جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حالا که دارم طلاق می‌گیرم!


حالا که دارم طلاق می‌گیرم!
● چند نکته‌ی ایمنی که باید قبل از خروج از خانه رعایت کنید.
در برای بستن است؛ پیچ جاده برای پیچیدن، و طلاق برای گرفتن. این «تفاهم» «تفاهم» (که از بس توی این سریال شبانه و آن میزگرد کارشناسانه گفته‌اند، دیگر دم‌دستی و نخ‌نما شده)، گاهی چنان سروکله‌اش پیدا نیست که زن و مرد چاره‌ای جز بستن در و پیچیدن در خط دیگری از جاده‌ی زندگی‌شان ندارند و: از هم طلاق می‌گیرند. طلاق، خوب است که اتفاق نیفتد؛ اما نباید آن‌قدر «پیف‌پیف» و «اَه‌اَه»ش کرد که اگر زمانی خواست اتفاق بیفتد، آدم احساس شرمندگی کند و خودش را مستحق سرزنش‌ها و نگاه‌های عجیب‌غریبِ این و آن بداند.
اگر با شریکِ زندگی‌تان تفاهم (که یعنی: درکِ متقابل و «فهمیدنِِ» همدیگر) ندارید؛ و هرچه هم خودتان را به آب و آتش زده‌اید تا «اختلاف»‌هایتان را برطرف کنید، نشده؛ دیگر کیش و مات‌اید! یعنی: ط، ــَ بالاش: طَ! ل با الف: لا! بعدش قاف: لاق! طـَـلاق!
● نکاتِ زیر برای شما در چنین حالتی نوشته شده است.
ــ چند نکته‌ی ایمنی (مثل بستن شیرفلکه‌ی اصلی گاز و درزگیری پنجره‌ها) که قبل از خروج از خانه نباید فراموش کرد!
۱) کلاهتان را قاضی کنید! خوب فکر کنید ببینید چرا دارید از هم جدا می‌شوید. این خودش خیلی از مسائل را حل می‌کند. ماهها یا سالها بعد، وقتی همه چیز فروکش کرد و آبها از آسیاب افتاد، اگر کسی ازتان پرسید یا خودتان یکباره به صرافت افتادید که واقعاً چرا؛ یادتان می‌آید که قبل از تا ته خط رفتن، خوب نشسته بودید و راجع به‌ش فکر کرده بودید. این، نمی‌گذارد که وجدانتان ورم کند و راه نفستان را ببندد؛ چون شما مطمئنید که کاری بدون فکر نکرده‌اید. کاناپه یا پشتی و از همه مهم‌تر سکوت، ابزارهای خوبی برای تسهیل آن فکر عمیقی است که باید بکنید! اگر خوب فکر کردید و مثلاً فهمیدید که دلیل جدا شدنتان، سر و گوشتان است که بیرون جنبیده و در قبال آن جنبش، عیال مربوطه یا آقای خانه از چشمتان افتاده، (گرچه لحنمان مثل مادربزرگ‌ها می‌شود، اما:) بدانید که خیر نمی‌بینید. چرا؟ چون معیار درستی برای طلاق ندارید. فایده‌ی بزرگِ این فرو رفتن توی کاناپه یا تکیه دادن به پشتی و فکر کردن، این است که درستی یا نادرستی معیارتان را برای طلاق، برای خودتان معلوم می‌کند.
۲) داور و خط‌‌نگهدار لازم دارید! زندگی بدون حرف و بحث و جدل، فقط با حور و غِلمان‌‌های توی بهشت تصورکردنی است! گاهی وقتها اصطکاک‌هایی پیش می‌آید که طبیعی است. این اصطکاک‌ها می‌تواند یک اختلاف نظر کوچولو باشد یا یک بگومگو و دادوبیداد حسابی که صداش را فامیل و همسایه‌ها هم بشنوند! در این دعواها و ناسازگاری‌ها، اگر بنا باشد زن و مرد خودشان باشند و خودشان، ممکن است کارشان به جاهای باریک یا تصمیم‌گیری‌های خطرناک یا قهر و کینه‌های طولانی بکشد. اصلاً خیال نکنید که داریم غلو می‌کنیم؛ خیلی‌ها توی همین کشمکش‌ها یکراست پا شده‌اند و رفته‌اند محضر و همان اول، جدی‌جدی حرف آخر را زده‌اند! تعیین داوری از بستگان مرد و داور دیگری از بستگان زن که قدم خیر و صلح داشته باشند و حرفشان را دو طرف بخوانند، در پیشگیری از تصمیم‌گیری‌های شتابزده و خطرناک شدیداً مؤثر است.
۳) اذیت نکنید! شما که با هم نمی‌سازید و مدت‌هاست آبتان با هم توی یک جو نمی‌رود، دیگر چرا مورچه‌های کوچک و بزرگ می‌شوید و راه می‌روید روی اعصاب هم؟! تا حالا دیده‌اید دو نفر که می‌خواهند از هم خداحافظی کنند، شروع کنند به چزّاندنِ و عصبی کردنِ هم، تا یکی زودتر از آن یکی بگوید «خداحافظ» و برود؟! ثانیاً که کاری انسانی نیست و اولاً (سر این نوشتیم اولاً، چون مهم‌تر است:) خدا بیزار است از زنی که جزّ شوهرش را دربیاورد و غصه‌دارش کند؛ و بیزار است از مردی که چنان زنش را عاصی کند که فلک‌زده بگوید: مهرم همین که طلاقم بدهی. مهرم حلال، جانم آزاد.
منبع : ۵ روز


همچنین مشاهده کنید