شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


وزرای گوش‌به فرمان رییس‌جمهور


وزرای گوش‌به فرمان رییس‌جمهور
اكثر شهروندان و مطبوعات، موفقیت پرز را موفقیت ملت و امیدهای وی را امیدهای ملت می‌دیدند. آن‌طوركه سرمقاله ال‌ناسیونال كه روزنامه معتبری در كاراكاس بود ادعا می‌كرد «امروز در ونزوئلا، پرز تصویر یك مرد در حال حركت است... در ونزوئلا حركت كردن به معنای چیزی را به واقعیت تبدیل كردن است، به چیزی اهمیت دادن، چیزی را شناختن و چیزی اتفاق افتادن است.
این مرد حركت می‌كند و آرام و قرار ندارد! و بلی می‌توانیم در كنار وی حركت كنیم و راه را به سمت ونزوئلای بزرگ بگشاییم».
رونق نفتی، دامنه و مقیاس برنامه كار پرز را دگرگون كرد. رییس‌جمهور با پشتیبانی وزرای گوش به فرمان خویش، به سرعت تصمیم گرفت كه یك برنامه توسعه وسیع و شجاعانه را شروع كند. این مهم‌ترین تصمیمی بود كه دولت وی می‌گرفت. او در مصاحبه‌ای در ۱۹۷۹ به یاد می‌آورد: «تصمیم به ساختن یك اقتصاد صنعتی مدرن تصمیم شخص من بود. دیگرانی بودند كه می‌خواستند آهسته‌تر حركت كنیم. اما ما باید از این فرصتی كه به ما داده شده بود حداكثر استفاده را می‌كردیم، ونزوئلا را از توسعه‌نیافتگی خارج می‌كردیم و به قرن بیستم هدایت می‌كردیم. تصمیم واقعی دیگری وجود نداشت. این كار باید و با سرعت انجام می‌شد. ما نمی‌توانستیم وقت را تلف كنیم. ما حتی بدون برنامه شروع كردیم چون از قبل تصمیم گرفته بودیم كه می‌خواهیم چه كار بكنیم.»
آنچه در این مدل تازگی داشت، مقیاس عظیم و تاكید بر توسعه شتابان بود، و الا ادامه برنامه‌های توسعه مبتنی بر منابع از گذشته بود. برای پرز، نیاز به فوریت و مقیاس از چندین عامل ناشی می‌شد: قدرت مالی جدید دولت، نیاز عاجل به حل مسائل رشدنیافتگی، متنوع كردن اقتصاد، عدالتی كه از نفتی شدن نشات می‌گرفت، برداشتن كنترل‌ها از قوه‌مجریه، محبوبیت چشمگیر وی و هراس دایمی كه نفت به زودی تمام می‌شود. بعید می‌نمود فرصتی از این نوع مجددا خودش را ظاهر سازد. با اینكه دیدگاه پرز از توسعه اقتصادی تا زمانی كه در برنامه ملی پنجم در دو سال بعد گنجانده شود مشخص نشده بود، این راز فاش گشته بود: دولت می‌خواهد هر چیزی را سریع و بزرگ بسازد.
برنامه ساختن ونزوئلای بزرگ دو عنصر اساسی داشت:
۱) مبارزه با فقر بوسیله گسترش دادن تقاضا از طریق تركیبی از سیاست‌های كنترل قیمت، افزایش درآمد،
۲) ایجاد اشتغال و خدمات اجتماعی و متنوع ساختن ساختار صادراتی كشور در حالی كه جانشینی واردات عمیق‌تر ‌شد. هسته این مدل كه از ارتباطات تقویت شده بوسیله نفت به دست آمده بود بر گسترش و ملی كردن صنایع اساسی خصوصا پتروشیمی، آلومینیوم و فولاد قرار گرفت. این مدل كه مستقیما از راهبردهای توسعه گذشته نشات می‌گرفت فرض می‌كرد كه ونزوئلا به منظور فرآوری منابع معدنی داخلی و نیز صنایع كاملا انرژی‌بر باید به صنعت توجه كند تا از مزیت برق و سوخت فراوان، ثروت معدنی ارزان و موقعیت جغرافیایی مساعد در ارتباط با بازار ایالات‌متحده برخوردار شود. در سال ۱۹۷۶ از كل سرمایه‌گذاری عمومی ۲/۱۱۸‌میلیارد بولیواری كه در برنامه پنجم پیش‌بینی شده بود، نزدیك به ۶۰‌درصد برای خرج كردن در معادن و نفت، برق و صنایع كارخانه‌ای اختصاص می‌یافت. با وجود این واقعیت كه همین راهبردهای مشابه برای سرمایه‌گذاری عمومی در صنایع سرمایه‌بر و بزرگ مقیاس مشكلات بیكاری و بی‌عدالتی را در گذشته حل نكرد، برنامه‌ریزان معتقد بودند كه دلارهای فراوان نفتی به این معنا است كه آنها موفق خواهند شد.
سنگ‌بنای موج صنعتی شدن كشور، صنعت نفت به زودی زود ملی شده بود. در مواجه با فقط بیست سال ذخایر اثبات شده، هفت تا ده سال دسترسی آسان به نفت خام سبك و هیچ كشف جدید مهم از هنگام توقف اكتشاف شركت‌های نفتی در ۱۹۵۸، ونزوئلا احساس خطر كرد كه نخستین كشور اوپك باشد كه نفتش پایان می‌یابد. به دلیل بی‌توجهی شركت‌های نفتی كه آماده ملی شدن می‌شدند ظرفیت تولید به شدت كاهش یافت اگر‌چه هر روش ثابت شده بازیابی ثانویه به كار گرفته می‌شد تا از چاه‌های بی‌رغبت، نفت بیرون كشیده شود. امید بلند مدت در كمربند نفتی اورینوكو، بزرگ‌ترین انبار نفت غیر‌متعارف جهان قرار داشت كه محاسبات محافظه كارانه ۸/۱‌تریلیارد بشكه نفت برآورد می‌كردند. اما قبل از اینكه بتوان ذخایر را بهره‌برداری كرد‌میلیاردها دلار باید در تكنولوژی سرمایه‌گذاری می‌شد كه بتواند محتوای فلز و سولفور بالا را از نفت خام سنگین جدا سازد.
برای اینكه این «غول خفته» قابل بهره‌برداری شود ژنرال آلفونزو راوارد، رییس شركت پترولوس ونزوئلا (PETROVEN) تخمین‌ زد سرمایه‌گذاری در نفت باید از ۲/۱‌میلیارد بولیوار برنامه‌ریزی شده در ۱۹۷۶ به مبلغ عظیم ۷‌میلیارد بولیواری در ۱۹۸۰ افزایش یابد. بنابراین نخستین استفاده از دلارهای نفتی، صرف تضمین عمر این صنعت برای آینده می‌شود.
اولویت دوم فولاد بود. با وجود این واقعیت كه نخستین كارخانه فولاد بزرگ ونزوئلا پس از بیست سال به زحمت سودآور شده بود، برنامه پنجم با احداث دو كارخانه جدید سرانجام خواهان افزایش شدید ظرفیت فولاد از ۲/۱‌میلیون تن فعلی به ۸/۹‌میلیون تن شد. بزرگ‌ترین برنامه بعدی، توسعه دادن سد گوری جهت بهره‌برداری از ذخایر عظیم برق آبی ونزوئلا بود: هدف از این برنامه چهار برابر كردن ظرفیت برق بود. هنگامی كه ذخایر عظیم بوكسیت كشف شد برنامه‌ریزان ترغیب شدند كه آلومینیوم را به عنوان یك اولویت دیگر به پتروشیمی اضافه كنند. برنامه‌های سرمایه‌گذاری كوچك‌تر سرانجام برای نیكل، سیمان، خمیر چوب و كاغذ، مونتاژ هواپیماهای كوچك و سایر فعالیت‌های صنعتی تهیه گردید.
راهبرد پرز مستقیما از تلاش‌های توسعه‌ای گذشته برمی‌خاست كه بر توسعه مبتنی بر منابع به زیان كشاورزی و سایر اولویت‌ها تاكید می‌كرد. اما به لطف رونق نفتی، از برخی جهات مهم تفاوت‌هایی هم داشت. نخست بر تحول پرشتاب اقتصاد پافشاری می‌كرد یعنی تلاش می‌كرد مسیر بیست ساله صنعتی شدن را در پنج تا ده‌سال فشرده كند. دوم اینكه به‌شدت جاه‌طلبانه بود. برنامه ملی پنجم در زمینه سرمایه‌‌گذاری ثابت ناخالص عمومی و خصوصی دو برابر اندازه برنامه چهارم بود.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید