یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

شریعتی از نگاه یک جامعه شناس


شریعتی از نگاه یک جامعه شناس

شریعتی بارها خود را روشنفکر حاشیه ای و غیر رسمی معرفی کرده است او همیشه در جست و جوی یک «راه سوم» بود تعلق به راه سوم یا کویریات هم همیشه در معرض بد فهمی بوده است شریعتی همیشه در حاشیه بود اما در همان حاشیه, بسیار چیزها آفرید حضور در حاشیه فرصتی شد تا اندیشه ای متفاوت از سایر اندیشه ها عرضه کند همین بود که شریعتی را شریعتی کرد

«نوشتن‌هایم بر سه گونه‌اند: اجتماعیات، اسلامیات و کویریات. آنچه تنها مردم می‌پسندند: اجتماعیات، آن‌چه هم من و هم مردم: اسلامیات و آن‌چه خودم را راضی می‌کند و احساس می‌کنم که با آن نه کار... که زندگی می‌کنم: کویریات».

شریعتی بارها خود را روشنفکر حاشیه‌ای و غیر‌رسمی معرفی کرده است. او همیشه در جست و‌جوی یک «راه سوم» بود. تعلق به راه سوم یا کویریات هم همیشه در معرض بد فهمی بوده است. شریعتی همیشه در حاشیه بود اما در همان حاشیه، بسیار چیزها آفرید. حضور در حاشیه فرصتی شد تا اندیشه‌ای متفاوت از سایر اندیشه‌ها عرضه کند. همین بود که شریعتی را شریعتی کرد.

یکی از کم رنگ‌ترین تصاویر شریعتی، تصویر او به عنوان یک جامعه‌شناس است. آیا واقعاً شریعتی جامعه‌شناس است؟ و اگر هست چه سهمی در جامعه‌شناسی امروز دارد؟

دکتر سارا شریعتی، دختر علی شریعتی بارها بر این نکته تاکید داشت که علت قرار گرفتن شریعتی در حاشیه‌ها را به وجود ‌آمدن «تحولات اجتماعی در حاشیه و در خارج از نهاد‌های رسمی» می‌داند و می‌گوید: «به همین خاطر شریعتی همواره حاشیه‌ها را برگزید، چه در عرصه سیاست و به این علت تعلق حزبی نپذیرفت و چه در عرصه فکر و از این رو حرکت خود را خارج از آکادمی ادامه داد. در حوزه جامعه‌شناسی هم، می‌توان گفت از سلک جامعه‌شناسان غیر رسمی به شمار می‌آمد. اما در حاشیه قرار داشتن به معنای به حاشیه رانده شدن نیست بلکه حاشیه را برگزیدن است.»

● نگاهی بینشی، غیر‌رسمی و ابتکاری

با توجه به صحبت‌های سارا شریعتی می‌توان از جامعه‌شناسی دکتر شریعتی به عنوان «جامعه‌شناسی بینشی» یاد‌کرد. نگاه بینشی شریعتی غیر رسمی و در عین حال ابتکاری و بسیار موثر است. در این شاخه، مسائل و جایگاه کلی آنها، تشخیص داده می‌شود و جامعه‌شناس از مسائل جامعه فراتر می‌رود و از آن‌ها تاثیر نمی‌پذیرد. برای جامعه‌شناس رسمی خود مسائل اهمیت دارد در حالی که جامعه‌شناس غیر رسمی از بیرون به مسائل نگاه می‌کند.

شریعتی به دنبال‌گذار از جامعه‌شناسی پوزیتیویستی و مارکسیستی و دست یافتن به یک بینش جامعه شناختی متناسب با وضع ایران بود. و نظریه بی‌طرفی ارزشی در جامعه‌شناسی را قبول نداشت. وی جامعه‌شناسی را به عنوان ابزاری در خدمت تحلیل فرهنگ ایرانی قرار می‌‌داد. حتی ردپای اندیشه‌های لوکاچ را می‌توان در افکار او دید؛ که معتقد بود باید در یک پراکسیس اجتماعی اندیشه‌آفرینی کرد و نه این‌که مصرف‌کننده اندیشه‌های دیگر اندیشمندان بود.

سارا شریعتی در مورد رویکرد جامعه شناسانه پدر می‌گوید: «جامعه‌شناسی شریعتی از نظر من به نوعی رویکرد انتقادی متمایل است. که معطوف به تغییرات اجتماعی است و نه نظم اجتماعی. البته قصد من از کاربرد واژه «انتقادی» الزاما ارائه روایتی فرانکفورتی از اندیشه نیست؛ انتقادی با توجه به تاکید شریعتی بر این‌که نهضت به نهاد تبدیل نشود، متصلب نشود و همیشه دینامیزم و پویایی خود را حفظ کند و اگر این دغدغه را به جامعه‌شناسی اعمال کنیم، جامعه‌شناسی شریعتی نزدیک به جامعه‌شناسی انتقادی است و نه جامعه‌شناسی در خدمت نظم موجود».

● معمار هویت ایرانی - اسلامی

نقد‌های دکتر شریعتی همگی گرد مفهوم از خود بیگانگی فرهنگی می‌گردد. دکتر محمد امین قانعی راد استاد جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، که کتابی با عنوان«تبارشناسی عقلانیت مدرن» پیرامون افکار شریعتی دارد، معتقد است شریعتی با «رویکرد جامعه‌شناسی تاریخی» به سراغ تاریخ اسلام و ایران می‌رود و به تحلیل جامعه شناختی این تاریخ می‌پردازد. او از «زکام فرهنگی» سخن می‌گوید. براساس این تئوری، باید طرح و یک پروژه‌ای داشته باشیم و با آن به دنبال تمام حوزه‌های فرهنگی جهان برویم و خود را ایمن کنیم تا دچار زکام فرهنگی نشویم. برخورد شریعتی هم اساساً از همین جنس بود. او یک طرح اولیه داشت تا براساس آن به معماری دوباره هویت ایرانی و اسلامی بپردازد. بنابراین شریعتی هم می‌تواند ما را به به سنت جامعه‌شناسی جهانی نزدیک کند و هم به تحلیل روابط درونی جامعه ایرانی کمک کند.

از دیگر وجوهی که باید از دکتر علی شریعتی به عنوان یک جامعه‌شناس نام برد؛ بومی کردن نظریه‌های جامعه‌شناسی متناسب با فضای فکری و فرهنگی جامعه و حرکت به سوی تغییر و پویایی جامعه است.

سارا شریعتی بر وجوه جامعه شناختی پدر این چنین تاکید می‌کند: «دیروز از شریعتی کویری سخن گفته می‌شد و پریروز از شریعتی ابوذری. امروز هم شریعتی جامعه‌شناس برای ما اهمیت پیدا کرده است. به نظر من، جامعه‌شناسی معطوف به تغییرات اجتماعی و نه در خدمت نظم و ثبات اجتماعی، جامعه‌شناسی کنشگر اجتماعی و نه جامعه‌شناسی کارشناس و کارفرما، این میراث امروز شـریــعتی است».

مهسا رمضانی