سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ژاپن (4)



      ژاپن (4)
رومن سیبریوسکی / سعید بهجت

III. مردم و جامعه
ژاپن با جمعیت 127،288،420 نفر (برآورد سال 2008)، نهمین کشور پرجمعیت دنیاست. و ضمنا، با تراکم نسبی 340 نفر در کیلومتر مربع،  یکی از شلوغترین آنها هم هست. جمعیت در کشور به شکل های گوناگونی توزیع شده است. تراکم جمعیت از تراکم بسیار کم در نواحی کوهستانی شیبدار هوکایدو و داخل جزیره هونشو، تا تراکم بسیار بالا در نواحی شهری دشت های وسیع تر ژاپن تغییر می کند. شلوغ ترین منطقه، توکیوی مرکزی است که تراکم جمعیت کلی در آن حدود 13000 نفر در کیلومتر مربع است (حدود 33000 نفر در مایل مربع). حدود 66 درصد مردم ژاپن در مناطق شهری متمرکز شده اند، که ژاپن را یکی از شهرنشین ترین ملت های جهان کرده است.
هرچند ژاپن یکی از پرجمعیت ترین و متراکم ترین کشورهاست، یکی از کم ترین سرعت رشدها را دارد. در حال حاضر، سرعت رشد سالانه جمعیت منفی 14/0 درصد است. این سرعت رشد اندک (و منفی)، به دلیل تولد های کم (9/7 تولد در هر 100 نفر، در سال 2008) و کم بودن مهاجرت خارجی است. نرخ تولد در ژاپن، اکنون کمتر از یک سوم دهه 1950 است که معمولا هر خانواده دو یا سه بچه داشتند. تعداد متوسط بچه های یک زوج، اکنون کمتر از 5/1 است. انتظار می رود که جمعیت کل کشور به زودی شروع به کاهش کند، چرا که نرخ موالید ژاپن سالیان سال است که کمتر از 1 بوده است (یعنی جمعیت ژاپن، خودش را بازتولید نمی کند). برآوردها به جمعیت 118 میلیون در 2025 و 94 میلیون در 2050 اشاره دارند. چشم انداز این کاهش شدید، نگرانی هایی را در ژاپن برانگیخته که آیا کشور نیروی کار کافی برای پاسخ به نیازهای اقتصادی و تعداد کافی در سن کار که بتوانند کسر رو به افزایش جمعیت مسن را حمایت کنند، دارد یا نه.
ساختار سنی جمعیت ژاپن در دهه های اخیر به شدت تغییر کرده است. درصد جمعیت 0 تا 14 سال، از 4/35 درصد در سال 1950، به 2/15 درصد در سال 1998 رسیده، در حالی که درصد افراد بالاتر از 65 سال، از 9/4 درصد به 0/16 درصد، افزایش یافته است. در سال 1995، برای اولین بار در تاریخ، تعداد افراد مسن ژاپن از جوانان بیشتر شد. امید به زندگی نیز، تا حد زیادی به دلیل شرایط سلامتی بهتر، در همین دوره افزایش یافته و اکنون برای زنان 86 سال و برای مردان 79 سال است، که هردو بیشترین امید زندگی در دنیا هستند. تعداد افراد 85 ساله و بالاتر در ژاپن، از 134000 در 1955، به حدود 4/3 میلیون در سال 1998 رسیده است.


A. شهرهای اصلی
بزرگترین شهر ژاپن، توکیو است که های تجاری بزرگ ژاپن است، علاوه بر مرکز حکومت، مرکز اصلی تجارت ژاپن نیز هست. همچنین مرکز مهمی از نظر تولید، تحصیلات تکمیلی و ارتباطات است. دومین شهر بزرگ ژاپن، یوکوهاماست که در نزدیکی توکیو و در استان کانه گاوا قرار دارد. یوکوهاما که در ابتدا یک دهکده کوچک ماهیگیری بود، پس از پذیرفتن تجارت خارجی در 1859، تبدیل به بندری بزرگ و یک مرکز بین المللی تجاری شد. یوکوهاما به سرعت رشد کرد و همچنان بزرگترین بندر ژاپن و یک مرکز تجاری بزرگ است، و در کنار توکیو و کاواساکی، یکی از مراکز منطقه صنعتی عظیم کیهین (Keihin) در ژاپن است (ناحیه تمرکز صنعتی). سومین شهر بزرگ کشور اساکا است. حتی در دوره فئودالی ژاپن نیز، اساکا مرکز تجاری و دژشهر مهمی بود، که به دلیل نقشش در انبارداری برنج کشور، «آشپزخانه ژاپن» دانسته می شد. امروزه، اساکا مرکز مالی اصلی غرب ژاپن، و شهر اصلی منطقه صنعتی هانشین (Hanshin) است.
دیگر شهرهای مهم عبارتند از ناگویا، بندری بزرگ در خلیج ایسه و قلب منطقه صنعتی چوکیو (Chukyo)؛ ساپورو، مرکز هوکایدو و یک مرکز مهم تهیه مواد خوراکی؛ و کوبه، یک بندر مهم و مرکز کشتی سازی. کیوتو، هفتمین شهر بزرگ ژاپن، به عنوان پایتخت باستانی ژاپن شهرت دارد و محل بسیاری معابد، زیارتگاه ها و باغ های سنتی است. همچنین به دلیل تولید بافته ها و منسوجات ابریشمی مشهور است.
بیشتر این شهرهای بزرگ در ناحیه نسبتا کوچکی در ساحل اقیانوسی هونشو، بین توکیو و کوبه متمرکز شده اند. این نوار شهرنشینی شدید را بزرگ شهر توکایدو (Tokaido Megalopolis) می نامند، نامی برگرفته از بزرگراهی تاریخی که کیوتو را به توکیو متصل می کرد. این شهرها اکنون با آزادراه ها و خط آهن سریع ژاپن، شینکانزن (به معنای قطار گلوله ای) به هم متصل شده اند.


B. گروه های قومی
اکثریت غالب جمعیت ژاپن، از نظر قومی ژاپنی هستند. باور بر این است که ژاپنی ها که نسبت نزدیکی با دیگر مردم آسیای شرقی دارند، بیش از 2000 سال قبل، از سرزمین اصلی آسیا و جنوب اقیانوس آرام، به جزایری که امروزه ژاپن را تشکیل می دهند، مهاجرت کرده اند. آینو ها (Ainu)، تنها گروه قومی اصیل ژاپن هستند. ژاپن پذیرای گروه های کوچکی از کره ای ها، چینی ها، و اهالی کشورهای دیگر نیز هست. با در نظر گرفتن همه این ها، درصد غیرژاپنی ها از 2 درصد جمعیت فراتر نمی رود، که ژاپن را به یکی از همگن ترین کشورهای جهان از نظر ترکیب قومی یا ملی بدل کرده است.
هرچند ریشه های آینوها ناشناخته است، طبق باورهای سنتی [خودشان]، آنها بازماندگان اولین ساکنان ژاپن هستند که خیلی قبل از اولین ژاپنی ها به آنجا رسیدند. مشخصه های فیزیکی آنها، به انسان شناسان اولیه این ایده را داد که آنها ریشه قفقازی (یعنی در جنوب شرق اروپا)، یا استرالیایی (مربوط به استرالیا و آسیای جنوب شرقی) دارند. در نظریات جدیدتر، اعتقاد بر این است که آنها با مردم  تونگوسکایی، آلتایی و اورالی سیبری ارتباط دارند. آینوها سابقا در مناطق وسیعی از شمال ژاپن اسکان داشتند، ولی اکنون به سکونتگاه های معدودی در هوکایدو محدود شده اند. از جمعیت کنونی 20000 نفری آینوها، تعداد بسیار کمی می توانند به زبان بومی خودشان صحبت کنند. آینوها زبان و باورهای مذهبی متمایز، و فرهنگی غنی دارند. بسیاری از آنها، به کشاورزی، ماهیگیری، و چوب بری و کار در بخش جهانگردی در روستاهای خودشان اشتغال دارند.
کره ای ها بزرگترین گروه غیر بومی ژاپن هستند. وقتی که ژاپنی ها در اوایل قرن بیستم کره را مستعمره خود کردند، بسیاری از کره ای ها را مجبور به مهاجرت به ژاپن کردند تا در معادن یا کارخانه های ژاپن کار کنند. بسیاری از کره ای هایی که امروزه در ژاپن زندگی می کنند، فرزندان آن مهاجران اجباری هستند. آنها در ژاپن اجازه اقامت دائم دارند و از اغلب حقوق شهروندی برخوردارند، ولی با موانعی در راه دستیابی به شهروندی روبرو هستند و اغلب با تبعیض روبرو هستند. کره ای ها بیش از 51 درصد تمام ساکنان خارجی ژاپن را تشکیل می دهند. دومین گروه بزرگ، چینی ها هستند، که بعضی از آنها نیز در زمان اشغال تایوان توسط ژاپن، در اوخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به زور به ژاپن انتقال داده شده اند. گروه های قابل توجهی از برزیلی ها، فیلیپینی ها و آمریکایی ها نیز در ژاپن زندگی می کنند. از دهه 1980، کارگرانی از کشورهای آسیایی مثل چین، فیلیپین، پاکستان، بنگلادش و ایران، با روادید موقت به ژاپن آمده اند تا در ساختمان سازی و صنعت کارهایی را به عهده بگیرند که کارگران ژاپنی انجام نمی دادند و اصطلاحا «سه کاف» (کیتسویی(kitsui، کمرشکن) ، کیتانای (kitanai، کثیف)، و کیکن (kiken، کُشنده)) گفته می شود، به عهده بگیرند. این کارگران خارجی اغلب زندگی سطح پایینی دارند و بسیاری از ژاپنی ها از آنها دوری می کنند.


C. زبان
ژاپنی زبان رسمی ژاپن است. زبان ژاپنی، متمایز و ریشه آن نامشخص است. با این حال، ارتباطی با زبان های آلتایی آسیای مرکزی و زبان کره ای دارد که آن هم ممکن است یک زبان آلتایی باشد. زبان شناسان شباهت هایی نیز بین زبان ژاپنی با زبان های استرانزیایی (Austronesian) جنوب اقیانوس آرام یافته اند.
ژاپنی چندین گویش محلی دارد. ژاپنی استاندارد، چیزی که در تلویزیون و رادیو به آن صحبت می شود، در اصل گویش مردم تحصیل کرده ی توکیو بوده، ولی امروزه در همه جای ژاپن درک می شود. هرچند ژاپنی استاندارد جای برخی از گویش های ملی را گرفته است، بسیاری از آنها کاملا متمایز و مستحکم باقی مانده اند. مثلا، گویش هایی که در جنوب ژاپن – مخصوصا در کیوشو و اکیناوا – صحبت می شوند، عملا برای افراد با گویش های دیگر غیر قابل فهمند. ساکنان غرب ژاپن، اطراف اساکا، کیوتو و کوبه نیز با لهجه های متمایزی صحبت می کنند.
سخن گفتن به زبان ژاپنی، وابسته به روابط اجتماعی است. چندین سطح از ادب و آشنایی وجود دارند که بین افراد برتر، هم رده و پایین تر، بر اساس عواملی مانند سن، جنس، و وضعیت اجتماعی تمایز ایجاد کنند.
پیش از ورود سیستم نوشتن چینی در  حدود قرن پنجم میلادی، ژاپنی فقط یک زبان گفتاری بود. تا قرن نهم، ژاپنی ها سیستم نوشتاری چینی را با زبان خود تطبیق داده بودند و بسیاری واژه های چینی را وارد آن کرده بودند. سیستم نوشتاری جدید ژاپنی، علایم چینی (کانجی، kanji) را با الفباهای دوسیلابی هیراگانا (hiragana) و کاتاکانا (katakana) ترکیب می کند. کانجی برای نوشتن اسامی بومی و افعال ژاپنی، و نیز بسیاری کلمات ژاپنی که ریشه چینی دارند، به کار می رود. هرچند دهها هزار کانجی وجود دارد، دولت حدود 2000 تا از آنها را برای استفاده در زندگی روزمره پذیرفته است. الفبای دوسیلابی هیراگانا برای عناصر دستوری و پسوندهای کلمات به کار می رود، و کلمات خارجی غیر چینی با کاتاکانا نوشته می شوند. ژاپنی کلمات وام گرفته زیادی از پرتغالی، هلندی، آلمانی و به طور روزافزون، از انگلیسی دارد. یک مثال از انگلیسی، کامپیوتا (kompūtā) کلمه ژاپنی کامپیوتر است. الفبای لاتین هم اغلب در آگهی ها و برای تاکید بر تاثیر بصری به کار می رود. دیدن کانجی، هیراگانا، کاتاکانا و حروف لاتین در یک جمله نامعمول نیست.
ژاپنی معمولا عمودی و از راست به چپ نوشته می شود. بنابراین اولین صفحه یک کتاب ژاپنی، جایی است که خوانندگان انگلیسی زبان فکر می کنند آخرین صفحه است. در دوران مدرن، ژاپن سیستم نوشتن چپ به راست و افقی غربی را برای برخی منتشرات مثل کتب درسی، انتخاب کرده است. در نوشتار ژاپنی، چه دستی و چه چاپی، فاصله ای بین کلمات نیست.
آینویی تنها زبان بومی دیگر ژاپن است. این زبان، آشکارا رابطه ای با ژاپنی ندارد و امروزه تقریبا منقرض شده است. کره ای و چینی های مقیم ژاپن، معمولا ژاپنی را به عنوان زبان اولشان تکلم می کنند. بسیاری دانشجویان ژاپنی زبان های خارجی می خوانند و بیش از همه انگلیسی.


D. دین
ژاپن به طور کلی یک جامعه سکولار است که دین عامل مهمی در زندگی روزمره اغلب مردم نیست. با این حال، برخی سنت ها و اعمال مذهبی خاص، بسیار مهم هستند و به تعریف جامعه کمک می کنند، و بیشتر ژاپنی ها به داشتن برخی علایق مذهبی اقرار می کنند.
مذاهب اصلی ژاپن شینتو و بودایی هستند. شینتو ریشه ژاپنی دارد. شینتو که عموما «راه خدایان» ترجمه می شود، ملغمه ای از باورها و اعمال دینی است، و ریشه هایش به پیش از تاریخ بر می گردد. اولین اشاره به آن در سال 720، در نیهون شوکی (Nihon shoki)، قدیمی ترین تاریخچه مدون ژاپن دیده می شود. برخلاف بیشتر دین های بزرگ جهان، شینتو فاقد مجموعه مشخصی از آموزشها، فاقد یک بنیانگذار تاریخی، و فاقد یک دستورالعمل اخلاقی است. در عوض، بر پرستش طبیعت، نیاکان، و مجموعه ای از کامی (kami) ها، تمرکز دارد که ارواح مقدس یا خدایانی هستند که در جنبه هایی از جهان طبیعی متشخص می شوند. از 1868 تا 1945، تحت دولت نظامی ژاپن، شینتو مذهب رسمی کشور بود. پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، دولت دوره اشغال، به حمایت دولتی از شینتو پایان داد.
دین بودایی در هند شکل گرفت، و در قرن ششم از طریق چین و کره به ژاپن رسید. در قرن های بعدی، فرقه های بودایی بی شماری در ژاپن ایجاد شدند، که یکی از آنها فرقه بودایی زن (Zen) بود. زن در قرن دوازدهم از چین وارد ژاپن شد و به سرعت بین طبقه حاکم جنگجو در اولین دوره شوگانی (حکومت نظامی) ژاپن، یعنی کاماکورا (Kamakura)، محبوب شد. امروزه بزرگترین فرقه بودایی ژاپن، مکتب نیچیرن (Nichiren) است.
شینتو و بودایی قرنهاست که در جامعه ژاپن درهم تنیده شده اند، و بیشتر مردم ژاپن خود را پیرو یکی یا هردو آنها می دانند. در واقع، بیشتر ژاپنی ها این دو را با هم ترکیب می کنند، و ترجیح می دهند که در بعضی موارد در زیارتگاه های شینتو حاضر باشند – مثلا روز سال نو، جشن های عروسی، و آغاز رسمی بلوغ در 20 سالگی – و در رخدادهای دیگر در مراسم بودایی شرکت کنند، به طور مشخص در بن (Bon) (یک جشن  روز وسط تابستان برای گرامیداشت ارواح نیاکان) و مراسم تدفین. طریقت کنفسیوس (Confucianism) و راه دائو (Daoism) نیز که از چین و از طریق کره وارد ژاپن شدند، عمیقا زندگی دینی ژاپنی را تحت تاثیر قرار داده اند.
بیش از 20 میلیون ژاپنی پیرو شینکو شوکیو (shinkō shūkyō) یا «مذاهب جدید» مختلف هستند. بیشترین پیروان مربوط به سوکا گاکای (Sōka Gakkai) و ریسشو کوسکای (Risshō Kōseikai)، از شاخه های فرقه بودایی نیچیرن، و تنریکیو (Tenrikyō)، یکی از شاخه های شینتو هستند. بیشتر این مذاهب جدید توسط رهبران کاریزماتیکی بنیانگذاری شده اند که ادعای تجارب روحانی یا فوق طبیعی عمیق داشته اند و خواستار فداکاری و از خودگذشتگی زیاد پیروان خود شده اند. مذهب جدید آئوم شینریکیو (Aum Shinrikyo)، نیز هرچند در مقایسه با دیگر مذاهب بسیار کوچک است، وقتی که برخی پیروان آن در سال 1995 گاز اعصاب در مترو توکیو پخش کرده و باعث مرگ 12 نفر و مسمومیت 5000 نفر شدند، به شدت معروف و البته بدنام شد.
ژاپن، اقلیت مسیحی قابل توجهی دارد که حدود 4 درصد جمعیت آن را تشکیل می دهند. مبلغان پرتفالی و اسپانیایی، مسیحیت را در قرن شانزدهم وارد ژاپن کردند. مسیحیت پیشروی شدیدی در ژاپن کرده بود، تا اینکه دولت ژاپن آن را به عنوان یک خطر بر حاکمیت سیاسی ژاپن، از اواسط قرن هفدهم تا اواسط قرن نوزدهم ممنوع کرد. امروزه، حدود دو سوم مسیحیان ژاپن پروتستان هستند، و یک چهارم آنها کاتولیک رومی. گروه های کوچکی از پیروان دیگر ادیان جهان نیز در ژاپن زندگی می کنند.


E.  آموزش
با نرخ با سوادی بزرگسالان بالاتر از 99 درصد، ژاپن یکی از برترین کشورهای جهان از نظر پیشرفت تحصیلی است. رفتن به مدرسه، در واقع قبل از کلاس اول و در آمادگی (yōchien) آغاز می شود که مجانی و برای ورود به مدارس ابتدایی و دوره اول دبیرستان اجباری است (یعنی از کلاس اول تا نهم). بیش از 99 درصد بچه های در سن تحصیل، به مدرسه می روند. بیشتر دانش آموزانی که دوره اول دبیرستان را تمام می کنند، در دوره دوم ادامه می دهند (کلاس های دهم تا دوازدهم). تقریبا یک سوم فارغ التحصیلان دوره دوم دبیرستان، وارد تحصیلات دانشگاهی می شوند. بیشتر دانشگاه ها و موسسات آموزشی برتر، دانشجویان را با امتحانات ورودی بسیار سخت پذیرش می کنند. رقابت برای ورود به این موسسات و دانشگاه ها بسیار شدید است، چرا که بهترین مشاغل ژاپن به طور معمول مختص فارغ التحصیلان دانشگاه های برتر هستند.
حدود 1 درصد مدارس ابتدایی و 5 درصد مدارس دوره اول دبیرستان (یا راهنمایی)، خصوصی هستند. نزدیک 25 درصد مدارس دوره دوم دبیرستان نیز خصوصی هستند. به صورت غیر رسمی، مدارس برتر، چه خصوصی چه دولتی، بر اساس موفقیتشان در وارد کردن دانش آموزانشان در دانشگاه های برتر رده بندی می شوند. در 1998، 604 دانشگاه با دوره های چهار ساله، و 588 کالج با دوره های دوساله در ژاپن وجود داشت. دانشگاه های مهم و معتبر عبارتند از دانشگاه توکیو، دانشگاه کیوتو، و دانشگاه کیو (Keio) در توکیو.
سال تحصیلی در ژاپن، معمولا از آوریل تا مارس ادامه دارد و به سه ثلث که با تعطیلات طولانی جدا می شوند، تقسیم می شود. دانش آموزان پنج روز هفته کامل، و شنبه ها تا ظهر به مدرسه می روند و تکالیف خیلی بیشتری نسبت به دانش آموزان آمریکایی دارند. تقریبا در تمام مدارس، دانش آموزان یونیفرم می پوشند و مجبورند از قوانین سختگیرانه ای در مورد پوشش پیروی کنند.
علاوه بر مدرسه اصلی، برخی دانش آموزان – به ویژه دانش آموزان دوره اول دبیرستان – در آموزشگاه های ویژه خصوصی به نام جوکو (juku) نیز ثبت نام می کنند. این آموزشگاه ها که اغلب در انگلیسی "cram schools" خوانده می شوند (به فارسی، «آموزشگاه های تقویتی»)، بعد از ساعات درس و در آخر هفته، درس های اضافه ارائه می کنند و نکات لازم برای بهبود نمرات در آزمون های ورودی دبیرستان های دوره دوم را آموزش می دهند. دانش آموزانی که برای امتحانات ورودی کالج آماده می شوند، به آموزشگاه های خاصی می روند که یوبیکو (yobikō) نامیده می شوند. نمره پایین در امتحان ورودی کالج به معنای این است که دانش آموز باید به کالج رده پایینتری برود، یا اصلا به کالج نرود، یا یک سال یا بیشتر در یوبیکو بماند و دوباره خود را برای امتحان آماده کند.
تاریخ اولیه آموزش در ژاپن، ریشه در اندیشه ها و آموزه های چینی داشت. در اوایل قرون هفدهم و هجدهم، مبلغان اروپایی نیز آموزش در ژاپن را تحت تاثیر قرار دادند. از حدود 1640 تا 1868، طی دوره انزوای ژاپن تحت حاکمیت شوگان های توکوگاوا، مدارسِ معابد بودایی که تراکویا (terakoya) نامیده می شدند، مسئولیت آموزش را به عهده گرفتند و گام های بزرگی در افزایش سطح سواد عموم جامعه برداشتند. در 1867، بیش از 14000 مدرسه معبد در ژاپن وجود داشت. در 1872، دولت تازه تاسیس میجی وزارت آموزش را ایجاد کرد و یک برنامه آموزشی فراگیر شامل آموزش ابتدایی عمومی ارائه داد. در این دوره، ژاپن مدلهای آموزش را از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی الگوبرداری می کرد. با گسترش امپراطوری ژاپن در دهه های 1930 و 1940، آموزش هرچه بیشتر ملی گرایانه و نظامی شد.
پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، این نظام آموزشی اصلاح شد. تغییرات شامل ایجاد سیستم کنونی شش سال ابتدایی و دو دوره سه ساله دبیرستان، تضمین دسترسی همه به آموزش رایگان عمومی، و پایان آموزش ایدئولوژی ملی گرایانه بودند. این اصلاحات ضمنا به دنبال تشویق خودابرازی دانش آموزان و منعطف تر کردن رویه های درسی و انضباطی بودند. با این حال، برخی محققان همچنان اعتقاد دارند که آموزش در ژاپن به شدت صلب است، به حفظیات بیشتر از خلاقیت اهمیت می دهد و با افزایش سازگاری اجتماعی گره خورده است.


F. ساختار اجتماعی
ژاپن، از آنجا که جامعه ای بسیار همگن است، شاهد شکاف های عمیق قومی، دینی، و طبقاتی که در بسیاری کشورها وجود دارند، نیست. شکاف بین فقیر و غنی در ژاپن، در مقایسه با بسیاری کشورهای دیگر چندان آشکار نیست و درصد بسیار قابل توجهی از ژاپنی ها (90 درصد آنها) خود را از طبقه متوسط می دانند. این برعکس دوره ای طولانی از تاریخ ژاپن است که تمایزات بزرگ اجتماعی و اقتصادی بین اشراف ژاپن و مردم عامی حفظ می شدند. دو مرحله ارتقای اجتماعی در دوران مدرن در کاهش این تمایزات طبقاتی تاثیر داشتند. اولین مرحله فشار برای مدرن شدن در حکومت میجی در اواخر قرن نوزدهم بود؛ دومی دوره اشغال توسط متفقین پس از جنگ جهانی دوم بود. یکی از بنیادی ترین تغییراتی که در دوران مدرن اتفاق افتاد، توانمند شدن افراد منفرد در برابر خانواده های گسترده و تبارهای خانوادگی بود که پیشتر واحدهای سازنده جامعه شناخته می شدند. در نتیجه این تغییر، مردان و زنان ژاپنی آزادی بیشتری در اتخاذ تصمیم های شخصی مثل انتخاب همسر یا شغل به دست آوردند.
با این حال، تفاوت های اجتماعی قابل توجهی همچنان در ژاپن وجود دارند که مثلا در تبعیض اعمالی در استخدام، تحصیل و ازدواج اقلیت کُره ای ژاپن و بوراکومین ها (burakumin) دیده می شود. بوراکومین به معنای «اهل دِه کوره» (hamlet people) است و از نام روستاهای دورافتاده ای آمده که آنها در دوره فئودالی در آنها زندگی می کردند. بوراکومین ها از نظر نژادی یا فرهنگی از ژاپنی ها قابل تمیز نیستند و امروزه با بقیه جمعیت درهم آمیخته شده اند. با این حال، برای قرن ها به صورت مردمانی دیگر در نظر گرفته می شدند چرا که به کارهایی می پرداختند که ناپاک دانسته می شد مثل سوزاندن اجساد یا سلاخی. با وجود قوانین ضد تبعیض، بازماندگان آنها هنوز از تبعیض رنج می برند. تعداد بوراکومین ها حدود 3 میلیون نفر تخمین زده می شود که 2 درصد کل جمعیت ژاپن است. آنها در سطح کشور، و اغلب در جمع های کوچک پراکنده اند، و بیشترین تجمع آنها در ناحیه صنعتی دربرگیرنده اساکا، کوبه و کیوتو است.
با وجود حرکت به سمت توانمندسازی فردی، جامعه ژاپن در مقایسه با جوامع غربی به شدت گروه بندی شده است. بچه های ژاپنی آگاهی گروهی را در سنین پایین و در خانواده یاد می گیرند که پایه ای ترین گروه جامعه است. عضویت در گروه ها با بالا رفتن سن ادامه می یابد تا جایی که جایگاه طبقاتی فرد را در مدرسه، محله و باشگاه های فوق برنامه در دوران دوم دبیرستان و کالج، و پس از آن در محل کار شامل شود. در این مسیر، فرد می آموزد که خود را وقف گروه کند، نفع شخصی خود را در برابر نفع کل گروه کنار بگذارد، و به هماهنگی گروه اهمیت دهد. در بالاترین سطح، ملت ژاپن را می توان به صورت گروهی در نظر گرفت که شهروندان عضو آن هستند و مسئولیت هایی در برابر آن دارند. این نحوه شخصیت سازی که ارزشها را کم کم به خورد فرد می دهد سیشین شویو (seishin shūyō) نامیده می شود.
بیشتر گروهها ساختار سلسله مراتبی دارند. افراد، مقام مشخصی درون گروه دارند به علاوه مسئولیت هایی برمبنای مقامشان. مسنتر بودن، از نظر سنتی شرط اصلی رتبه بالاتر است و اجتماعی شدن جوانان در ژاپن بر احترام و پذیرش نظر بزرگترها تاکید می کند.


G. نحوه زندگی
پیشتر، بیشتر ژاپنی ها در روستاهای کشاورزی یا مجتمع های کوچک ماهیگیری در امتداد ساحل زندگی می کردند. امروزه بیشتر جمعیت در ابرشهرها زندگی می کنند. جمعیت کشاورز ژاپن که از دهه 1950 پیوسته در حال کاهش بوده، در ابتدای قرن بیست و یکم، فقط 5 درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می داد. کسر جمعیتی که برای کار و زندگی در روستاها مانده است، ناهمگون و پیر است چرا که بیشتر مهاجران به شهرها از جوانان هستند.
زندگی روزمره برای بیشتر شهرنشینان ژاپنی شامل کار در اداره، انبار، کارخانه، یا دیگر بخش های اقتصاد کلانشهری است. رفت و آمد روزانه با اتوبوس، قطار یا مترو، معمولا وقت گیر است، به ویژه در توکیو. به علاوه سیستم حمل و نقل عمومی، به شدت شلوغ است. در ساعات شلوغی، بعضی خطوط، کارکنانی به عنوان «هل دهنده» به کار می برند تا به زور مسافران را در قطار شهری یا واگن مترو که تا خرخره پر شده، جا کنند، پیش از آنکه درها بسته شوند.
بیشتر خانه ها و آپارتمان ها در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته کوچک هستند، چرا که تراکم جمعیت بالاست و زمین گران است. با این حال، بسیاری از ژاپنی ها از سطح زندگی بالایی برخوردارند مثل آخرین مدهای پوشش، دستگاه های جدید الکتریکی و الکترونیکی، و مدلهای جدید خودرو. یک شنبه ها شلوغترین روزهای خرید در ژاپن هستند. بعداز ظهر این روز، فروشگاه های بزرگ و مراکز خرید با جمعیت عظیمی از جویندگان خرید ارزان اشغال می شود. ژاپنی ها از سفر کردن هم به شدت لذت می برند و اغلب در تعطیلات به سفرهای خارجی یا استراحتگاه های محبوب داخلی می روند. بین سالهای 1968 تا 1994، تعداد ژاپنی هایی که به خارج سفر می کنند، از 344000 به 13.5 میلیون نفر رسید. برخی از محبوب ترین مقاصد سفر، هاوایی، ساحل غربی ایالات متحده، نیویورک، استرالیا، هنگ کنگ و پایتخت های بزرگ اروپا هستند.
زندگی ژاپنی سنتهای گذشته را با فعالیت های جدید که بسیاری از آنها را از فرهنگ های دیگر وام گرفته است، ترکیب می کند. برای نمونه، رژیم غذایی ژاپنی شامل برنج، غذای دریایی، و دیگر چیزهایی است که سابقه ای طولانی در این جامعه دارند، ولی در عین حال شامل غذاهای بین المللی مثل غذاهای ایتالیایی و چینی، همبرگرهای مدل آمریکایی و سیب زمینی سرخ کرده نیز هست. مثالی دیگر: ورزش دوستان ژاپنی به سومو، کشتی سنتی ژاپن، همان اندازه توجه نشان می دهند که به بیس بال که در اواخر قرن نوزدهم از آمریکا وارد کردند. یک عروسی معمولی در ژاپن، اغلب مراسم سنتی شینتو، مثل تبادل آیینی ساکه (sake ، شراب برنج) را با مدل غربی تبادل حلقه ازدواج ترکیب می کند. از تعداد ازدواج های برنامه ریزی شده که پیش از جنگ جهانی دوم در ژاپن معمول بودند، به نفع ازدواج های عاشقانه، یعنی با علاقه دوجانبه کاسته شده است. با این حال، سنت نقش خانواده در انتخاب زوج همچنان وجود دارد و ازدواج های برنامه ریزی شده هنوز اتفاق می افتند.
اعیاد اصلی ژاپن عبارتند از بون (Bon)، یک جشن سنتی تکریم ارواح گذشتگان در وسط تابستان، و نیز جشن سال نو که مردم غذاهای خاصی می خورند، به زیارت زیارتگاههای شینتو می روند و با خانواده و دوستانشان تماس می گیرند. وقتی که درختان گیلاس شکوفه می زنند و بهار فرا می رسد، مردم با رفتن به طبیعت و پیک نیک زیر درختان جشن می گیرند. هرسال پنجم ماه مه روز کودکان است، در این روز خانواده هایی که پسربچه دارند، از سقف خانه هایشان بادبادک هایی ساخته از پارچه یا کاغذ، به شکل ماهی کپور غول آسا (به نشانه موفقیت) به پرواز در می آورند. روز بلوغ، که پانزدهم ژانویه است، به افتخار تمام جوانانی که در سال قبل 20 ساله شده اند جشن گرفته می شود؛ و پانزدهم سپتامبر روز تکریم سالمندان است. روز تولد امپراطور هم تعطیل ملی است. در هفته طلایی، از اواخر آوریل تا اوایل می که چندین تعطیلی در کنار هم قرار می گیرند، بسیاری از ژاپنی ها به سفر می روند یا وقت خود را صرف تفریحاتی مثل گلف، تنیس یا کوهنوردی می کنند.
ژاپنی ها در آغاز سال نو و وسط تابستان، مراسم هدیه دادن دارند. الزامات اجتماعی سفت  وسختی مشخص می کنند که چه کسی باید به چه کسی هدیه دهد، و انتخاب یک هدیه مستلزم رعایت قوانین و رسوم پیچیده ای است که مشخص می کنند چه نوع هدایایی در هر موقعیت خاص، مناسب هستند. هزینه کلی هدایای تبادل شده بالاست که سبب شده سنت هدیه دادن پشتیبان مالی مهمی در بخش تولید ژاپن، خرده فروشی های آن و سیستم های ارسال بسته باشد.


H. مسائل اجتماعی
ژاپن تا حد زیادی یک جامعه پایدار با سطح بالای آرامش داخلی است. با این حال، کشور با چند مشکل اجتماعی روبروست  که برخی از آنها تازه هستند و روز به روز بدتر می شوند و برخی بلندمدت هستند و کم کم حل می شوند. بعضی از مساله سازترین مشکلات اخیر ناشی از رکود اقتصادی هستند که در دهه 1990 در ژاپن آغاز شد. تا همین اواخر، بیکاری در ژاپن عملا ناشناخته بود، مگر برای عده اندکی از کهنسالان که آشفتگی اقتصادی سالهای پس از جنگ جهانی دوم را تجربه کرده بودند. با این حال در دهه 1990 بیکاری گشترش یافت چرا که شرکت ها و موسسات مالی که پیشتر از نظر پولی مستحکم به نظر می رسیدند، نیروی کارشان را کاهش دادند یا اینکه کلا تعطیل شدند. تضمین شغل دائمی که روزی خصیصه اقتصاد ژاپن بود، دیگر در بسیاری از شرکت ها وجود ندارد و کارگران مجرب امروزه مجبور به رقابت با جوانان تازه کار برای اشتغال در کارهای رده پایین هستند. برای نسل جوان نیز ورود به بازار مشکل شده چرا که مشاغلی که قبلا فارغ التحصیلان کالج یا دبیرستان به تعداد زیاد روبروی خود می دیدند، دیگر بسیار کمتر شده اند.
رکود طولانی، یکی از دلایل اصلی بی خانمانی رو به گسترش در ژاپن است. در توکیو و دیگر شهرها هزاران بی خانمان زندگی می کنند که اغلب مردان میان سال و مسن هستند. تعداد زیادی از آنها به دلیل اعتیاد به الکل یا بیماری های روانی دچار این شرایط شده اند، ولی تعداد افرادی که به دلیل بیکاری بی خانمان شده اند، افزایش یافته است. گاهی افرادی که شغل خود را از دست می دهند یا در کار خود شکست می خورند، آنقدر شرمسار می شوند که در جامعه سنتی ژاپن، روی دیدن خانواده خود را ندارند. اینها خودشان را به یکی از محل های بی شمار تجمع افراد تازه بی خانمان شده تبعید می کنند.
جنایت یکی از دیگر مشکلات در حال رشد است. هرچند ژاپن یکی از امن ترین کشورهای جهان است، ژاپنی ها به شدت نگران افزایش جنایات خشن و تخریب اموال هستند. بعضی افزایش تعداد خارجی ها در ژاپن را سبب افزایش جنایت می دانند، ولی بیشتر کارشناسان اعتقاد دارند که ترکیب رکود اقتصادی و خواستنی بودن کالاهای مصرفی بین نسل جوان عامل این قضیه است. یک جنبه بسیار آزاردهنده مساله که بسیار در رسانه های ژاپن به آن اشاره شده، افزایش شدیدی روسپی گری در دختران دبیرستانی است. این دختران برای تهیه آخرین مدهای لباس، بلیط کنسرت و دیگر چیزها پول لازم دارند. جنایات سازمان یافته توسط گروههای مافیایی که یاکوزا (yakuza) نامیده می شوند، و روسپی گری، هرزه نگاری و شرط بندی را مدیریت می کنند، هنوز مساله مهمی است.
یک مساله اجتماعی مهم درازمدت در ژاپن، وضعیت زنان است. قانون اساسی ژاپن هرگونه تبعیض برمبنای جنسیت را ممنوع کرده و قانون ژاپن برای زنان حقوق اجتماعی و اقتصادی برابر با مردان در نظر گرفته است. با این حال زنان کمتر از مردان وارد دوره های کارشناسی (4 ساله) دانشگاهی می شوند، و به طور کلی زنان درون یک شرکت یا در یک مسیر شغلی دسترسی برابری به فرصت های شغلی و ترفیع ندارند. کوشش های انجام شده برای افزایش فرصت های زنان، زنان بیشتری را قادر ساخته که در تجارت یا رشته خود موفق شوند. با این حال، این عقیده که زن باید توی خانه باشد و همسری و مادری کند، در ژاپن بیش از دیگر کشورهای صنعتی غلبه دارد و سدی است در برابر بسیاری زنان که می خواهند چیزهای دیگری را تجربه کنند.


I. تامین اجتماعی
ژاپن سیستم تامین اجتماعی توسعه یافته ای دارد که هدف آن حفظ کیفیت زندگی ساکنان قانونی آن در برابر دامنه گستردهای از خطرات اجتماعی و اقتصادی است. این سیستم چهار جزء کلیدی دارد. اول، از طریق کمک عمومی، درآمدی حداقلی فراهم می کند برای مردمی که نمی توانند هزینه زندگی خود را در بیاورند. دوم، برای شهروندان بیمه اجتماعی به صورت پوشش مالی خدمات پزشکی و بهداشتی، غرامت بیکاری، و مستمری عمومی فراهم می کند. بیشتر برنامه های بیمه اجتماعی با مبالغ پرداختی از طرف کارمندان و کارفرماها و نیز کمک های دولتی حمایت می شوند. سوم، این سیستم، خدمات تامین اجتماعی را برای نیازهای خاص افراد مسن، معلول و کودکان در نظر می گیرد. و نهایتا، حمایت از سیستم های بهداشتی عمومی را برای حفظ پاکی و مسائل زیست محیطی و جلوگیری از گسترش بیماری های واگیردار در نظر دارد.
هزینه تامین اجتماعی در ژاپن افزایش یافته و نزدیک 20 درصد تولید ملی ژاپن در 1995 بوده است. رکود دهه 1990، که تعداد افراد گیرنده مستمری را بیشتر کرد، چالشهای بزرگی برای سیستم تامین اجتماعی ژاپن ایجاد کرد. به علاوه، با جمعیت در حال پیر شدن ژاپن، تامین کردن نیازهای افراد کهنسال برای دولت مشکلتر می شود. خانه های سالمندان دولتی، آزمایش های مرتب پزشکی، خدمات پزشکی ارزان قیمت، خدمات در خانه و فعالیت های تفریحی در مراکز عمومی، خدماتی هستند که احتمالا ارائه آنها به افراد مسن در آینده غیر ممکن خواهد بود. وضع بدتر شده چرا که سنت ریشه دار نگهداری از بستگان مسن توسط اعضای خانواده، دارد از بین می رود و بار دولت را سنگینتر خواهد کرد.
رومن سیبریوسکی (Roman Cybriwsky)، دایره المعارف انکارتا 2009، مدخل ژاپن