جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حماس از آغاز تاکنون


حماس از آغاز تاکنون
● تقویم حماس
۱۹۸۷: انتفاضه، شیخ احمد یاسین حماس را پایه گذاشت.
۱۹۸۸: انتشار مانیفست گروه مبنی بر آغاز جهاد
۱۹۸۹: پس از حمله حماس به اسرائیل و کشته شدن ده ها اسرائیلی، اسرائیل حماس را در فهرست گروه های تروریستی قرار داد.
۱۹۸۹: اسرائیل شیخ احمد یاسین را دستگیر و زندانی کرد.
۱۹۹۱: حماس گردان های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس را برای انجام عملیات گسترده علیه اسرائیل پایه گذاری کرد.
۱۹۹۱ به بعد: ده ها عملیات علیه اسرائیل انجام شد و صدها تن از یهودیان به قتل رسیدند.
۱۹۹۶: حماس اولین انتخابات پارلمانی فلسطین را تحریم کرد.
۱۹۹۷: آزادی شیخ احمد یاسین از زندان
۲۰۰۰: آغاز انتفاضه دوم
۲۰۰۳: شیخ احمد یاسین، در حمله اسرائیل در غزه مجروح شد.
۲۰۰۴: شیخ احمد یاسین در غزه توسط اسرائیل ترور شد.
۲۰۰۴: ترور عبدالعزیز الرنتیسی جانشین شیخ احمد یاسین
۲۰۰۵: پیروزی چشمگیر در انتخابات شوراها
سال ۱۹۸۷ شیخ احمد یاسین گروه حماس را با عنوان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین برای مبارزه با اشغالگری اسرائیل بنیان نهاد. وقتی حماس از درون «جنبش مقاومت اسلامی فلسطین» متولد شد فقط چند عضو بازداشت شده در زندان های اسرائیل داشت. در زندان تعدادی از فعالان جنبش فتح در زندان های اسرائیل رویکردی اسلامی پیدا کرده و جماعت اسلامی را در زندان تشکیل دادند. در پایان سال ۱۹۸۸ اسرائیل حدود ۲۱ تن از رهبران و کادرهای حماس از جمله دکتر عبدالعزیز الرنتیسی و ابراهیم الیازوری و صلاح الشحاده را بازداشت کرد که سه تن از آنها جزء بنیانگذاران این جنبش بودند. جنبش حماس هنوز این ضربه را پشت سر نگذاشته بود که در نیمه دوم سال ۱۹۸۹ دومین ضربه وارد شد و ۲۶۰ تن از بهترین کادرها و رهبران این جنبش و در راس آنها شیخ احمد یاسین بازداشت شدند. شیخ یاسین به حبس ابد محکوم شد و تا پس از عملیات ترور خالد مشعل در زندان بود. این ضربه برای حماس که هنوز پایگاه توده ای گسترده ای نداشت ضربه سنگینی محسوب می شد.
از این رو مسئول دفتر سیاسی جنبش (موسی ابومرزوق) که تا آن زمان چندان شناخته شده نبود، مجبور شد به غزه برود و پیکره سازمانی جنبش را در آنجا بازسازی کند. در همان جا بود که شاخه نظامی این جنبش تحت عنوان «گردان های شهید عزالدین قسام» متولد شد. از این مرحله به بعد رویارویی جنبش حماس با نیروهای اسرائیلی، رنگ خشونت بیشتری به خود گرفت و برخلاف رویکردهای سازمان آزادیبخش، از سنگ به کارد و سرانجام به گلوله و بمب و انفجارها نزدیک شد. سال ۱۹۹۰ رویارویی همه جانبه این گروه آغاز شد و ناگهان هزار و ۳۰۰ تن از کادرها و رهبران این جنبش - نسل های اول و دوم و سوم - در کرانه باختری و غزه دستگیر شدند. رفته رفته جنبش حماس با شهدا و بازداشت شدگانش توانست پایگاه مردمی گسترده ای پیدا کند و از مساجد، دانشگاه ها و مدارس، جوانان تازهنفس به این گروه ملحق شوند که در آینده رهبران جدیدی را شکل داده و توانستند این جنبش را به پیش برند.
پیمان اسلو به رغم کاهش تعداد بازداشت شدگان به ویژه در نیمه اول روند صلح و به طور خاص پس از سال ۱۹۹۶ برای حماس مرحله ای سخت تر بود. زیرا اقدام نظامی از یک طرف به دلیل رویارویی با دولت فلسطین و از طرف دیگر تلاش حماس برای حفظ انسجام درونی کاهش پیدا کرده بود. در این مرحله، هواداری از جنبش حماس همچنان رو به گسترش بود. علت این موضوع از یک طرف به ادغام جنبش فتح در دولت فلسطین و نیز فساد حاکم بر سیستم آن برمی گشت و از طرف دیگر به عقلانیت حماس مرتبط بود که با وجود دستگیری تعدادی از فعالان نظامی این گروه توسط دولت فلسطین این جنبش به روند رویارویی با دولت فلسطین کشیده نشد.
طی این مرحله تعداد زیادی از بازداشت شدگان و در راس آنها رهبران این جنبش آزاد شدند. البته بعضی نیز از زندان های اسرائیل درآمده و به زندان های دولت فلسطین افتادند؛ از جمله عبدالعزیز الرنتیسی و محمود الزهار و ابراهیم المقادمه و غیره. بزرگ ترین فرصت برای جنبش حماس در خلال انتفاضه اقصی پدید آمد که تقریباً فلسطینی ها پیرامون مقاومت و مبارزه مسلحانه تا عملیات شهادت طلبانه به یک اجماع رسیدند و از این بابت حماس پایگاه مستحکمی در جامعه فلسطین به دست آورد. طی این دوره اسرائیلی ها از هیچ راهکاری برای تعقیب یا ترور یا بازداشت اعضای حماس و حتی تخریب خانه های آنها فروگذار نکردند اما این همه، جز بر توان و سرسختی و حضور سیاسی حماس نیفزود. حضور رهبرانی چون شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی نقش مهمی در پیشرفت حماس داشت و بدون تردید الرنتیسی از جایگاه ویژه ای در این میان برخوردار بود. او زبانی تند داشت و با تمام توان و بدون هیچ گونه ملاحظه کاری از مقاومت دفاع می کرد. رسانه های گروهی به او سرآمد بازهای جنبش حماس لقب دادند. واقعیت حکایت از آن داشت که رنتیسی در بین فلسطینی ها و حتی کشورهای عربی و اسلامی محبوبیت زیادی کسب کرده بود تا آنجا که مجله آمریکایی تایم در سال ۲۰۰۲ او را از بین پنج شخصیت اثرگذار در خاورمیانه انتخاب کرد.
• زنجیره ای از ترورها
پس از آنکه کرانه باختری رهبران آشکار خود را در پی ترور یا بازداشت ها از دست داد، غزه با تعدادی از رهبران سیاسی و سخنگویانی که در رسانه ها به اظهارنظر می پرداختند، جایگاهی متفاوت یافت. حال آنکه بخش اعظم برخوردهای نظامی در کرانه باختری تمرکز داشت. این تفاوت به ضعف دستگاه نظامی فلسطینی ها در غزه مربوط نمی شد بلکه به وجود دیوار امنیتی پیرامون غزه یا کمبود تعداد اهدافی که بتوان آنها را مورد حمله قرار داد و نیز به شهرک هایی که به دلیل موانع نظامی دور از دسترس بودند، مربوط می شد. با این وجود گروه هایی چون حماس و دیگران توانستند بارها دست به انجام عملیات نظامی برجسته ای بزنند که تا مدت ها در ذهن فلسطینی ها باقی خواهد ماند. از آن پس بود که زنجیره ای از ترورها شروع شد تا به شیخ احمد یاسین و اخیراً عبدالعزیز الرنتیسی رسید. به گونه ای که آینده حماس را طی مراحل بعدی در معرض یک علامت استفهام قرار می دهد. اما در این باره چند نکته هست که می توان به مرور زمان آن را به روندی مثبت تبدیل کرد. ترقی حماس پیش از انتفاضه در حالی صورت گرفت که این جنبش حتی نیروهایی را که در حال حاضر در زندان هستند در اختیار نداشت.
این مسئله نشان می دهد که بازداشت یا ترور نمی تواند به جنبش هایی که ریشه فکری و اجتماعی نیرومندی دارند آسیب برساند. اما در مورد خلأ رهبری به نظر نمی رسد تا این حد باشد. به خصوص با توجه به پایگاه جنبش حماس در بین جوانان که غالباً رهبران جدیدی را به میدان می آورد به ویژه جوانانی که در دوران مقاومت و چالش های رودررو تربیت شده اند نه در ناز و نعمت. در اینجا باید به یک عامل مهم دیگر هم اشاره کرد و آن حضور بخش گسترده ای از رهبران ناشناخته در غزه یا کسانی است که شناخته شده و پس از آزادی رنتیسی و شیخ یاسین به سایه رفته بودند. اینها آماده اند تا جای آنها را بگیرند به خصوص آنکه در سطح رهبری از تجارب ارزشمندی هم برخوردارند. عامل دیگری که وحدت و یکپارچگی حماس را تامین می کند حضور این جنبش در خارج از فلسطین بوده است. پس از ترور شیخ احمد یاسین و جانشین وی عبدالعزیز الرنتیسی، رویارویی حماس و اسرائیل رنگ دیگری به خود گرفت و این گروه در حالی که توسط شورای رهبری هدایت می شد و رهبر واحدی نداشت، به مبارزه خود علیه دشمن دیرینه اش ادامه می داد.
حماس در تمام طول عمر خود، همواره به رویارویی با اسرائیل پرداخته است. بر خلاف جنبش فتح که هم اکنون ریاست جمهوری فلسطین را در اختیار دارد، حماس تاکنون هیچ گونه انعطاف پذیری در مقابل اسرائیل از خود نشان نداده است. در حالی که محمود عباس، رئیس جمهوری، سخن از مذاکره و تلاش برای پیدا کردن راه حلی برای صلح با اسرائیل سخن می گفت، حماس همواره با این موضع گیری ها مخالفت می کرد و از گلوله و مبارزه نظامی سخن می گفت و دست به عملیات نظامی می زد. بدین ترتیب، آتش بسی که محمود عباس پس از ماه ها مذاکره با اسرائیل در مورد آن به توافق رسیده بود، چندین مرتبه با شلیک گلوله های خمپاره حماس شکسته شد.
اساسی ترین تفاوت حماس و فتح در واقع موضع گیری این دو گروه در قبال موجودیت اسرائیل است. حماس همواره بر این موضوع تاکید داشته است که موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و بر همین اساس حاضر به مصالحه با آن نیست. این در حالی است که اسرائیل نیز موضع گیری مشابهی در قبال این گروه داشته و این گروه را به عنوان گروهی تروریستی و غیرقابل مذاکره و معامله معروفی کرده است.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید