دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

حسین: خانه‌های ما پذیرای طبیعت نیستند!



      حسین: خانه‌های ما پذیرای طبیعت نیستند!
زهرا غزنویان

عکس: قفس‌های خرگوش و همستر در گوشه اطاق دختر خانه. پارکت شدن کف نیز به دلیل حضور همین حیوانات بوده است.
مردی 51 ساله است و اهل شکار و کوه و طبیعت. دیپلم مکانیک دارد و در گذشته، کارهای مختلفی را تجربه کرده است. تا چند ماه پیش مدیر یک شرکت خصوصی خدماتی است. موسیقی سنتی ایران را به طور حرفه‌ای کار کرده، مدتی در کنسرت‌ها سنتور زده و حالا نیز به صورت خصوصی و محدود، در خانه‌اش به علاقمندان آموزش می‌دهد. تیر و کمان را نیز به صورت حرفه‌ای کار می‌کند و از مدیران و اساتید این هیات در یکی از شهرستان‌هاست. خانه‌ای 170 متری دارد که 120 مترمربع آن ساختمان و مابقی فضای باز است. در طبقه دوم یک خانه ویلایی قرار دارد و قدمت آن 36 سال است. این خانه درواقع، طبقه بالای خانه‌ نفیسه و بهرام است که پیش از این وصفش رفت ولی نسبت به آن، تغییراتی داشته که کالبد خانه را با ترکیب سنی جوان‌تر ساکن در آن متناسب کرده است. عناصری چون دکورهای چوبی قدیمی، چهاردری‌ها و... از آن حذف شده، پنجره‌های بازشوی آشپزخانه به اطاق به آکواریوم تغییر ماهیت داده، با پارکت کردن کف و نیز استفاده از مبلمان و چیدمان جدید، نسبت به طبقه پایین کاملا متمایز شده است. در ورودی این واحد، جنوبی است و امکان وارد کردن ماشین به ساختمان را ندارند. فاقد انباری است و به دلیل نسبت خویشاوندی ساکنان با ساکنان واحد پایینی، با از زیرزمین و یا از راه‌پله‌های پشت‌بام به عنوان انباری  استفاده می‌کنند. خانه از هر دو سمت، دارای پنجره‌هایی بزرگ به بیرون است و در ضمن، نورگیر بزرگی نیز در وسط خانه قرار دارد. با گذر از در ورودی، فضای هال قرار دارد و در مجاورت آن، فضای نهارخوری رسمی. پشت این فضا نیز پذیرایی است که با پارتیشنی چوبی جدا شده است. آشپزخانه در وسط خانه است و به نسبت فضاهای دیگر، نورگیر کمتری دارد. از برجسته‌ترین فضاهای این خانه می‌توان به تراس بزرگ پشت خانه اشاره کرد که فضایی سبز و عطرآگین است و اعضای خانواده نیز آن‌را بسیار دوست دارند. نکته قابل توجه دیگر، حضور انواع حیوانات در داخل این خانه است. دو قفس برای همستر و خرگوش که در اطاق دختر خانواده است و دو آکواریوم جداگانه برای لاک‌پشت و ماهی در آشپزخانه و راهروی خانه، قابل مشاهده است. مصاحبه با او در ادامه آمده است.

اگر بخواهیم دوگانه‌ای برای خانه تشکیل دهیم، ذهن شما آن‌را در مقابل چه واژه‌ یا مفهومی قرار می‌دهد؟

فضای بیرون.

خانه از نظر شما کجاست و چه تعریفی برای آن دارید؟

خانه، جایی و محلی است برای آسایش و آرامش افراد آن خانواده. جایی که وقتی از سر کار برمی‌گردی در آن فضا آسایش لازم را به دست می‌آوری. نمی‌شود گفت که آدم در بیرون آساسش ندارد ولی خوب خانه مشخصا چارچوبی است برای استراحت و وقتی انسان استراحت می‌کند به آرامش می‌رسد. بیرون هم می‌تواند این آسایش را داشته باشد.

دوست دارید چه فعالیت‌هایی را بتوانید در خانه انجام دهید؟ برهمین مبنا خانه باید چه فضاهایی را در اختیار شما بگذارد؟ آیا می‌گذارد؟

فعالیت‌هایی که دوست دارم حتما یک فضای باز سوله‌مانند می‌خواهد. من دوست دارم یک چیزهایی اختراع کنم مثلا در حوزه هوانوردی که خوشم می‌آید، ولی مسلما در این خانه نمی‌شود. من یک فضای کارگاهی کم دارم. کار دیگری که نمی‌شود در آن انجام داد تیراندازی است که تخصص من است. من چیزهای زیادی دوست دارم داشته باشم که نمی‌توانم. به طور مثال دوست دارم فضای باز باغ مانندی باشد با آب‌نمایی خیلی بزرگ، جایی که بتوانم پرنده و سگ و گربه و خرگوش نگهداری کنم.

به نظر شما آیا افراد خانواده در خانه خود نیازمند فضایی شخصی هستند؟ چرا؟

هر شخصی دوست دارد یک فضای شخصی داشته باشد. بعضی وقت‌ها آدم دوست دارد در تنهایی خودش غوطه‌ور باشد و خوشش نمی‌آید کس دیگری دور و برش باشد. جایی که بتواند وسایل شخصیش را در آن قرار دهد. من چون تیر و کمان و اسلحه دارم دوست دارم فضای خاصی متعلق به خودم داشته باشم.

این فضا الان چگونه است؟

من خودم شخصا یک اطاق کم دارم. اگر به لحاظ مالی می‌توانستم صددرصد فضایی برای خودم ایجاد می‌کردم حالا می‌توانست روی پشت‌بام باشد و یا جلوی خانه و بخشی از تراس که ترجیحم اطاقک پیش‌ساخته روی پشت‌بام است.

آیا خانه نیازمند فضایی برای دور هم نشستن اعضای خانواده هست؟ این فضا چگونه باید باشد؟

معمولا فضای خانوادگی جایی است که بعد از استراحت برای صرف شام و صحبت در آن قرار می‌گیریم. مسلما فضای ایده‌آلی که به این منظور در ذهن من هست کلبه‌ای چوبی است که وسایل شکار و ماهی‌گیری دور و برم باشد. حیوانات تاکسی‌درمی شده‌ای باشد که نگاهم کنند و من احساس آرامش کنم. لوسترهای چوبی مدرن اما با طرح قدیمی داشته باشد و البته بزرگ باشد.

این فضا الان چگونه است؟

هال ما فضای خانوادگی است و آن‌را یک کله کردیم که فضا بازتر باشد. من از محیط‌های بسته خوشم نمی‌آید. فضای خانوادگی فعلی ما بد نیست، خوب است.

آیا خانه نیازمند نیازمند فضایی برای  روابط خارج از حوزه خانواده (فامیلی، کاری، دوستانه و...) هست؟ این فضا چگونه باید باشد؟

اگر می‌توانستم مبلمان را عوض می‌کردم و فضا را طوری می‌ساختم که سبک طبیعی داشته باشد. از چوب استفاده می‌کردم و حالت واواریوم جای بوفه ایجاد می‌کردم؛ فضای پاسیو مانندی که کوه و آبشار و گل و ... داخلش هست و برای تزیین گوشه خانه به کار می‌رود. همین حالت باز که از هر نقطه‌ای دید داشته باشد را دوست دارم.

این فضا الان چگونه است؟

فضای میهمانی‌مان را زیاد دوست ندارم چون مبل‌هایش راحت نیست. طرف تا وارد می‌شود همین سمت هال می‌نشیند چون آرامش بیشتری دارد. هم جمع بودن فضا و هم نزدیک بودن آدم‌ها به هم دراین‌جا بیشتر اتفاق می‌افتد.

برخی معتقدند خانه، بخش‌های خصوصی‌ای دارد که نباید در معرض دید و دسترس دیگران باشد. آیا شما موافقید؟ این فضاها کدامند؟

تنها فضاهایی که دوست دارم بسته باشد فضای خواب و اطاق شخصی است. معمولا توالت و دستشویی را جلوی دید نمی‌گذارند و باید حالتی پنهان داشته باشد. آشپزخانه زیاد برایم مهم نیست که اوپن باشد یا دیواردار ولی کنار بودنش مهم است که بوی غذا در خانه نپیچد.

دوست دارید ارتباطتان از نظر دیداری با محیط بیرون خانه چگونه باشد؟

من دوست دارم از پنجره‌ها باغی سرسبز را ببینم. درخت و سبزه و گیاه و کوه و کمر. ساختمان دوست ندارم ببینم. من هم خوشم نمی‌آید که داشته باشد چون خانه یک فضای بسته است که آدم دوست ندارد داخلش دید داشته باشد.

این ارتباط الان چگونه هست؟

از داخل این خانه چیزی از فضای بیرون دیده نمی‌شود. از بیرون هم نه، دید ندارد.

دوست دارید ارتباطتان از نظر شنیداری با محیط بیرون خانه چگونه باشد؟

سکوت و آرامش مهم است ولی دوست دارم سرو صدایی اگر می‌آید ترجیحا صدای حیواناتی چون بلبل یا حیوانات خانگیت بیاید. شنیدن صدای مردم برای مطلوب نیست. همچنین خوشم نمی‌آید که صدایمان بیرون برود.

این ارتباط الان چگونه هست؟

در این خانه، هم صدا بیرون می‌رود و هم داخل می‌آید. اینجا چون نزدیک خیابان است و در و پنجره‌هایش قدیمی است و خانه افت پیدا کرده و درز پنجره‌ها باز است، صدای مردم داخل می‌آید. وقتی هم بلند صحبت می‌کنیم و یا صدای تلویزیون و رادیو بلند است صدای ما بیرون می‌رود و من زیاد از این قضیه خوشم نمی‌آید.

دوست دارید ارتباطتان از نظر بویایی با محیط بیرون خانه چگونه باشد؟

اگر قرار باشد دید من از بیرون طبیعت باشد مسلما بویی که حس می‌کنم هم طبیعی است، مثل نم نم باران، بوی خاک، عطر گل‌ها. نکته دیگر هم اینست که آدم‌ها دوست ندارند بوی بدی از خودشان متصاعد کنند. دلشان می‌خواهد حتی اگر بویی از خانه‌شان بیرون می‌رود بوی خوب باشد.

این ارتباط الان چگونه است؟

درحال حاضر از داخل هال، بویی نمی‌آید ولی سمت اطاق خواب‌ها بوی عطر گل یاس می‌آید. وقتی صدا بیرون می‌رود بو هم راهی برای خروج پیدا می‌کند. بیشتر بوی غذا از این‌جا بیرون می‌رود که من خوشم نمی‌آید چون می‌گویم شاید کسی نداشته باشد بخورد. بعضی وقت‌ها غذا می‌سوزد و بویش بیرون می‌رود که خوب نیست. این در حالت طبیعیش اشکال ندارد ولی برای شهر زیاد جالب نیست.

آیا ورود و خروج شما بین داخل و خارج خانه به راحتی صورت می‌گیرد؟

ورودی خانه دوست دارم طوری باشد که اول وارد حیاط باشد و وسیله نقلیه هم داخلش شود. محیط قشنگ‌تری را برای ورودی می‌پسندم. از این ورودی زیاد خوشم نمی‌آید. مشکل خاصی با آن نداریم ولی برای جابه‌جایی چیزهای سنگین با توجه به عرض کم راهرو که قدیمی‌ساز است مشکل داریم.

آیا مایل به تعویض این خانه هستید؟ چرا؟

من از فضای داخلی این‌جا راضی هستم ولی کوچه و محله این‌جا دارد شلوغ می‌شود. این طوری که جامعه دارد پیش می‌رود دیگر نمی‌شود این‌جا ماند. کوچه کنارمان تبدیل به خیابان شده و در آینده شلوغ‌تر هم می‌شود. برای همین دوست دارم این‌جا را بسازم و دو واحدش را بفروشم و به جایی دورتر و خلوت‌تر بروم که از آدم‌ها دورتر باشم. فضایی که سکوتش بیشتر باشد و در آن بتوانم به آرامش دست یابم.

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294