پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

مبانی اقتدار سیاسی در قرآن


مبانی اقتدار سیاسی در قرآن

در اوج مذاكرات هسته ای ایران با اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی مسأله عزت و اقتدار ایران اسلامی و حفظ و صیانت آن از سوی مردم و كارشناسان به شدت مورد توجه و پی گیری بود بر آن شدیم تا با رجوع به قرآن مبانی عزت و اقتدار مسلمانان و جامعه اسلامی را تبیین نماییم آن چه در این نوشتار آمده است, نگاهی كوتاه است به این مسأله, باشد كه هم چون گذشته با حفظ اقتدار و عزت و درایت از كاربردهای فن آوری هسته ای در همه زمینه های صلح آمیز بهره مند شویم

قرآن اصول روابط میان خودی و غیر خودی را بر احترام به حقوق انسان‏ها، مقام انسانیت، ارزش‏های انسانی و معنوی به ویژه عدالت بنا نهاده است. در همان حال به بیان خطوط قرمزی اشاره دارد تا زمینه عزت و افتخار جامعه اسلامی در همه اشكال ارتباطی آن حفظ شود. اسلام با حفظ احترام متقابل نسبت به اقوام و ادیان و پیروان آنان به هیچ كس اجازه نزدیكی و تجاوز به این خطوط قرمز را نمی‏دهد. كرانه‏مندی ارتباط جامعه اسلامی با دیگر جوامع اعتقادی این امكان را می‏دهد تا جامعه اسلامی از خطر نابودی در امان باشد. این حساسیت از آن‏رو مهم است كه هویت جامعه در صورت تجاوز از حدود نه تنها دچار چالش و بحران‏های درونی می‏شود بلكه زمینه برای سقوط و تجاوز برونی را فراهم می‏آورد.

برای آنكه به دیدگاه قرآن درباره مبانی اقتدار سیاسی جامعه‏اسلامی و خطوط قرمز آن راه یابیم لازم است به معیار مرزبندی جوامع در صدر اسلام و در مدینهٔ النبی توجه شود.در حوزه جغرافیایی حجاز، مرزهای اعتقادی مهم‏ترین مسأله برای تعیین هویت‏های جمعی بود. اقوام و نژادها هریك به نوعی در پاره‏ای از كره زمین مرزهای جغرافیائی و ملی خود را تعیین كرده بودند اما در حجاز ، این مرزهای اعتقادی بود كه تعیین كننده مؤلفه اساسی به شمار می‏رفت. تنش‏ها و چالش‏ها به طور عمده در دو شهر بزرگ حوزه حجاز ـ مكه و مدینه ـ میان یهودیان كتابی با مشركان از سویی و با مسلمانان از سوی دیگر بود. هر چند كه بعدها با اوج‏گیری و اقتدار همه جانبه اسلام یهودیان كتابی كه روزگاری ظهور پیامبر جدید را آغاز حاكمیت مطلق خود بر مشركان قلمداد می‏كردند، سرخورده خود به یاری مشركان شتافتند با این همه، دسته‏بندی‏ها و مرزها هم‏چنان بر اصول اعتقادی مبتنی بود. از این‏رو، پس از آن‏كه پیامبر حكومت اسلامی را در مدینه با پذیرش اكثریت مردم مسلمان در قالب پیمان‏های متعدد تشكیل داد، پیمان‏های جداگانه‏ای نیز با یهودیان منعقد كرد تا حدود روابط میان یهودیان و مسلمانان و نحوه تعامل آن‏ها با حكومت اسلامی مشخص گردد.

بدین ترتیب جامعه اسلامی آنان را به عنوان یك جامعه جدا از جامعه اسلامی به رسمیت شناخت و حقوق خاص آنان را تأیید كرد، هر چند كه به عنوان شهروند «امت واحد» از آنان نام می‏برد و از همه حقوق شهروندان نیز برخوردار است.

با توجه به این حقیقت تاریخی و تأكید بر تطور مفهوم جامعه از صدر اسلام تاكنون، برای پدیدارشناسی رابطه بین جوامع از دیدگاه قرآن می‏توان از آموزه‏های قرآنی و گزاره‏هائی كه چگونگی تعامل مسلمانان با دیگران را گزارش می‏كند سود جست و ملاك‏های بدست آمده از این مطالعه را به عنوان اصول اقتدار سیاسی جامعه اسلامی از دیدگاه قرآن به زمان حاضر تعمیم دارد.

● اصول حاكم بر روابط سیاسی میان جوامع از دیدگاه قرآن

۱) عدالت:

یكی از اصولی كه در قرآن كریم بسیار مورد تأكید و اهتمام قرار گرفته(۱) مسأله «عدل» و عدالت است و این عقیده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامی اثر می‏گذارد و وقتی به مرحله اجرا درآید، می‏تواند مسلمانان را به سوی مدیریت صحیح در كارها، و برافراشتن پرچم عدل و داد، نه تنها در كشورهای اسلامی بلكه در كل جهان سوق دهد.

اهمیت این موضوع به حدی است كه هیچ چیز نمی‏تواند مانع آن گردد، و هر گونه انحراف از آن متابعت از هوای نفس است(۲) در آیات قرآن به صراحت از ستم روا داشتن به دشمن - چه دشمن شخصی و چه دینی ـ نهی شده است.

در برنامه‏های اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی جامعه اسلامی عدالت باید به عنوان زیر بنا و اصل اساسی در روابط متقابل بین مسلمانان و دیگران باشد؛ چرا كه یك جامعه پیشرو، سربلند و قوی، جامعه‏ای است كه روی پای خود بایستد و پیوند و ارتباطش با دیگران، پیوندی بر اساس رعایت عدالت و منافع متقابل باشد، همانطور كه قرآن می‏فرماید: «لاتَظلِمون و لاتُظلَمون»(۳) «نه ستم كنید و نه زیر بار ستم روید.» هرگاه حكومتها از این اصل اساسی غفلت كرده یا به آن پشت پا زده‏اند، باعث تباهی خود و دیگران شده‏اند و هرگاه به آن اصل پای‏بند بوده‏اند از عزت و سربلندی برخوردار بوده‏اند.

۲) تعادل در روابط و حفظ احترام متقابل:

اصل اعتماد متقابل، پشتوانه فعالیتهای هماهنگ اجتماعی و همكاری در سطح وسیع می‏باشد. همین معنا در روابط بین المللی و در سطح جهانی نیز صادق است.

یكی از مصادیق بارز و تعیین كننده به عنوان ضامن اجرای این اصل، وفای به عهد و پیمان می‏باشد، چرا كه وفاداری به عهد و پیمان، تأكیدی بر حفظ این هم بستگی و اعتماد متقابل است و اگر عهد و پیمان ها شكسته شود، دیگر اثری از این سرمایه بزرگ (اعتماد عمومی) باقی نخواهد ماند، و این مطلب هم در داخل جامعه اسلامی، در روابط با اقلیتها، و هم در سطح جهانی در ایجاد روابط با كشورهای غیراسلامی صادق است.

به همین دلیل در آیات قرآن و احادیث اسلامی، به طور گسترده به مسأله وفای به عهد و ایستادگی در برابر سوگندها تأكید شده است، و شكستن آن، از گناهان كبیره محسوب می‏شود.(۴) بدون تردید پای‏بندی به عهد و پیمان تا زمانی لازم است كه طرف مقابل به مفاد آن وفادار باشد و در صورت پیمان‏شكنی و عدم رعایت اصول عهدنامه از سوی یك طرف، طرف دیگر نیز ملزم به رعایت آن نخواهد بود.

۳) حفظ سیادت اسلام:

حفظ سیادت اسلام و جامعه اسلامی از جمله وظایف مسؤولان نظام اسلامی است كه نقض آن از حدود اختیارات مسلمین خارج بوده و بر اساس «قاعده نفی سبیل»(۵) حتی تعهدات بین المللی نیز نمی‏تواند ناقض آن باشد. این اصل كلی را فقها تحت عنوان «أَلإِسْلامُ یَعْلُو وَ لا یُعْلی عَلَیْهِ» به صورت یك قاعده حقوقی(۶) در فروع و موارد مختلف حقوق اسلامی مورد بهره برداری قرار داده‏اند و نیز عبارت مزبور عینا به صورت حدیث در كتابهای روایی نقل شده است(۷).

بنابراین دادن هر نوع امتیاز سیاسی، اقتصادی، نظامی، قضایی و اجتماعی به غیرمسلمانان كه به سیادت اسلام و جامعه مسلمین لطمه وارد آورد، بی ارزش و بی اعتبار خواهد بود.

قرآن در این زمینه می‏فرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَفِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبِیْلاً».(۸) و از سوی دیگر به مسلمانان هشدار می‏دهد كه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لا تَتَّخِذُواْ بِطَانَهًٔ مِّنْ دُونِكُمْ لا یَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَكْبرُ قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الاَیَاتِ إِنْ كُنتُمْ تَعْقِلُونَ».(۹) «هان ای مؤمنین، غیر مسلمانان را دوست مخصوص و محرم اسرار خویش نگیرید، زیرا آنان از فساد و تباه نمودن امور شما كوتاهی نمی‏كنند و هرچه را كه باعث رنج و زحمت شما گردد دوست می‏دارند، عداوت و كینه از زبانشان هویدا گشته و آنچه كه در دل كتمان نموده‏اند بیش از اینها است، ما نشانه‏ها و دلایل را بر شما روشن نمودیم، اگر شما تعقل نمایید».

وقتی دوست گرفتن افراد غیر مسلمان این چنین نتایج ناگوار به بار آورد و فرصتی به آنان دهد كه در تباه نمودن كارها و افساد امور بكوشند و توطئه‏های خصمانه به راه اندازند و در شرایط سخت، از تأیید و ایجاد عوامل ناراحت كننده دریغ نورزند، و با وجود كوشش در كتمان نمودن تضاد فكری و كینه و نفرت، به طور ناخودآگاه زبانشان به كینه توزی و بدگویی باز شود، نتایج و آثار سیادت و تسلط آنان بر مسلمین و تصدی مقامات دولتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی از طرف غیر مسلمانان، چگونه خواهد بود؟(۱۰)

بی شك هر نوع لطمه زدن به این سیادت، خیانتی بزرگ به اسلام و جامعه اسلامی خواهد بود و صرف نظر كردن جمهوری اسلامی از حق مسلّم خود در بحث فناوری هسته‏ای، می‏تواند راهی برای سیادت بیگانه باز كند. بنابراین مسؤولان نظام اسلامی برای پاسداری از عزت و سربلندی جامعه اسلامی باید تمام توان خویش را به كار برند.

اسلام هم در زمینه سیاست داخلی و هم در بعد سیاست خارجی اصل عزتمندی را از نظر دور نمی‏سازد و در روابط با غیرمسلمانان قانون نفی سبیل را مطرح می‏كند «لن یجعل الله للكافرین علی المؤمنین سبیلا»(۱۱)

پی‏نوشت‏ها:

۱. یكی از مفاهیم آیه «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَئَانُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی»(مائده /۹-۸) این است كه با دشمن نیز نباید بی عدالتی كرده، ستم روا داشت. الطبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۱۶۹.

۲. سوره/آیه ۲۷.

۳. سوره بقره/آیه ۲۷۹.

۴. امیر موءمنان علی علیه السلام در فرمان مالك اشتر به اهمیت این مسأله در اسلام و جاهلیت اشاره كرده آن را مهم ترین و عمومی‏ترین مسأله می‏شمرد، و تأكید می‏كند كه حتی مشركان نیز به این امر پای بند بوده‏اند، زیرا عواقب دردناك پیمان‏شكنی را دریافته بودند.

۵. این قاعده از آیه شریفه «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبِیْلاً» (نساء/ ۱۴۱) اخذ شده است كه براساس آن هر گونه سلطه و حاكمیت كافران نسبت به مسلمانان و مؤمنان نفی شده است.

۶. النجفی، محمد حسن، جواهر الكلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص ۱۳۶.

۷. المتقی بن حسام الدین الهندی، كنز العمال، ج ۱، ص ۱۷.

۸. نساء/۱۴۱. «خداوند هرگز برای كافران نسبت به مؤمنین تسلط و حاكمیت قرار نداده است».

۹. سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.

۱۰. عمید زنجانی، عباسعلی، حقوق اقلیتها، ص ۲۸۷-۲۸۵.

۱۱. نساء/۱۴۱.

۱۲. سوره بقره، آیه ۱۲۰.

۱۳. برگرفته از سخنرانی دكتر احمد واعظی،(عضو سابق شورای امنیت ملی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) در جمع مبلغان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ۲۱/۷/۱۳۸۳.

۱۴. ر.ك: مطهری، مرتضی: ولاءها و ولایتها، ص ۲۲-۱۳

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.