یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

افراط راه نقد را می بندد


افراط راه نقد را می بندد

نهادهای مدنی و غیردولتی کارویژه هایی را همچون هدفمند کردن خواسته های مردم و مشارکت بیشتر نخبگان در اداره امور کشور دارند

نهادهای مدنی و غیردولتی کارویژه هایی را همچون هدفمند کردن خواسته های مردم و مشارکت بیشتر نخبگان در اداره امور کشور دارند. بنابراین تضعیف یا غیبت این نهادها در کشور چالش های بی شماری را پدید خواهد آورد. در ابتدا برای بیان این چالش ها باید تفاوت حکومت های طاغوتی و مردمسالار را بیان کرد تا در بستری روشن به تحلیل و چرایی به وجود آمدن چالش ها پرداخت. در حکومت های طاغوتی، زور بر همه کارها و امور حاکم است و آنچه در وهله اول قرار می گیرد، قدرت و سیستم است و مردم در درجه های بعدی قرار می گیرند. در این سیستم به دلیل اینکه قدرت مشروع نیست سعی می کند از طریق کاربرد زور حکمرانی کند. در این نوع حکومت ها حتی می توان گفت در برخی موارد مردم و نظر آنها مورد اهمیت قرار نمی گیرد و حکومت با زور هر آنچه خواست و نظرش است را به مردم تحمیل می کند. به این ترتیب در این نظام این حکومت است که تصمیم می گیرد چه نهادها و چه احزابی در کشور فعالیت کنند.

پس هر نهاد یا هر حزبی که منتقد وضع موجود باشد از میان برداشته می شود. حتی ممکن است نهادها یا احزابی که به وسیله این گونه حکومت ها از میان برداشته می شوند، به نفع مردم فعالیت کنند اما چون اقدامات شان به مزاج حکومت خوش نمی آید، از ادامه فعالیت باز می مانند. در مقابل چنین حاکمیتی، حکومت مردمسالار قرار می گیرد و آنچه در حکومت های مردمسالار رخ می دهد کاملاً با حکومت های طاغوتی در تضاد قرار دارد و مولفه های حکمرانی و سیاستمداری به گونه دیگر رقم می خورد. در نظام اینچنینی معمولاً قدرت از مشروعیت چندگانه قانونی، سنتی و مقبولیت مردمی برخوردار است. در نظام های مردمسالار، خواسته های مردم در راس همه امور قرار دارد. در حکومت های مردمسالار مردم بر سیستم حاکم هستند و تمام اقدامات و فعالیت های حکومت در جهت تامین خواسته های مردم شکل می گیرد. به این ترتیب نظام های مردمسالار نقطه مقابل حکومت های طاغوتی هستند.

در نظام های مردمسالار حکومت یا دولت نقش هماهنگ کننده و مجری خواست های جامعه را دارد و آنچه در راس امور خود قرار می دهد، تامین منافع مردم جامعه است. اما در حکومت های طاغوتی این طور نیست که قدرت حاکم برای مردم فعالیت کند. در نظام های مردمسالار مردم تصمیم گیرنده اصلی و واقعی هستند. تمام نهادها و احزاب نیز در چارچوب قانون اساسی حق فعالیت دارند. یعنی در این نظام ها هر نهاد و هر حزبی می تواند حتی به صورت منتقدانه عمل کند اما تمام اقداماتش باید براساس قانون و در چارچوب قوانین باشد. نکته یی هم که در رابطه با فعالیت نهادها یا احزاب منتقد آمده این است که این نهادها و احزاب می توانند در چارچوب قانون اساسی فعالیت کنند و نظم جامعه را برهم نزنند. بنابراین از هر گونه انتقادی در این نظام ها اگر براساس اصول صحیح و مناسب نقد باشد استقبال می شود چرا که باید گفت یک نقد صحیح و بجا نه تنها به ضرر کشور نیست بلکه باعث پیشرفت نیز می شود زیرا حاکمیت موجود می تواند با شنیدن این انتقادها نقاط ضعف خود را برطرف کند و در جهت بهتر شدن گام بردارد. بنابراین آنچه به نفع جامعه است انتقاد سالم و صحیح است.

در کشور ما نیز اکنون نظام مردمسالاری محقق شده است، از این رو می توان گفت آنچه در رابطه با حکومت مردمسالاری بیان شد در کشور ما نیز صدق می کند. ضمن اینکه بد نیست در این میان به حکومت دینی نیز اشاره یی شود. البته در حکومت های مردمسالارانه در بیشتر موارد، معیارهای دینی و اخلاقی در نظر گرفته می شود. در کشور ما نیز حکومت دینی همراه با حکومت مردمسالارانه حاکم است و این دو شانه به شانه یکدیگر در حال حرکتند. از سوی دیگر در کشورهایی که حکومت دینی و مردمسالارانه حاکم است نوعی اعتماد عمومی وجود دارد چرا که در این حکومت ها حاکمان اصلی مردم اند و آنچه حکومت انجام می دهد به نفع مردم و در راستای تحقق بخشیدن به خواسته های آنها است.

البته به این نکته نیز باید توجه کرد که ممکن است در بعضی ها نهاد قدرت به صورت عادلانه تقسیم نشده باشد و به طور کاملاً شخصی و به صورت موارد خاص بعضی ارگان ها، نهادها یا وزارتخانه ها آن گونه که باید عمل کنند به وظایف شان عمل نکنند و از قدرت خود سوءاستفاده کنند و قدرت خود را بر خواست مردم ترجیح دهند اما همان طور که اشاره شد این موارد به صورت خاص و کاملاً موردی ممکن است وجود داشته باشد اما فراگیر نیستند چرا که حکومت ما مردمسالارانه و دینی است و وجود برخی موارد اینچنینی نیز چندان غیرطبیعی به نظر نمی رسد زیرا در همه جوامع معمولاً عده یی به صورت خاص وجود دارند که یا با نظام هماهنگ نیستند یا در پی خواست خود و رسیدن به قدرت مضاعف هستند.

از این رو شایسته است به این نکته اشاره شود که اگرچه ما دارای حکومتی مردمسالارانه یعنی مبتنی بر خواست مردم و ارزش های دینی هستیم اما برخی موارد استثنایی را در نحوه عملکرد خلاف خواسته مردم نمی توان نادیده گرفت و البته شایان ذکر است که این مساله فقط در کشور ما صدق نمی کند. در بیشتر جوامعی که با این نوع حکومت اداره می شود، چنین مواردی به طور معدود دیده می شود. البته نظام نیز در برابر این افراد یا ارگان ها مسوولیت هایی دارد یعنی باید با آنها برخورد کند و جلوی عملکردهای خودخواهانه آنها را بگیرد. اگر حکومت با آنها برخورد نکند و جلوی اقدامات شان را نگیرد، چنین مواردی باعث کارشکنی در جامعه می شود و از آن مهم تر اعتماد مردم به دولت حاکم را تضعیف می کند.

حکومت های دینی بر پایه اصول الهی مبتنی شده اند. بنابراین آنچه در نحوه عملکرد این حکومت ها دیده می شود، بر پایه های اصول دین و گفته های معصومین استوار است. یکی دیگر از نکات مثبت در حکومت های مردمسالار پایبندی به قانون اساسی است. یعنی حکومت ها در چارچوب قانون و طبق اصول دین عمل می کنند.

در نظام های اینچنینی که به طور مفصل به آنها پرداخته شده باید گفت اگر خطایی رخ دهد، اصولاً در دو گروه افراطی است. یعنی افراط در دو گروه باعث به بیراهه رفتن جامعه و بر هم خوردن نظم و بی قانونی می شود که در اینجا به این دو گروه اشاره یی نمی کنم. برای تبیین بهتر مطلب بد نیست به نقش رسانه ها در نظام های مردمسالاری و در نظام های دیگر اشاره یی کرد چرا که همان طور که همگان واقفند، یکی از ابزارهای گسترش و تحقق دموکراسی رسانه ها هستند. باید حکومت ها به این نکته توجه کنند که بی ثباتی حیات رسانه ها موجب می شود، نشریات زرد گسترش پیدا کنند. اگر رسانه ها حقیقت را بدون هیچ گونه جهت گیری خاص سیاسی به مردم بازگو کنند مردم به رسانه ها و اخبار آنها اعتماد می کنند و از این رو گرایش مردم به ماهواره ها و رادیوهای بیگانه که دارای اخبار تحریف شده هستند کم می شود. اما اگر یک رسانه یی در این مسیر گام برندارد، نوعی بی اعتمادی در جامعه حاکم می شود که حاصل آن گرایش مردم به ماهواره ها و رادیوهای بیگانه است که علاوه بر این باعث ترویج فرهنگ بیگانگان در کشور نیز می شود.

در حکومت هایی که مردمسالار نیستند معمولاً تمام سیستم هایی که فعالیت می کنند در اختیار حکومت است و رسانه ها نیز آن چیزی را بازگو می کنند که مطابق میل دولت است. اما در نظام مردمسالاری، رسانه ها تابع حکومت نیستند بلکه تابع حق و مردم هستند بنابراین به بیان آن چیزی می پردازند که حقیقت است. در این نظام ها رسانه ها از هرگونه جهت گیری سیاسی به دور هستند و این نقطه قوت رسانه ها در نظام های مردمسالارانه به شمار می رود. اگر پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز شاهد برخی اتفاقات در کشورمان بودیم، تنها دلیلی که می توان برای آن برشمرد عدم توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و قانون اساسی بوده است. نکته دیگری که در رابطه با رسانه ها باید به آن پرداخت ضابطه مند بودن آنها است چرا که یک رسانه علاوه بر اینکه موظف است حقیقت را عنوان کند باید در جهت تحقق اهداف نظام گام بردارد. البته وجود یک نگرش در جامعه نیز باعث می شود جامعه به انحراف کشیده شود، بنابراین وجود نگرش ها و دیدگاه های متفاوت باعث می شود یک حکومت بتواند از زوایای مختلف محاسن و معایب خود را بررسی کند و در جهت تقویت محاسن و از بین بردن معایب کوشش کند.

به نظر من اگر انتقاد منتقدان سازنده باشد و به اصل نظام خدشه وارد نکند می تواند تاثیر زیادی در روند عملکردهای دولت بگذارد. نکته آخری هم که در رابطه با مطبوعات و رسانه ها می توان عنوان کرد این است که به عقیده من مطبوعات می توانند بهترین مشاوران دستگاه اجرایی باشند. اگر حکومتی یا دولتی قصد دارد از خواسته های مردم کشورش مطلع شود یا از انتقادهایی که به حکومت وارد است آگاهی پیدا کند باید به مطبوعات اجازه انتشار آزاد بدهد و البته مطبوعات نیز موظفند در پاسخ به کسب اجازه آزادی حق بیان و حق نشر خود، در چارچوب قانون عمل کنند چرا که رسانه های آزاد باب پاسخگویی را می گشایند. به این معنی که مسوولان مجبور می شوند پاسخ برخی ضعف های موجود را بدهند.

در پایان مطلب شایسته است به روایتی از رسول خدا(ص) در این زمینه اشاره کرد. رسول خدا فرموده است هیچ انسانی نیست که تا پایان عمر خود از موعظه بی نیاز باشد و در ادامه فرموده اند بهترین موعظه ها، موعظه قرآن است.

این مطلب بیانگر این است که انتقاد کردن و انتقادپذیری در سیره همه پیامبران و ائمه(س) وجود داشته است.

حسن بیادی

عضو شورای مرکزی جمعیت آبادگران