پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
میراث اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری

«سرمایهداری مساوی است با جستوجوی منفعت از طریق فعالیتی مستمر، عقلانی و سرمایهدارانه در پی منفعتی همواره تجدیدشونده؛ در پی سودآوری.» ماکس وبر
۱) جامعهشناسی ایرانی، یا هر آنچه به مطالعة اجتماعی و تحلیلهای فلسفی از مسائل اجتماعی در زبان فارسی مربوط میشد تا دهة هفتاد شمسی بهشدّت تحتتأثیر روایاتی از جامعهشناسی قرار داشت که نظریاتی مارکسیستی، آن هم با قرائتهایی بهشدت پیورتان و اصولگرایانه را طرح میکرد. اگر دو قرائت رسمی شده و اصولگرای چپی و قرائتی دیگر که گاه ملایمتر و گاه تندتر، آکنده از عناصر مذهبی بود را در نظر بگیریم میبینیم که هر دو در مفاهیمی نظیر «جبر باوری تاریخی» و کشف «قوانین تاریخی» و رد «اتفاقی بودن وقایع» اشتراکنظر داشتند و حتی در بسیاری از جزئیات به طرز محسوسی مشابه بودند. در همة این سالها با سیطرة کامل این ایدهها بر فضای فکری فارسی هنوز بسیاری از متون اصلی که سرمنشأ این ایدهها محسوب میشوند یا ترجمه نشده بودند یا غالباً ترجمههایی «حزبی» و ناقص داشتند (مگر در موارد استثنایی). از سوی دیگر ضعف انتشار هم در همان موارد محدود، امکان دسترسی را به آنها دشوار کرده بود. با در نظر گرفتن همة این قضایا و سختیها، میتوان حدس زد در این بین امکان و مجال ظهور و بروزی برای سبک متفاوتی از ایدههای فلسفی اجتماعی و نگاه جامعهشناسانه که تازه به شدت هم مورد انتقاد و حتی برخی موارد خشم و نفرت روایت غالب بود وجود نداشت. به همین سبب بعضی از متفکران اجتماعی مهم، تا همین دهة هفتاد مگر در محافلی محدود آن هم نزد برخی مترجمان یا نویسندگان «منفرد»، اصلاً شناختهشده نبودند. یکی از آن متفکران بزرگ اجتماعی، ماکس وبر بود که شناختی محدود آن هم از روی برخی کتابهای درسی یا جزوههای استادان یا مقالههایی اندک و پراکنده از او یا مربوط به او وجود داشت. اما از دهة هفتاد با ترجمة مقالهها، تکههایی از کتابها و بعد کتابهای مشهور ماکس وبر، شناخته شد.
«امروزه کسب درآمد به غایت زندگی انسان مبدل گردیده و دیگر همچون وسیله برآوردن نیازهای مادی وی تابع او محسوب نمی شود.» ماکس وبر
۲) ماکس وبر، به معنای دقیق کلمه متفکر است. بسیار دشوار است که بین ماکس وبر جامعهشناس و ماکس وبر فیلسوف خطی کشید و آنها را از هم متمایز کرد. کارل یاسپرس زمانی دربارة وبر گفته بود: «بزرگترین آلمانی عصر ما» و این تعبیر برای ماکس وبر با توجه به گستره مطالعات و عمق ایدههای او عمیقاً برازنده است. در بین مقالهها، پژوهشها و کتابهای ماکس وبر، کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» عامل اصلی شهرت وبر شده است. دغدغۀ عمدۀ وبر در این کتاب کوششی برای پاسخ به این پرسش است که چگونه بعضی باورهای مذهبی پیدایش یک ذهنیت اقتصادی یا به عبارت دیگر «خلقوخوی» یک شکل اقتصادی دیگر را ایجاب کردهاند. محور اصلی تحلیل وبر درک عواملی است که بر افزایش ثروت به مفهوم سرمایهدارانة مدرن مؤثر واقع میشوند یا دقیقتر آنکه کدام اخلاقیات عملی یا سیر و سلوک اخلاقی به «سرمایهداری» با تلقی مردن از آن منجر میشوند. آنچه ماکس وبر بر آن اذعان کرده تأثیر دین و میراث اخلاقی مذهب در این مسیر «سرمایهدارانه» است. البته او تأکید نموده است: «تکرار میکنیم که نه آموزۀ اخلاقی یک مذهب، بلکه سلوک اخلاقی ناشی از آن» و این دقت ماکس وبر را در تفکیک سوژۀ نقد نشان میدهد. یکی از وجوه درخور توجه دیگر وبر در این کتاب طعنههایی است که به «جبرگرایی اقتصادی و تاریخی و قوانین آن» زده و کتابش را «کمکی به درک نحوه تبدیل ایدهها به نیروهای موثر در تاریخ» دانسته است! وی پیدایش سرمایهداری را نتیجة اتفاق و ترکیب ویژهای از رویدادها تفسیر کرده و ایدة زیربنا و روبنا را حداقل در مسائل فرهنگی زیر سؤال برده است.
«آیا مردی را که در شغل خویش ماهر باشد میبینی؟... او در حضور پادشاهان خواهد ایستاد.» امثال سلیمان باب ۲۲ آیه۲۹
۳) ماکس وبر در آغاز «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» دلایل متعددی برای عبور از اکثر ادیان و مذاهب غیرمسیحی بیان کرده و با تکیه بر مفهوم سرمایهداری آن را در فرهنگ غرب مسیحی، و با تأکید بر تضاد کاتولیکی ــ پروتستانی و تعارضات اخلاقی بین پیروان آنها بررسی میکند. البته پیشینة وبر درحوزة مذهب نیز شایان توجه است. وبر زمانی خود را «ناهماهنگ با مذهب» تعریف کرده بود؛ یعنی نه ضد مذهبی و نه مذهبی. «من فردی از طبقة بورژوا هستم. من خود را بورژوا احساس میکنم و با عقاید و آرمانهای آنها بزرگ شدهام» و به همین خاطر در تمام کتاب کوشیده است از قضاوت ارزشی پرهیز کند و درعینحال به تبعات مذهب در مسیر تحولات اقتصادی توجه نماید. او بسیاری از شواهد خود را از میان رفتار دینداران انتخاب کرده و به مفاهیمی ارجاع داده که فقط میتوان آنها را در نظام واژگانی مذهبی فهمید. یکی از این مفاهیم «تکلیف» است که به صورت ایدة «عمل به تکلیف از طریق انجام شغل» ارائه شده است. نوعی ریاضتگرایی این جهانی که تحتتأثیر ایدة تقدیر کالونیستی، تحصیل ثروت را نشانهای از لطف پروردگار میداند و مؤمنان را به آن دعوت میکند و درعینحال سلوکی را تجویز میکند که با تصور رایج از سرمایهداران در تعارض است: «سرمایهدار زاهد است مانند راهبی که از لذتهای دنیا دست میکشد». تأکید عمدة وبر، در میان فرق پروتستانی، برکالونیسم و فرقههای مربوط به آن است. یکی از نتایج مهمی که وبر به آن دست یافته این است که «کالوینیسم با احساس بیسابقة تنهایی درونی که در فرد ایجاد میکرد، نیرو و انگیزة اخلاقی کارفرمای سرمایهداری را فراهم میکند»؛ یعنی «اخلاق کالوینیستی نوعی عملگرایی را در رویکرد مؤمن نسبت به امور دنیوی ایجاد میکرد؛ یعنی در جستجوی ثواب، کششی به تبحر حرفهای در او ایجاد مینمود». از سوی دیگر وبر با تلاشی که برای تعریف سرمایهداری مدرن کرده به نمادهایی برای تفسیر آن دست یافته است. از جمله کارایی، محاسبهپذیری، پیشبینیپذیری و کنترل تصمیمگیری که بدون التزام به آنها «موفقیت در بازار» ممکن نیست. او با تحلیلی که از سرمایهداری امریکایی و مقایسۀ آن با گونة آلمانی سرمایهداری نموده، نشان داده است که چگونه این عاملها از اصول مذهبی پروتستانی تعمیم یافته و به این شکل پدیدار شدهاند. یکی از شواهد مهم ماکس وبر اعتمادی است که مردم به «درستکاری ناشی از تدین در انسانهای پرهیزکار» از خود نشان میدهند. البته ماکس وبر مفهوم تبعی ریا (اینکه ریا در آلمان منجر به پیشرفت در شغل اداری میشد و در آمریکا منجر به افزایش موقعیتهای اقتصادی) را هم مدّنظر قرار داده است.
«آنها خلقی از جهان هستند که در سه چیز مهم از دیگران پیشی گرفتهاند؛ در تقوا، تجارت و آزادی.» منتسکیو روح القوانین
۴) شاید یکی از اصلیترین انگیختههای اصلی ماکس وبر در «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری»، دغدغههای سیاسی او و تحلیلی باشد که منطبق با همین نظریه در کتابش برای درک مسائل سیاسی از خود ارائه داده است. هرچه بود وبر در خانوادهای بورژوا و سیاسی به دنیا آمد و پدرش حقوقدانی ورزیده و عضو رایشتاگ و از رهبران حزب لیبرال ملّی آلمان بود. به همین سبب است که ماکس وبر به خوبی ساختار سیاسی و حقوقی آلمان و ریشههای رومی آن را میشناسد و تأکید فراوانی بر ساخت عقلانی حقوق و مدیریت در غرب دارد و نوشته است: «فقط در غرب بوده که از یک نظام حقوقی و اداری با چنین درجهای از کمال حقوقی و صوری در خدمت فعالیت اقتصادی خویش برخوردار بوده است».
اساسیترین پرسشهای وبر دربارة پایههای اقتدار سیاسی و رهبری و تصمیمگیری به رابطۀ مذهب با اقتصاد و ریشههای اخلاقی عمل اقتصادی، که سیر اصلی عمل سیاسی را معین میکند، مربوط میشود. ماکس وبر از سویی از بوروکراتیک شدن ــ جزء ضروری جامعة سرمایهداری ــ دفاع کرده و آن را ضرورت شمرده است و از سوی دیگر دموکراسی را در برابر بوروکراسی قرار میدهد و میگوید: «بوروکراسی چون ماشین آدمی را به موجوداتی تسلیم و بیقدرت و مأمور و معذور مبدل میکند که پیوسته در حال اطاعت از قدرت برحقاند.» و درعینحال به دموکراسی هم خوشبین نیست و به گفتة گیدنز: «ماکس وبر میترسید دموکراسی چیزی کسالتآور و فاقد بعد قهرمانانه باشد». آنچه برای وبر حائز اهمیت بود حفظ آزادیهایی است که فقط از مسیر رشد سرمایهدارانه بهدست میآیند و دقیقاً به همین خاطر است که ماکس وبر در موارد متعدد از ایدههایی مذهبی سخن گفته که به گسترش فضیلتهایی منجر میشوند که این مسیر رشد را هموار میکنند.
نویسنده: علیرضا - اخوان
منبع: ماهنامه - زمانه - ۱۳۸۹ - شماره ۹۰، مرداد - تاریخ شمسی نشر ۰۰/۵/۱۳۸۹
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست