جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

رسوایی دور دوم برای بوش


رسوایی دور دوم برای بوش
۱۴ سال بعد، رونالد ریگان گرفتار رسوایی ایران- كنترا شد. اگرچه وی از این ماجرا شخصاً نجات یافت، اما برخی از نزدیك ترین یارانش به پای میز محاكمه كشیده شدند. آخرین سال های ریاست جمهوری بیل كلینتون نیز به رسوایی اخلاقی مونیكا لوینسكی گذشت. وی تا پای استیضاح در سنا پیش رفت و تنها با یك رای اضافی توانست به دوره ریاست جمهوری خود پایان دهد. اكنون چنین به نظر می رسد كه این سنت دیرینه، گریبان رئیس جمهوری كنونی ایالات متحده را كه برای دومین بار در كاخ سفید ماندگار شده، گرفته است.«رسوایی جاسوسی» نامی است كه برای رسوایی دولت جورج دبلیوبوش به كار می رود. ماجرا تنها با یك جمله ۱۸ حرفی در یك سخنرانی سالیانه در كنگره آغاز شد. بوش در سخنرانی State of union خود در اواخر ژانویه سال ۲۰۰۳ در جمع قانونگذاران آمریكایی گفت كه صدام حسین بر خلاف قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش كرده است كه از كشور آفریقایی نیجر اورانیوم غنی شده خریداری كند. رئیس جمهوری ایالات متحده به استناد چنین اطلاعاتی از كنگره خواست با حمله آمریكا به عراق موافقت كند. كمتر از سه ماه بعد از سخنرانی بوش در كنگره، خاك عراق آماج حملات ویرانگر ارتش آمریكا و متحدانش قرار گرفت. اما پیش از آن جمله معروف ۱۸ كلمه ای بوش در كنگره، مردی از سوی سازمان اطلاعات مركزی آمریكا، CIA در اواخر سال ۲۰۰۲ ماموریت گرفته بود كه در خصوص تلاش صدام برای دستیابی به اورانیوم غنی شده تحقیق كند. این مرد كسی نبود جز ژوزف ویلسون. وی در زمان ریاست جمهوری بیل كلینتون در نیجر سفیر ایالات متحده بود و پس از راهیابی جمهوریخواهان به كاخ سفید در سال ،۲۰۰۱ از وزارت خارجه خارج شد. لیكن از آنجا كه ویلسون كشور نیجر را به خوبی می شناخت، از CIA ماموریت گرفت كه به تحقیق در مورد ادعای تلاش صدام برای دستیابی به اورانیوم بپردازد. علت انتخاب ویلسون اما تنها شناخت سیاسی وی از كشور نیجر نبود. این سفیر سابق از یك حامی قوی در داخل CIA برخوردار بود كه وی را به مقامات ارشد سازمان معرفی كرد. بعدها همین فرد و ماجرای افشای نام وی، بزرگترین رسوایی دوران زمامداری جورج بوش را رقم زد.ویلسون در نیجر به این نتیجه رسید كه اخبار فروش اورانیوم به عراق كذب است. اما برخلاف انتظار وی، جنگ سالاران پنتاگون با اشاره به افرادی نظیر دیك چنی و دونالد رامسفلد این اخبار كذب را به عنوان توجیه ضرورت سرنگونی صدام در رسانه ها مطرح كردند.تهاجم نظامی ایالات متحده آمریكا به عراق در نخستین ساعات بامداد ۲۰ مارس ۲۰۰۳ آغاز شد. سه ماه بعد، ژوزف ویلسون در روزنامه نیویورك تایمز مقاله ای به چاپ رساند كه در آن برای نخستین بار اعلام شد كه بوش عامدانه در مورد فروش اورانیوم از نیجر به عراق دروغ گفته است. این اظهارات از سوی نماینده تحقیق CIA ضربه سنگینی به مشروعیت جنگ عراق وارد كرد. چند روز پس از افشاگری ویلسون، مقاله دیگری در روزنامه نیویورك تایمز به چاپ رسید. مبنی بر اینكه همسر ویلسون، والری پالمه مامور مخفی CIA بوده و همین شخص با اعمال فشار بر مقامات ارشد سازمان، شوهرش را به ماموریت آفریقا فرستاده است. بدین ترتیب با انتشار این مقاله، كلید بزرگترین رسوایی دولت بوش تحت عنوان «رسوایی نشت اطلاعات» زده شد. ویلسون بعدها اعلام كرد افشای نام همسرش از سوی جنگ سالاران پنتاگون با هدف انتقام جویی شخصی و وادار كردن وی به سكوت انجام شده است. براساس سنت دیرپای CIA افشای نام یك جاسوس به منزله صدور حكم مرگ وی از سوی دشمنان است. به همین دلیل مامورین مخفی CIA هرگز نام خود را فاش نمی كنند و هر فردی نیز به چنین كاری مبادرت كند به زندان طویل المدت محكوم می شود.در طول دو سال بعد از افشای نام پالمه همواره این سئوال مطرح بوده كه روزنامه نگاران نیویورك تایمز نظیر رابرت نوواك و جودیت میلر از چه طریقی به نام مامور مخفی CIA پی برده اند. در این میان دموكرات ها كه برای ضربه زدن به رقیب جمهوریخواه خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ به شدت به یك سوژه پرسروصدا نیازمند بودند، به میدان آمدند و خواستار تشكیل پرونده قضایی علیه متخلفین شدند. مقامات ارشد CIA نیز برای حمایت از همكار خود به دموكرات ها پیوستند و بدین ترتیب درخواست برای محاكمه متخلفین روزبه روز افزایش یافت. وزارت دادگستری آمریكا پلیس فدرال، FBI را مامور كرد منشاء درز اطلاعات مربوط به مامور مخفی CIA را شناسایی كند. با تحقیقاتی كه به ریاست پاتریك فیتزجرالد دادستان ویژه پرونده صورت گرفت، مشخص شد كه فردی از داخل كاخ سفید چنین اطلاعات محرمانه را در اختیار مطبوعات قرار داده است. بدین ترتیب تحقیقات متوجه دو تن از روزنامه نگاران معروف روزنامه نیویورك تایمز شد.فیتزجرالد با احضار نوواك و میلر از آنها خواست منبع خبر خود را در حضور هیات منصفه فاش كنند. این درخواست با مقاومت جودیت میلر مواجه شد. براساس قوانین ایالات متحده روزنامه نگاران برای حفظ ارتباطات خبری خود می توانند از افشای منابع خبری خودداری كنند. میلر كه در سوابق حرفه اش یك جایزه معتبر پولیتزر را نیز به نام خود به ثبت رسانده حاضر به اطاعت از دادستان ویژه نشد. وی یكی از نزدیك ترین خبرنگاران نیویورك تایمز به هیات حاكمه كنونی ایالات متحده است و گفته می شود كه اخبار هدایت شده توسط كاخ سفید از طریق میلر در اختیار این روزنامه معتبر آمریكایی قرار می گرفته است. به هر حال استنكاف میلر سبب شد كه وی با سر و صدای فراوان راهی زندان شود. اما مقاومت این روزنامه نگار پس از ۸۵ روز حبس شكسته شده و وی سرانجام با ادای شهادت در مقابل هیات منصفه موافقت كرد. این تصمیم خانم میلر سرانجام به صدور كیفرخواستی علیه لوئیس لیبی انجامید و كارل روو را نیز در معرض اتهامات جدی قضایی قرار داد.
لوئیس لیبی تا پیش از بركناری ریاست ستاد كاركنان دفتر معاون ریاست جمهوری ایالات متحده آمریكا را برعهده داشت. از آنجا كه دیك چنی یكی از بانفوذترین معاونان ریاست جمهوری طی چند دهه اخیر در آمریكا بوده رئیس دفترش نیز از نفوذ چشمگیری در دستگاه بوروكراسی دولت آمریكا برخوردار بوده است. وی به همراه چنی بیانیه «پروژه قرن جدید ایالات متحده» را كه انجیل نومحافظه كاران نامیده می شود، امضا كرده است. از این رو لیبی همانند دونالد رامسفلد، ریچارد پرل، پل ولفوویتز، داگلاس فیث و مایكل لدین در حلقه طراحان جنگ بی انتها علیه تروریسم قرار می گیرد. اما كارل روو كمتر از لیبی گرایش های آشكار نومحافظه كارانه دارد. وی دوست قدیمی جورج دبلیوبوش است و به عنوان «نابغه انتخاباتی» شناخته می شود. بوش تقریباً كلید پیروزی های خود در انتخابات فرمانداری ایالت تگزاس و یا انتخابات ریاست جمهوری در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ را مدیون ابتكارات تبلیغاتی روو است. در محافل سیاسی واشینگتن به روو لقب «مغر بوش» داده اند.اكنون لیبی در ماجرای «رسوایی نشت اطلاعاتی» مجبور به كناره گیری شده و روو نیز در آستانه ورود قضایی به این پرونده قرار گرفته است. گفته می شود كه دیك چنی برای اولین بار نام پالمه را در اختیار لیبی قرار داده است. اگرچه براساس قانون اقدام چنی جرم محسوب نمی شود اما به هر حال تخلف رئیس دفترش می تواند در نهایت دردسر های بیشتری برای وی ایجاد نماید. از مدت ها قبل چنی مورد انتقاد جناح ضدجنگ آمریكا قرار داشته است. وی كسی است كه چند روز پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر در یك جلسه با حضور مقامات ارشد دولتی خواستار حمله به عراق و نه افغانستان شده بود، بدون آنكه در آن زمان سند معتبری از رابطه القاعده با صدام وجود داشته باشد. حتی در درون حزب جمهوریخواه نیز جناح میانه رو حزب از تندرو های چنی و دار و دسته وی احساس نگرانی می كنند. چندی پیش برنت اسكو كرافت مشاور امنیت ملی دولت بوش پدر و از چهره های شاخص جناح سنتی حزب جمهوریخواه موسوم به جناح «نیكسون- راكفلر» چنی را بزرگترین مشكل هیات حاكمه كنونی ایالات متحده لقب داد. از این رو شاید دور از انتظار نباشد كه رسوایی «نشت اطلاعاتی» سرانجام به محدود شدن قدرت دیك چنی در آمریكا منجر شود.حذف احتمالی كارل روو از كاخ سفید نیز می تواند لطمات سنگینی به آینده سیاسی حزب جمهوریخواه وارد نماید. انتخابات میان دوره ای كنگره سال آینده برگزار می شود. اگر در آن زمان جمهوریخواهان روو را از دست داده باشند دیگر نمی توانند از ابتكارات انتخاباتی این مرد برای شكست چندباره دموكرات ها استفاده نمایند. اهمیت این موضوع از آن جهت است كه به طور سنتی انتخابات سال ششم از یك دوره ریاست جمهوری هشت ساله می تواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری بعدی را مشخص كند. به عبارت دیگر اگر در انتخابات سال ۲۰۰۶ دموكرات ها به پیروزی دست پیدا كنند احتمال پیروزی نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ افزایش می یابد. به همین دلیل محافظه كاران تمام توان سیاسی _ تبلیغاتی خود را بسیج كرده اند تا از گسترش بیشتر پیامد های منفی رسوایی اطلاعاتی جلوگیری به عمل آورند. در این راه حتی جورج بوش حاضر شد از معرفی خانم هریت مایرز به عنوان قاضی جدید دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریكا صرف نظر كند تا از این طریق شكاف میان جناح های مختلف راست در آمریكا را از بین ببرد. وی به جای مایرز نسبتاً معتدل ساموئل آلتیو را كه فردی به شدت محافظه كار شناخته می شود معرفی كرد به این امید كه در جریان روند قضایی پرونده رسوایی اطلاعاتی از حمایت كامل جمهوریخواهان سنا برخوردار شود.
اما اینكه آیا سرنوشت رسوایی دور دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش با كدام یك از رسوایی های اسلاف وی مشابهت داشته باشد، بستگی به حوادث پرپیچ و خم بعدی در ایالات متحده دارد.
امیرعلی ابوالفتح
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید