یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات آمریکا و شعار تغییر!


انتخابات آمریکا و شعار تغییر!
در سال ۱۳۴۵ که رقابت انتخاباتی بر سر به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری آمریکا میان « لیندون جانسون » از حزب دموکرات و « باری گلدواتر » از حزب جمهوری خواه به اوج رسیده بود نامزد حزب دموکرات یعنی لیندون جانسون با بالاترین اکثریت در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی رسید و توانست به کاخ سفید راه یابد. علت پیروزی او وعده « تغییر » بود همان که اکنون شعار انتخاباتی « باراک اوباما » نامزد حزب دموکرات است و به گفته ناظران امروز برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود. با اینحال چون عملکرد جانسون با شعارهایش منطبق نبود افکار عمومی آمریکا نسبت به او منفی شد تا جائی که یک کاریکاتوریست او را در قالب یک کاریکاتور درحالی که در آینه نگاه می کند ولی به جای آنکه قیافه خود را ببیند قیافه گلدواتر را می دید نشان داد.
این واقعه می تواند در ماه های آینده باز هم تکرار شود و در آن صورت این پاسخ روشنی خواهد بود به سئوال کسانی که می پرسند آیا اوباما بهتر از مک کین است
شعار تغییر در تاریخ ۲۰۰ ساله آمریکا چندین بار توسط نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و احزاب حامی آنها مطرح شده است . این شعار هر بار در زمان خود توانست فریبنده باشد و مردم را جذب کند و مطرح کننده آنرا به کاخ سفید بفرستد اما هرگز در بنیان های رفتاری نظام حکومتی آمریکا تاثیری که قابل ملاحظه باشد برجای نگذاشت . این درست است که « اوباما » اگر به کاخ سفید راه یابد واقعه ای در تاریخ آمریکا روی خواهد داد که سابقه ندارد. ورود یک سیاه پوست به کاخ سفید که برای سفیدپوستان ساخته شده واقعه ای کم اهمیت نیست لکن این سیاه حداکثر کاری که می تواند در کاخ سفید انجام دهد اینست که تعدادی از کارمندانش را عوض کند و تغییراتی هم در بعضی امور تشریفاتی پدید بیاورد. او هرگز نخواهد توانست بنیان های نظام حکومتی آمریکا که نفوذ سرمایه داران صهیونیست ها و نژادپرستان در شکل گیری آن دخیل بوده و بر ادامه آن اصرار دارد و تمهیدات زیادی اندیشیده است را تغییر دهد.
شاید ضعف مفرطی که اکنون عارض حزب جمهوری خواه شده به اوباما و حزب دموکرات اجازه تحرکات محدودی را در جهت تغییرهای کوتاه مدت نشان بدهد اما این اقدام نیز صرفا با هدف حفظ موقعیت دموکرات ها خواهد بود نه اعتقاد به تغییر یا اراده ای عملی برای انجام آن . آنچه میان دو حزب عمده آمریکا وجه مشترک است همان نظام حکومتی سلطه طلب و منفعت خواهی است که برای تامین خواسته های خود به ویژه در سیاست خارجی به هیچ قانونی پای بندی نشان نمی دهد و معتقد است هدف همواره وسیله را توجیه می کند .
این تجربه ایست که حداقل در ۳۰ سال اخیر یعنی دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی بر ایران و کوتاه بودن دست آمریکا از این کشور به صورت عینی به دست آمده است . در این دوران هم دموکرات ها در آمریکا زمامداری کردند و هم جمهوری خواهان . میزان خصومت این هر دو حزب با نظام جمهوری اسلامی کاملا مشهود بود کما اینکه سیاست سلطه طلبی و تجاوز به حقوق سایر ملت ها نیز در این سه دهه در دستور کار هر دوی آنها قرار داشت .
صهیونیست ها که در پشت پرده بسیاری از سیاست های آمریکا بازیگری می کنند در تداوم بنیان نظام حکومتی آمریکا با ویژگی های موجود نقش عمده ای دارند. این نقش در تمام سه دهه گذشته مشهود بود و در این زمینه تفاوت عمده ای میان دو حزب جمهوری خواه و دموکرات مشهود نبود. در این انتخابات نیز صهیونیست ها صحنه گردانی نمایانی کردند و هر دو نامزد ریاست جمهوری را به موضعگیری های افراطی به نفع رژیم صهیونیستی و علیه مخالفان این رژیم کشاندند. بعد از انتخابات نیز صهیونیست ها به سراغ فرد منتخب خواهند رفت و او را در محاصره خود خواهند گرفت و به ادامه راهی وادار خواهند کرد که برای نظام حکومتی آمریکا در نظر گرفته شده و آنها در شکل گیری آن نقش داشته اند.
بدین ترتیب علیرغم همه تبلیغات و هیجان های کاذبی که در بسیاری نقاط جهان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پدید آمده این انتخابات نیز همچون بسیاری از انتخابات های گذشته تحولی در جهان پدید نخواهد آورد. اگر نامزد حزب دموکرات پیروز شود شاید حزب وی برای آنکه خود را از مشکلات برون مرزی نجات دهد تا بتواند به اوضاع نابسامان داخلی که محصول بی لیاقتی بوش کوچک و همکاری نالایق اوست سروسامانی بدهد تجدیدنظرهای محدودی در موضوعاتی از قبیل اشغال افغانستان و عراق بعمل بیاورد ولی اینها فقط تاکتیک خواهند بود نه استراتژی . قطعا سیاست دراز مدت آمریکا تلاش برای حفظ برتری خود به عنوان ابرقدرت بر سایر کشورها و تحکیم سلطه خود بر جهان به عنوان رهبر همه کشورها خواهد بود. سردمداران نظام حکومتی آمریکا این سیاست را به هیچ قیمتی تغییر نخواهند داد و شعار « ما به تغییر نیازمندیم » حزب دموکرات و شخص اوباما صرفا یک شعار انتخاباتی است که نمی تواند بنیان های نظام حکومتی آمریکا را تغییر دهد حتی اگر او بخواهد.
در مورد ایران بسیار خام طبعی و ساده لوحی خواهد بود اگر تصور شود یکی از دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا سیاستی حق گرایانه در قبال ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در پیش خواهد گرفت . ایران علاوه بر آنکه بخشی از سیاست خارجی آمریکا را تشکیل میدهد و مشمول همان استراتژی است اصولا به دلیل اینکه طی ۳۰ سال اخیر نظام سلطه را که آمریکا سمبل آنست تحقیر کرده یکی از مشخص ترین اهداف آمریکاست . به همین دلیل ما نمی توانیم تفاوت محسوسی میان این دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا در نظر بگیریم . سیاست ما باید بر همان منطق استوار باشد که تاکنون بوده و تنها درصورتی می توانیم به سوی تجدیدنظر در آن فکر کنیم که در بنیان های نظام حکومتی آمریکا که نظام سلطه است تغییرات اساسی پدید آید.
ضمنا آنچه در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به عنوان پیش بینی و تحلیل و تفسیر گفته و نوشته می شود همه بر این فرض متوقف است که اولا در انتخابات تقلب صورت نگیرد و ثانیا اوباما ترور نشود. اگر یکی از این دو واقعه رخ دهد همه چیز تغییر خواهد کرد حتی اگر شعار « ما به تغییر نیازمندیم » اوباما با هدف ایجاد تغییر انتخاب نشده باشد!
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید