چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
سیاست درهای بسته جواب نمی دهد
در حال حاضر نظام بینالملل به گونهای است که حکومتها ملزم هستند در تدوین راهبردهای سیاست خارجی نهایت تیزبینی و درایت را به کار بندند. مسلما چنانچه مسوولان سیاسی در این رابطه ضعیف عمل کنند به سهولت از کاروان پیشرفت عقب میافتند و هماهنگی با نظام بینالملل را از دست میدهند و این احتمال وجود دارد به تدریج به دلیل انباشتگی معضلات اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در رابطه با تامین منافع ملی، موقعیتی آسیبپذیر یابند. وقایع دو دهه اخیر در مناطقی از جهان که از لحاظ ژئوپلیتیکی اهمیت دارند نشانگر این مطلب است که تدوین راهبردهای سیاست خارجی از جمله مقولاتی است که وابستگی و تاثیرگذاری متقابل ژئوپلیتیک و سیاست خارجی بر یکدیگر را کاملا تایید میکند. بهرهمندی از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی مانند دارا بودن منابع زیرزمینی، قرار گرفتن در مناطق حساس و سوقالجیشی و... موجب میشود تدوین راهبردهای سیاست خارجی از آسیبپذیری افزونتری برخوردار و همواره در محدوده طمع و توجه برخی از کشورها در منطقه و فرامنطقه واقع شود.
در این مقاله سعی شده، ابتدا در رابطه با اهمیت مفاهیم و تاثیرشان بر راهبردها، تحلیلهایی ارائه شود و سپس استراتژی اتحاد و ائتلاف تبیین شود و در نهایت نتیجهگیری به عمل آید.
● معرفی برخی از مفاهیم در سیاست خارجی
در رابطه با تدوین راهبردهای سیاست خارجی، مفاهیم نسبتا زیادی وجود دارند که میتوان تنها درحد ذکر نام به برخی از آنها بسنده کرد، زیرا تحلیل حتی بخشی از مفاهیم فوق به هیچ عنوان در این مقال نمیگنجد، مانند استراتژی اتحاد و ائتلاف، دیپلماسی، همزیستی مسالمتآمیز، تنشزدایی، امنیت جمعی، منطقهگرایی، نقش بازیگر یا بازیگران در بحرانهای بینالمللی، کدهای ژئوپلیتیکی، دریچههای فرصت، کاهش متقابل و متوازن نیروها، موافقتنامه، معاهده و کنوانسیون و...
● استراتژی اتحاد و ائتلاف و کدهای ژئوپلیتیکی
میتوان استراتژی اتحاد و ائتلاف را در شرایط کنونی یکی از مفاهیم با اهمیت و قابل تامل ذکر کرد، به این دلیل که بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان چندین دهه است که استراتژی انزواگرایی را به بوته فراموشی سپردهاند و به این مهم توجه کردهاند که سیاست درهای بسته را نمیتوان تا ابد ادامه داد، زیرا نظام بینالملل و روند توسعه در مقطعی نمیایستد و بهطور کل جهان در حال گذار است، بنابراین، عدم پذیرش برخی از معیارهای بینالمللی به تکروی و جدا افتادن منتهی میشود. به عنوان مثال کشور پهناور و پرجمعیت چین تا چند دهه قبل شدیدا تحتتاثیر افکار کمونیستی مائو تسه تونگ از سیاست درهای بسته پیروی میکرد و با شیوه انزواگرایانه در محدوده مرزهای فیزیکی خود و چند کشور خاص به تدوین راهبرد میپرداخت لکن زمانی رسید که متوجه شد، از تحولات جهانی دور شده است بنابراین به سرعت سعی در جبران گذشته کرد و امروز همانگونه که شاهدیم، علاوه بر ارتباط گسترده سیاسی و اقتصادی در رابطه با مسائل فرهنگی و اجتماعی هم تغییر مشی و رویه داده و ضمن حفظ استقلال اقتصادی، با وجود جمعیت میلیاردی حتی صنایع کشورهای پیشرفته را تحت تاثیر قرار داده است. آنچه امروز در رابطه با مسوولان سیاسی در کشور چین مهم مینماید شناخت نسبتا درست از مفهوم استراتژی اتحاد و ائتلاف است. مسلما اولین قدم در این شناخت، به کارگیری مناسب کدهای ژئوپلیتیکی به شمار میرود زیرا کدهای ژئوپلیتیکی مجموعهای از علایق و انگیزههایی را تشکیل میدهند که ابتدا در سطح ملی و محلی، سپس منطقهای و در نهایت به محدوده فرامنطقهای و جهانی منتهی میشوند. چنانچه به هر دلیل این سلسله مراتب حداقل بهطور نسبی رعایت نشود و قبل از آنکه به مسائل و مشکلات در سطح ملی پرداخته شود نیرو و امکانات در منطقه بیمحابا صرف یا در فاصلههایی دورتر، خارج از محدوده کشورهای همجوار هزینه شود در حقیقت عدم تبعیت از سلسله مراتب فوق به شمار میرود. البته کشورهای بسیار مرفه و ثروتمند جهان به دلیل اعتماد به نفس ناشی از رفاه و قدرتمند بودن گاه به خود این حق را میدهند که به نقاط مختلف جهان به خصوص مناطق ژئوپلیتیکی و سوقالجیشی وارد شوند، اما با این وجود در طولانیمدت با مشکل مواجه میشوند. حضور ایالات متحده آمریکا در عراق و افغانستان شاهدی بر این ادعاست. آمریکا معتقد است مرزهای فیزیکی این کشور بسیار وسیع است و میتواند در هر مکان و در هر زمان که اراده کند نیروهای خود را گسیل نماید، لکن حاصل این حضور در کشورهایی مانند ویتنام و عراق هرگز موفقیتآمیز نبوده، بنابراین انتخاب کدهای ژئوپلیتیکی به خصوص برای کشورهای در حال توسعه که وابستگیهای اقتصادی معتنابهی به دیگر کشورها دارند از اهمیت افزونتری برخوردار است.
در رابطه با تدوین استراتژی اتحاد و ائتلاف دومین گام تعبیر صحیح از واژگان فوق است، در تدوین این استراتژی علاوه بر رعایت حقتقدم کدهای ژئوپلیتیکی، ایجاد نوعی هماهنگی دوطرفه با دیگر کشورها در سطوح منطقهای و فرامنطقهای ضروری مینماید. لازم به ذکر است اقدام به سفرهای متوالی و پیدرپی به نقاط مختلف جهان حتی انعقاد قراردادها و موافقتنامههای مکتوب را نمیتوان بهطور کامل به رهیابی این استراتژی نسبت داد. بدیهی است مسوولان کشورها طی عرفهایی بینالمللی بازدید از دیگر سرزمینها را در برنامههای کاری خود میگنجانند و گاهی برخی از ملاقاتها میتوانند کاملا جنبه صوری و تشریفاتی داشته باشند و این مرسوم مجامع بینالمللی است، اما متاسفانه بعضا مسوولان سیاسی کشورهای در حال توسعه بیشتر در فکر صلهارحام و استصواب حاصل از سفرهای خود هستند تا مقاصد سیاسی و اقتصادی. به گونهای که اصولا نمیتوان نوع استقبال حتی مصافحه بسیار دوستانه، استماع سخنرانیهای پیاپی، بالا بردن دستهای میهمان و... را صددرصد به حساب برقراری یک نوع رابطه هماهنگ و تبعیت از استراتژی اتحاد و ائتلاف تعبیر کرد.
معمولا اینگونه مراسم بخشی از تشریفات میهماننواری دیپلماتیک به شمار میروند. زمانی میتوان ادعا کرد که اتحاد و ائتلافی به معنای واقعی صورت پذیرفته که در فاصلهای کوتاه، دستاوردها و نشانههای بارز و غیرقابل تردید از قبول خواستههایمان را شاهد باشیم. به عنوان مثال با وجود سفرهای پیدرپی مقامات ایران و بالعکس به کشورهای حاشیه خلیج فارس، موضوع ادعای نادرست امارات متحده عربی نسبت به سه جزیره ایرانی تنبها و ابوموسی همچنان ادامه دارد و دید و بازدیدهای متقابل تاثیر چندانی ظاهرا بر این ادعا نداشته است یا انعقاد قراردادهای صدور گاز به کشورهایی مانند هند، پاکستان و سوئیس همچنان تحتالشعاع فضای بینالملل قرار دارند. در رابطه با تعیین رژیم حقوقی دریای خزر نیز این مساله صادق است.
● نتیجهگیری
تدوین راهبردهای سیاست خارجی بهخصوص در کشورهای در حال توسعه باید با نگاهی عمقگرایانه و به دور از هر گونه شتابزدگی به گونهای طراحی شود که منافع ملت را از گزند آسیب و تجاوز حفظ کند، البته رساندن صدای مظلومیت و حقخواهی و حقطلبی امری بسیار پسندیده و مهم است، لکن در کنار آن باید با تدبیر و هشیاری طرف مقابل را با توجه به شرایط پیچیده بینالمللی متقاعد کرد که بهطور نسبی در عمل و به صورت کاربردی هماهنگی کند. عملکرد یکطرفه در حقیقت نوعی اتلاف وقت و سرمایه است که معمولا راه به جایی نمیبرد و در نهایت به دستاورد قابل ملاحظهای منتهی نمیشود. انجام دادن یکسری تشریفات و عرفهای بینالمللی را نمیتوان به حساب بهرهگیری از استراتژی اتحاد و ائتلاف برشمرد، حتی امضای موافقتنامههای مکرر باید بهگونهای باشد که در زمانی نهچندان طولانی شاهد اثرات مثبت ناشی از آنها اعم از سیاسی، اقتصادی و ... باشیم و امضای موافقتنامهها نباید به مثابه این شعر معروف باشد که: تو نیکی میکن و در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز
اکثر کشورهای در حال توسعه، زخمخورده ستمهای تاریخی ناشی از حضور بیگانگان در سرزمینهای خود هستند، برخی نیز همچنان شاهد حضور نظامیان بیگانه هستند و ضروری است اینگونه کشورها ضمن حفظ عزت، اقتدار و شعارهای خود در رابطه با تدوین راهبردهای سیاست خارجی دیدگاههای خود را به سوی عمق گرایش دهند و برخی رفتارهای مقطعی و به ظاهر دوستانه موجب فریب آنها نشود. به بهره و دستاوردهای ملموس بیندیشند و هرگز منافع ماندگار و طولانیمدت را جایگزین منافع مقطعی و کوتاهمدت نکنند.
معصومه طاهری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران آموزش و پرورش قوه قضاییه شهرداری تهران سازمان هواشناسی فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو سایپا دلار مالیات چین بازار خودرو
تلویزیون سریال سعید آقاخانی سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه افغانستان
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا تسلا اپل اینستاگرام فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر