چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فال حافظ - گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند
دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

تعبیر فال حافظ شما:


خدا را در همه حال در زندگیت قرار بده، کمی طاقت بیاور، فکر نکن که تنهایی، خدا با توست. هر چه برای خود می‌خواهی برای دیگران هم طلب کن. به زودی از بلاتکلیفی رهایی خواهی یافت و با مشورت دیگران می‌توانی به آرزوی خود برسی. قطعا به درجه‌ای خواهی رسید که همگان از آن حیرت زده خواهند شد و این زمان دور نیست.


شاهد فال:

غزل شماره 15 - ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

برای گرفتن مجدد فال حافظ ابتدا نیت کرده و سپس بر روی تصویر زیر کلیک کنید

	فال حافظ - گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب | وب


همچنین مشاهده کنید