم نیستند. فضاهای بسته و التهاب انگیز مخل سلامت روح می شوند. موضوع دیگر که اشاره کردید، فصل سرما عوارض مغایر سلامتی مردم را دارد. کاهش دمای هوا باعث بروز بیماری های فصلی می شود. افرادی دچار درد مفاصل، سینوزیت و... مزمن هستند. ایستادن آنان در فضاهای نامطبوع و منتظر وسیله نقلیه ماندن، بیشتر در تهدید ناخوش احوالی واقع می شوند. در هر صورت، راه چاره ایمنی روان، آرامش و آسایش در هر موقعیت است.»

«رسول کاملی» راننده اتوبوس، معتقد است «افزایش مسافر در فصل سرما بیش از تابستان است. بسیاری از مردم در فصل تابستان به سفر می روند. از طرف دیگر در هوای مناسب شش ماهه اول سال خیلی از شهروندان در فواصل نسبتاً کوتاه، پیاده روی می کنند ولی در نیمه دوم سال که سرما و بارندگی می شود، همه سعی می کنند با وسیله نقلیه عمومی از جمله اتوبوس جابه جا شوند.» می گویم در فصل زمستان اتوبوس ها پر از مسافر می شوند که باعث خستگی، سرپا ایستادن و فشردگی جمعیت می شوند. او می گوید: «ظرفیت مترو و هم اتوبوس بایستی زیاد شود. الان اتوبوس های «بی.آر.تی» هم شلوغ و پر از مسافر می شوند.»

قطار کیپ تا کیپ مسافر در تمام واگن ها، جیغ اعصاب خردکن ترمزش فضا را قبضه می کند. انبوه مردم در طول قطار و بعضی جلوتر از خط قرمز حاشیه سکو منتظرند در اولین لحظه فرصت داخل واگن می پرند. با تقلا و فشار، جایی را برای ایستادن باز می کنند. جمعیت چند برابر ظرفیت و گنجایش در هر واگن ضرب آهنگ نفس را مختل می کند. سیستم تهویه هوا هم خود نفسگیر می شود...

یک حسن قطار شهری سرعت جابه جایی است و دیگر این که مسافران از غوغای ترافیک و آلودگی هوا رنج نمی کشند لیکن کمبود واگن خستگی مسافران را خنثی نمی کند. پس در این وضع، مسافر لحظه شماری می کند هرچه زودتر به مقصد برسد و احساس و روحش متعادل شود اما این حس و نیاز گاه با توقف قطار در وسط راه و یا احتمال کندی حرکت، دچار تغییر و بدل به بی حوصلگی و رخوت می شود...

مترو با سرمایه ملی و با هدف آسودگی جابه جایی و به دلیل یک ضرورت تسریع در حمل و نقل میلیونی جمعیت و پس از چند دهه تأخیر، احداث و راه اندازی شده است. لذا حمایت مبتنی بر توسعه کمی و رفاهی از ناوگان ریلی شهری در نهایت حمایت از حقوق مردمی در ابعاد گوناگون از جمله حفظ سلامت، آرامش و جلوگیری از اتلاف وقت است. حال چنانچه در چندسویگی اجرایی، حمایتی و عملیاتی، احتمال محورگرایی، نگاه های سیاسی و تنگ نظری و از این دست کم لطفی ها پدید آید، می توان گفت در واقع، خروج قطار مردمی از ریل خدماتی و رصد کردن سیاست مآبانه به چرخه حرکت خدمت به مردم سایه می افکند. رویکرد بزرگنمایی کاستی و ضعف ها و گذاشتن چوب لای چرخ سرویس دهی به مردم در سفرهای درون شهری به هر علت می توان به نوعی چالشگری در روند وظایف محوله و اضلاع مدیریتی و ضعف برنامه ریزی نامیده شود. در آن حال و وضع، ناخواسته فرصت شایعه و احتمالا بدگمانی زمینه سازی می شود. گاه ممکن است مشکل جزیی و حتی در کوتاه مدت در درون یک تشکیلات باشد، مثلا درخواست مطالبات ترفیع، تسهیلاتی کاری و... در آن حالت، مدیریت مقتدر باید منصفانه مسایل را حلاجی کند نه آن که طوری برخورد شود که انگیزه ها رنگ و لعاب دیگر نمایند.

مترو به عنوان سرآمدترین وسیله نقلیه سریع و ایمن عمومی و گهواره ای برای آسودن خیال در طول سفرهای درون شهری محسوب می شود. این ناوگان ریلی طی مدت عمر کوتاه سرویس دهی خود در پایتخت، نقش و سهم شایان توجه در جابه جایی بخش عظیم مسافر در خطوط فعال داشته و دارد. امتیازات متنوع مترو نسبت به سایر ناوگان های مسافربری عمومی، باعث می شود همواره طیف بیشتری از مردم از این وسیله نقلیه استفاده کنند ضمن این که تحقق انتظار آرامش فراگیر و توسعه رفاهی از مدیریت ذیربط، نیاز و خواست اکثریت قریب به اتفاق مسافران است.

کاهش تأخیر و توقف ایستگاهی و بین راهی- اگرچه مدیرعامل چندی پیش در مصاحبه با یک شبکه تلویزیون، می گوید توقف های بین راهی به دلیل آمدن قطار از سمت مقابل و تغییر مسیر است- و افزایش واگن از مهمترین خواست و چشمداشت مسافران درون شهری از مسئولان است. از طرفی هم عدم تحقق تسهیلات مسافری، لذت آرامش و آسوده سفر کردن را سایه می زند.

● درد و دل های راهبران مترو

چندی پیش در جریان برگزاری جشنواره مطبوعات، برخی از راهبران مترو به غرفه روزنامه کیهان مراجعه می کنند و درباره مطالبات حقوقی، سختی کار و... مطالبی بیان می کنند و یک نفرشان نیز از زیان آور بودن خط تهران- کرج و عدم پوشش حفاظتی هنگام تردد سخن می گوید. دیگری از تأثیر منفی برق فشار قوی در بالای محل استقرار راهبر می گوید. آنان همچنین از راه اندازی سایت خبری تحت عنوان «راهبران مترو» می گویند. در این سایت مسایلی از قبیل انعقاد قراردادهای ۹ماهه، مشکلات مالی و حقوقی، نبود برخی تسهیلات، محرومیت از گروه و پایه شغلی، نبود بازرسی و... مطرح می شود. در بخشی از این سایت اظهار امیدواری می کنند، مسایل پرسنل دور از هیاهوی رسانه ای و در خانواده مترو حل و فصل شود. اخیراً هنگام پیاده شدن از واگن، در فرصت اندک توقف قطار، یک آن از راهبر جوان قطار پرسیدم: مشکلات راهبران چطور شد و به کجا رسید؟ او جواب می دهد: «فعلا به طور موقت برطرف شده است.»

شایان ذکر است که برخی از جریانات سیاسی بر آن بوده و هستند کاستی و نارسایی های موقعیت رفاهی، حقوقی و مطالبات بعضی کارکنان از جمله «راهبران» مترو را رنگ و شکل سیاسی دهند.

● جسم و روان خسته

او چند لحظه پیش از پله های مترو به پیاده رو می آید. اسمش «زیارتی» و شغل اش آزاد است. نظرش را در مورد استفاده از مترو می پرسم. می گوید: «واگن ها شلوغ است و آدم راحت نیست. فشار جمعیت بیش از گنجایش واگن، جسم و روان را خسته و آزرده می کند. سرمای هوا و بارندگی مشکلات سوار شدن در مترو را بیشتر می کنند. تعداد قطار و واگن ها لازم است بیش از آنچه که الان هست، باشند در کل هم لازم است قطار بیشتر توسعه یابد.»

«علی آزاد» شهروند دیگر هم می گوید: «ازدحام در واگن ها اصلا خوشایند نیست. مسافر روزبه روز بیشتر می شود. ورود و خروج از واگن ها هم به راحتی صورت نمی گیرد. همه عجله می کنند و رعایت حال دیگران را در نظر نمی گیرند. به نظر من یک راه حل این مشکلات، بیشتر شدن تعداد قطار و سرعت حرکت است.»

تند و چابک از راهروی خروجی، مسیر خیابان را به سرعت پیش می گیرد. شاید آن ده دقیقه توقف قطار را که متوجه نشده بود علتش چه بود، حالا می خواهد جبران کند. «بیات» به گفته خودش «شیشه انداز» یا همان «شیشه بر» و به عبارت دیگر «نصاب شیشه» است. احساسش را از سفر با مترو با کلمه «فشردگی» بیان می کند. نگاه و حالت چهره اش، نرمه اثری از کلافگی شلوغ بودن مترو می نماید و آنچه دیگر روحش را آزرده کرده است بوی نامطبوع دهان در فضای دم کرده واگن پرجمعیت است. این اوضاع در حالی است که به گفته این جوان، سیستم تهویه واگن هم کار نمی کند. همه این وضعیت در زمانی است که قطار در یکی از ایستگاه ها- که وی می گوید: به نظرم ایستگاه مولوی بود- حدود ۱۰ دقیقه توقف می کند. بعد هم می گوید: «ببخشید عجله دارم باید بروم.»

اما ادامه حرف های آن مرد سالخورده که در آفتاب نیمروز روی حفاظ سنگی سکو مانند نشسته این است که دنباله خط مترو شرق تهران و یا به صورت مستقل از حوالی بیمارستان سرخه حصار حوالی خیابان دماوند تا میدان انقلاب و میدان آزادی کشیده شود و به ازای آن، اتوبوس ها مخصوصا اتوبوس های برقی مسیر میدان امام حسین(ع) تا چهارراه تهران پارس که چندان مسافر ندارند برچیده شوند چون که اتوبوس های «بی.آر.تی» همین مسیر را طی می کنند.

● استفاده از تجارب کشورهای دیگر

شلوغ ترین مترو انگلیس آنچنان دقیق و به سرعت حرکت می کنند که مردم وقت انجام امورشان را با زمان و سرعت رفت و آمد مترو تعیین و تطبیق می کنند.

این تعریف را «حسینی» مهندس برق، در ادامه صحبت های قبلی خود درباره وضع کارکرد اتوبوس ها در شماره اول گزارش، بیان می کند و می افزاید: «ما در بخش حمل و نقل درون شهری باید از تجارب خوب کشورهای پیشرفته تر، در جهت تسهیلات امور حمل و نقل استفاده کنیم و بافت شهری را طوری مهندسی کنیم که در نهایت مردم به سهل و با کمترین صرف وقت از طریق ناوگان عمومی کارهاشان را انجام دهند. از طرف دیگر می باید دانش و فرهنگ استفاده از مترو و اتوبوس عمومی را به شهروندان از طریق رسانه های جمعی انتقال داد و آموخت حتی این که چگونه نحوه سوار و پیاده شدن و شیوه عبور از شلوغی مخصوصا در سالن مترو رعایت شوند.»

«نظری» کارشناس امور اجتماعی، می گوید مردم در هر جامعه به آنچه وسیله انجام و سازگاری امور روزمره شان است، نوعی احساس وابستگی می کنند. حال آن ابزارها اگر مناسب نظرشان نباشد، با بی میلی و از سر ناچاری مورد استفاده قرار می دهند. به زبان دیگر با آن کنار می آیند. یک زمان تهران حدود ۱۷ میلیون جمعیت داشت. وسایل حمل و نقل چندان کافی نبود. برخی بخشی از راه مقصد خود را پیاده می رفتند. اتوبوس اگر دیر می رسید، چندان باعث رنجش کسی نمی شد. مترو نبود و این قدر ماشین هم نبود. پس همان مردم حالا در ازدحام ماشین و آلودگی هوا، حوصله تأخیر اتوبوس و مترو را ندارند. حاضر نمی شوند یک دو ایستگاه تا محل کار و یا فروشگاه و مدرسه و... پیاده بروند. مترو مردم را از ترافیک و آسیب های سروصدا، در واقع نجات می دهد. روزانه میلیون ها نفر را در حداقل زمان، جابه جا می کند ضمن این که نرخ مترو هم بسیار با صرفه است مردم محاسن این وسیله نقلیه را می دانند و عادت کرده اند با آن سفر کنند لیکن حالا مشکلات کمبود واگن را در مقابل محاسن قرار می دهند...» می پرسم نباید این توقع را داشت که رعایت رفاه مردم در طول سفر، باید مورد توجه دستگاه های مربوطه قرار گیرد؟

این کارشناس پاسخ می دهد: «این حق هر شخص است. منظورم این است که حالا مردم، مثل گذشته با بی رغبتی به آنچه که در اختیار دارند نگاه نمی کنند. شما نان خمیر و یا سوخته از نانوایی نمی گیرید مگر خود راضی شوید بخشی از آن را مصرف نکنید. این در شرایط ویژه اتفاق می افتد ضمنا شما و نان و نانوا یک رابطه فی مابین خود دارید. نظر من این نیست که من و شما و هزاران نفر در یک زمان و همواره با تاخیر به

سر کارمان برویم و یا در اتوبوس و قطار نیم ساعت و یا بیشتر سرپا بایستیم. بلکه حرفم این است که مسافر مترو را انتخاب کرده و به استفاده آن عادت کرده است. حالا می بیند تکرار یک مشکل هرچه باشد، باعث آزردگی روحی اش می شود. در این حال او باید با وسیله نقلیه دیگر سر کار و زندگی خود برود. رنج خستگی در واگن را می تواند تا حدی تحمل کند آن هم به دلیل سرعت و سلامت این وسیله نقلیه است مشکلات را مسئولان باید مرتفع کنند. من هم معتقدم واگن های فعلی در مقطع کنونی جوابگوی مسافران نیست و سختی آن اثر منفی روی روان و خلق انسان می گذارد.»

● مترو مکانی برای مطالعه اما دلخوری هم دارد

«علی امامی» دانش آموزمقطع راهنمایی، نظر جالبی درباره استفاده مترو دارد: «من در مترو این فرصت را پیدا کرده ام که در طول زمان رسیدن به مدرسه و یا کلاس تقویتی، دروسم را مطالعه و مرور کنم. این عادت را از آنجا پیدا کردم که می دیدم و می بینم برخی که کم نیستند کتاب، روزنامه و یا جزوات دانشگاهی خودشان را مطالعه می کنند. بعضی هم جدول حل می کنند. پس نتیجه می گیرم مترو فضایی برای آموختن است.» وی می گوید: «دلم می خواهد مردم هم موقع سوار شدن ملاحظه همدیگر را داشته باشند. جمعیت در واگن ها باعث دلخوری همدیگر می شود و حتی فشردگی جمعیت بعضی را عصبانی می کند. به نظر من تنها راه مناسب برطرف کردن مشکل جا در واگن ها، اضافه کردن واگن است.»

● مترو فقط سرعتش خوب است

«مصطفایی» دانشجوی ارتباطات، با خنده می گوید که مشکل کمبود واگن و شلوغی مترو را با نرخ آن مقایسه می کنم! بعد خیلی جدی می گوید: «به نظر من تنها تفاوت مهم مترو با اتوبوس، سرعت مترو است. مردم هم خستگی و فشار جمعیت در واگن ها را به خاطر سرعت آن تحمل می کنند اما به واقع نباید این طور باشد

چرا که مترو وسیله ای مدرن در جهان نیست ولی در کشور ما ۱۲-۱۰ سال است که به کار افتاده است. تازه تمام مناطق شهر تهران هم مترو ندارند. حالا همین اندازه هم که هست با مشکل سروصدای فیزیکی، ناکافی بودن تعداد قطار و واگن روبرو شده است. در زمستان و برف و باران، جمعیت مسافر خیلی بیش از حالا می شود. من چند بار دیدم افرادی سالخورده از فشار جمعیت، سنگینی هوای داخل واگن، حالشان بهم خورد و یا بسیار اتفاق افتاده که شخصی لای در واگن گیر افتاده است. مشکلات را باید از طرق مختلف حل کرد یعنی واگن اضافه کرد و فرهنگ استفاده از مترو، عمومی شود. من از مترو تنها به خاطر سرعتش، استفاده می کنم وگرنه ، نه بهداشت هوا دارد و نه آسایش نشستن.»

حسن آقایی