جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

برای دوچرخه سواری تنها روی پارك چیتگر می توان حساب كرد


برای دوچرخه سواری تنها روی پارك چیتگر می توان حساب كرد

پارك چیتگر تنها جایی است كه می توان همیشه رویش حساب كرد اگر نتوانیم هر روز دوچرخه سواری كنیم , حداقل می توانیم یك روز در هفته میهمان پارك چیتگر باشیم و جشن هوای پاك را در آنجا بگیریم

طرح جالبی بود. از ابتدای بلوار كشاورز شروع و به داخل خیابان امیرآباد كشیده می شد. جاده ای باریك كه رنگ زمینه اش سبز و خط های كنارش زرد و سفید بود. سبز، آدمی را به یاد فضای سبز می اندازد و این طرح نیز از جنگل ها و درختان حمایت می كرد. قرمز، شور و شوق وصف ناپذیری را در درون آدمی به وجود می آورد و اما زرد، گویی حس غریبی به طراحانش گفته بود آخر این اندیشه نوین چه می شود. پس زرد را برای پایان غم انگیزش به كار بردند. هرگاه از مسیر جاد ه كوچك اما زیبا رد می شدم، با افتخار به چین دوم تبریك می گفتم. از اینكه قرار بود فرهنگ دوچرخه سواری را میان شهروندان تهرانی رواج دهند، حسابی كیف كرده بودم و با اینكه سالها بود ركاب زدن را از یاد برده بودم، خود را یكی از دوچرخه سواران آینده كه برای حمایت از هوای پاك ركاب می زنند، می دانستم. زمین و آسمان هم مثل من مسرور از چنین طرحی بودند. زمین خسته از تحمل كردن وزن سنگین لاستیك های سواری و اتوبوس و آسمان غمگین از كار نقاشانی مبتدی كه رنگ زیبای آبی اش را با خاكستری بی رمق جایگزین كرده اند، در رویای طرحی نو به آینده نو می اندیشیدند. اما از بد روزگار شادیمان طول نكشید. بعد از اینكه شهروندان تهرانی از آن استقبال نكردند و حتی زحمت این را به خود ندادند تا با یك لبخند از سازنده اش قدردانی كنند، جاده نوپا را

بی سر و صدا از روی زمین پاك كردند و من، آسمان و زمین در حسرت هوای پاك تنها ماندیم. اما نه، در این میان كسی بود كه بتوان تنهایی را با او قسمت كرد. پارك چیتگر تنها جایی است كه می توان همیشه بر رویش حساب كرد. اگر نتوانستم هر روز دوچرخه سواری كنم و هوای سالمی را تنفس كنم، حداقل می توانم یك روز در هفته میهمان پارك چیتگر باشم و جشن هوای پاك را در آنجا بگیریم. واقعا به این فكر كرده ای دوچرخه سواری در زیر سایه درختان بعد از یك هفته كار و تنفس سرب چقدر شادابت می كند؟ آنقدر این ورزش مفرح در پارك دوچرخه سواران به آدم انرژی می دهد تا بتوان هفت روز آینده با شلوغی و آلودگی صوتی و تنفسی دست و پنجه نرم كرد. اصلا می توان هرچقدر co و co۲ را كه در ریه جمع شده است به درختان انبوه پارك سپرد و در ازای آن اكسیژن خالص گرفت. اطمینان دارم كه آنها بسیار بخشنده اند و با تمام وجود به مسافری كه از شهر دود آمده، هوای سبز هدیه می دهند، بدون هیچ چشم داشتی.برای دیدار با یكی از پاك و سبزترین نقاط پایتخت و یك دوچرخه سواری لذت بخش اگر از وسیله ای استفاده شود كه عاری از هرگونه آلودگی باشد، ملاقات شیرین تر خواهد شد و برای این منظور می توان از تكنولوژی روز استفاده كرد. مترو صادقیه- چیتگر مناسب ترین وسیله ای است كه می توان استفاده كرد؛ راحت و كم هزینه. از ایستگاه مترو تا ورودی پارك حدود ۱۰ دقیقه پیاده روی كردم. جاده مخصوص به دوچرخه سواری جایی بود كه قبل از رسیدن به محوطه اصلی با آن روبه رو شدم. امتداد جاده را گرفتم تا به در ورودی رسیدم. دو سرباز كه زیر آفتاب پوستشان كاملا سوخته بود مانند نگهبانان قصر در كنار در ایستاده بودند. هنوز داخل پارك نزده بودم كه هیاهوی شهر گم شد. با آرامش و در سكوت زیبای طبیعت به قدم زدن ادامه دادم. اسم پارك چیتگر با دوچرخه سواری عجین شده است و بنابراین تصمیم گرفتم از مهمترین قسمت پارك شروع كنم. تصور نمی كردم كه وسط هفته دوچرخه سوار زیادی پیدا شود اما جوانان مقابل محل كرایه دوچرخه ها صف كشیده بودند. قبلا شنیده بودم وضعیت دوچرخه های چیتگر چندان تعریفی ندارد، اما از قدیم گفته اند شنیدن كی بود مانند دیدن ؟!

یكی از دوچرخه سواران گفت: دوچرخه های خوبی نیستند . ترمز دوچرخه ام مشكل داشت و من به زمین خوردم. نگاه كن، ببین چطور ركاب نصفه اش (!) پاچه شلوارم را پاره كرده. نمی شود گفت كه دوچرخه های بدی هستند، به نظر من معمولی اند. پرسیدم: اگر می گویید دوچرخه های اینجا مشكل دارد، پس چرا به این پارك برای دوچرخه سواری می آیید؟ در جوابم همه جوانان متفق القول گفتند: كاچی، به از هیچی! اما نمی توان یك طرفه به قاضی رفت، باید حرف های آن طرف ماجرا را هم می شنیدیم. دوچرخه های پارك هیچ مشكلی ندارند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.