شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مصر باستان (2)



      مصر باستان (2)
دیوید پیتر سیلورمن- ترجمه زهره دودانگه

تصویر: لوح نارمر، منبع: ویکی پدیا
3- چارچوب تاریخی    
الف- آغاز تمدن
حفاری هایی که در مصر در حال انجام است، به طور مداوم دیدگاه پژوهشگران را درباره خاستگاه تمدن مصر تجدید می کند. در اواخر قرن بیستم، در گوشه جنوب غربی مصر نزدیک به مرز سودان، باستان شناسان شواهدی از سکونت انسان متعلق به قبل از سال 8000 پ.م کشف کردند. احتمالا مردم کوچ نشین به دلیل آب و هوا و محیط زیست مناسب به این ناحیه جذب شدند. این ناحیه که اکنون بسیار خشک است، زمانی دارای دشت های پوشیده از چمن و دریاچه های موقت حاصل از بارندگی های فصلی بود. مردمی که در آن جا سکونت گزیدند به فواید یکجانشینی پی بردند. تحلیل های علمی از بقایای فرهنگ آن ها نشان می دهد که در 6000 پ.م آن ها گاوچرانی کرده و بناهای بزرگ می ساختند.
شاید نسل های پس از این مردم بودند که تمدن مصر را در دره رود نیل بنیان نهادند. در حدود 2000 سال بعد، زمانی که آب و هوا تغییر کرد و ناحیه جنوب غربی خشک تر شد، احتمالا آن ها به سوی شرق نیل مهاجرت کرده اند. برخی از ویژگی های منحصر بفرد جامعه آن ها، مانند بناهایی که می ساختند و یا تاکیدی که بر نگهداری گاو داشتند، این نظریه را تقویت می کند. در حدود سال 4000 پ.م در مصر علیا سکونتگاه هایی وجود داشت، در مکان هایی مانند: هیراکون پولیس (Hierakonpolis) یا ناخن باستان (ancient Nekhen)، نقادا (Naqada) و ابیدوس (Abydos).
با این وجود، چنین نظریه ای تنها بخشی از تصویر تمدن اولیه مصری را شرح می دهد. از فرهنگی با عنوان باداری (Badarian) در سال 5000 پ.م در سکونتگاه های مصر علیا سخن می رود. همچنین در مصر سفلی، سکونتگاه های نئولتیک در ناحیه الفایوم (Al Fayyūm) به تاریخی بیش از 1000 سال پیش از آن تعلق دارند. مکان های متعددی در آن ناحیه شواهدی از کشاورزی را در حدود سال 5000 پ.م نشان می دهند. مریمده (Merimde) در مرز غربی دلتای رود نیل سکونتگاهی تقریبا قدیمی بوده، و نیز به نظر می رسد که سکونتگاهی در بوتو (Buto) به تاریخ 4500 پ.م باز می گردد. سبک و تزیین ظروفی که در این مکان ها یافت شده با آنچه در مصر علیا پیدا شده متفاوت است. گونه های متعلق به شمال نهایتا بلااستفاده شد. از تفاوت های دیگر میان مصر علیا و مصر سفلی ماهیت کشاورزی و نیز رسم آنها در تدفین مرده است، که دومی احتمالا حاکی از تفاوت در باورهای مذهبی است.

ب- اتحاد و دوره آغازین دودمانی
سکونتگاه هیراکون پولیس (Hierakonpolis) - که در حدود 3500 پ.م در کناره غربی رود نیل، میان شهر لوکسور (Luxor) و اسوان (Aswān) قرار داشت-  به کانون فرهنگِ پیش از دوره دودمانی (Predynastic culture)  تبدیل شده بود، فرهنگی که پیش از زمان اولین دودمان های مصری یا خانواده حاکمان  وجود داشت. هیراکون پولیس به زودی به مرکز مدیریتی و اقتصادی بزرگ و مهمی تبدیل شد. آیین های مذهبی آن در بنایی که اکنون به عنوان اشکال اولیه معابد بعدی مصر شناخته می شود، انجام می پذیرفت. یک معبد آجری بزرگ که زیرِ زمین ساخته شده بود، ظاهرا مکان دفن اولین حاکم محلی بوده است. برخی تزیینات و تصاویر آن، مانند صحنه ای که حاکم دشمنان خود را شکست می دهد، مشابه همان تصاویری است که زمان پادشاهان مصری استفاده می شد. عناصر بسیاری از فرهنگ هیراکون پولیس، مانند تقسیم ]مردم[ به طبقات اجتماعی، در سایر سکونتگاه های کناره رود نیل متداول بوده است. شواهد باستان شناسی  نشان می دهد که فرهنگ مصر علیا – و نه آن فرهنگی که در مصر سفلی توسعه یافت- بر منطقه جغرافیایی در حال گسترشی نفوذ و احتمالا تسلطی نسبی داشته است.
این احتمال وجود دارد که مرکزی مانند هیراکون پولیس یا ابیدوس، که آن هم در مصر علیا قرار دارد، بر سایر سکونتگاه ها تسلط داشته اند و نیز اینکه اتحاد مصر باستان در واقعیت گسترش تدریجی نفوذ یک مرکز بوده است. فهرست پادشاهان و یا فهرست حاکمان بسیاری –که برخی از آن ها پس از 1550 پ.م فراهم شده و بسیار کامل است- و همچنین تاریخ هایی که به دوره کلاسیک باز می گردد(323-500 پ.م) نشان می دهد که حاکمی به نام منس (Menes) اولین پادشاه مصر بوده است. او در حدود 3100 پ.م حکومت می کرد. گرچه برخی از این اسناد به حاکمان پیشین و یا حتی تعدادی از نیم خدایان (demigods) اشاره دارند (یعنی موجودات افسانه ای که نیمی خدا و نیمی انسان بودند). این اطلاعات همانند شواهد باستان شناسی، نشان می دهد که قلمروهای پادشاهی کوچک و رقیبی در پایان دوره پیش از دودمانی، قبل از سال 3000 پ.م، وجود داشته اند. نهایتا یکی از حاکمان آن ها بر مصر سفلی تسلط یافت و شاید سپس به قدری قدرت یافت که هم بر شمال و هم  بر جنوب اعمال نفوذ کند.
هیچ کس نمی داند کدامیک از حاکمان که نامشان از این دوره حفظ شده می توانند به عنوان منس شناخته شود و آیا اصولا هیچ یک از این حاکمان در این موقعیت قرار داشته باشند. شاید این آها (Aha) یا نارمر هستند که نامشان در برخی از قدیمی ترین صنایع دستی حفظ شده است. تصویری از نارمر بر روی لوح وی به چشم می خورد، یک لوح سنگی تشریفاتی که به حدود 3100 پ.م باز می گردد و در هیراکون پولیس یافت شده است. بر روی آن نارمر دو تاج بر سرنهاده است: در یک سمت، تاج سفید مصر علیا و در سوی  دیگر  تاج سرخ مصر سفلی. او اولین فردی است که با هر دو تاج پادشاهی مصر علیا و مصر سفلی به تصویر کشیده شده است. نشان ها و تصاویر دیگری که با پادشاهی مصر پیوند دارد نیز بر روی لوح به چشم میخورند و نارمر در حالی نشان داده می شود که بر دشمنان، از جمله به طور نمادین بر دلتا، پیروز شده است. صحنۀ روی لوح  گاهی به عنوان تصویری آیینی تفسیر می شود، اما احتمالا دارای حقایقی تاریخی نیز هست. اکتشافات اواخر قرن بیستم در مکان ابیدوس واقع در مصر علیا، که شاهان اولیه در آن دفن شده اند، احتمالا شواهدی را برای تفسیرهای تاریخی ارائه می کند. یک قطعه کوچک از جنس عاج نیز که در مقبره نارمر کشف شده است، صحنه ای حکاکی شده دارد که به نظر می رسد پیروزی پادشاه بر دلتا را نشان می دهد. علاوه بر این همان هیات اعزامی از ساختمانی متعلق به حدود 3250 پ.م پرده بر می دارد. در این ساختمان یک عصای سلطنتی، کوزه های شراب از سرزمین مجاور به نام کنعان و نشان های (برچسب های) بیشتری، که برخی از آن ها  ثبت تولیدات دلتا بوده اند، یافت شدند. این اشیا از نظریه ای حمایت می کنند که بر مبنای آن مصر علیا حتی پیش از 3100 پ.م بر مصر سفلی غلبه یافت و تجارت با شرق را تحت تسلط خویش در آورد.
اهن مصری مانتو (Manetho) که در قرن سوم پیش ازمیلاد زندگی می کرد، تاریخ پادشاهی را با سازماندهی حاکمان به سی دودمان-تقریبا مطابق با خانواده ها-ثبت نمود. برخی مصر شناسان (یعنی کسانی که مصر باستان را مورد مطالعه و مداقه قرار می دهند) اکنون پیشنهاد می کنند که فهرست دودمان های وی را با افزودن یک خاندان صفر (Dynasty 0) به ابتدای آن تغییر دهند، دودمانی که احتمالا از 3100 تا 2920 پ.م، یعنی برای حدود 150 سال دوام داشته است. به نظر می رسد که در طول این دوره اتحاد مصر میسر شده، ساختار دولت مصر شکل گرفته و نوشتن برای نخستین بار بوجود آمده است. اولین و دومین دودمان که بازه زمانی حدودا 300 سال را پوشش می دهند-حدودا از 2920 تا 2650- توسعه بیشتر یک جامعه پیچیده، رشد دولت و مطرح شدن مصر به عنوان یک قدرت در جهان باستان را به همراه خویش به ارمغان آوردند.

ج- پادشاهی کهن و اولین دوره میانی
اوایل، شاید در دوره خاندان صفر، مرکز اداری مصر به ممفیس (Memphis) که درست پایین راس جنوبی دلتا واقع شده بود، انتقال یافت. زمان پیدایش (تاسیس) شهر ممفیس مشخص نیست. ممفیس به خوبی به عنوان مقر دولت سرزمینی که اکنون اتحاد پیدا کرده، استقرار یافته بود. گورستان سلطنتی همچنان در جنوب، در ابیدوس واقع بود. در آنجا آخرین پادشاه دودمان دوم، خاسخموی (Khasekhemwy)، مسئول ساخت آخرین مقبره شاهی این دوره بود. این حاکم، که یک بنای یادبود نیز در هیراکون پولیس ساخت، احتمالا یک بنای تدفینی (funerary monument) در سقاره (Sakkara یا Şaqqārah)  نیز ساخته، و بنابراین راه را برای تاسیس گورستان سلطنتی در آن موقعیت شمالی هموار نموده است. در دوره ای که برخی پژوهشگران عقیده دارند که با دودمان سوم  (حدود 2575-2649 پ.م) و برخی دیگر بر این باورند که با دودمان چهارم آغاز شده (2467- 2575پ.م)، سقاره به عنوان گورستان سلطنتی  بیشتر پادشاهی های کهن مورد استفاده قرار می گرفت. پادشاهی کهن تا حدود 2134 پ.م دوام آورد و پس از آن دوره میانی اولی آغاز شد.
اندازه بناهای دفن متعلق به سلطنت مصر، امروز هم بازدیدکنندگان را تحت تاثیر قرار می دهد. این مجموعه های تدفین عظیم سرمایه ای غنی از اطلاعات درباره جامعه و فرهنگ مردمی که آنها را به وجود آورده اند ارائه می دهد. ایم حوتب (Imhotep)، معمار زوسر (Djoser)، دومین پادشاه دودمان سوم، اولین بنای سنگی یادمانی جهان را برای آرامگاه ابدی یک پادشاه بنا کرد. هرم پلکانی زوسر شاید یکی از اولین مجموعه ها در سریِ مجموعه های تدفین باشد که در اهرام جیزه به اوج خود رسیدند، اهرامی که به زمان دودمان چهارم باز می گردند. بزرگترین این اهرام که به عنوان هرم بزرگ (the Great Pyramid) شناخته می شود برای شاه خوفو (Khufu)، دومین پادشاه سلسله چهارم، ساخته شد. این پروژه های ساخت و ساز نیروی کاری عظیمی معادل چند صدهزار کارگر در طول سال های زیادی را طلب می کرد. اتمام موفقیت آمیز ساخت اهرام وابسته به یک اقتصاد با ثبات و توسعه یافته ، یک بوروکراسی مدیریتی نهادینه شده و یک حمایت عمومی گسترده بود. علاوه بر این مصر برای فراهم نمودن تمرکز کافی بر روی این کار نیاز بدین داشت که با نزدیکترین همسایگان خارجی خود در صلح باشد. کارگران فاقد مهارت در طول ماه هایی که نیل طغیان می کرد -یعنی زمانی که نمی توانستند کشاورزی کنند- بر روی  این پروژه کارِ توانفرسا می کردند؛ اما صنعتگران، هنرمندان، سنگتراشان، مدیران و سایرین در طول سال به کار اشتغال داشتند. از خودگذشتگی بخشی از مردم برای پادشاه و برنامه دفن او عاملی مهم در موفقیت پروژه محسوب می شد. منصب سلطنتی امری الهی و پادشاه خدایی بر روی زمین تصور می شد: واسطه ای میان انسان و خدا. کار برای این خدا و حفظ جایگاه او میان خدایان برای ابدیت، می توانست تجلی از خودگذشتگی مذهبی مردم تلقی شود.
از پایان سلسله پنجم در حدود 2323 پ.م، فضاهای داخلی اهرام نوشته هایی حکاکی شده بر روی دیوار را در برداشت. این مجموعه مناجات ها، طلسم ها، دستوراتی مبنی بر چگونگی رفتار در مقابل خدایان، و آیین ها -که امروز متون هرم نامیده می شوند- قدیمی ترین بخش ادبیات مذهبی هستند که تا کنون کشف شده است. با گذر زمان اندازه و کیفیت ساخت اهرام، تا حد زیادی به دلیل محدودیت مالی خزانه، کاهش یافت. علاوه بر این، با رجوع به محتوای کشف شده در متون و تصاویر در می یابیم که کشور باید با دشمنان همسایه و تغییرات آب و هوایی، که ظاهرا به خشکسالی جدی انجامید، دست و پنجه نرم می کرد.
مقارن با پایان سلسله ششم در حدود 2150 پ.م، روسای نواحی ایالتی (nomes) (1)، به طور روز افزونی قدرتمند شدند. در نهایت این روسا که nomarch  خوانده می شدند، مناصب موروثی بنیان نهادند و به حاکمان محلی تبدیل شدند، در نتیجه راه را برای رقابت های داخلی هموار کرده و فروپاشی حکومت مرکزی را شتاب بخشیدند. اولین دوره میانی آغاز شد. این دوره از 2134 تا 2040 پ.م به طول انجامید و چندین سلسله بعدی را در بر داشت. در طول این دوره روسای هیراکون پولیس در بخش شمالی مصر علیا به قدرت رسیدند. با این حال سایر قدرت های در حال رشد که منشا آن ها در جنوب، واقع در تبس بود، قدرت آن ها را به چالش کشیده و در وحدت بخشی دوباره به سرزمین موفق شدند.

پانوشت:
1- nome اصطلاحی تاریخی است که برای تقسیمات اداری مصر باستان استفاده می شده است.

منبع:
David Peter Silverman
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.

 


همچنین مشاهده کنید