یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
قانون جدید ویزای امریکا و مصیبت تازه گردشگری ایران
به تازگی مجلس نمایندگان امریکا طرحی را بهطور قاطع (407 رأی موافق در برابر 19 رأی مخالف) تصویب کرد که بر اساس آن سفر بدون ویزا به امریکا محدود میشود. از سالها پیش شهروندان 38 کشور میتوانستند بدون نیاز به ویزا به امریکا سفر کنند و در نقطه مقابل، امریکائیان نیز اجازه داشتند بدون ویزا به این کشورها بروند. اکنون شهروندان این کشورها چنانچه پس از درگیریهای داخلی در سوریه که از ماه مارس 2011 آغاز شد، به یکی از کشورهای حامی تروریسم سفر کرده باشند، نیازمند دریافت ویزا از امریکا هستند. ایران یکی از کشورهایی است که دولت امریکا آنرا حامی تروریسم میخواند.
آنچه در اینجا اهمیت مییابد این است که در ماههای اخیر، نشانههای خوبی از رونق گردشگری در ایران دیده میشود: ایران در نمایشگاه گردشگری لندن بهعنوان ستاره این نمایشگاه برگزیده میشود؛ آژانسهای مسافرتی کشورهای اروپایی مایل به برقراری تورهای متنوع به ایران هستند؛ سازمانهای دولتی متولی گردشگری در کشورهایی همچون ترکیه به شدت نگران روند رو به رشد تمایل گردشگران خارجی به ایران در برابر کاهش گردشگران ورودی به ترکیه هستند و در اینباره گزارشهای مفصل تهیه میکنند؛ مسئولین سیاسی و نهادهای گردشگری ایران تلاشهای مضاعفی در راستای جذب گردشگران خارجی از خود نشان میدهند و... .
اما در این میان به یکباره خبر میرسد که هر کدام از شهروندان این 38 کشور که به ایران سفر کند، دیگر نمیتواند بدون ویزا به امریکا برود. در حالی که برآورد میشود از مجموع این 38 کشور سالانه بیش از 20 میلیون نفر به امریکا سفر میکنند، طبیعی است وضع چنین قانونی گردشگران این 38 کشور عمدتاً اروپایی را بر سر یک دوراهی قرار بدهد: ایران یا امریکا؟ پیشاپیش مشخص است کفه ترازو به کدام سمت سنگین خواهد شد.
در واقع در پس هر رویداد تروریستی در دنیا، ایران و بهویژه گردشگری این کشور یکی از اصلیترین قربانیان این رویداد شده است؛ در حالیکه نه تنها کمترین نقشی در به وجود آمدن آن نداشته، بلکه خود در خط مقدم نبرد علیه همان تروریستان بوده است. در پی حملات 11 سپتامبر، دولت ایران سریعاً این اقدام را محکوم و با قربانیان آن همدردی کرد؛ مردم ایران نیز با قربانیان حادثه ابراز همدردی کردند؛ اما بوش ایران را در کنار عراق و کره شمالی، «محور شرارت» خواند. در حالیکه سازماندهندگان آن حملات شهروند هیچ کدام از این سه کشور نبودند؛ بلکه عمدتاً عربستانی بوده که مورد حمایت امریکا و غرب است. باقی حملات تروریستی نیز عمدتاً توسط شهروندان همین کشور برنامهریزی و اجرایی میشد؛ اما هر بار ایران قربانی میگردد تا همچنان جریان نفت ارزان از عربستان به سوی غرب روان بوده و در برابر میلاردها دلار نفتی، کارخانههای اسلحهسازی غربی تولیداتشان را به این کشور بفروشند. حتی آنجا که سازمان عفو بینالملل بارها از کشورهای غربی از جمله امریکا خواسته فروش سلاح به عربستان را متوقف کنند؛ چرا که این کشور از آن سلاحها علیه مردم غیرنظامی و مدارس در یمن استفاده میکند.
جالب و اندوهبار اینکه در همه این مدت، تروریستها از همین سلاحها علیه اهداف غربی استفاده میکردند و در این میان، ایران نیز هرگز از خط مقدم نبرد نظامی و عقیدتی علیه این تروریستها عقبنشینی نکرده بود. در حمله تروریستی اخیر در امریکا نیز که باعث تصویب چنین قانون ناعادلانهای شد، از دو مهاجم، یکی شهروند عربستان (پای ثابت تقریباً همه حملات و عملیاتهای تروریستی در دنیا) بود و دیگری شهروند پاکستان. اما این دو کشور که عموماً مدافع تروریسم هستند (برای نمونه عربستان و پاکستان در کنار قطر، تنها کشورهای دنیا بودند که حکومت تروریستی طالبان را به رسمیت شناخته و تجهیز و پشتیبانی مالی آنرا بر عهده گرفتند. روندی که همچنان و پس از سرنگونی طالبان ادامه دارد) هیچ آسیبی از این قانون جدید ندیدند (طنز روزگار آنجاست که کشوری همچون عربستان که در آن تاکنون زنان اجازه رأی و حق رانندگی نداشته و گردن زدن، قطع دست و پا و سنگسار در ملأ عام یک امر رایج است، توسط همان کشورهای غربی بهعنوان رئیس پنل حقوق بشر دنیا برگزیده میشود).
انتقاد رسانههای غربی و امریکایی هم به این قانون جالب توجه است. روزنامه پرخواننده گاردین در روز دهم دسامبر با تیتر «گنه کرد در بلخ آهنگری: ایرانیان امریکا بار دیگر قربانی شدند» به این بیعدالتی اعتراض و انتقاد کرد که چرا برای جرائم شهروندان عربستان و پاکستان، ایرانیها باید جریمه شوند؟
اما در این میان همیشه ایران قربانی اصلی میشود؛ قربانی اصلی از آن رو که تمایل گردشگران به بازدید از ایران که از آن بهعنوان جزیره امن خاورمیانه یاد میشود، با تمایل آنها به بازدید از کشورهای درگیر جنگهای داخلی و مملو از تروریست عراق، سوریه و سودان قابل قیاس نیست. بهطور طبیعی در شرایط کنونی کسی مایل به بازدید از آن سه کشور نیست؛ در حالیکه نه تنها در سالیان گذشته که ایران تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی بود، روند ورود گردشگران خارجی به این کشور متوقف نشد، بلکه پس از روی کار آمدن دولت اعتدالگرای روحانی و بهویژه توافق تاریخی هستهای، موانع بر سر راه مشتاقان سفر به ایران برداشته شد و بنابر گزارشهای نهادهای بینالمللیای همچون بازار سفر جهانی و یورو مونیتور، تمایل برای سفر به ایران به صورت شگفتانگیزی افزایش یافته است.
برخلاف باور رایجی که وجود دارد، حضور کمرنگ گردشگران خارجی در ایران نه صرفاً به دلیل مسائلی همچون محدودیتهای دینی و...، بلکه عمدتاً به دلیل مسائل سیاسی، فشارها و تحریمهای بینالمللی و سیاهنماییهای غولهای رسانهای غربی است. محدودیتهای دینی به دو دلیل نمیتواند مانع از حضور گردشگران خارجی به ایران شود: نخست اینکه این محدودیتها معمولاً از سوی پلیس و دیگر نهادهای نظارتی ایران برای گردشگران خارجی با تساهل و تسامحل همراه بوده است (همه ما گردشگران خارجی مرد که با شلوارک در خیابانهای کشورمان قدم میزنند و گردشگران خارجی زن که با یک روسری بر روی فرق سر، بدون مانتو و گاه با پیراهن آستینکوتاه به گردش در کشورمان مشغولاند را دیدهایم). دوم اینکه برای بسیاری از گردشگران خارجی تجربه حضور در چنین فضایی و استفاده از حجاب و پوشش اسلامی (ولو با همان تساهلی که بیان شد) یک تجربه ارزشمند و هیجانانگیز است. تقریباً تمام گردشگران زن خارجی که به ایران میآیند، عکسهای بسیاری از خودشان را با حجاب ثبت میکنند تا بهعنوان یادگاری از سفر به ایران، همیشه به خاطر داشته باشند.
اما فشارهای بینالمللی و سیاهنماییهای خارجی عامل اصلی ایجاد مانع بر سر راه مشتاقان به ایران است. در واقع گردشگری ایران هرچقدر هم که زیرساختها و روساختهایش را آماده پذیرایی از گردشگران خارجی کند، بدون چراغ سبز دولتهای غربی امکان استفاده از این ظرفیتها را ندارد. چراغ سبزی که اما و اگرهای بسیاری با خود دارد (هرچند این نکته به معنای نادیده گرفتن مخالفتهای معدود تندروهای داخلی با گردشگری و نیز ناهماهنگیها و بعضاً بیکفایتیهای برخی نهادهای داخلی مرتبط با گردشگری نیست).
شوربختانه با قطعیتی که در آراء نمایندگان مجلس در این طرح دیده میشود، امید اندکی به اعتراضات نهادهایی چون شورای ملی ایرانیان امریکا، اتحادیه آژادیهای مدنی امریکا و حتی سفیر اتحادیه اروپا در امریکا به این قانون وجود دارد؛ امیدی که اگر به یأس بدل شود، باید انتظار داشت هم مجلس سنا آنرا تصویب کند و هم به امضای رئیسجمهور این کشور برسد تا یکبار دیگر چرخ گردشگری ایران، از شتاب گرفتن باز ایستد.
مطالب مرتبط
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست