سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

زهد گرایی مثبت, پیش نیاز اصلاح الگوی مصرف


زهد گرایی مثبت, پیش نیاز اصلاح الگوی مصرف

اصلاح الگوی مصرف, پیش نیازهایی دارد که بی آن نمی توان امید به اصلاح فرهنگ آن داشت ازجمله پیش نیازها می توان در بخش نظری به شناخت نسبت به اهداف و فلسفه مصرف و معیارهای آنها و در بخش عملی به زهد, قناعت و مانند آن اشاره کرد

اصلاح الگوی مصرف، پیش نیازهایی دارد که بی آن نمی توان امید به اصلاح فرهنگ آن داشت. ازجمله پیش نیازها می توان در بخش نظری به شناخت نسبت به اهداف و فلسفه مصرف و معیارهای آنها و در بخش عملی به زهد، قناعت و مانند آن اشاره کرد.

نویسنده در این مطلب برآن است تا به مسئله زهدگرایی و نقش آن در اصلاح مصرف از دیدگاه قرآن بپردازد. با هم این مطلب را ازنظر می گذرانیم.

● مفهوم زهد

زهد در لغت ضدرغبت و حرص بر دنیاست. (لسان العرب، ابن منظور، ج ۶، ص ۹۷) در اصطلاح و فرهنگ قرآنی، به معنی پشت کردن به دنیا و روآوری به آخرت و بلکه از غیرخدا قطع نظر کردن و به او روآوردن است که این مرتبه بالاترین درجات زهد است. (معراج السعاده، ص ۳۳۵؛ التحقیق، ج۴، ص ۳۱۱)

به نظر می رسد که زهدگرایی سازنده و مثبت در برابر زهدگرایی منفی در این تعاریف مورد توجه نبوده است؛ درحالی که زهد می تواند دو نقش متضاد در زندگی بشر بازی کند. زهدگرایی مثبت آن است که شخص از همه وسایل و نعمت ها و امکانات به درستی درمسیر کمالی بهره گیرد هیچ نعمتی را بی بهره و بی استفاده رها نکند که این خود مصداقی از مفهوم شکر نعمت و سپاس در حق آن می باشد.

● زهد منفی، زهد مثبت

اما زهدگرایی منفی آن است که شخص به دنیا پشت کرده و از نعمت ها و امکانات آن برای رشد و تکامل خود و جامعه بهره نبرد. این گونه رفتار نسبت به نعمت های خداوند در حقیقت مصداق مفهوم تحریم حلال خداوند است. ازنظر قرآن همان گونه که تحلیل حرام جایز نیست، همچنین جایز نیست که انسان حلال خداوند را بر خود و یا دیگران حرام سازد و تحریم کند.

زهدگرایی آن نیست که نسبت به نعمت های الهی پشت کرده و از آن برای دست یابی به کمال خود و دیگران بهره نبرد؛ بلکه زهدگرایی به این است که حب مال دنیا در دل وی جا نگیرد و در دام عشق به دنیا و زینت های آن گرفتار نیاید.

امیر مؤمنان علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: «ای مردم زهد عبارت از کوتاهی آرزوها و سپاس گزاری از نعمت های خدا و دوری گزیدن از حرام ها است. (فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه ۸۰، ص ۱۸۰).

علامه حسن زاده آملی در این باره تمثیلی زیبا دارد که بیان آن خالی از لطف نیست. او می فرماید که دنیا برای آدمی همانند آب برای کشتی است. کشتی بی آب جز پاره ای تخته و چوب نیست، از این رو هنگامی که حضرت نوح(ع) کشتی را در بیابان وبسیار دور از آب می ساخت، کافران وی را مسخره می کردند. آب است که به این تخته پاره ها مفهوم کشتی را می بخشد. همین آب که این اندازه در مفهوم و معنابخشی کشتی نقش دارد، هرگاه در درون کشتی راه یابد، موجب ازمیان رفتن آن می شود و آن را غرق و نابود می کند.

نعمت های الهی خداوند که در دنیا به انسان ارزانی شده، در حکم آب برای کشتی است که موجبات حرکت و رساندن کشتی به مقصد را فراهم می آورد ولی همان گونه که اگر آب به درون کشتی نفوذ کند آن را تباه می سازد، اگر این نعمت ها به شکل حب و دوستی به دنیا و مال به درون جان آدمی نفوذ کند و او را دنیا دوست کند موجب هلاکت وی می شود. بنابراین زهدگرایی مثبت آن است که انسان از هر نعمتی به درستی بهره گیرد ولی اجازه ندهد که حب و دوستی آن در جانش راه یابد و او را به خود مشغول داشته و از مقصد و مقصود بازدارد. از این رو بهترین مفهوم و معنای زهد را آیه۲۳ سوره حدید دانسته اند که می فرماید: لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تقرحوا بما آتاکم؛ تا بر آنچه از دستتان می رود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان می آید شادمانی نکنید و مغرور نشوید.

در حقیقت شخص درحالت و مقامی است که همه چیز را از آن خدا می داند و از آن استفاده می کند از این رو هنگامی که آن را از دست می دهد اندوهیگن نمی شود؛ زیرا هیچ گونه حب و دوستی در دل وی نسبت به آن چیز ندارد، چنان که اگر همه دنیا به سوی او رو آورد از داشتن آن خوشحال نمی شود؛ زیرا می داند که از آن خداوند است و می بایست به حکم مسئولیت و وظیفه به درستی از آن چیزها بهره گیرد و به دیگران نیز سود برساند. در حقیقت شخص خود را در برابر وظیفه خطیری می یابد که می بایست انجام دهد، از این رو از افزایش نعمت ها و فراوانی آن شاد و خوشحال نمی شود؛ زیرا خود را در برابر آن مسئول تر و مکلف تر می یابد.

زهد آن نیست که تو صاحب چیزی نشوی

زهد آن است که چیزی نشود صاحب تو

حضرت علی(ع) می فرماید: «زهد در میان دو کلمه از قرآن قرار دارد و آن این است که هرگز به خاطر آنچه که از دست می دهید اندوهگین نشوید و به خاطر نعمتی که به شما می رسد شادمان نشوید (حدید آیه۲۳) و هر کس بر آنچه که از دست می دهد غمگین نشود و بر آنچه در آینده به او داده خواهد شد خوشحال نگردد هر دو طرف زهد را دریافته است «(فیض الاسلام، نهج البلاغه، حکمت ۴۳۱، ص۱۲۹۱). امام علی(ع) در عین حالی که زهد را کاملاً و دقیقاً با تمسک به آیه شریفه تعریف می کند، بندگان خدا را به آن ترغیب می نماید. همچنین روایات زیادی در بحارالانوار و غیر آن در ستایش زهد و آثار مثبتی که بر آن مترتب می گردد نقل شده است. از آن جمله روایتی از امام صادق(ع) در کافی چنین نقل شده است: «هرکس از دنیا اعراض کند خداوند در قلب او حکمت را تثبیت می کند و زبانش را با آن حکمت، گویا می گرداند و عیوب دنیا را به او نشان می دهد و او را با سلامت از دنیا به دارالسلام می برد.»

بنابراین زهدگرایی به معنای بهره گیری درست و مناسب از هر نعمت در راستای کمال گرایی خود و دیگران و یاری رسانی و کمک به آنان است بی آن که دوستی و حبی نسبت به مال و نعمت در جان خویش بیابد. در حقیقت زهدگرایی مثبت آن است که انسان از هر چیزی به درستی و مناسب استفاده کند تا در مسیر کمال و تقرب حرکت کند و گرفتار غفلت نشود. خداوند در این معنا می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندان تان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند.» (منافقون آیه۹)

چنین زهدگرایی مثبت به عنوان پیش نیاز برای اصلاح الگوی مصرف موردتوجه است؛ زیرا هنگامی که شخص با نعمتی مواجه می شود بر خود لازم می بیند تا آن را به درستی و مناسب استفاده کند. رفتار مناسب و عمل درست نسبت به هر نعمتی همان الگوی صحیح مصرفی است که خداوند از بشر خواسته است تا بدان عمل کرده و در مسیر تقرب و کمال گام بردارد.

● عوامل زهدگرایی

از تعریفی که نسبت به زهد و نیز تفکیک آن به زهدگرایی مثبت و منفی ارائه شد، به خوبی روشن می شود که زهدگرایی دارای پیش نیازهایی است تا در شخص تحقق یابد. به این معنا که زهدگرایی به عنوان نگرشی مثبت و سازنده زمانی تحقق می یابد که بینش شخص نسبت به خود و دنیا اصلاح و تصحیح شود.

خداوند در آیاتی چون ۴۵ و ۴۹ و ۵۱سوره هود به مساله ایمان به عنوان زمینه ساز زهدورزی بشر اشاره می کند، زیرا ایمان است که به شخص می آموزد تا نسبت به دنیا به عنوان مزرعه آخرت توجه کند و به آن اصالت نبخشد. چنین بینشی نسبت به دنیا موجب می شود تا نعمت های آن را ابزار و وسیله ای برای دست یابی به سعادت اخروی و تقرب الهی بشناسد و به آن بهایی بیش از آن چه هست قایل نشود.

درحقیقت ایمان به خداوند درکنار ایمان به آخرت و زندگی برتر پس از دنیاست که به آدمی معیار جدیدی می بخشد تا با آن به دنیا و آن چه درآن هست بنگرد. (هود آیه ۵۱و شعراء آیه ۱۰۹)

آیات ۲۲و ۲۳ سوره حدید پیش نیاز دیگری را برای زهدگرایی مثبت معرفی می کند. در این آیات توضیح داده شده که انسان هرگاه به تقدیر الهی ایمان داشته باشد، رفتارهایش را بهتر مدیریت می کند؛ زیرا هرگاه با مشکلی مواجه شد بر این باور است که این مساله خواست و مشیت الهی است و می بایست به گونه ای عمل کند که رضایت خداوندی درآن باشد. پیشه کردن صبر و شکیبایی و توکل به خدا واستغفار از گناه و توبه به سوی او، رفتاری است که انسان مومن به تقدیر مشیت الهی پیش از خواست خود، درپیش می گیرد.

همین آیات به روشنی تبیین می کند که ایمان واعتقاد به تقدیر الهی و نوشته شدن هرچیزی برای انسان از پیش، زمینه زهدورزی مثبت بشر و عدم شادی در هنگام برخورداری از نعمت های فراوان و عدم ناراحتی هنگام از دست دادن آن ها می شود.

این درحالی است که بسیاری از مردم به سبب ضعف و سستی درایمان و یا عدم باور به تقدیر الهی، خود را به رنج می افکنند و رفتارهای به دور از زهدگرایی مثبت ازخود نشان می دهند.

خودپسندی و فخر فروشی به دیگران (حدید آیه ۲۳)، و اسراف و زیاده روی و یا تبذیر و ریخت پاش ازجمله رفتارهای زشتی است که افراد بی اعتقاد به خدا و معاد و تقدیر درپیش می گیرند. اینان به سبب این که باوری به مشیت و تقدیر الهی ندارند، نسبت به دیگران بخل می ورزند و حاضر نیستند تا بخشی از نعمت ها و اموال را دراختیار دیگران قرار دهند. (حشر آیه۹)

اما ایمان به خدا و معاد و تقدیر به شکل واقعی و کامل آن موجب می شود تا شخص به زهدگرایی مثبت گرایش یابد و هر آن چه خداوند به ایشان می بخشدبه دیگران نیز ببخشد؛ زیرا خود را واسطه فیض و خیر می یابد و مسئولیت خویش را به عنوان خلافت الهی باور داشته و بدان پای بند بوده و عمل می کند. این گونه است که محبت و دوستی نسبت به برادران مومن و بلکه همه انسان ها و همه موجودات را درخود می یابد و می کوشد تا به عنوان خلافت الهی دست کمک خواهی دیگران را که به سوی وی دراز شده رد نکند. (حشر آیه ۹)

ترجیح دادن دیگران بر خویشتن در عین نیازمندی خود (همان) و صبر و شکیبایی در هنگام سختی و نداشتن (قصص آیه ۷۹ و ۸۰) از ویژگی های زاهدان واقعی است.

● زهدگرایی رهبران و دولتمردان، زمینه ساز اصلاح الگوی مصرف

زهد گرایی مثبتی که قرآن به عنوان روشی درست و رفتاری مناسب از آن یاد می کند و از انسانها می خواهد تا آن را سیره عملی در زندگی خویش قرار دهند، معیاری برای شناخت الگوی صحیح مصرف است؛ زیرا مصرف به معنای به کارگیری و بهره مندی از هرچیز از کالا و خدمات است. در تفکر اسلامی این معنا در مفهوم مصرف شرط است که مصرف می بایست در راستای دست یابی شخص به کمال و تکامل انجام پذیرد. بنابراین هر گونه رفتاری که موجب عدم بهره گیری درست و مناسب از نعمتی شود، به عنوان کفر نعمت قلمداد شده و کیفر و مجازات را به دنبال دارد.

اگر جامعه اسلامی بخواهد رفتارهای خویش را اصلاح کند و در مصرف کالا و خدمات و دیگر نعمت های الهی مفهوم واقعی زهد گرایی را تحقق بخشد، باید مفهوم زهد گرایی واقعی را بشناسد و بدان پای بند باشد.

زهد گرایی مثبت به این معناست که دولت و امت از هر نعمتی به درستی بهره گیرد و اجازه ندهد تا کفران نعمتی صورت پذیرد و چیزی در جای غیرمناسب آن مصرف شود.

از آن جایی که بخش دولتی بیش ترین و اساسی ترین نقش را در زهدگرایی و مصرف بهینه و یا بی رویه دارد و مردم دولت و دولتمردان را الگوی رفتاری خویش قرار می دهند، خداوند به پیامبر(ص) فرمان می دهد تا در زندگی خویش رفتاری زاهدانه در پیش گیرد و اجازه ندهد تا زرق و برق دنیا او را بگیرد و به سوی رفتارهای نادرست در مصرف بکشاند. (توبه آیه ۵۵ و ۸۵ و حجر آیه ۸۸ و کهف آیه ۲۸)

تاکید بر زهدگرایی به عنوان وظیفه و تکلیف بر پیامبر(ص) به عنوان رهبر دولت اسلامی از آن روست که دولتمردان دارای شرایطی هستند که به سادگی در دام مصرف بی رویه می افتند و از زهد واقعی دور می گردند. از این رو خداوند به وی فرمان می دهد تا از مصرف بی رویه و دنبال کردن زرق و برق دنیا پرهیز کند.

بسیاری از دولت مردان به اسباب درونی و بیرونی و شرایط مناسب، به مصرف بی رویه و ریخت و پاش و اسراف و تبذیر گرفتار می شوند. از جمله این اسباب توقع مردم عادی از رهبران است که زندگی مرفه و با زرق و برقی داشته باشند. این در حالی است که در بینش و نگرش اسلامی، هرگونه گرایش به زندگی با زرق و برق از سوی رهبران به معنای کفران نعمت و خروج از اعتدال و ماموریت و مسئولیت رهبری امت است.

خداوند در آیات ۹۰ تا ۹۳ سوره اسراء و ۷ تا ۱۰ سوره فرقان بیان می کند که زندگی زاهدانه پیامبر در مقام مسئولیت رهبری ملت و دولت و نداشتن زندگی مرفه و بی زرق و برق، بهانه ای برای مشرکان مکه بود؛ زیرا آنان توقع داشتند که دولتمردان اسلامی همانند دولت های کسری فارس و قیصر روم، دارای زندگی پرزرق و برقی باشند.

این درحالی است که بینش و نگرش اسلامی اقتضا می کند که رهبران زندگی زاهدانه تری نسبت به عموم داشته باشند تا مردم نیز گرایش به دنیا و مادیات آن نیافته وحب دنیا جان و دلشان را پر نکند.

خداوند درآیات ۲۸ و ۲۹ سوره احزاب بیان می کند که این روش زهدورزی و دوری از اسراف و زندگی پرزرق و برق حتی برخی از همسران پیامبر (ص) را ناراحت کرده و آنان به همین سبب بنای ناسازگاری گذاشته بودند.

از این روپیامبر (ص) ماموریت می یابد تا برای تبیین وظیفه و مسئولیت خود به عنوان رهبر دولت اسلامی، اجازه دهد تا زنانی که به این شیوه زندگی، رضایت نمی دهند طلاق بگیرند و درپی زندگی دیگر بروند تا خواسته های مادی بیرون از حد ایشان را برآورده سازد.

دولت اسلامی با درپیش گرفتن رفتار درست و مصرف بهینه و مناسب هر نعمتی از نعمت های الهی، فرهنگ درست مصرف را به مردم آموخت. بدین ترتیب پیامبر (ص) موفق شد تا با فرهنگ سازی دریک دوره زمانی بیست و سه ساله مردم را به سوی فرهنگ درست مصرف سوق دهد و الگوی صحیح و کامل مصرف را به ایشان ارایه دهد و بیاموزد.

بنابراین برای اصلاح الگوی صحیح مصرف لازم است نخست الگوی های صحیح و مناسب مصرف را شناخت و سپس با درپیش گرفتن آن در سطوح عالی مردم را به سوی اصلاح الگوهای مصرف کشاند . این درحالی است که درجامعه کنونی، معیارهای صحیح مصرف تبیین نشده است و برخی در دام اسراف و تبذیر به سبب چشم و هم چشمی و یا رفتارهای وبرق دولتمردان گرفتار می شوند و برخی در زهدگرایی منفی می افتند و حاضر نمی شوند تا از نعمت های الهی به درستی بهره گیرند و حتی حلال خدا را بر خود و یا جامعه حرام می کنند.

زهدگرایی مثبت اگر در فیلم های تلویزیون نشان داده شود و مسئولان و دولتمردان نیز درمصرف کالا وخدمات راه درست و مناسب را طی کنند می توان امید داشت که فرهنگ درست مصرف درجامعه جا بیفتد و جامعه با بهره گیری درست و مناسب از نعمت ها درمسیر شکوفایی اقتصادی و تمدنی قرارگیرد.

کریم حق طلب