شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بیم و امیدهای تیم ایران در جام بیستم


بیم و امیدهای تیم ایران در جام بیستم

تیم ملی فوتبال با کارلوس کرش این بار نمی خواهد به حضور در رقابت های جام جهانی بسنده کند

تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی چهارمین حضور در رقابت‌های جام‌جهانی را در برزیل تجربه خواهد کرد که اگر در راه حضور در جام‌جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، در انتخاب سرمربی اولیه خویش دچار اشتباه در محاسبه نمی‌شد و از همان ابتدا یک مربی حاذق و کارکشته را در راس تیم ملی قرار می‌داد، حالا شمار حضورش در عرصه رقابت‌های جام‌جهانی به عدد پنج می‌رسید.

فوتبال ایران که به همراه تیم‌های ژاپن، کره جنوبی و استرالیا، چهار نماینده قاره آسیا در سرزمین قهوه و فوتبال هستند، وقتی از ناکامی گذشته خود در راهیابی راحت و بی‌دردسر به جام‌جهانی درس گرفت، تمام آمال و آرزوهای خود را در سبد مربی سرشناسی چون کارلوس کرش پرتغالی گذاشت تا این مرد سرد و گرم چشیده، با وجود تمام کمبودها و تنگناهای مالی در جهت برپایی اردوهای خوب و باکیفیت و در عین حال انجام بازی‌های تدارکاتی با تیم‌های سرشناس و مطرح دنیا، تیم ملی را در حضور کره جنوبی و ازبکستان به ساحل نجات رسانده و به‌عنوان تیم اول گروه راهی جام‌جهانی برزیل کند.

رقابت‌هایی که به‌طور طبیعی در بالاترین سطح و هیجان فوتبالی برگزار خواهد شد تا تیم ملی ایران نیز که نمی‌خواهد شرکت‌کننده‌ای صرف در این رویداد بزرگ باشد، با افکار حرفه‌ای کارلوس کرش رویکرد صعود از دور مقدماتی این رقابت‌ها را در ذهن مرور کند. هر چند که نادیده نمی‌گیریم که این کار سخت و پیچیده خواهد بود، اما با توجه به ویژگی فوتبال ایران، این کار چندان هم دور از دسترس مردان کرش قرار نخواهد داشت. بویژه این‌که کرش آدم محاسبه‌گری است و بی‌گدار به آب نمی‌زند، جدا از آن‌که اصولا این مرد پرتغالی برای حضور در جام‌جهانی و نتیجه گیری لازم با تیم ملی ایران صاحب انگیزه‌هایی ویژه و شخصی است که همین مسأله ما را فارغ از این‌که با چه تیم‌هایی در برزیل هم گروه شویم، به آینده امیدوار می‌سازد. در حقیقت برخلاف برانکو ایوانکوویچ کروات که انسان آرامی بود، کرش مربی جاه‌طلبی است که به کمترین‌‌ها راضی نیست و نمی‌خواهد حالا که پذیرفته تا پایان جام‌جهانی با تیم ملی ایران باشد، فرصت حضور خوب و پر سر و صدا در آوردگاه جام‌جهانی را بسادگی از دست بدهد.

در محاسبه‌گری کارلوس کرش همین بس که از چند ماه قبل از صعود تیم ملی به جام‌جهانی ذره‌بین به دست گرفت و در جای جای گیتی به دنبال بازیکنانی گشت که در برزیل به کارش بیایند یعنی بازیکنانی که تجربه بین‌المللی‌شان در سطحی باشد که بتوانند وزن تیم ایران را بالا ببرند. اشکان دژاگه، رضا قوچان‌نژاد، دانیل داوری، بیت آشور و... دقیقا همان بازیکنانی هستند که کرش از بدو حضورش در ایران به دنبال آنها می‌گشت تا حضور آنها در کنار با تجربه‌هایی چون جواد نکونام، آندرانیک تیموریان و مسعود شجاعی که تجربه بین‌المللی‌شان بر دیگر بازیکنان می‌چربد، تیمی یکدست و منسجم آماده حضور در میدانی شود که علی‌الاصول سخت و دشوار جلوه می‌کند.

● فوتبال ایران دیر از خواب غفلت بیدار شد

ایران در شرایطی به‌عنوان یکی از ۳۲ تیم حاضر در عرصه جام‌جهانی، بلیت برزیل را دریافت کرده که همچنان در حسرت جایگاه ژاپنی‌ها و کره جنوبی‌ها به‌سر می‌برد. ژاپنی که در دیداری دوستانه هلند را در خانه حریف دو ـ دو متوقف می‌کند و کره‌ای که با روسیه، دیداری خوب و تاثیرگذار را به نمایش می‌گذارد؛ اما دریغ و صد افسوس که وقتی ژاپن در فوتبال آسیا بیدار شد و به سرعت نیز در جاده ترقی و پیشرفت به جلو حرکت کرد، فوتبال ایران دچار نوعی غرور و خود بزرگ‌بینی شده بود تا زنگ بیداری برای فوتبال ما زمانی نواخته شود که حریفان بین خود و ما فاصله زیادی انداخته بودند. بی‌جهت نیز نیست که ژاپن امروز با هر تیمی که بخواهد دیدار تدارکاتی و دوستانه برگزار کند، نه نمی‌شنود و کره‌ای‌ها هم با چنین شرایطی مواجه هستند.

وقتی خوب به گذشته نظر می‌افکنیم، مشاهده می‌کنیم که مسئولان فدراسیون فوتبال در زمانی که باید آگاهانه و با چشمانی تیزبین عمل می‌کردند، خود را به نادیدن و نشنیدن زدند تا فوتبال ما از قافله پیشرفت آسیایی باز بماند. هر چند استعدادهایی که در فوتبال ایران هستند، برگ برنده‌ای به حساب می‌آید تا فوتبال ملی ایران فاصله ایجاد شده را به سرعت در نوردد، اما قطعا همه چیز این پروسه در میدان مسابقه خلاصه نمی‌شود که بتوانیم فرض مثال با ارائه یک بازی بسته و دفاعی، کره جنوبی را در خانه‌اش یک بر صفر شکست داده و به‌عنوان تیم اول گروه، صعودی مستقیم به جام‌جهانی داشته باشیم.

شاید اگر بخواهیم تاریخی برای این عقبگرد و درجا زدن ذکر کنیم باید به قهرمانی در بازی‌های آسیایی پکن در سال ۱۹۹۰ اشاره کنیم که تحت تاثیر آن قهرمانی، به خوابی خرگوشی فرو رفتیم. حتی وقتی نیز علی پروین به‌عنوان سرمربی تیم قهرمان بانگ هشدار بر آورد که فوتبال آسیا به سرعت جت در حرکت است و فوتبال موتور گازی ما دیگر به گرد آنها نیز نخواهد رسید، نخواستیم به این حرف یک اهل فن توجه کنیم تا همین بی‌توجهی‌ها به آینده، بدجوری برای فوتبال ملی و باشگاهی ما خسران به همراه آورد.

صرف آن‌که در کارزار برزیل ۲۰۱۴ چه نتیجه‌ای برای تیم ملی فوتبال ایران رقم خواهد خورد، فوتبال ایران باید از حضور در این رقابت‌ها حداکثر استفاده را در جهت رشد و شکوفایی بیشتر به عمل آورد. بدیهی است در فرصت موجود تا زمان اعزام به برزیل، تیم ملی باید دیدارهای خوب تدارکاتی را مورد توجه قرار دهد تا با آمادگی لازم به لحاظ روحی و جسمی، پای به میدان بگذارد. در جام‌جهانی ۲۰۰۶، تیم ملی دیدارهای خوب دوستانه‌ای را در جهت حضور در آلمان در دستور کار قرار نداد تا تیم ملی با پذیرش شکست از تیم‌های مکزیک و پرتغال که البته با بالاگرفتن اختلاف‌های درون گروهی همراه بود، حضوری نه چندان خوب را از خود بر جا بگذارد. حضوری که در نهایت به عزل محمد دادکان منجر شد تا این مساله عواقب بدی را برای فوتبال ملی ایران به همراه داشته باشد.

شش باخت در مقابل تیم‌های هلند، پرو، یوگسلاوی، آلمان، مکزیک و پرتغال در سه جام‌جهانی ۷۸ آرژانتین، ۹۸ فرانسه و ۲۰۰۶ آلمان، به همراه دو تساوی و تنها یک برد ارزشمند بر آمریکا، می‌تواند برای فوتبال ملی ایران درس‌های خوبی به همراه داشته باشد، درس‌هایی که اگر خوب آنها را از بر کنیم می‌توانیم در برزیل و با وجود راه سختی که پیش رویمان قرار دارد، یک گام به جلو برداریم. همان‌طور که اشاره شد حضور کارلوس کرش روی نیمکت تیم ملی، برگ برنده‌ای برای فوتبال ما در راه دستیابی به این هدف خواهد بود، بویژه که خود کرش نیز اهدافی را از این حضور برای خود معین کرده و نمی‌خواهد صرف یک شرکت‌کننده در این رقابت‌ها باشد.

● راهی که تیم ملی تا برزیل پیمود

تیم ملی ایران در راه حضور در مرحله نهایی جام‌جهانی برزیل، از موانع مختلفی عبور کرد. تیم ملی ابتدا در دو بازی رفت و برگشت با مالدیو، این تیم را ۵‌ ـ‌ صفر پشت سر گذاشت تا در مرحله مقدماتی گروهی با تیم‌های قطر، بحرین و اندونزی هم گروه شود، اما این تیم‌ها نیز در حدی نبودند که بتوانند در راه صعود ایران مانعی ایجاد کنند تا شاگردان کارلوس کرش در مرحله دوم گروهی با تیم‌های کره جنوبی، ازبکستان، قطر و لبنان همگروه شود. تیم ملی در اولین بازی خود در تاشکند، ازبکستان را با گل محمدرضا خلعتبری یک بر صفر شکست داد تا گام نخست را هر چند نامطمئن و لرزان، با ۳ امتیاز شیرین پشت سر گذاشته باشد. با این حال و در شرایطی که انتظار می‌رفت تیم ملی در بازی دوم با قطر در ورزشگاه آزادی صاحب پیروزی دوم شود، به تساوی بدون گل با این حریف دیرین رسید تا با شکست یک بر صفر به لبنان در بیروت، کابوس بازماندن از صعود مستقیم به جام‌جهانی را پیش روی هواداران فوتبال ملی قرار دهد. بویژه آن‌که ازبکستان نیز بعد از آن شکست اول در تاشکند، قدرت خود را باز یافته و به دنبال این بود که با پیروزی بر رقبا، بعد از کره جنوبی، مجوز صعود بگیرد.

با این‌که در بازی بعد خود در آزادی موفق به شکست کره جنوبی با نتیجه یک بر صفر شدیم تا امیدها از نو بارور شود، اما شکست ۱‌ـ صفر از ازبکستان در آزادی، یک بار دیگر بر پیکر فوتبال ایران ضربه وارد آورد تا کارلوس کرش این بار حساب گرانه تر از قبل به جمع‌آوری امتیاز‌های باقی مانده بپردازد. پیروزی یک بر صفر بر قطر در دوحه با گل رضا قوچان‌نژاد، آب رفته را به جوی باز گرداند تا پیروزی پر گل ۴ بر صفر بر لبنان در آزادی، معادلات صعود را به روز آخر بکشاند. روزی که مردان کرش باید در اولسان به دیدار کره‌ای می‌رفتند که از چند روز قبل از این بازی جنگ روانی گسترده‌ای را علیه تیم ایران به راه انداخته بود. با این حال کارلوس کرش جنگ روانی را از همتای کره‌ای‌اش برد تا تیم ملی در روزی که برای نباختن و پیروزی بر حریف چشم بادامی بسیج شده بود، حریف را با گل طلایی رضا قوچان‌نژاد به تسلیم وا داشته و بالاتر از کره‌ای‌های مغرور به‌عنوان تیم نخست گروه راهی جام‌جهانی برزیل شود.

حجت‌اله اکبر آبادی



همچنین مشاهده کنید