جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
شاهزاده فریدون و پرنس مسعود
۹۰ دقیقه، این همه آن وقتی بود که اماراتیها داشتند تا گل عقب افتاده را جبران کنند. گلی که ناگهان آنها را از صدر جدول و خوابهای رویایی بیرون آورد. آنها در این مدت طولانی صاحب تمام و کمال توپ بودند اما به جز ضربه اسماعیل مطر، دریغ از یک خطر نصفه و نیمه دیگر. علی دایی یک استراتژی مدرن را برای این بازی در نظر گرفته بود، ایران صاحب زمین و حریف مالک توپ. اماراتیهای دو برابر ما صاحب توپ و مالک آن بودند اما بیشتر این زمان صرف پاسهای عرضی میشد تا بالاخره یک بار خط دفاع ایران تمرکزش را از دست بدهد. برونو متسو کنار زمین در آرزوهای رنگارنگش سیر میکرد و اما حیف که غول از خواب بیدار شده بود. مرد فرانسوی در جهنم العین فهمید که ما خودمان کارها را سخت میکنیم اما باز هم این خودمان هستیم که گرهها را، ولو با دندان، باز میکنیم. طلسم هم بر جا ماند. اماراتیها هنوز نتوانستهاند در یک بازی رسمی دروازه ایران را باز کنند. تاکتیک تیمملی خیلی راحت بود اما همین نهایت سادگی هم با پیچیدگیهای خاص خودش اجرا میشد، یک ترکیب متفاوت با بازی رفت که متسو توقع آن را نداشت، تیمی که در ضد حملات مثل برق و باد باز میشد. اگر تیمملی صاحب یک علی دایی در خط حمله بود، اماراتیها یک شکست سنگین در خانه مهمان میشدند. تیمی که پس از تساوی در بازی رفت سر به آسمان میسایید و فکر میکرد همه چیز تمام شده است.
اما یک جای کار ایراد داشت ۹۰ دقیقه تمام دنبال بازیکنان ما دویدند تا حداقل گل مساوی را بزنند اما این اتفاق هرگز نیفتاد. خط دفاع تیمملی اجازه قدرتنمایی نداد و ژنرالی به نام جواد نکونام محشر بود، شماره ۶ کاملترین بازیکن زمین بود. متسو چقدر دوست داشت یک نکونام داشته باشد؟ یک ضربه چیپ با پای چپ. یک ضربه تمامحرفهای که بیشک فقط از عهده فریدون زندی بر میآمد. پسرک ژرمن ما یک ضربه فوقالعاده زد، دو مدافع امارات هر چقدر که تلاش کردند به توپ نرسیدند و حالا باید پرسید که شماره ۱۴ در بازی رفت کجا بود؟ زندی را میتوان بدون نوسانترین بازیکن این چند سال اخیر تیمملی نامید. یک حرفهای تمام عیار که شاید تکنیک بالایی نداشته باشد اما اگر وقت کند قادر است یکتنه قفلها را باز کند. فراری که او از پشت دفاع امارات آغاز کرد را باید بارها دید. گویا یک حرکت خطکشی شده اتفاق افتاد. لحظه پرتاب اوت با استارت فریدون همراه شد و کمر خط دفاع امارات روی این سرعت و آفسایدگیری غلط شکست. زندی در تمام نیمهاول یک چهره متمایز بود. بازیکنی که حالا ایرانیتر شده و چشمنواز بازی میکند. چیپ او بود که به آسیا هشدار داد. بازی تمام شده، منتظر ایران باشید. خاطرات برونو متسو تکرار شد. مرد فرانسوی دو سال قبل در جایگاه ویژه نشسته بود و بازی ستارهای را میدید که با پیراهن شماره ۹ الشارجه همه کار میکرد. متسو پس از پایان بازی اعتراف کرد کاش من هم یک شماره ۹ داشتم و حالا سناریو با همان ظرافت اجرا شد. مسعود شجاعی بهترین نمایش همه عمرش را انجام داد و یکتنه تیم مقابل را نابود کرد، با تکنیک بالایش یک سری دریبل مدرن به اماراتیها زد. بیجهت نبود که گزارشگر دوبی اسپورت میگفت (روی یکی از حرکاتش) باید از او متنفر بود. شجاعی یک پاس طلایی داد، از آن دست پاسهایی که فقط در بازیهای اروپایی باید به دنبالش گشت. یک مانور کامل در میانه میدان و سپس پاس با پای راست به نقطه کور دفاعی حریف آنهم در حالیکه توپ زیر پای چپ قرار دارد و نگاه به یک سمت دیگر است. پرنس فوتبال ایران یک شب دردناک را رقم زد. شبی به گرمای جهنم برای متسو و سایرین! کاش متسو یک شجاعی داشت.
یک آرایش جدید در العین؛ محرومیت آندرانیک تیموریان یک توفیق اجباری بود. دایی نسبت به بازی رفت با چند تغییر وارد زمین شد. یک آرایش ۱-۳-۲-۴ جدید. این بار دو هافبک دفاعی ما، ابراهیم صادقی و جواد نکونام، در طول هم قرار داشته و بیشتر سیستم ۱-۴-۱-۴ ملکه ذهن تیمملی شده بود. غلامرضا رضایی در هوای شرجی امارات دوید و دوید و دقیقا در آن لحظهای که مدافعان حریف منتظر خستگی او بودند باز هم استارت زد. در مورد بازی مسعود شجاعی نمیتوان حرفی زد که حق مطلب را ادا کند و کلا یک تیم خوب داشتیم، تیمی که یکجا به اندازه سه بازی دور رفت امتیاز جمع کرد. تساویهای پردامنه در سه بازی اول یک انگاره خاص را در ذهن سوریها و اماراتیها تقویت کرده بود اما این رویای شیرین ناگهان به یک کابوس دهشتناک تبدیل شد. حالا بازی در عباسیون مانده است. ورزشگاهی که سالهاست منتظر شکست تیمملی باقیمانده است. سوریها هر بار این ورزشگاه ۷۰ هزار نفری را آذین میبندند اما وقتی داور سوت پایان را میزند، قطرات اشک تنها پناه آنهاست. امارات ، سوریه و حتی کویت میتوانستند نقش یک گربه سیاه را بازی کنند اما سلطان کس دیگری بود. سلطان ناگهان خشمگین شد و امارات قربانی اول این خشم. ایرانیهای امارات حالا در خیابانهای القطاره سرشان را بالا میگیرند، یک هفته قبل سر و صدای دشداشهپوشها را نمیتوانستند جوابی بدهند اما حالا میتوان لبخند زد، در چشمان آنها نگاه کرد و گفت: «از شکست شما لذت بردیم...» هنوز زود است که امثال امارات خدشهای به حاشیه امنیت ایران وارد کنند در تمام مرحله رفت آنها در باد تساویهای ایران خوابیدند اما ناگهان یک توفان همه چیز را عوض کرد. اماراتیها آماده جشن ملی بودند اما باز هم نشد پس شب بخیر موفق باشید تا بعد!
علیرضا خطیبی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر بارش باران یسنا آتش سوزی پلیس قوه قضاییه تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی