شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شهرهای تاریخی جهان اسلام (5): تبریز (بخش سوم)



      شهرهای تاریخی جهان اسلام (5): تبریز (بخش سوم)
مینورسکی، بوثورث، بلیر ترجمه ی ملیحه درگاهی

13.آق قویونلو. در 12 ربیع الثانی 10/872، نوامبر 1467، جهان شاه در ارمنستان غافلگیر و توسط اوزون حسن بایندری، رئیس ترکمنهای آق قویونلو، کشته شد. دو دختر اسکندر برای برادر درویش خود حسینعلی در تبریز اعلان قدرت کردند اما بیگم خاتون، بیوه ی جهان شاه، به این نقشه پایان داد. هر چند تبریز توسط حسین علی، پسر دیوانه ی جهان شاه (از دیگر همسرش) که بیگم خاتون و بستگانش را به قتل رساند، اشغال شد.
با وجود کمکی که حسنعلی از ابوسعید تیموری دریافت کرده بود، در مرند شکست خورد. پیامدهای متعاقب منجر به مرگ خود ابوسعید شد. اوزون حسن در سال 1468/873 تبریز را اشغال کرده و به عنوان پایتخت خود اعلام کرد( وی این تصمیم را در نامه ای به سلطان عثمان اطلاع داد).
منابع ونیزی مرتبط با دوره ی اوزون حسن از میزان قابل ملاحظه ای برخوردارند. ژوزف باربارُ (Giosafa Barbaro) که با جمهوری 1474 به تبریز فرستاده شد جنب و جوش زندگی در تبریز را توصیف می کند، شهری که سفیران از مناطق مختلف بدانجا می آیند. باربارُ در عمارت کاخ باشکوهی که وی آن را "آپتیستی" می نامد، پذیرفته شد. تاجر مشهور ونیزی که در اواخر سال 1514 از تبریز دیدن کرد نیز از عظمت سلطنت اوزون حسن، "کسی که تا بدان روز کشور ایران همچون وی را به خود ندیده بود"، می گوید. اوزون حسن در سال 1478/882 از دنیا رفت و در مدرسه ی ناصریه به خاک سپرده شد، مدرسه ای که خود وی ساخته بود و بعدها محلی برای دفن پسرش یعقوب شد. یعقوب در طول حکومت 12 ساله ی به نسبت آرامی که داشت (90-1478/96-883) بسیاری از کاتبان را جذب دربار خود کرد و در سال 1483/888 کاخ هشت بهشت را در باغ صاحب آباد بنیان گذاشت. این کاخ نیز از سوی بازرگان ونیزی توصیف شده است؛ بر روی سقف سالن بزرگ کلیه ی جنگهای عظیم ایران، سفیران و ... به نمایش کشیده شده است. درکنار هشت بهشت حرمی قرار داشت که در آن 1000 زن می توانستند اقامت داشته باشند، یک میدان وسیع، یک مسجد و یک بیمارستان با گنجایش 1000 بیمار.


14.صفویان و نبردهای ایران - ترک. اسماعیل اول در سال 1500/906 و پس از پیروزی بر میرزا الوند آق قویونلو، تبریز را به اشغال خود درآورد. گزارش شده که در حدود 200 تا 300 هزار نفر، دو سوم، از ساکنین شهر سنی بودند ولی حاکم جدید تمایل به تحمیل شیعه گرایی بر اهالی شهر نداشت و مقررات شدیدی را بر علیه کسانی که معترض بودند وضع کرد. شاه اسماعیل در عداوت با آق قویونلو اسلاف وی را نبش قبر کرد و اجساد آنان را سوزاند (جی. ام. آنجیوللو (G.M. Angiolello). بازرگان ونیزی از نا امیدی می گوید و اینکه عیاشی های شاهزادگان جوان بسیاری از خانواده های شریف را گرفتار کرده بود. هنگامیگه شاه اسماعیل پس از الوند عازم آذربایجان شد، آق قویونلو موفق به بازگشت به تبریز شد و طی اقامت کوتاه خود ثروتمندان را مورد تعدی قرار داد.
نبرد چالدران (2 رجب 23/920، آگوست 1514) راه تبریز را برای عثمانی ها باز کرد. 9 روز بعد شهر توسط وزیر دکاگین اغلو (Dukagin-Oghlu) و دفتردار پیری اشغال شد و در 6 سپتامبر سلطان سلیم پیروزمندانه وارد شهر شد. در شهر ترکها میانه روی را در پیش گرفتند ولی گنجهایی که توسط حاکمان ایرانی گردآوری شده بود را تصاحب کردند. سلطان سلیم فقط یک هفته در تبریز اقامت کرد و در نتیجه ی سرپیچی های سربازان پیاده نظام برای ادامه ی مبارزه مجبور بود که به سرزمینهای خویش بازگردد (وُن همر (Von Hammer)، GOR2).
وقایع سال 1514/920 هشدار جدی برای ایرانیان بود و درحکومت شاه طهماسب اول پایتخت به منطقه ی شرقی دورتر و به قزوین منتقل شد. بر طبق گفته ی سفیر ونیزی، الساندر (Alessandri)، طهماسب در نتیجه ی زیاده خواهی خود در پایتخت قدیمی آق قویونلو محبوبیتی نداشت.
با پیشنهاد علمای مرتد (متعلق به قبیله ی ترکمن تکه (Tekke))، نظامیان سلیمان اول تحت فرماندهی وزیر مشهور، ابراهیم پاشا، تبریز را در سال 13/941 جولای 1534 اشغال کردند و به اردوگاه تابستانی خود در اسدآباد (سعیدآباد) رفتند. ابراهیم پاشا شروع به ساخت یک قلعه نظامی در شام – آزان کرد. حکومت آذربایجان به علمایی که سمت مشابهی را در حکومت طهماسب داشتند، تفویض شد. سلیمان در 27 سپتامبر به تبریز رسید. مدتی بعد وی حمله ای تا مرز سلطانیه داشت و بغداد را اشغال کرد. در بازگشتش به تبریز وی 14 روز را به تجارت در امور اجرایی پرداخت. سرما ارتش ترکیه را مجبور به عقب نشینی کرد و نظامیان ایرانی به یکباره تا وَن پیشروی کردند. مجددا در 28/955 جولای 1548 با تحریک القاس میرزا (Alqas Mirza)، برادر شاه طهماسب، سلیمان تبریز را اشغال کرد ولی فقط 5 روز را در این شهر گذراند. سلطان طرح القاس میرزا مبنی بر اینکه باید تمامی ساکنین شهر قتل عام شده و یا به اسارت برده شوند را نپذیرفت. ام. دارامن (M. d'Aramon)، سفیر فرانسیس اول، شاهد عینی اشغال تبریز بوده و تلاشهای سلیمان برای حفاظت از شهر را تصدیق می کند. در 29/962 می 1555 اولین معاهده ی صلح آموسیا (Amasiya) که در حدود 30 سال به طول انجامید، میان ترکیه و ایران امضا شد.
در سال 1585/993 وزیر اعظم مراد سوم، ازدمیر زاده عثمان پاشا، با 40،000 سرباز عهده دار بازپس گیری تبریز شد. حاکم ون، چیقالا زاده (Chighala-zade) با 60،000 نیرو به او پیوست. ترکها از طریق چالدران و صوفیه به نزدیکی شام-آزان رسیدند. حاکم ایرانی، علی قلی خان، پس از یورش ناگهانی جسورانه که 3000 کشته برای چیقالا زاده بر جای گذاشت، شبانه عقب نشینی کرد. ترکها در ماه سپتامبر شهر را به اشغال خود در آوردند. به عنوان مجازات قتل شمار زیادی سرباز، ترکها شهر را به یغما بردند و طی سه روز اهالی آن را قتل عام کردند. وزیر اعظم ایران، حمزه میرزا، در چندین مرحله عملیات نظامی را اطراف شهر صورت داد و تلفات سنگینی را بر نظامیان عثمان وارد کرد. عثمان پاشا برای دفاع از تبریز دژ مربعی را بنا کرد، دیوارهای این دژ نظامی 12،700 اِلز طول داشت (اولیا چلبی، معماری مکی ارشان ). دژ نظامی که طی 36 روز برپا شد در داخل شهر قرار داشت. این قلعه توسط پادگانی متشکل از 45000 نیرو محافظت می شد. در 29 اکتبر 1585 عثمان پاشا درگذشت و خواجه جعفر پاشا به حاکمیت تبریز منصوب شد. چیگل زاده (Chighala-zade) که عثمان پاشا در بستر مرگ وی را به عنوان فرمانده ی نظامیان عثمانی منصوب کرده بود، موفق به شکست ایرانیان شد اما ایرانی ها خیلی زود توانستند ترکها را درون مرزهای شهر محاصره کنند. پیش از آنکه فرهاد پاشا به طور قطعی پادگان را آزاد کند، 48 نبرد اتفاق افتاد. شاه عباس اول با صلح مصیبت بار سال 1590/998 مجبور شد فتوحات قزاقستان و غرب ایران را تسلیم عثمانی ها کند. از این پس ترکها رسما تبریز را به اشغال خود در آوردند. بسیاری از بناهای آنان بویژه ساختمانهایی که توسط جعفر پاشا در تبریز و مناطق اطراف آن ساخته شده بود از سوی اولیا مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود ایرانیان نگاه هوشیارانه ای نسبت به پایتخت قدیمیشان دارند.
مشکلات سپاهیان یا سواره نظام فئودال با آغاز سال 1603 نشان از ضعف سلطان محمد سوم بود. در فصل پاییز شاه عباس به گونه ای غیر منتظره اصفهان را ترک کرده و 12 روز بعد وارد تبریز شد. علی پاشا در حاجی حرمی (Hajji Harami) ( در دو فرسخی شهر) شکست خورد و پس از این دژ محاصره شد. شاه عباس با مخالفین شکست خورده با سخاوت رفتار کرد، اما ساکنین شهر در احیاء تعصب شیعی شمار زیادی از ترکها را بدون اعتنا به روابط خویشاوندی یا دوستانه ای که طی 20 سال اشغال عثمانها شکل گرفته بود، در تبریز و نواحی مجاور کشتند. شاه عباس اول مردم را به فاصله گرفتن از تمامی نشانه های حکومت ترک دعوت کرد و " در مدت زمان اندک اهالی شهر نه اثری از قلعه ی نظامی گذاشتند و نه نشانی از خانه ها، ساختمانها، ساکنین، کاروانسراها، مغازه ها، حمام ها و ..." (اسکندر منشی).
در سال 1610/1019، طی حکومت ضعیف سلطان احمد سوم ترکها مجددا سعی کردند یورش به شهر را از سربگیرند. وزیر اعظم، مراد پاشا، به شکل غیر منتظره ای با یک ارتش در مقابل تبریز صف آرایی کرد، اما شاه عباس اول زمانی کافی برای تجهیز تدارکات داشت. شهر توسط حاکم پیر بوداق خان مورد دفاع قرار گرفت. هیچ جنگی رخ نداد اما ترکها به شدت از نیاز به آذوقه و تدارکات در شهری که ایرانی ها ویران کرده بودند، رنج می بردند. پنج روز بعد زمانیکه ارتش ترکیه گامهای خود را در پیش می گرفتند، شاه عباس و مراد پاشا در پی تبادل سفیران خود بودند. این حمله ی ترکیه به ساخت استحکامات جدید در تبریز که در سایه ی سرخاب در منطقه ی ربیع رشید ساخته می شدند، سرعت بخشید. مصالح مورد نیاز از ویرانه ی های قدیمی و بویژه از شام-آزان آورده می شدند. از سویی دیگر حمله ی ناموفق مراد پاشا منجر به انعقاد عهدنامه ی ای جدید در سال 1612/1022 شد که به موجب آن ایرانیان موفق به اعاده ی جایگاه پیشین، همانگونه که در زمان شاه طهماسب و سلطان سلیمان بود، می شدند.
در سال 1618/1027 با تحریک برخی از خانهای تاتار کریمه، نظامیانِ ون عثمان (60،000 نفر) به طور ناگهانی به آذربایجان حمله کردند. ایرانیان تبریز و اردبیل را ترک کردند. ترکها که با کمبود آذوقه مواجه شده بودند، دوباره خود را در تبریز تجهیز کرده و تا سراب پیشروی کردند، جایی که قرچگی خان (Qarchaqy khan)، سپهسالار تبریز، پیروزمندانه آنان را شکست داد. معاهده ی جدیدی امضا شد که شرایط سال 1022 را تأیید می کرد.
پس از مرگ شاه عباس اول چالش میان ترکها و ایرانیان در مقیاس وسیع تری از سر گرفته شد. در زمان حکومت جانشین وی، شاه صفی، سلطان مراد در سال 1635/1045 به آذربایجان حمله کرد و در 12 سپتامبر 1635 وارد تبریز شد. هدف از این حمله بیشتر غارت بود تا استیلا. مراد به سربازانش دستور داد تا شهر را ویران کنند. با ادامه ی چنین شیوه ای تبریز فلج شد (اولیا، Eyije orseleyip)، مراد با مشاهده ی پیشروی فصل در بازگشت به ون شتاب کرد. بهار آینده ایرانیان دارایی های خود و حتی ایروان را بازپس گرفتند و با معاهده ی 1639/1049 سرحداتی که در خطوط اصلی شان تا آن زمان باقی مانده بودند را برای خود حفظ کردند.
حاج خلیفه، کسی که شاهد عینی یورش سال 1635/1045 بود عنوان می کند که پس از خرابی که توسط مراد ایجاد شد برج و باروهای قدیمی به طور کامل ناپدید شدند و " فقط در بخشهایی از شهر می توانستید نشانه هایی از بناهای قدیمی را ببینید". حتی از شام-آزان هم مضایقه نشد: فقط مسجد اوزون حسن سالم باقی مانده بود.
شهر یک چنین وضعیتی داشت اما شماری از مسافران که چند سال بعد از شهر دیدن کردند می گویند که احیاء باشکوهی در شهر ایجاد شده بود. داستان جالب توجهی از اولیا چلبی ( در زمان حاکمیت شاه عباس اول در سال 1647/1057) برآوردهای تفصیلی از تبریز در مورد مدارس، کاروانسراها، خانه های افراد برجسته، تکیه های درویشی، باغها و تفرجگاههای عمومی پر رفت و آمد آن، در اختیار قرار می دهد. در همین دوره تاورنیر (Tavernier) بیان می کند که با وجود خسارات ایجاد شده توسط مراد، " شهر تقریبا به طور کامل بازسازی شده است". بر اساس گفته ی چاردین (Chardin)  در سال 1673 تحت حکومت شاه سلیمان اول شهر دارای 550،000 نفر جمعیت (این مقدار به نظر اغراق آمیز است)، 15000 خانه و 15000 مغازه بود. تبریز "به واقع شهری بزرگ و با اهمیت بود ... تقریبا تمامی ضروریات زندگی در شهر وجود دارد و شخص میتواند در آسایش و با هزینه ی اندک زندگی کند". مسافرخانه ای از کاپوچینها در شهر بود که صاحب منصبان نگاه ویژه ای نسبت به آن داشتند. بیگلربیگی تبریز خانهای تبریز، ارومیه، مراغه و اردبیل و 20 سلطان را تحت نظارت داشت.


15.پایان صفویه و نادرشاه. حمله ی افغانها به ایران شرایطی کاملا آشفته را ایجاد کرد. شاه طهماسب دوم، وارث تاج و تخت، که از اصفهان فرار کرده بود در سال 1722/1135 به تبریز رسید و خود را پادشاه اعلام کرد. زمانیکه همراه معاهده ی 12 سپتامبر 1723 شاه طهماسب دوم استانهای کاسپین را به روسیه واگذار کرد، ترکیه اعلام کرد که به عنوان اقدام احتیاطی مجبور به اشغال مناطق مرزی بین تبریز و ایروان خواهد بود. پس از سقوط ایروان، نخجوان و مرند، ترکهای تحت فرماندهی سرلشکر (ser'asker) عبدالله پاشا کپرولو (Koprulu) در پاییز 1724/1137 به نزدیکی تبریز رسیدند. ایرانیانی که شام-آزان را محل استقرار خود قرار داده بودند، بیرون رانده شدند. ترکها یک سری موفقیتهایی داشتند اما با پیشروی فصلهای سال آنان مجبور شدند که پیش از پایان ماه عقب نشینی کنند. در بهار بعدی ، کپرولو با فرماندهی 70،000 سرباز بازگشت. محاصره ی شهر فقط چهار روز به طول انجامید اما مبارزه در هفت منطقه ی سنگربندی شده بسیار دشوار بود. ایرانیان 30،000 و ترکها 20،000 سرباز را از دست دادند. بازماندگان اردوگاه ایران که 7000 نفر بودند بدون مانعی به سمت اردبیل عقب نشینی کردند (جونز هانوی (Jonas Hanway)، انقلابهای ایران، لندن 1754، جلد دوم، 229).
معاهده ای که در سال 1727/1140 با اشرف افغان منعقد شد مالکیت عثمانها بر شمال غرب ایران و حتی سلطانیه و ابهر را تأیید کرد. دو سال بعد نادر ارتش مصطفی پاشا را در سهیلان ( سَوَلان یا سینیک کاپرو (Sinikh Kopru))، واقع در نزدیکی تبریز، شکست داد. وی در 8 محرم، 3/1124 آگوست 1729 وارد شهر شد و رستم پاشا، حاکم هشترود را زندانی کرد.
شاه طهماسب مشتاق از امتیاز گرفتن از آشفتگی های داخلی ترکیه یورش دوباره ای را آغاز کرد اما در نبرد قوریجان (نزدیک همدان) شکست خورد و سرلشکر علی پاشا در زمستان 1731/1144 به تبریز بازگشت و به علاوه در آنجا یک مسجد و مدرسه ساخت. با معاهده ای که کمی بعد (16 ژوئن 1732) منعقد شد، ایرانیان سرزمینهای شمالی رود ارس را به عثمانی واگذار کردند ولی تبریز و استانهای غربی را حفظ کردند. از آنجا که تبریز عملا توسط علی پاشا اشغال شده بود، عثمانی ها با اکراه موافقت کردند که تبریز را به ایران باز گردانند و با امضای عهدنامه وزیر اعظم عزل شد. از سوی دیگر واگذاری استانهای قزاقستان به ترکیه بهانه ی خلع شاه طهماسب دوم را به نادر شاه داد. پس از اینکه نادرشاه برای بازرسی به نزدیکی بغداد رفت حاکم ون، رستم پاشا، مجددا تبریز را اشغال کرد. در سال 1734/1146 نادر عازم تبریز شد و معاهده ی سال 1736/1149 که حاصل فتوحات وی در قزاقستان بود موقعیت پیشین در سال 1639/1049 را دوباره برقرار کرد.
با نزدیک شدن به پایان حاکمیت نادر، زمانیکه بی نظمی مجددا آغاز شد، مردم تبریز به حمایت از یک مدعی مشکوک تاج و تخت که اعلام می کرد سام میرزا است، برآمدند. مرگ نادر شاه در سال 1747/1160 احتمالا موقعیتی را در اختیار عثمانی قرار داده است که در امور ایران مداخله کنند، بویژه اینکه رضا خان، پسر فتحعلی خان دیوان بیگی تبریز، به ارزروم( Erzerum) آمده بود تا از ترکیه برای حمایت از یکی از نامزدهای تاج و خت، یک نادری، تقاضای کمک کند ولی ترکیه بی طرفی کامل خود را حفظ کرد.
نادرشاه آذربایجان را به پسر عموی شجاعش امیر ارسلان خان که 30،000 سرباز تحت فرماندهی وی بودند، تفویض کرد. پس از مرگ نادر این ژنرال به پسرخوانده ی وی، ابراهیم خان، کمک کرد تا برادرش عادل شاه را شکست دهد اما ابراهیم به یکباره مخالف هم پیمان خود شد، او را به قتل رساند و پس از گردآوردن 120،000 سرباز شش ماه را در تبریز گذراند و در این شهر اعلام پادشاهی کرد. وی خیلی زود توسط شاهرخ خان، نوه ی نادر، کشته شد.
تاریخ آذربایجان طی حاکمیت خاندان کریم خان زند خیلی کم شناخته شده است. آزاد خان افغان یکی از اولین پادشاهان استان بود. در سال 1756/1170 تبریز توسط محمد حسین خان قاجار از دست وی خارج شد. سال بعد کریم خان فتحعلی خان افشار، حاکم ارومیه، را شکست داد و بر بخش وسیع تری از آذربایجان تسلط یافت. در سال 1780/1194 وقوع یک زمین لرزه ویرانی عظیمی در تبریز بر جای گذاشت (نگاه کنید به آمبرسی و ملویل (Ambraseys and Melville)، 5-54).
منبع:
V.Minorski, C.E.Bosworth, Sheila S. Blair,  "Tabriz"  in, E. Bosworth, 2007, Historic Cities of the Islamc World, Leiden, Boston: Brill 486-498


Email:malihedargahi@yahoo.com

بخش های پیشین:

تبریز (2)
http://anthropology.ir/node/17478

تبریز (1)
http://anthropology.ir/node/17249

یزد (2)
http://anthropology.ir/node/16996

یزد (1)
http://www.anthropology.ir/node/16757

شیراز
http://www.anthropology.ir/node/16254

اصفهان
http://anthropology.ir/node/15822

مشهد (2)
http://anthropology.ir/node/15533

مشهد(1)
http://anthropology.ir/node/15433


دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید
http://anthropology.ir/node/11294