یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

سودی که نه در جیب ناشر می رود, نه نویسنده


سودی که نه در جیب ناشر می رود, نه نویسنده

در شرایطی که بازار نشر رونق چندانی ندارد, همین سود اندک هم نه در جیب ناشر می رود و نه نویسنده, مولفان از قراردادهای غیرشفاف و ناعادلانه گلایه دارند و ناشران از پخش کنندگانی که گاه با ۵۰ درصد تخفیف حاضر به پخش کتاب می شوند و این روزها پدیده نوین درج برچسب قیمت جدید روی جلد کتاب هم به آن افزوده شده است که هم صدای ناشر را در آورده است هم نویسنده را

در شرایطی که بازار نشر رونق چندانی ندارد، همین سود اندک هم نه در جیب ناشر می‌رود و نه نویسنده، مولفان از قراردادهای غیرشفاف و ناعادلانه گلایه دارند و ناشران از پخش‌کنندگانی که گاه با ۵۰ درصد تخفیف حاضر به پخش کتاب می‌شوند و این روزها پدیده نوین درج برچسب قیمت جدید روی جلد کتاب هم به آن افزوده شده است که هم صدای ناشر را در آورده است هم نویسنده را.

● ۱۰ درصد نویسنده، ۴۰ درصد پخش

رضا حاجی آبادی داستان نویسی که خود سال هاست وارد حرفه ناشری هم شده است، به جام جم می گوید: بیشتر حق التالیف مولف ها بین ۶ تا ۱۲ درصد قیمت پشت جلد محاسبه و پرداخت می شود، البته برخی از مولفان هزینه چاپ کتاب را نیز خودشان محاسبه می کنند.

او در پاسخ به این پرسش که در چرخه انتشار تا زمانی که کتاب به دست مخاطب برسد چه بخشی بیشترین سود را می برد، توضیح می دهد: بیشترین سود را پخش کننده ها می برند در واقع پخش کننده های خصوصی و دولتی کتاب را از ناشر با ۴۰ درصد و گاه ۵۰ درصد تخفیف، زیر قیمت پشت جلد خریداری می کنند که متاسفانه وجه آن را نیز مدت دار و با تاخیر بسیار به ناشر می پردازند. مدیر انتشارات هزاره ققنوس ادامه می دهد: پخش کننده وقتی کتاب را بین کتابفروشی ها توزیع می کند، حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد سود دریافت می کند و کتابفروش نیز ۱۵ تا ۲۰ درصد سود عایدش می شود. این در حالی است که تنها بخشی که باید متقبل هزینه و گرفتاری های چاپ و کاغذ باشد، ناشر است و نویسنده ای که در بهترین شرایط حدود ۱۰ درصد سهم دارد.

او می افزاید: برخی از پخش کنندگان علاوه بر تخفیف هایی که از ناشران می گیرند برچسب جدیدی از قیمت را نیز روی کتاب می چسبانند تا با فروش کتاب به قیمت بالاتر سود بیشتری را عاید خود کنند.

مدیر انتشارات هزاره ققنوس از نبود نظارت دقیق بر قیمت گذاری کتاب انتقاد کرده و می گوید: اکنون در بازار می بینیم که کتابی با تعداد صفحه و کیفیت چاپ یکسان با دو قیمت متفاوت قیمت گذاری می شود در حالی که هزینه چاپ هر دو یکسان است.

● عرف بازار

محمدرضا حاتمی، مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب های دانشگاهی نیز درباره قراردادهای بین مولف و ناشر می گوید: رابطه بین مولف و ناشر فرمول ثابتی ندارد و حق التالیف بسته به نوع کتاب که تالیف، ترجمه، کتاب دانشگاهی، کودک یا نوجوان باشد در قرارداد ها متغیر است مثلا در مورد کتاب های دانشگاهی اگر نویسنده در جایگاه استادیار باشد، ۸ درصد؛ دانشیار باشد ۱۰ درصد و کسی که رتبه استادی دارد ۱۲درصد قیمت پشت جلد را دریافت می کند، البته عرف بازار برای کتاب های غیردانشگاهی نیز حدود ۸ تا ۱۲ درصد قیمت روی جلدکتاب است. ناگفته نماند که در بازار ممکن است ناشرانی حتی از درصدهای رایج بیشتر یا کمتر هم به مولف بپردازند که همه اینها بستگی به توافق طرفین دارد.

وی ادامه می دهد: در حوزه کتاب های تخصصی ناشران به دلیل فروش کم این بخش زیر بار سرمایه گذاری نمی روند و خیلی از هزینه ها را خود مولف باید پرداخت کند.

این عضو هیات علمی دانشگاه حق التالیف درکشورهای دیگر را پایین تر از ایران می داند و اظهار می کند: در آلمان و فرانسه حق التالیف بین ۳ تا ۶ درصد است و خیلی کمتر از حق التالیف در کشور ماست، اما به دلیل آن که شمارگان کتاب در این کشورها بالاست و از طرف دیگر قیمت کتاب چند برابر قیمت کتاب در ایران است در نتیجه درآمد خوبی هم نصیب مولف و هم ناشر می شود.

حاتمی به شفاف نبودن رابطه بین ناشران و مولفان در قراردادها اشاره می کند و می گوید: معمولا در قراردادهای فعلی مولف و ناشر حق و حقوق خود را نمی دانند، چون معمولا در حد سه، چهار خط نوشته می شود و بعدها به مشکل برمی خورند. در برخی مواقع قرارداد ها هم درست است، ولی مثلا ناشر به موقع اثر را منتشر نمی کند و چون در داخل قرارداد هم هیچ اشاره ای به زمان انتشار نشده است، باعث بروز اختلاف می شود. در صورتی که اگر ناشر و مولف قبل از انعقاد قرارداد، قوانین مربوط را مطالعه کنند و از حق و حقوق خود باخبر باشند، نباید دچار چنین مشکلاتی شوند.

● شمارگان مهم تر از درصد

داوود غفارزادگان، نویسنده مجموعه داستان هایی مثل «ما سه نفر هستیم» که برای آن جایزه ۲۰ سال ادبیات داستانی را از آن خودش کرده است، در این باره می گوید: قرارداد بین مولف و ناشر بر اساس عرفی که سال ها رایج است، بسته می شود و از آنجا که در ایران هنوز صنعت چاپ و نشر حرفه ای نشده است و سرانه مطالعه زیاد نیست شمارگان آثاری که به چاپ می رسد پایین و پولی که به مولف پرداخت می شود، ناچیز است و حتی اگر چند درصدی بالا یا پایین شود، تفاوت چندانی نمی کند.

او با اشاره به این که برخی ناشران غیرحرفه ای به هر کاری دست می زنند، می افزاید: در چنین فضای غیرشفافی برخی از ناشران برخورد اخلاقی با جوانانی ندارند که می خواهند اولین آثار خود را به چاپ برسانند و حتی بابت چاپ کتاب از آنها پول کلان دریافت می کنند و گاهی دیده می شود که به ازای پرداخت وجه، کتاب های چاپ شده را برای نویسنده می فرستند و مولف مجبور است کتاب ها را در خانه خود انبار کند. متاسفانه در چنین شرایطی برخی نویسندگان هم به چنین مساله ای تن می دهند در حالی که نباید به هر شرایطی راضی شوند.

سیما رادمنش