پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ایران هنوز نفت گران می خواهد


ایران هنوز نفت گران می خواهد

اگرچه در میان كشورهای عضو اوپك, ایران رهبر گروهی است كه همواره خواهان گران شدن و گران ماندن قیمت نفت هستند, اما شرایط كنونی بازار به گونه ای است كه انتظار می رود ایران از موضع گیری شفاف در این زمینه خودداری كند به عبارت بهتر تائید گران ماندن و حمایت از قیمت كنونی نفت از سوی تولیدكنندگان, پدیده ای نیست كه از سوی مصرف كنندگان كه عملا كشورهای صنعتی هستند, مطلوب و پذیرفتنی باشد كشوری كه از این پدیده دفاع كند, عملا خود را مظنون به «فرصت طلبی» و «سودجویی» قرار می دهد كه بسیاری از كشورها علاقه ای به پذیرفتن این صفت ها ندارند

اگرچه در میان كشورهای عضو اوپك، ایران رهبر گروهی است كه همواره خواهان گران شدن و گران ماندن قیمت نفت هستند، اما شرایط كنونی بازار به گونه‏ای است كه انتظار می‏رود ایران از موضع‏گیری شفاف در این زمینه خودداری كند. به عبارت بهتر تائید گران ماندن و حمایت از قیمت كنونی نفت از سوی تولیدكنندگان، پدیده‏ای نیست كه از سوی مصرف‏كنندگان كه عملا كشورهای صنعتی هستند، مطلوب و پذیرفتنی باشد.كشوری كه از این پدیده دفاع كند، عملا خود را مظنون به «فرصت‏طلبی» و «سودجویی» قرار می‏دهد كه بسیاری از كشورها علاقه‏ای به پذیرفتن این صفت‏ها ندارند. در هر صورت وزیر نفت دولت جدید در یكی از اولین اظهارنظرهای خود اعلام كرد كه ایران خواهان نفت ۵۰ دلاری است. این اظهارنظر كه در نوع خود به معنای مخالفت ایران با دامنه قیمت پائین نفت است، می‏توانست زیانهایی را برای كشور به همراه داشته باشد كه عملا نداشت.

نفت ایران، سهم ایران

در بازار جهانی كشورها می‏توانند به دلایل گوناگون بر بازار تاثیرگذار باشند و حتی ضریب حساسیت بازار را كاهش یا افزایش دهند.

الف: میزان مصرف و نوع آن

ب: میزان واردات و مبداهای واردات

ج: میزان تولید و نوسان آن

د: میزان صادرات و سهم آن از تولید

این متغیرها می‏توانند به نوعی بر یكدیگر تاثیرگذار هم باشند. به عبارت دیگر كشوری كه شاهد افزایش مصرف داخلی است، به طور قطع شاهد كاهش صادرات و یا افزایش واردات باشد و میزان تولید برای كشورهایی مثل ایالات متحده كه همزمان جزو بزرگترین تولیدكنندگان و صادركنندگان نفت خام است، می‏تواند بر واردات تاثیرگذار باشد.در ایران اگرچه تلاش برای افزایش تولید نتوانسته است میزان آن را در حد قابل توجهی افزایش دهد اما افزایش مصرف داخلی عملا باعث كاهش میزان صادرات شده است. براساس گزارش رسمی بانك مركزی، ایران در فصل اول سال جاری در برابر تولید ۴/۱ میلیون بشكه در روز، تنها ۲/۸ میلیون بشكه در روز صادر كرده است و ۱/۳ میلیون بشكه از محصولات خود را مصرف كرده است كه به معنای آن است كه ایران سهم قابل توجهی از تولید خود را در داخل مصرف كرده است و معنای ضمنی این رخداد آن است كه توان ایران برای بازی در بازار جهانی تضعیف شده است. براساس تحلیل‏های بازار جهانی نفت افزایش این سهم می‏تواند به صورت كاهنده، بر نقش ایران در بازار جهانی نفت تاثیر بگذارد و نقش ایران را به عنوان دومین تولیدكننده كشورهای صادركننده نفت خام (OPEC) تضعیف كند.این آماری است كه برای ماه‏های نخست سال كه جزو ماه‏های گرم سال است، ارائه شده و آمار مكمل و بعدی حكایت از آن دارد كه این سهم، درماه‏های بعدی روند افزایشی داشته است كه می‏تواند زنگ خطری برای كشور باشد. اگرچه، مركز آمار مرجع رسمی اعلام آمار است و بانك مركزی آنچه كه اعلام می‏كند، عملا به معنای آن است كه بر اساس نظرات كارشناسی است، اما این اظهارنظر می‏تواند از سوی سایر مراجع مرتبط نفی یا تائید شود. در روزهای پایانی آبان ماه شركت ملی پالایش و پخش فرآورده‏های نفتی از پالایش و پخش حدود ۴۰ درصد از نفت تولیدی كشور یعنی بیش از ۱/۶ میلیون بشكه در روز خبر داد. این اظهارنظر كه به معنای وجود افزایش در سهم مصرف داخلی طی ماه‏های بعد از اعلام بانك مركزی است، مبین این نكته هم هست كه ایران با ۴۰ درصد از توان خود در بازار جهانی نفت ایفای نقش می‏كند و عملا كشوری با صادرات ۲/۵ میلیون بشكه در روز است كه نقش ایران را در رتبه‏ای پائین‏تر از كشور كویت قرار می‏دهد. اگر به این پارامترها، سیاست‏زدگی برنامه‏های نفتی ایران را اضافه كنیم، به خوبی می‏توان پذیرفت كه اگر ایران صاحب دومین رتبه در ذخایر نفت اثبات شده (۱۳۲ میلیارد بشكه) نبود وضعیت كشور ایران بسیار مبهم و نامعلوم بود. از سوی دیگر ایران در عمل توان افزایش تولید و به تبع آن صادرات بیشتر را ندارد و اگر بخواهیم به آنچه كه مسئولان نفتی كشور مطرح می‏كنند، استناد كنیم باید گفت حداكثر توان افزایش تولید ایران كمتر از ۲۰۰ هزار بشكه در روز است و این موضوع به معنای آن است كه ایران حتی در صورت تصویب و افزایش تولید از سوی اوپك، باز هم امكان حضور جدی و موثر در افزایش تولید مصوب را نخواهد داشت. درواقع به نظر می‏رسد ایران در این حوزه دچار تضاد رفتاری است به گونه‏ای كه سیاست‏های اعلام شده با آنچه كه در عمل شاهد آن هستیم دچار تضاد و تقابل بنیادین است. برنامه چهارم توسعه، سیاست‏های كلان و راهبردی ۲۵ ساله، قانون بودجه و برنامه‏های اعلام شده دو وزیر نفت قبلی و كنونی همه بر اساس گسترش و افزایش سهم ایران در بازار جهانی و كاهش مصرف داخلی تدوین شده است و این موضوع بارها مورد تاكید قرار گرفته اما ظاهرا قرار نیست این موضوع در عمل به واقعیت نزدیك شود و سالها با تحقق آن فاصله داریم.

هر بشكه نفت

یكی از مهم‏ترین سوالاتی كه همزمان با آغاز تجارت نفت مطرح بود، آن است كه هر بشكه نفت به چه قیمتی فروخته شود. این موضوع به همان اندازه دارای اهمیت بوده و هست كه فرایند تكامل و تدوین قیمت نفت خام به عنوان فرایند و تاریخچه تشكیل بازار نفت خام مورد توجه است. این سوال به همان میزان كه دارای قدمت است، فاقد جواب مشخص و ثابت است و اگرچه همواره بر وجود قیمت مناسب در بازار تاكید شده است، اما كمتر به مفهوم واقعی توافق در مورد معنای «قیمت مناسب» اشاره دارد. در سالهای نه چندان دور شاهد سقوط قیمت نفت بودیم و پس از آن اوپك دامنه قیمت نفت هدف را اعلام كرد كه نشان دهد كه برای اعضای این سازمان قیمت مناسب به چه معناست. پس از آن كه قیمت از حاشیه تعیین شده خارج شد، عملا آن دامنه قیمت معنای خود را از دست داد. اكنون مدت هاست كه قیمت نفت شاخص‏های گوناگون در حاشیه ۶۰ دلار در نوسان است و اوپكی‏ها دیگر كمتر درصدد كاهش قیمت هستند و همچون سایر كشورهای فعال در این حوزه خواهان ثبات قیمت و تضمین امنیت عرضه هستند. در این میان اعضای اوپك قیمت‏های موردنظر خود رادر مورد شاخص‏های بازار، اعلام می‏كنند به گونه‏ای كه وزیری هامانه در آستانه اجلاس اوپك از مطلوب بودن نفت ۵۰ دلاری برای ایران خبر داد.این در حالی بود كه ایران هر بشكه نفت سنگین خود را در آبان ماه ۴۹/۲۸ دلار فروخت و در مهرماه این بشكه‏ها ۵۱/۷۳ دلار معامله شد. این قیمت كه تعیین‏كننده پائین‏ترین نرخ برای نفت كشور است، به معنای آن است كه ایران عملا خواهان ثبات در سطح كنونی قیمت است و این به مفهوم قیمت مطلوب برای ایران است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.