جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیت اللّه علامه شیخ ابوالحسن شعرانی


آیت اللّه علامه شیخ ابوالحسن شعرانی

از صدر اسلام تاكنون و در ورطه علم, دانشمندان بسیاری پا به عرصه هستی گشودند و هر كدام به نوبه خویش به تحلیل گوشه ای از مبانی دین پرداختند

از صدر اسلام تاكنون و در ورطه علم، دانشمندان بسیاری پا به عرصه هستی گشودند و هر كدام به نوبه خویش به تحلیل گوشه‏ای از مبانی دین پرداختند. در این میان، برخی از علما با تلألؤ خاصی در دامان تاریخ درخشیدند و با كمالات علمی خویش، در عرصه دین خدمات بی‏شائبه‏ای نمودند. از جمله این دانشمندان، علامه ذوالفنون شیخ ابوالحسن شعرانی است كه قدر و حق او بدرستی ناشناخته ماند، همو كه با ابعاد گسترده علمی خود به ارائه خدمات علمی و تبلیغی پنجاه ساله پرداخت، و در حدود ۳۰ اثر گرانسنگ در رشته‏های مختلف و نوین علمی از خود برجای گذاشت.

كمالات علمی و روحی، و گستردگی معلومات استاد، زبانزد اهل معناست. و بحق، سخن از قدر كمال او ناتمام مانده است.

مرحوم شعرانی در خانواده‏ای با كمال به دنیا آمد و پرورش یافت. او در این خاندان سرشار از استعداد، رشد و نموّ نمود. و سرانجام، با گسترش معلومات علمی خویش در رشته‏های مختلف، صاحب كمالات شد و راه و روش پدران خویش را به نیكی طی كرد.

● ولادت

میرزا ابوالحسن، فرزند شیخ محمد، فرزند آخوند ملاغلامحسین، فرزند مولی ابوالحسن مجتهد فرزند ملا ابوالقاسم، فرزند عبدالعزیز، فرزند محمد باقر، فرزند نعمت اللّه تهرانی و از نوادگان آخوند ملافتح اللّه كاشانی، صاحب تفسیر منهج الصادقین، در سال ۱۳۲۰ هـ.ق در تهران چشم به جهان گشود.

● اجداد

ملافتح اللّه كاشانی سلسله انساب میرزا ابوالحسن شعرانی، دانشمند و مفسر معروف عصر صفویه بود، كه تفسیر مشهور منهج الصادقین از او است.

همچنین، استاد از نوادگان ملاشكر اللّه، صاحب روضات الجنات است، كه سید علی طباطبائی در كتاب ریاض العلماء درباره‏اش چنین گفته است: «او از افاضل و علمای زمان صفوی، و از شاگردان علی بن حسن زواری مفسر خلاصهٔ‏المنهج فی شرح نهج البلاغهٔ و مترجم كتاب احتجاج طبرسی و زبدهٔ التفاسیر بصیری است، كه در سال ۹۸۸ هـ.ق رحلت یافت». ابوالحسن مجتهد تهرانی، جد اعلای پدری میرزای شعرانی (۱۲۰۰ ـ ۱۲۷۲ هـ.ق) در تهران، اصفهان و نجف به تحصیل پرداخت. وی در نزد بزرگانی همچون سید علی طباطبائی، صاحب ریاض العلماء كسب اجتهاد كرد.

جد مادری استاد، آقا میرزا ابراهیم نواب بود، كه صاحب كتاب معروف و پربار فیض الدموع است. آخوند ملاغلامحسین، پدر بزرگ مرحوم شعرانی، از علمای متقی و فاضل تهران بود كه در سال ۱۳۱۳ هـ.ق در نجف اشرف به خاك سپرده شد.

● پدر

حاج شیح محمد تهرانی، پدر میرزا ابوالحسن شعرانی، عالمی معروف و متقی بود، كه در سال ۱۳۴۶ هـ.ق از دنیا رفت(۱).

● تحصیلات

استاد در ابتدای سنین نوجوانی، نزد پدر بزرگوارش به فراگیری قرآن، الفیه ابن مالك و شاطبیه پرداخت. سپس، ادامه دروس حوزوی را در رشته‏های مختلف، نزد افاضل قم و نیز در مدرسه خان مروی تهران پی‏گرفت.

استاد در قم نزد حكیم میرزا محمود قمی، متخلص به «رضوان» و نیز شیخ آقا بزرگ ساوجی، علم فقه را فرا گرفت. و در محضر آیات عالی مقام، حاج شیخ عبدالكریم حائری و حاج شیخ عبدالنبی نوری در قم، سالها شاگردی می‏كرد.

استاد در كنار تحصیل علوم حوزوی، به فراگیری علوم روز از جمله ریاضی، نجوم و اسطرلاب نزد مرحوم میرزا حبیب اللّه ذوالفنون پرداخت.

علامه شعرانی در مقدمه ترجمه نفس المهموم، به بیان چگونگی آغاز تحصیلات و تداوم آن می‏پردازد. و می‏گوید: «اما چنین گوید این بنده فانی، ابوالحسن بن محمود بن غلامحسین بن ابی الحسن(المدعو بالشباب)، كه چون عهد شباب من به تحصیل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت، و اقتداء به اسلافی الصالحین، از هر علمی بهره گرفتم و از هر خرمنی خوشه برداشتم. گاهی به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانی به درایت اسفار، و زمانی به تتبع تفاسیر و اخبار، و وقتی به تفسیر و تحشیه كتب فقه و اصول و گاهی به تعمق در مسائل ریاضی و معقول؛ تا آن عهد به سر آمد.

لقد طفت فی تلك المعاهد كلها

و سرحت طرفی بین تلك المعالم

سالیان دراز، شب بیدار و روز تكرار، و همیشه و مدام دفاتر و كراریس و پیوسته مرفق اقلام و قراطیس. ناگهان، سروش غیب در گوش این ندا داد كه علم برای معرفت است، و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بی اخلاص نشود. و اینهمه میسر نگردد، مگر به توفیق خدا و توسل به اولیاء، مشغولیها تا چند.

علم چندان كه بیشتر خوانی

چون عمل در تو نیست نادانی

شتاب باید كرد و معاد را زادی فراهم ساخت. زود برخیز، كه آفتاب برآمد و كاروان رفت.(۲)

● استادان

استادان ایشان در تهران و قم عبارتند از آیات عظام:

۱) شیخ محمد تهرانی: پدر علامه شعرانی، وی اولین استاد ایشان بود كه از همان دوران نوجوانی، دروس ابتدایی حوزه، قرآن و ادبیات عرب را به او آموخت و او را برای كسب دیگر علوم حوزوی و استفاده از محضر بزرگان آن دوران آماده كرد.

۲) میرزا محمود قمی مشهور به رضوان: وی از استادان بزرگوار علامه، در علوم نقلی بود.

۳) شیخ آقا بزرگ ساوجی: وی فاضل متبحر و عالی مقامی بود كه در علوم فقه و دیگر علوم حوزوی ایشان را تعلیم داد.

۴) محدث فاضل سید ابوتراب خوانساری: وی سهم بسزایی در راه تعلیم او داشت، به طوری كه حدود ۳۰ سال علامه برای كسب علوم عالیه حوزوی در مدرسه مروی و حوزه‏های علمیه قم و نجف در نزد او تلمذ كرد و علاوه برفقه، معارف شیعی و فقه اهل سنت را نزد او فراگرفت.

۵) میرزا حبیب اللّه ذوالفنون: وی علم هیأت، نجوم، اسطرلاب، زیج و ریاضیات كاربردی را به علامه یاد داد.

۶) حاج میرزا مهدی آشتیانی: ایشان از استادان معروف و به نام حوزه بودند كه دروس اصلی و عالیه حوزه را به مرحوم علامه آموخت.

دیگر استادان مرحوم شعرانی در علوم عقلی و نقلی، عبارتند از: میرزا طاهر تنكابنی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، حكیم هیدجی، مسیح طالقانی، ادیب لواسانی، شیخ محمد رضا قمشه‏ای و میرزا علی اكبر یزدی.

● ابعاد علمی

آیت اللّه شعرانی، دانشمندی كم نظیر، عمیق و به حق جامع علوم عالیه بود. وی در فقه، اصول، تاریخ، نجوم، ادبیات، حكمت، ریاضیات و محاسبات ید طولایی داشت. البته، او پرورده خاندانی به شمار می‏رفت كه اشراف و ابعاد علمی خویش را تا حد زیادی از آنان به ارث برده بود. وی در جامعیت علمی، زبانزد عام و خاص بود. استاد جلال الدین همایی، از شاگردان ایشان، و نیز فاضل تونی در شعری معروف جداگانه به معرفی ابعاد علمی و شخصیتی او پرداختند و او را به شیخ بهائی عصر معرفی كردند. بخشی از آن شعر، چنین است:

به گیتی بهتر از دانشوری نیست بجز دانش به گیتی مهتری نیست

سری سخت و دلی ستوار باید كه كار دین و دانش سرسری نیست

بجز یك پرتو از انوار رویش فروغ آفتاب خاوری نیست

● جامعیت علمی

علامه شعرانی از جمله علمای نادری بود، كه جامع علوم معقول و منقول شناخته شد.این وسعت و گستردگی علمی، برای او امتیاز مهمی محسوب می‏شود، به طوری كه در علوم: نجوم، ریاضی و طب صاحب نظر بود، و به زبانهای زنده دنیا از جمله: عربی، عبری و انگلیسی تسلط و آشنایی كامل داشت. همچنین، زبان فرانسه را نزد یك عالم یهودی فرا گرفت.

آیت اللّه حسن زاده آملی، از شاگردان برجسته ایشان، چنین می‏گوید: «این قهرمان علمی، در جمیع علوم مختلف منحصر به فرد بود. هیچ كدام از علمای معاصر را مانند ایشان در ماهیت علوم و احاطه به آنها ندیدم.(۳)

وی به همه علوم روز اشراف داشت، چنانچه یكی از علمای شیعی معاصرش كه خود در رشته‏های مختلف علمی ید طولانی داشت، علامه شعرانی را خواجه نصیر عصر معرفی كرد و گفت كه او هئیت ملاریون را از فرانسه به فارسی ترجمه كرد.(۴)

▪ قرآن و حدیث

از دیگر اركان و ابعاد علمی ایشان بهره‏گیری عمیق او از دو منبع: قرآن و حدیث بود، كه با براهین فلسفی، اعتقادی و تاریخی‏اش آمیخته شده بود. مرحوم شعرانی به شهادت آثارش، تعمق خاصی در مسائل علمی، قرآنی و حدیث داشت، چنانچه اغلب مطالب و گفته‏هایش با براهین محكم عقلی و نقلی همراه بود، و حظّ بسیار از قرآن و حدیث داشت.

▪ شعر و ادبیات

علاوه بر تسلط و جامعیت علمی، ایشان در وادی ادبیات و شعر نیز ید طولایی داشت. استاد حسن زاده آملی می‏گوید: «دیوان شعرشان به چاپ رسید. شعرشان مانند اشعار شیخ الرئیس و میرداماد و مرحوم جلوه سنگین و با هیبت و ثقیل بود؛ مثل شعرهای شیخ الرئیس، فارسی‏اش و عربیش، مثل آن قصیده خیلی غراء نونیه فخر رازی در مدح امام هشتم(ع). وقتی آن قصیده را دیدم، عقیده‏ام نسبت به فرموده شیخ بهائی درباره فخر رازی بیشتر شد.»(۵)

●ویژگیهای علمی

▪ مطالعات فراگیر علمی

علامه شعرانی از حدود كتابهای پیش پاافتاده پا فراتر نهاده، و به مطالعات فراگیر و گسترده علمی روی آورده بود. و لذا، ایشان هم بر علوم مختلف تسلط كافی یافت، و هم قدرت تجزیه و تحلیل علوم و كتابها را به دست آورد. استاد حسن زاده آملی در این‏باره می‏گوید: «از خصایص دیگر ایشان، این بود كه دست به هر كتابی دراز نمی‏كرد. حتی المنجد در میان كتابهایش نبود. و خودش صریحاً فرمود این كتاب منجد را برای دانشجوهای مدارس نوشته‏اند، نه برای عالم روحانی، ملا دست می‏برد به كتابهای علمی اساسی لغت، به جمهره ابن درید، تاج العروس و صحاح به این جور كتابها.»(۶)

▪ دانشمندی ذوالفنون

آیت اللّه حسن زاده آملی درباره تبحر و گستردگی معلومات استادش، علامه شعرانی می‏گوید: «آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچ یك از اساتیدم را به تبحر در منقول مثل ایشان ندیدم. یكی از كتابهای دوره شفا، علم موسیقی است. دانستن موسیقی كه گناه نیست. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می‏دانست. فرانسه را به اندازه عربی می‏دانست و مسلط بود. آن لحن شیرینش هیچگاه از خاطرم نمی‏رود.

جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین و قوی و فصیح می‏نوشت. در ریاضیات عالیه. در نجوم من بارها این مطلب را به عرض رسانده‏ام در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده كسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان بهتر و برتر ندیدم.»(۷)

▪ روشن بینی و بصیرت

استاد به شهادت شاگردان و استادان، همواره به تجزیه و تحلیل نظریات می‏پرداخت، پذیرفتنی را می‏پذیرفت و ناقص و غیر معقول را ـ از ناحیه هر كسی بود ـ رد می‏كرد. وی به منقولات تكیه نمی‏كرد، و از جمود فكری پرهیز می‏كرد. كنجكاوی استاد در علوم و روشن‏بینی در درك معانی و كشف اسرار و علوم، زبانزد عام و خاص بود. علامه حسن زاده آملی در این‏باره می‏گوید: «یكی از محسنات ایشان، این است كه به افكار و آراء قدما در مسائل فقهی خیلی عنایت داشت. بسیار اعتنا داشت به افكار قدما.»

▪ شرح صدر علمی

شرح صدر استاد در راه فراگیری و تعلیم علوم، از اصول موفقیت‏آمیز او به شمار می‏رفت. همچنین، روحیه نقدپذیری و دوری از تعصب او، در پرورش فكری و گستردگی دامنه علمی‏اش بسیار مؤثر بود. استاد هم خود نقاد بود و هیچ نظریه و استدلالی را كوركورانه نمی‏پذیرفت، و هم در برابر ایرادها و نقدهای دیگران در همه زمینه‏ها اهل پذیرش و انقیاد بود. حتی، ایشان در برابر علما و اهل نظر زانو می‏زد و از نظریاتشان بهره می‏برد. وی معتقد بود كه تعصب در باوراندن نظریات، در راه رشد علمی مانع بزرگی محسوب می‏شود. لذا دیدگاههایش را به اهل نظر ارائه می‏داد، و از آنان نظر می‏طلبید.

منابع :

حسن زاده آملی، حسن، چهره‏های درخشان.

همو، هزار و یك نكته.

كیهان فرهنگی شماره ۵ مرداد ۱۳۶۳.

مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱.

محدث قمی، عباس، نفس المهموم، ترجمه ابوالحسن شعرانی.

پی‏نوشت‏ها:ـ

۱) شعرانی، نفس المهموم، مقدمه.

۲) شعرانی، نفس المهموم، ۲.

۳) حسن زاده آملی، چهره‏های درخشان، ص ۹ ـ ۱۰.

۴) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۷۸.

۵) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۲۹.

۶) همان،شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۳۱.

۷) كیهان فرهنگی، شماره ۵ ،۶.

۸) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۳۱.

۹) حسن زاده آملی، هزارو یك نكته، ج ۱، ص ۲۶۶.

۱۰) نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۲۸.

۱۱)همان، ص ۸۰.

۱۲) همان.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.