دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گردشی تاریخی در چهارباغ اصفهان


گردشی تاریخی در چهارباغ اصفهان

خیابانی که از آسیب های زمان جان به در برده است

اصفهان در سال ۱۰۰۶ هجری قمری رسما به پایتختی شاه عباس اول بنیانگذار صفویان انتخاب شد و از آن پس فعالیت‌های قابل ملاحظه‌ای برای ساخت مساجد تاریخی، پل‌ها و قصر‌های باشکوه و... به منظور تزئین پایتخت به عمل آمد. در همین سال فکر ایجاد گردشگاهی باشکوه از سوی شاه اعلام شد که معماری و شهرسازی را با مفهوم جدید و نویی آشنا ساخت، خیابان چهارباغ که چون نگینی برانگشتری اصفهان می‌درخشد. مفهومی که نه‌تنها اولین شکل سازماندهی یک خیابان سبز در ایران بود، بلکه در جهان نیز بی‌نظیر می‌نمود و برای اولین‌‌بار در تاریخ ایران خیابان‌کشی و ایجاد معابر عمومی به این سان منظم و کارآمد آغاز گردید. این عمل شاه فضاهای به غایت معمارانه باغ‌های ایرانی را با تغییری بنیادین در مقیاس، با ترکیب تعداد بی‌شمار از باغ‌های خرد و کلان در گستره‌ای وسیع به شهر تبدیل نمود که یک رودخانه به عنوان بافت طبیعی و ابنیه و باغات به عنوان بافت مصنوع سبب شکل بخشی ساختار آن شدند.

در اطراف خیابان نهرهای آب به جریان درآمدند که درختان و درختچه‌هایی بسیاری را حول آنها غرس کرده بودند. یک جوی آب میان این خیابان و زاینده‌رود جاری بود که در محل تقاطع‌ها به حوض‌هایی ریخته می‌شدند و آب جاری علاوه بر ایجاد نسیم خنک، ناخواسته با ایجاد اصوات و نوایی دل‌انگیز آرامش فکری و روحی و روانی وصف‌ناپذیری را منتقل می‌کرد و در اطراف آن باغ‌هایی بوده که میان امرا و اشراف برای ساخت عمارت‌ها و کاخ‌هایشان تقسیم شده بودند، اما عموم مردم نیز می‌توانستند از آنها استفاده کنند.

محور سبز چهارباغ در طول مسیر خود میان باغ‌ها و عمارت‌هایی چون چهلستون، باغ هزار جریب، باغ قصر سعادت‌آباد، عمارت جهان‌نما، کلاه‌فرنگی، باغ طاووس، هشت‌بهشت و ده‌ها باغ دیگر پیوند برقرار می‌کرد که امروزه غیر از هشت‌بهشت از مجموعه باغ‌های سلطنتی محور چهارباغ چیزی باقی نمانده است. در این میان فضاهای عمومی شهر مثل میدان نقش‌جهان، بازار و مسجدها نیز انسجام می‌یافتند.

● خیابانی برای گردش و نه رفت و آمد

خیابان چهارباغ از حیث ترکیب طوری می‌نمایاند که بیشتر محل گردش و تفرج ساکنان بوده تا مکانی به جهت رفت و آمد. سیاحان خارجی بسیاری از این شهر متمدن دیدن کردند و توصیفات بسیار جالب توجه در وصف آن نقل کردند. پیتردلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در دوران سلطنت شاه‌عباس‌کبیر مدتی در اصفهان پایتخت ایران به سر برد جملات کاملی از وصف آن ارائه داد. او پس از توصیف میدان نقش‌جهان یا میدان شاه درباره خیابان چهارباغ چنین می‌نویسد: محل تماشای دیگر اصفهان خیابانی است که فعلا در خارج از شهر قرار دارد، وقتی محلات به هم ملحق می‌شوند کاملا در وسط قرار خواهد گرفت. در شروع این خیابان از سمت شهر اصفهان خانه کوچک چهارگوشی قرار گرفته که ایوان‌ها و پنجره‌های زیادی دارد و با تصاویر و نقش و نگارهای جالبی تزئین شده است. او در جای دیگری آورده است : از بالای این خانه تمام خیابان را بخوبی می‌توان دیده و غرض از ساختمان آن نیز همین بوده است و قصر شاه را نیز دالانی به آن متصل می‌کند.

در کنار خیابان دیوارهای یکسان و منظمی وجود دارد که در داخل آنها باغ‌های سلطنتی واقع شده و ورود به آنها برای گردش مردم آزاد است و با انعام مختصری به باغبان می‌توان به حد دلخواه از میوه‌جات آن بهره گرفت. مدخل این باغ‌ها با نظم و ترتیب خاص در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند و بالای هریک از در‌ها عمارات کوچک ولی زیبایی ساخته شده که می‌توان ضمن گردش و تفنن وارد آن شده و ممکن است اشخاص غذای خود را نیز در آنجا صرف کنند. تعداد این عمارات آنقدر زیاد است و قرینه‌سازی و تناسب به اندازه‌ای در آنها رعایت شده که واقعا زیباتر از آن نمی‌توان تصور کرد. به علاوه در داخل باغ‌ها و بیرون از آنها در خیابان صفوف طولانی و منظم درختان انبوهی قرار گرفته که تناسب و نظم آنها فوق‌العاده است و نیز با فاصله‌هایی چند و غالبا در مقابل خانه‌های زیبا حوض‌های بزرگی به اشکال مختلف در وسط خیابان قرار گرفته که مملو از آب است و هر یک از آنها تا کنار معبر عریضی که برای عبور مردم پیاده و سواره ساخته شده گسترش یافته است.

نهر بزرگی که در بستری سنگی جاری است و تمام طول خیابان را از وسط آن می‌پیماید این حوض‌ها را سیراب می‌کند. در بسیاری از این حوض‌ها آب از فواره‌ها جهش می‌کند و در بعضی دیگر به صورت آبشار‌های کوچکی سرازیر می‌شود. این جهانگرد معروف حتی در تعریف از این خیابان پارا فراتر گذاشته و می نویسد: کف پیاده‌روهای خیابان سنگفرش و برای عبور انسان و اسب بسیار مناسب است و به فاصله‌هایی چند سنگفرش قطع و در زمین گل‌های مختلف کاشته شده است. خیابان به باغ بزرگی که باغ هزار جریب نام دارد منتهی می‌شود. این باغ به انضمام خیابانی که به آن اشاره کردیم امروز به اسم چهارباغ خوانده می‌شود، زیرا در اصل باغ‌های چهارگانه‌ای در این محل وجود داشته که از مجموع آنها وضع فعلی به وجود آمده است. سطح باغ‌ها یکی بالاتر از دیگری قرار دارد منتهی عبور از آنها با اسب به آسانی صورت می‌گیرد. در آنجا چیز دیگری جز رشته درختان پر شاخ و برگ میوه وجود ندارد و تمام آنها آنقدر کوتاهند که پیاده‌ها و سواران با دست می‌توانند میوه بچینند و بعلاوه هر محوطه‌ای مخصوص درختان خاصی است مثلا یک مربع مخصوص درختان انجیر و مربع دیگر مخصوص درختان هلو است و به همین نحو الی آخر.

این باغ‌ها متعلق به شاه است ولی مردم با آزادی کامل از آنها استفاده می‌کنند و آنقدر میوه در آن وجود دارد که برای تمام شهر کافی است و حتی زیاد است. درطول و عرض باغ راهروهای زیادی وجود دارد که اطراف آن‌را درختان سرو کاشته‌اند و این معابر به اندازه‌ای طویل است که انتهای آنها دیده نمی‌شود. از آخرین باغ که از همه بلندتر است نهری عبور می‌کند و سپس دیواری آن‌را محدود می‌سازد. او در خاتمه اذعان می‌کند که هیچ یک از خیابان‌های معروف ایتالیا و حتی اروپا در زیبایی به پای چهارباغ اصفهان نمی‌رسند.

● آسیب‌های دوره قاجار

متاسفانه با تمام شوکت پایتخت صفویان که از زبان جهانگرد ایتالیایی بخش‌های قابل توجهی از آن ارائه شد، اصفهان بعد از شاه‌عباس نتوانست جایگاه رفیع خود را دوباره به دست بیاورد تا این که بالاخره در دوران قاجاریه و بخصوص زمانی که ظل‌السطان حاکم اصفهان بود، این شهر خرابی‌های اساسی‌ای را به خود دید. او از این خیابان خوش منظر و فرح آور هم مانند سایر آثار باستانی چیزی باقی نگذاشت. جداول سنگی را پر کرد و سنگ‌های حواشی آنها را فروخت و نقاشی‌های طاق‌نماها و دیوارها را هم محو کرد. از همه بدتر آن‌که این شاهزاده منهدم‌کننده همه درختان چنار کهنسال ۳۰۰ساله را از ریشه در آورد و به مبلغ نازل ۲۰ تومان فروخت.با همه این تفاصیل تاثیر احداث و ایجاد درختزارها در فرهنگ ایرانی که هیچ‌گاه انسان را جدا از طبیعت ندانسته و همواره او را جزءلاینفک عناصر طبیعی و دل‌سپرده و وابسته به طبیعت معرفی می‌کند، آنقدر عمیق و کارآمد واقع شد که باغ بندی و هنرهای دیگر ایران، الهام‌بخش و تاثیرپذیر متقابل یکدیگر شدند.

تاثیر حضور باغ در حوزه فرهنگی علاوه بر جهات هنری گوناگون همچون معماری و هنرهای تزئینی وابسته به آن روی سایر هنرهای مانند سفالگری، حجاری، نگارگری، قالیبافی، گلیم‌بافی، پارچه‌بافی، موسیقی نیز تاثیر وافری بر جای گذاشت. چرا که افتخار تمام تصاویر روی مصارف فوق تصویر ایده‌آلی از باغ و نباتات و پیوند گل و گیاه را ارائه می‌دهند و به هر تقدیر و هر ضرورتی حتی در واژگان و شعر و ادبیات پارسی نقش خود را بخوبی ایفا کردند و کمتر شاعری در این سرزمین زیسته که باغ و درخت و سبزه را در شعر خود وصف نکرده باشد.

مهدیس نجف زاده