شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
مجله ویستا

جریان شناسی نسلی سینمای کمدی


جریان شناسی نسلی سینمای کمدی

تناقض در فرم روایت, مطلوبیت گیشه, باور عمومی نسبت به آموزه های ژانر و خواسته های اجتماعی از ژانر کمدی مهمترین نکات و مسائل را پیرامون آثاری که با رویکرد کمدی به جهان اطراف می نگرند پدید آورده است

تناقض در فرم روایت، مطلوبیت گیشه، باور عمومی نسبت به آموزه‌های ژانر و خواسته‌های اجتماعی از ژانر کمدی مهمترین نکات و مسائل را پیرامون آثاری که با رویکرد کمدی به جهان اطراف می‌نگرند پدید آورده است. به واقع اگر از اوایل انقلاب به این سو را در نظر آوریم آنچه سینمای کمدی را به یک ماندگاری در اذهان عمومی رسانده است ساختار شکیل روایی و شخصیت پردازی و فضاسازی درست این دست آثار است که تصویری دقیق از جامعه و رفتارهایش را نشان می‌دهد.

البته سینمای کمدی ایران برمبنای پیش داده‌های سالیان اخیر، یک ژانرنه چندان قابل دفاع از نظرمطلوبیت ساختاری در نظر می‌آید که دریک کفه آن حجم بالایی ازآثار نازل و کم مایه قرار دارد و درکفه دیگرش استثناهایی چون ورود آقایان ممنوع؛ به واقع اگربخواهیم سینمای کمدی را از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز تحلیل کنیم با چند مولفه حقیقی از این سینما روبرو می‌شویم که بیشترین جواب دهی را از منظرایجاد مقارنه میان ساختار مطلوب و گیشه پررونق داشته است.

تحلیل نمادگرایانه سبک زندگی جامعه ایرانی درپس ایجاد موقعیت‌های به ظاهرکمیک و درواقع تامل برانگیزو دارای پیام دراثری چون اجاره نشین‌ها گویای پتانسیل‌های ناشکفته ای است که این گونه سینمایی را درهمان ابتدای پوست اندازی سینما برمبنای ارزش‌های انقلابی قدر و منزلتی والا بخشید و ساخت فیلم‌هایی چون مردی که زیاد می‌دانست و اتوبوس با آن ارزیابی عمیق و دغدغه مندشان نسبت به مناسبات اجتماعی، حکایت از مسیری داشت که در آن گونه کمدی تنها براساس مولفه‌های سطحی خنده آفرین و گیشه ساز شکل نمی‌گیرد و قرار است ازپرتو خلاقیت و نگاه هوشمندانه کارگردان‌ها به فضای اجتماعی متاثر از پیروزی انقلاب، آثاری پیام محور تولید شود که سرگرم سازی و خنده آفرینی تنها دو مولفه و عنصر تعیین کننده در آنها به نظرنیایند بلکه به عنوان راهبردی تولیدی بر روند ساخت کمدی‌های خوش ساخت سرعت بیشتری بخشند.

از اینرومشاهده می‌شود که سینمای کمدی درآن دوران و دیگر دوران‌ها برپایه الگویی شکل می‌گیرد که علاوه برتمایل به حفظ وضع موجود و بهره گیری ازعناصرامتحان پس داده درگیشه، به راه‌های جدید نیزمی‌نگرد. راه‌هایی که گاه برای بقای کیفیت و مطلوبیت خط سیر داستانی چاره ای جزپذیرش ریسک بازی با خطوط قرمز نداشت و برخی آثار را درگذرگاه پرخطرممیزی گیر انداخت. آثاری که شاید زودتر از موعد، بازی با خطوط قرمز را آغاز کرده بودند. درمتن پیش رو به دوره‌های تحول سینمای کمدی می‌پردازم.

● دوره اول: تولد کمدی انتقادی نمادگرا

شاید درآن دورانی که سینما به سبب پیشینه نه چندان روشنش در دوران پهلوی به عنوان عنصری مفسده برانگیز ارزیابی می‌شد تصوراینکه بتوان از دل همان سینما و با بهره گیری از برخی نیروهای سینمای روشنفکری در کنار مذهبی‌های آشنا با زبان سینما، باور عمومی‌و حاکمیتی پیرامون سینما را تغییر داد کمی‌دور از ذهن به نظر می‌آمد. به واقع تجربه چند سال ابتدایی به خوبی نمایانگر وضعیت بغرنجی بود که بیش ازهرچیز از ناآشنایی هنرمندان با ارزش‌های نظام جدید و خطوط ممنوعه سینما در ساختارجدید برآمده بود. کمدی اجاره نشین‌ها پس از تجربه‌های کمیک نه چندان موفقی چون جنجال بزرگ و مردی که موش شد، آغازگر راه جدید کمدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. راهی که درهمان دوران با تحلیل نمادگرایانه تند، این فیلم را به عنوان نمونه‌ای بر ضد مفاهیم و ارزش‌های جدید برشمردند، اما این اثر چه درآن دوران و چه در دوران‌های دیگر به عنوان سرلیست انتخابی جامعه منتقدان در گونه کمدی همواره دارای جایگاهی تعریف شده بوده است. پس ازاجاره نشین‌ها نیزروند حرکتی سینمای ایران در ژانر کمدی با رشدی چشمگیر روبرو شد.

● دوره دوم: ظهور کمدی‌های ساختارشکن پیام محور

مشخص نیست که آیا می‌توان فیلم دیگه چه خبر را سرآغازی برگونه ای ازساختار شکنی درسینمای کمدی دانست یا خیراما می‌توان با قاطعیت گفت تصویر زن در سینمای ایران با این فیلم تکانی اساسی خورد و با زنی اکتیو و پرکنش روبرو شدیم که با دیگرنمونه‌های قبل ازخود تفاوت داشت. این زن علاوه برآنکه جریان سازبود ومقاوم، درعین حال دارای شناسه‌هایی درشخصیت بود که تا آن زمان درسینمای ایران ارائه نشده بود. در فیلم کمدی آرزوی بزرگ نیز به مسائل صنفی سینمایی و مشکلات سینماگران با اداره نظارت و ارزشیابی اشاره شده بود و این فیلم نیز در زمان خود بخشی از تابوها را شکاند. آدم برفی با مساله زن پوشی اکبرعبدی و نوع روابط نامتقارن آدم‌هایش سعی در جابجایی مرزهای خط قرمز را داشت که البته با مشکلات ممیزی روبرو گشت و به مدتی کوتاه دچار منع نمایش شد. لیلی با من است به عنوان پیش قراول شوخی با فرهنگ دفاع مقدس توانست تا یک کمدی خوش ساخت با رگه‌های اعتقادی را در سینمای ایران نقش زند که ویژگی بارزش نوع ارتباط گیری متفاوت صادق مشکینی با پروردگار بود. در آن برهه به نظر می‌رسید سینمای کمدی با درک نیازهای اجتماعی به خطوط قرمز فرضی و نه قطعی پرداخت و تجربه ثابت کرد گاه آنچه سینماگران در ذهن خود خط قرمز می‌دانند تنها یک توهم است.

● دوره سوم: وقتی جسارت عنصری از سینمای کمدی می‌شود

نگاهی به کمدی‌های تولیدی در حد فاصل ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ نمایانگر نگاه جسورانه ای است که با درک تغییرات فرهنگی و اجتماعی و همسو با مباحث روز، نقدی شیرین را نسبت به فضای موجود انجام می‌دهند. کمدی مرد عوضی با آن شوخی‌های دو پهلوی جنسیتی و لزوم بهره گیری از اسپانسر به تجربه ای نمونه در آن دوران بدل شد. دستمایه قرار دادن سوژه ای تلخ که پیشتر در فیلمی چون ساغر به شکستی مهم برای تهیه کننده اش بدل شد شاید درنگاه اول یک ریسک پرخطراز سوی حوزه هنری بود اما هوشمندی تهیه کننده و درک شرایط برای تحلیل این مضمون در یک کمدی اجتماعی مفهوم گرا سبب تولید فیلمی متفاوت شد. این دوره را با توجه به همین تحولات عمیق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید دوره پرداخت جسورانه به سوژه‌ها توسط سینما نامید. دورانی که مومیایی ۳، دختر ایرونی، عینک دودی، نان، عشق و موتورهزار، دنیا، توکیو بدون توقف، مکس، مارمولک و... نمونه‌هایی ماندگار به شمار می‌آیند و مولفه‌هایی چون شوخی حساب شده با نیروی انتظامی،مسایل عرفی مربوط به خواستگاری، مناسبات زنان و مردان، شوخی با مولفه‌های فیلم فارسی و نگاه جناحی حاکم بر مناسبات سیاسی، تحلیل کمیک روان‌شناختی مساله تعصب و در نهایت تحلیلی دگرباراز مفهوم ملیت و گشایش مرزهایی جدید بر مفهوم خداباوری، داشته‌های درونی آثار کمیک آن سالیان به شمار می‌رود.

● دوره چهارم:رشد قارچ گونه کمدی‌های نازل

شاید درآن دورانی که کمدی‌های روتین تلویزیونی قابلیت‌های بهره گیری پر سود از ستارگانشان درعالم سینما را درذهن برخی تهیه کنندگان پرورش داده بودند تصوراینکه روند تولیدی این دست آثارحتی بنیان سینمای کمدی و موجودیت اقتصادی سینمای ایران را مورد تهدید قراردهد به ذهن نمی‌رسید اما گرچه شروع رویایی این دست آثاربه دلیل جاذبیت‌های سطحی و نسبتا تازه شان توانست نبض تولیدی و اکرانی سینما را در روندی یک دهه ای دراختیار گیرد اما با افت فاحش کیفیت آنها و از دست رفتن جذابیت‌های ابتدایی، سینمای کمدی وارد مسیر تازه ای شد.

● دوره پنجم: بازگشت کمدی به مسیر اصلی

ساخت پسرآدم دخترحوا و ورود آقایان ممنوع جرقه‌های امید را در دل هواداران گونه کمدی زنده کرد. موقعیت‌های حساب شده این آثار و شوخی‌هایی که به درستی در قالب سناریو چیده شده بود باعث مطرح شدن نام رامبد جوان به عنوان یک کمدی ساز قابل شد. کارگردانی که به درستی از الگوی کمدی رومانس در پسر آدم دختر حوا بهره گرفت و با هدایت درست بازیگران اصلی، توانست تا موقعیت جدلی زوج وکیل را به عنوان یک فضای کمیک سالم دربیاورد. در ورود آقایان ممنوع نیز با یک متن کمدی حساب شده روبرو بودیم که کار کارگردان و بازیگران را در ارائه کیفیتی مطلوب از خود ساده تر ساخت. بازی خوب رضا عطاران در کنار بازی غافلگیر کننده ویشکا آسایش و شوخی‌های سالمی که میان کاراکترهای زن و مرد صورت گرفت این فیلم را به اثری خوب تبدیل ساخت. در تابستان امسال نیز رضا عطاران با کمدی خوابم می‌آد به سینماها آمد و با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد و همانگونه که خود گفت هدفش از ورود به سینما گشایش راهی جدید به سوی کمدی بود. راهی که هجو شخصیت یا طبقه بر مبنای اسلوب این ژانر صورت می‌پذیرد و خبری از حشو و زواید به ظاهر خنده دار و مستعمل در آثار نیست. این روزها نیز کمدی جنگی ضد گلوله با تلفیقی از دو روایت تقدیرگرایی و حضور آدمی نامتعارف در جمعی متعارف شکل نسبتا جدیدی از کمدی موقعیت را به مخاطب عرضه کرده است.

نویسنده : نیما بهدادی مهر