شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

محرکه ها و موانع همکاری نظامی ایران و روسیه


محرکه ها و موانع همکاری نظامی ایران و روسیه

قرارداد همکاری های نظامی ایران و روسیه نیز مسیری دشواری برای اجرا دارد و در شرایط حاضر, موانع بر انگیزه های همکاری چربش دارند البته اگر آقای پوتین در سفر آتی احتمالی خود به ایران بر این قرارداد مهر تأیید بزند, آنگاه اجرا و آثار آن را باید با جدیت بیشتری بررسی کرد

مقدمه

سفر وزیر دفاع روسیه به ایران پس از ۱۵ سال و تأکید وی و همتای ایرانی او بر عزم دو کشور برای همکاری امنیتی و نظامی بلندمدت در سطوح دوجانبه و منطقه‌ای که ظاهراً قرار است پس از تدقیق جزئیات، مفاد نهایی آن در سفر احتمالی آقای پوتین به ایران به تأیید برسد،[۱] می‌تواند آغازی بر همکاری‌های گسترده‌تر نظامی باشد. طبیعتاً، همانند همه قرادادهای نظامی بسیاری از مفاد این قرارداد محرمانه است و نمی‌توان در مورد ابعاد و نتایج عملی آن قضاوت کرد، اما می‌توان ادعا کرد که اجرایی شدن آن در تغییر «نسبی» معادلات منطقه‌ای نیز حائز تأثیر خواهد بود. در این بین، هرچند موضوع سامانه‌های اس ۳۰۰ برجسته شده، اما این سفر و قراداد امضاء شده را باید در چهارچوبی وسیع‌تری متأثر از شکل‌گیری دیدگاهی کلان در ایران و روسیه مبنی بر «ضرورت» تقویت همکاری‌های امنیتی و نظامی برای تأمین منافع و مقابله با تهدیدات مشترک دیده شود. بی‌شک، عوامل زیادی هستند که اجرایی شدن این قرارداد را با تردید مواجه می‌کنند، اما انگیزه‌ها و ضرورت‌هایی نیز هستند که تهران و مسکو را به همکاری بیشتر نظامی سوق می‌دهند.

محرکه‌ها

اختلافات با غرب؛

در صدر انگیزه‌های توسعه روابط ایران و روسیه از جمله در ابعاد نظامی باید به تداوم اختلافات دو کشور با غرب اشاره کرد، که به نظر نمی‌رسد، در کوتاه مدت قابل بهبود باشند. این موضوع در کنار احتمال به قدرت رسیدن جمهوری‌خواهان در انتخابات آتی ریاست جمهوری امریکا، مقامات تهران و مسکو را به تحکیم مواضع و یافتن شرکاء و ابزارهایی برای تقویت توان چانه‌زنی در مقابل غرب واداشته است. در این بین، هرچند ایران و روسیه روابط راهبردی ندارند و در میان مدت نیز نخواهند داشت، اما با عنایت به رویکرد مخاصمانه غرب نسبت به دو کشور، تلاش کرده و می‌کنند تا از ظرفیت‌های هم برای تخفیف فشارها استفاده نمایند.

در همین رابطه و در واکنش به اصرار غرب بر پیشروی ژئوپولیتیکی به شرق در قالب سپر دفاع ضدموشکی، گسترش ناتو، راهبرد «هرج و مرج کنترل شده» در خاورمیانه و راهبرد اقدام غیرمستقیم در اوکراین، مقامات تهران و مسکو هم‌زمان دستور تقویت توان نظامی را صادر کرده و تحکیم همکاری‌های نظامی را تاکتیکی موثر در مقابل این تهدیدات یافته‌اند. روسیه بعد از تحولات لیبی، سوریه و سپس اوکراین به عمیق بودن اختلافات و مضار وابسته کردن همه‌جانبه روابط خود با غرب پی برده و بر همین اساس، تقویت روابط با شرق و جنوب از جمله ایران را در دستور قرار داده است. تهران نیز، با توجه به فشار جمهوری‌خواهان برای تحریم بیشتر ایران که از آن به پایان دیپلماسی تعبیر شده، همه سناریوها از جمله باز شدن دوباره پرونده جنگ را در نظر دارد. طبیعتاً، دریافت سامانه‌های دفاعی پیشرفته از روسیه، در سخت‌تر شدن تصمیم اقدام نظامی بی‌تأثیر نخواهد بود.

مقابله با تهدیدات مشترک منطقه‌ای؛

حفظ ثبات و امنیت منطقه‌ای منفعت مشترک ایران و روسیه است و هر دو کشور در خصوص به مخاطره افتادن آن در جغرافیاهایی از افغانستان، تا آسیای مرکزی، حوزه خزر، قفقاز جنوبی، خاورمیانه خصوصاً در عراق و سوریه و در موضوعاتی چون سپر دفاع ضدموشکی، گسترش ناتو به شرق و تروریسم ابراز نگرانی کرده‌اند. هرچند همکاری نظامی ایران و روسیه، ظرفیت پاسخ‌گویی به تمام این تهدیدات را ندارد، اما می‌تواند در تخفیف تهدیدات موثر باشد. در همین رابطه، شناخت بهتر میدانی ایران از تحولات افغانستان، عراق، سوریه و تحرکات «دولت اسلامی» از یک سو و توانمندی‌های اطلاعاتی و تسلیحاتی روسیه از سوی دیگر، می‌تواند ترکیبی مناسب برای مهار تهدیدات متصاعد از این منابع باشد. هرچند، دو کشور در این زمینه‌ها همکاری‌های نامنظمی داشته‌اند، اما قرارداد نظامی اخیر می‌تواند بستری برای نظم بخشیدن به این همکاری‌ها باشد.

تقویت نفوذ سیاسی و ژئوپولیتیکی؛

نگرانی روسیه از احتمال امضاء توافقنامه جامع هسته‌ای میان ایران و غرب و به تبع آن، از دست رفتن نفوذ سیاسی و مزیت‌های ژئوپولیتیکی ناشی از دشمنی ایران با غرب قابل کتمان نیست. همین مسئله، یکی از دلایل اقبال اخیر روسیه به تقویت همکاری با ایران از جمله در ابعاد نظامی برای کاهش خسارت‌ها است، چرا که یکی از مزیت‌های ملازم با قرادادهای نظامی ایجاد نفوذ سیاسی و ژئوپولیتیکی است.

بر همین اساس، برخی کارشناسان روس بیش از ابعاد فنی، بعد ژئوپولیتیکی سفر آقای شویگو به تهران را مهم می‌دانند. [۲] به تأکید آنها با توجه به رویکرد تهاجمی ژئوپولیتیکی غرب علیه روسیه، تقویت روابط آن با کشورهای هم‌اندیش در تأخیر و ممانعت از پیشروی غرب ضروری است. از سو دیگر، با عنایت به اینکه یکی از مفاد قراداد اخیر، تسهیل پهلوگیری کشتی‌های نظامی طرفین در بندرهای یکدیگر است، لذا، روسیه امیدوار است با دریافت مجوز از ایران، بتواند حضور خود در خلیج فارس که از سال ۱۹۴۶ متوقف شده، را احیاء نماید که به‌حتم، در تقویت پرستیژ بین‌المللی آن موثر خواهد بود.[۳]

منافع اقتصادی؛

افزایش فروش تسلیحاتی برای تقویت صنایع نظامی و دریافت دلارهای بیشتر در شرایط افت قیمت جهانی نفت یکی از مهم‌ترین اهداف قرارداد نظامی اخیر روسیه با تهران است که در قراردادهای مشابه با مصر، هند و کشورهای امریکای لاتین نیز مد نظر بوده است. رسانه‌های روسی با تأکید بر نیاز ایران به نوسازی نظامی، تصریح دارند که باید با اغتنام از فرصت موجود، تسلیحات متنوع حتی هواپیماهای جنگی جدید نیز به ایران صادر کرد و بازار تسلیحاتی آن را در اختیار گرفت.[۴]

سفر آقای شویگو به هند پس از سفر به ایران و تلاش او برای زمینه‌سازی فروش بیشتر تسلیحات نظامی، اهداف اقتصادی قراردادهای نظامی را تأیید می‌کند. اما، از آنجا که ایران به توانمندی‌هایی در حد سامانه‌های اس ۳۰۰ دست یافته، هم‌اکنون به دنبال تسلیحات پیشرفته‌تر است. تهران پیشنهاد ساخت جنگ‌افزارهای مشترک و انتقال تکنولوژی‌های پیشرفته نظامی از روسیه را در دستور دارد و تبدیل شدن به خریدار صِرف تسلیحات روسی چندان خوش‌آیند آن نیست.

موانع

احتراز از تشدید روابط با غرب؛

روسیه و ایران هر دو در مقطعی خاص از روابط خود با غرب قرار دارند. تهران در مسیر بهبود و روسیه در مسیر تنش بیشتر، که البته دورنمای هر دو مبهم است. در این شرایط، دو کشور از اقداماتی که به تشدید روابط با غرب بینجامد، احتراز دارند. در همین رابطه، آقای لاوروف تأکید کرد که روسیه نه مایل است و نه اجازه آغاز جنگ سرد جدید را نخواهد داد.[۵] مسکو از اختلافات نهادینه ایران با غرب آگاه است و تهران نیز بر عمق تنش ایجاد شده فعلی میان مسکو و غرب وقوف دارد. هر دو می‌دانند که هر گونه توسعه عملی روابط می‌تواند بهانه‌ای برای تشدید فشارهای غرب باشد.

احتیاط در دو کشور در موضوع توسعه روابط، خصوصاً در ابعاد نظامی ناشی از همین ملاحظه است. البته، هرچند تهران و مسکو خواستار تشدید روابط خود با غرب نیستند و از دادن بهانه احتراز دارند، اما این مسئله به این معنی نیست که تمام اقدامات خود را با غرب هماهنگ کنند. در مقابل، هر دو کشور با رویکرد عمل‌گرا، مبادله رژیمی و سیاست چندبرداری را مناسب‌تر دانسته و می‌دانند که هر قدم عقب‌نشینی به معنی قدم‌های بیشتری به جلو از سوی غرب خواهد بود.

فقدان اعتماد متقابل؛

مسکو می‌داند که ایران حسب «نیاز» و برای تقویت در مقابل غرب به روسیه مایل شده و در صورت، حل اختلافات از جمله پس از امضاء احتمالی قرارداد جامع هسته‌ای، تعاملات با روسیه را با اهمیت اندکی دنبال خواهد کرد. در مقابل، ایران نیز می‌داند که مسکو بنا به «اجبار» و به تبع چالش در روابط خود با غرب به همکاری با ایران مایل شده، و لذا، این فرض را منتفی نمی‌داند که به تبع از بین رفتن این «اجبار»، دلیل وجودی روابط آن با ایران خصوصاً در حوزه حساس نظامی نیز از بین برود. در این زمینه، ایران تجربه قابل اتکایی دارد. روسیه همواره روابط با ایران را به عنوان تابعی از روابط خود با غرب دنبال کرده و همچنانی که لغو قرارداد سامانه‌های اس ۳۰۰ نشان می‌دهد، غرب عاملی موثر در اجرایی تعهدات مسکو در قبال تهران خواهد بود.

ایران به منافع مشترک روسیه و غرب در زمینه امنیت بین‌الملل و ترجیح مسکو به همکاری با غرب در این حوزه نیز وقوف دارد و پیشنهاد آقای پوتین به امریکا برای استفاده مشترک از رادار «قابالا» در جمهوری آذربایجان در موضوع سپر ضدموشکی (علیه ایران) را به خوبی به یاد می‌آورد. لذا، برای تهران محرز است که روسیه همکاری بلندمدت امنیتی و نظامی با غرب را به همکاری با تهران ترجیح خواهد داد. افزون بر این، تهران به نبایستگی وابستگی بیش از حد نظامی به روسیه که افزایش نفوذ سیاسی آن را به دنبال خواهد داشت، واقف است. بر همین اساس، به نظر می‌رسد تهران به روابط نظامی با روسیه دید گسترده‌ای ندارد و تنها به دنبال رفع نیازهای دفاعی و استفاده از توان تسلیحاتی و اطلاعاتی روسیه برای مقابله با تهدیدات منطقه‌ای است.

اسرائیل؛

گرچه اسرائیل مهم‌ترین شریک مسکو در خاورمیانه نیست، اما مقامات کرملین بارها اهمیت این روابط را گوشزد کرده‌اند. بی‌تردید، اصرارهای تل‌آویوو یکی از عوامل اصلی لغو قرارداد سامانه‌های اس ۳۰۰ و انصراف مسکو از تحویل تسلیحات پیشرفته به ایران بوده است. روسیه می‌داند که ممکن است ایران برخی تکنولوژی‌ها و تسلیحات دریافتی را به سوریه، حزب ا... و حتی حماس انتقال دهد که این مسئله می‌تواند در روابط آن با تل‌آویوو اخلال ایجاد کند. همین مسئله و استفاده حزب ا... از موشک‌ها هدایت‌شونده ضدتانک روسی علیه اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه محل انتقاد اسرائیل بود. لذا، مخالفت‌های تل‌آویوو با توسعه روابط نظامی مسکو و تهران را باید به عنوان یک فاکتور با تأثیر نسبی در نظر داشت.

جمع‌بندی

همچنان که روندها نشان می‌دهند، کم نیستند، قراردادهایی که بین ایران و روسیه امضاء شده، اما اجرای آنها به واسطه عوامل دوجانبه، منطقه‌ای یا بین‌المللی با مشکل مواجه شده است. قرارداد نیروگاه اتمی بوشهر، سامانه‌های اس ۳۰۰ و یادداشت تفاهم اخیر «نفت در برابر کالا» نمونه‌هایی از این دست هستند. قرارداد همکاری‌های نظامی ایران و روسیه نیز مسیری دشواری برای اجرا دارد و در شرایط حاضر، موانع بر انگیزه‌های همکاری چربش دارند. البته اگر آقای پوتین در سفر آتی احتمالی خود به ایران بر این قرارداد مهر تأیید بزند، آنگاه اجرا و آثار آن را باید با جدیت بیشتری بررسی کرد.

نکته قابل تأمل در ارتباط با اجرای قراداد نظامی و احتمال تحویل سامانه‌های اس ۳۰۰ یا مشابه به تهران، این است که مسکو برای انجام این کار در ابتدا باید حکم ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۰ آقای مدویدیف (رئیس جمهور وقت روسیه) مبنی بر ممنوعیت صادرات «برخی» تسلیحات نظامی به ایران (مرتبط با قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت) را لغو کند. این مسئله از یک سو، اعترافی به اشتباه روسیه و از سوی دیگر، به معنی امکان لغو برخی دیگر از محدودیت‌های اعمال شده در روابط تهران و مسکو است که به مسئله هسته‌ای ربط داده شده‌اند (از جمله عضویت ایران در سازمان شانگهای).

نویسنده: علیرضا نوری

منبع: iranreview.org