شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کاسه ای نور ، برای افطار فرشته ها


کاسه ای نور ، برای افطار فرشته ها
دستانت را محكم به شبكه های ضریح فرو می بری و دلت را به موج ملكوت می سپاری كه بر این سفره گسترده اذن حضور داده اند . فصل ، فصل عجیبی است . از لبهای انسان ترانه تبسم می بارد . از چشمهایش شوق پرواز . صدای تپش قلب ، آهنگ انتظار را می نوازد ، شبها موج اشكها سرود بندگی می خوانند و هلال رمضان ، دلها را بشارت بهشت می دهد . چه عروج عارفانه ای دست می دهد به قلب كبوتر چه شوقی فرا گرفته است . كائنات را شبها پر از تجرید است . پر از تلاوت بنشین و بخوان با نیمه شبهای افتتاح «اللهم انی افتتح الثنا بحمدك» خداوند آغوش گشوده است برای اشكهای تو !
ملائك را آواز خوان فرستاده است تا صلا دهند هر كه حاجت دارد . بیایید و سیاه و سفید را تفاوتی نیست و اینجا صلا در داده اند و برای همگان خوان رحمت گسترده اند .
دروازه های بهشت را گشوده اند ، در های آتش بسته است . شیاطین در غل و زنجیرند . نهرهای شیرین شهد خود را جاری كرده اند و زمان مفهوم دیگری دارد . ثانیه ها با سكوت حرف می زنند و از ملكوت می گویند .
سحر پر از حس حضور است . خانه های تماشایی ملكوت ، منظر نگاه انسان می شوند . همهمه رمه های متبرك ابر به گوش می رسد و ازدحام ملایك و صدای بالهایشان آدمی را به پرواز فرا می خواند .
جهان پر می شود از روشنایی آغازین عشق ، طلوع صبح شرقی شمود در چمنهای تجلی ، ازدحام روحانی كبوتران و صدای اشكهای مقدس كه از آبشار گونه هایت جاری است .
«سحر» پر از غلغله زایران زیبایی است . اشراق پهن می شود . روی ایوان قلبها ، قنوت به ارتفاع «كمیل» می رسد .
خداوند پنجره های سحر را گشوده است تا عارفان با یگانه معشوق عالم نجوا كنند بقچه های متبرك مفاتیح را بگشایند . سجاده های ستبر «سلام» را باز كنند و سبد سبد نیاز و تمنا تقدیم دوست كنند .
خداوند سحر را به نور خویش آراسته است تا جوانه های عبودیت برویند و باغهای جهان پر از چشمه های نیایش شود .
شهر ، شهر عجیبی است . ضیافت خانه خدا ، عید اولیاء الله ، گرسنگی و عطش برای معرفت عطش برای عشق و دوری از آتش ...
هنگام سپیده باران نور بر جانها فرو می بارد ، خداوند رمضان را آفریده است تا انسان با عشق از خواب برخیزد و با اخلاص به پای سفره نور و نیایش برود و با حنجره ابوحمزه ثمالی به استغفار بپردازد . شهر ، شهر عجیبی است . بر كویر سینه های ابرهای اجابت می بارد .
رسول بزرگ (ص) ما فرمود : «گرسنه دارید نفسهای خود را تشنه دارید جگرهاتان را ، شاید خدا را در قلبهایتان نظاره كنید » .
گر تو این انبان زنان خالی كنی
پر زگوهرهای اجلالی كنی ...
طفل جان از شیر شیطان باز كن
بعد از آتش با ملك انباز كن
خدایا چه سرزمین متبركی است ، رمضان ؛ چه ارتفاعات بلندی دارد . این شبهای نورانی ، چه لحظه های سبزی دارد این ذكرهای بارانی .
اكنون سپیده دم است . كائنات به سجده افتاده اند . چه مراسم عاشقانه مقدسی است . چه آیه های بشارت دهنده ای ! لبها به ذكر زیباترین نامها گشوده می شوند . چشمها اشك می ریزند ، چه سكوت مقدس سبزی است در خلوت حضور .
حالا مانده ام كه آیا مرا خواهد پذیرفت ؟ حالا كه جز اشك چیزی ندارم تا تقدیمش كنم و غیر از راه هیچ در توشه ام نیست .
دستهایم را محكم بر شبكه های ضریح فرو می برم و دلم را به دریای مهربانی اش می سپارم ...
منبع : مرکز اطلاع‌ رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید