چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
صنعت چاپ و تحول هنرها
ابداع صنعت چاپ، سرآغاز تحولی دورانساز در زندگی بشر بوده و تغییرات و جابهجاییهایی چند را در زندگی اجتماعی جوامع مختلف پدید آورده است.
بیشک یکی از پایههای مدرن شدن جوامع اروپایی و تحرک اجتماعی، سوادآموزی طبقات فرودست جامعه بود که به برکت صنعت چاپ، راه آن گشوده شد. فعالیتهای اطلاعرسانی و ثبت تجربهها و اسناد، همه از دستاوردهای صنعت چاپ بهرهمند شدند.
مشاغل گوناگونی که مراحل مختلف پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ را پشتیبانی میکنند، به دنبال این صنعت پا گرفتند، توسعه یافتند و تغییراتی گسترده را تجربه کردند. پدید آمدن حرفهای به نام گرافیک پیوند تنگاتنگ با صنعت چاپ داشت و علیرغم تنوع بعدی فعالیتهای گرافیک، همچنان بند ناف آن به صنعت چاپ متصل است.
تأثیر چاپ در هنرها نیز موضوعی قابل مطالعه و دارای ظرفیت کافی برای پژوهشهای عرصه هنر است. در کشور ما نمونه جالبی از این تأثیرگذاری را میتوان در تغییرات سبک خوشنویسی مشاهده کرد. رواج چاپ سنگی خوشنویسان را وادار ساخت که از ظرافت انتهای حروف، چشم بپوشند- زیرا در چاپ سنگی آن نوع ظرافتها و باریکنویسیها، به خوبی چاپ نمیشد- و قوام دیگری به خط خود ببخشند، سبک کلهر- که در مقایسه با سبک خوشنویسان پیشین- چاقتر و در عین حال دارای ترکیببندی محکم و برازندهای است- در واقع باید به مثابه راهحلی هنری در پاسخ به اقتضای چاپ سنگی قلمداد شود. کلهر به عنوان کسی که متن روزنامه و فرمانهای ناصری را روی سنگ لیتوگرافی آماده میکرد، توانست راهحل عملی برای دستیابی به محصولات چاپی مطلوب در چاپ سنگی ارایه دهد و سبکی نو را در خوشنویسی پایهگذاری کند.
صنعت چاپ هنر نقاشان را که تابلوهای منحصر به فردشان تنها بر دیوار کاخهای امیران و شوالیهها نصب میشد، از قید اسارت اشراف و درباریان رهانید و آن را در معرض دید تودهها قرار داد. هنر از انحصار اشراف و فئودالها و صاحبمنصبان درآمد و مخاطب عام و گستردهای یافت، در نتیجه بنا به ذائقه آنها، سبکهای جدیدی پدید آمد که شاید به مذاق خریداران و سفارشدهندگان قبلی خوش نمیآمد، خریدارانی که نقاش را در شمار خدمههای بارگاه خود به حساب میآوردند.
گرچه نمیتوان همه تحولات اجتماعی را به یک عامل (یعنی صنعت چاپ) منتسب کرد و بررسی سیر تحولات جامعه و شکلگیری فرماسیونهای اجتماعی و ایجاد قشربندیها و مناسبات جدید، به تحلیلهای اقتصادی و جامعهشناختی دقیق نیاز دارد، به جرأت میتوان از نقش دورانساز صنعت چاپ در تحولات اجتماعی سخن گفت. حتی تحولات بعدی در فنآوریهای ارتباطات و رواج اینترنت نیز نمیتواند بر اهمیت عصر گوتنبرگ سایه اندازد.
در اینجا یک بررسی کوتاه درباره تأثیر صنعت چاپ بر ارتقای جایگاه نوازندگان موسیقی غربی در جامعه اروپا ارایه میشود که گوشهای از تاثیر صنعت چاپ را بر هنر و هنرمندان نشان میدهد.
این مطلب از سایت گفتوگوی هارمونیک به مدیریت کامران وطنآبادی و با اجازه وی برداشت شده است. اگر اهل مطالعه و دانستن نکتههایی درباره موسیقی غربی و ایرانی هستید، میتوانید به سایت
www. harmonytalk. com هم سر بزنید.
● اختراع چاپ و ترویج موسیقی
در سال ۱۴۵۰ یوهان گوتنبرگ (Johann Gutenberg) مخترع آلمانی موفق به اختراع ماشین چاپ شد و در سال ۱۵۰۱ اوتویانو دو پتروچی (Ottaviano dePetrucci) ایتالیایی، این دستگاه را در راه خدمت به موسیقی به کار گرفت.
این کار شیوه نگرش مردم به موسیقی را تغییر داد. اکنون مردم عادی میتوانستند موسیقی و رقص را از طریق کتابهای آموزشی بیاموزند و بتوانند به کمک ترانههای چاپ شده آواز بخوانند. به زودی از هر فرد تحصیل کرده انتظار میرفت بداند چطور آواز بخواند، برقصد یا سازی را بنوازد.
موسیقی به شکل آواز، نوع غالب موسیقی اوایل رنسانس بود و آواز بدون ساز در مراسم کلیسایی و مراسم غیر مذهبی مانند جشنها، معمول بود. موسیقی آوازی قرون وسطی دارای سه قطعه متفاوت آوازی بود که هر کدام به طور جداگانه ساخته و اجرا میشد. اما در دوران رنسانس قطعات موسیقی در چهار بخش یا بیشتر نوشته میشد که بهطور معمول هر قطعه صدای قبل از خود را تقلید میکرد و همان کلمات را بر زبان میآورد.
اما برخلاف موسیقیدانهای قرون وسطی، در رنسانس موسیقیدانان به استفاده از چنگ (در نت نویسی) علاقه داشتند و ساختههای خود را با توجه به ایجاد هارمونیهای گوشنواز تکمیل میکردند. آنها از ترکیبهای چند صدایی (polyphony) نیز استفاده میکردند اما مراقب بودند که هر صدا با صداهای دیگر هماهنگ باشد و از ارزش آن کاسته نشود.
در اواخر دوره رنسانس، سازها به نسبت قطعات آوازی فضای بیشتری را اشغال کردند. برای مدتی طولانی، آهنگسازان خود را با نوشتن نام ساز در کنار قطعه آوازی خسته نمیکردند اما همه میدانستند که سازهایی هم این قطعه را همراهی میکنند. در سال ۱۵۱۱، هنگامی که چاپ کتابهایی درباره سازها آغاز شد دنیای نوازندگان فروتن دگرگون شد و اهمیت نوازندگان افزایش یافت.
سازهای مختلف در مراسم رسمی و غیر رسمی رقص، رقصندگان را همراهی میکردند. البته مردم همیشه با نوای ساز میرقصیدند اما در دوران رنسانس، بداههنوازی جای خود را به موسیقی تعریف شده و هماهنگی داد که بالطبع فن رقص را هم تحتالشعاع قرار داد و به شیوههای خاص رقص اروپایی انجامید. آهنگسازان در چهارچوب قوانین این رقصها به آهنگسازی میپرداختند و آن را به چاپ میرساندند تا همه بتوانند آن را بیاموزند.
بهطور کلی میتوان این وِیژگیها را برای موسیقی دوران رنسانس بیان کرد:
- ارتباط تنگاتنگ موسیقی و کلام بهگونهای که برای اغلب آهنگسازان این دوران از اصطلاح نقاش کلام استفاده میشد.
- بافت این موسیقی بیشتر پلیفونیک است و بخشهای مختلف ملودیهای کم و بیش یکسانی دارند.
- موسیقی رنسانس نسبت به قرون وسطی غنیتر بوده. به عنوان مثال استفاده از بخش باس برای اولین بار در این دوران وارد موسیقی شده است.
موسیقی کرال در دوران رنسانس به اوج خود رسید به همین دلیل این دوران را عصر زرین کرال مینامند.
موسیقی رنسانس ریتمی آرام و اغلب بدون ضربه دارد و بهطور معمول بخشها ریتمهای مستقل اما شبیه به هم دارند که با اختلاف زمانی (حالت کانن) اجرا میشوند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست