یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
سلاخی میگریست به قناری کوچکی دل باخته بود
فرزندان در روزگار ما بیشتر از گذشته پدران و مادران خود را میکشند،پدران،بیشتر فرزندانشان را شکنجه میدهند،و زنان بیشترشوهرانشان را طعمه نقشههای شیطانی خود میکنند.به راستی چه خبر است در این جامعه؟چه شده است که جرائم اینگونه پنجه خون آلود خود را بر سر خانوادهها افکنده اند و این چنین فاجعه بار و دردناک،قربانی میگیرند.چگونه فرزندی،مادرش راکارد آجین میکند؟چگونه روح انسانی در انسانی میمیردو آنسان سقوط میکند که پدری را که از صلب اوست و پرورده او،به خون آغشته میسازد؟چگونه میتوان قابیل بودوهابیل را در مسلخ خشم و جنون سربرید؟
جنون؟جنون چیست؟آیا فرزندی پدر کش،چیزی افزوده بر شخصیت خود داردکه آدمهای عادی مثل من و شما نداریم؟مثلا قدرت مهیب شکستن مرزهای اخلاقی-آنگونه که راسکلنیکف جنایت و مکافات آرزو میکرد:"همه قدرتمندان تاریخ با شکستن مرزهای اخلاقی به چنان قدرتی دست یافته اندکه از سطح آدمهای عادی کوچه و بازار فراتررفته اند،باید شهامت آنرا داشت که بندهای اخلاقی را از دست و پا باز کرد و آن عجوزه رباخوار را مثل یک شپش کثیف زیر پا له کرد..."
و خدای من...چگونه پدری برای فرزندی بی ارزش تر از یک شپش میشود؟چگونه مادری در چشم جگربندش اینگونه بی مقدارمیآید؟
آیا فکر میکنید میشود روزی دستان ما هم به خون انسانی آلوده شود؟فکر میکنید ما از آن جنونی که پسر پدر کش را به چنان ورطه ای کشید،در امانیم؟
داستان دوریان گری را به خاطر دارید با آن ـتصویرمخوف آویخته از اطاقش که انعکاسی از ضمیرش بود؟
میگویندجوانی در چین باستان تصمیم میگیردکه صورتگری بیاموزد، به نزد استاد و پیرومرادی میرود.سالها در نزدش میآموزدتا سرانجام استاد از او میخواهد:برو و زیباترین لبخند جهان را بیاب و نقش بزن.
جوان میرود و درجستجوی لبخند شهر به شهر و کوچه به کوچه میگردد ومطلوبش را نمییابد،خسته و نا امید در میدانگاهی مینشیند.ناگهان پیر روشن ضمیری به نزدش میآید،حالش را میجویدو نشان زیباترین لبخند را به او میدهد:کودکی که به دیدن مادرش لبخند میزند.
جوان میرود و آن کودک را مییابد و لبخند دلفریب و سحر انگیزش را نقش میزند.
سالهای سال میگذرد تا آنکه استاد پیربار دیگر از او میخواهد،زشت ترین چهره ای را که مییابد نقش بزند.
او باز دیار به دیار میگردد و ناراحت و مستاصل بر میدان گاهی مینشیند.پیر روشن ضمیر این بار هم به یاریش میآید و نشان مقصود را به او میدهد:در زندانی،محبوسی هست که صاحب زشت ترین چهره است.
او به آن زندان میرود.صدای نعره یکی از زندانیان را میشنود و مردمیرا میبیندکه با وحشت از کنار آن زندان میگذرند.ماجرا را جویا میشود،میگویند:زندانی خطرناکی را دستگیر کرده اند که تا کنون خیلیها را کشته است،اکنون جنون قتل دوباره در او بیدار شده و هر که را که به چنگ آورد خفه میکند.
نقاش،پیش میرود و در سلول را میگشاید.محبوس،با آن جثه تنومندش پشت بر دیوار داشت و مشتهایش از خشم میلرزید:تو نمیترسی که تو را به قتل برسانم؟!
نقاش ماجرای خود را میگویدو دستور استادش را برای یافتن زیباترین لبخند و زشت ترین چهره "-آمده ام تا چهره تو را نقش بزنم"
محبوس لرزید و آرام آرام گریست.نقاش حیران شد و علت گریه اش را پرسید.محبوس گفت:من صاحب همان لبخندم که اکنون به سراغ چهره زشتم آمده ای!
داستایفسکی،به راسکلنیکف داستانش نصیحت میکند که:هنگامی که خدا نباشد،همه چیز مجاز میشود!
راسکلنیکف البته شیفته این آزادی است و برای چنان رهایی شیطانی،قلبش میطپد.اما از مکافات خداوندی غافل است و مبتلای چنان رنج دردناکی میشود که تنها با پناه بردن به عشقی معنوی میتواند آلام دوزخی روحش را کمیآرام کند.
رشد آمار جنایات خانوادگی در روزگار ما نیز،پیامی ست به همه روشنفکران و آنهایی که کمر به زدودن آثار مذهب از جامعه ایرانی بسته اند.نه این که افزایش آمار جنایات خانوادگی معلول این گروه است،اما بی شک سست شدن باورهای دینی،مهمترین گام افتادن آدمیان در چنین ورطههایی است.
جامعه ما امروز برای درمان این آلام غم انگیز،بیش از هر زمانی به پیام دین نیاز داردتا بیاموزد که جایگاه والدین در نظام کائنات،بسی رفیع تر از گفتن حتی "اف"بر آنهاست.تا به یاد آورد که بخشیدن،آرامش بخش ترین روشی ست که روح ما را از امراض روانی خطرناک در امان نگه میدارد و صله رحم وپاس داشتن حریم خویشی و برادری،نعمتی است که رستگاری را از آن روان ما میکند.
میتوان بر روان آلوده به گناه و خشم،آبی از رحمت و محبت افشاند و به روح تخدیر شده از کینه،بخشش را آموخت.حتی در آن آدمهای سقوط کرده هم هنوزکورسویی میدمد،اگر باور کنیم و به سویشان دست دراز کنیم.
اصغر قاسمی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان دولت سیزدهم گامبیا دولت حسین امیرعبداللهیان سیستان و بلوچستان انتخابات جنگ مجلس شورای اسلامی حجاب مجلس افغانستان
سیل یسنا تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
تلویزیون صدا و سیما جهان مسعود اسکویی مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه روسیه آمریکا انگلیس اوکراین یمن نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
کبد چرب فشار خون