جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ترمزی بر استقراض دولت


ترمزی بر استقراض دولت
دولت هیچ بررسی از آثار استقراض بر قیمت‌ها، اشتغال، نقدینگی یا تراز پرداخت‌ها انجام نداده بود و مقدار صادرات نفت و فروش مورد انتظار در سال‌های آینده را تعیین کرده بود تا مشخص شود آیا کشور توان تحمل وام‌گرفتن را دارد. سرانجام پولیدو مورا هشدار داد نظریه جدید درباره مزایای استقراض را نمی‌توان به سادگی با سیاست پیشین «سرکوب» منابع مالی آشتی داد تا جلوی تورم گرفته شود.
پولیدو مورا پس از استعفا در اعتراض به سیاست بدهی، بدرستی نشان داد که درآمدهای مورد انتظار از استقراض احتمالا کمتر از بهره بدهی‌های آتی خواهد بود.
افشای همزمان شرایط فاجعه‌بار برنامه پنجم و تصمیم دولت به جست‌وجوی منابع جدید فراوان از خارج، به موجی از انتقاد از همه بخش‌ها منجر شد و سرانجام ترمز اولیه‌ای بر تمایل استقراض دولت گذاشت. برنامه غول‌آسای پنجم با مذاکرات اولیه AD کوچک شد و میزان سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی شده از ۲۳۰‌میلیارد بولیوار با كاهشی عظیم به ۱۲۰‌میلیون بولیوار رسید. درخواست بدهی اگر چه هنوز بالا بود نیز به تقریبا نصف کاهش یافت. اما در بلند مدت، این سازش مشکل‌زا شد. در حالی ‌که دولت وعده داد تامین مالی پروژه‌های توسعه‌ای را کاهش دهد همزمان به برنامه‌های اجتماعی بیشتری تعهد داد بدون اینکه برنامه‌ها برای صنایع اساسی را کوچک کند و در نتیجه مبنایی برای مخارج بیشتر و بحران مالی آتی به وجود آورد.
احتمالا خسارت‌بارترین جنبه استقراض خارجی در بلندمدت به وجود می‌آمد که جای تلاش‌ها با هدف اجرای اصلاح مالیاتی گسترده را گرفت. به محض اینکه استقراض تایید شد، استدلال برای افزایش مالیات‌ها برچیده شد چون متقاعد ساختن ونزوئلایی‌ها که دولت نیاز به درآمد اضافی دارد را دشوار ساخت. حقیقتا مقامات دولتی، استقراض را جانشینی برای افزایش مالیات می‌دیدند. وقتی بانک مرکزی یک گزارش فنی درباره درخواست بدهی رییس‌جمهور منتشر ساخت که طبق قانون اساسی لازم بود، مشخصا اعلام کرد که پروژه‌های عظیم برنامه پنجم را می‌توان از طریق درآمد نفتی، شرکت‌های دولتی و یا بدهی تامین مالی کرد «اگر تامین مالی فعالیت‌های بخش عمومی از طریق مالیات‌ستانی بیشتر داخلی برای مدتی به تعویق افتد.» این بیانه به دقت نوشته شده، مبارزه درونی شدید بین طرفداران پرز و بتانکوریست‌ها در وزارت مالیه و بانک مرکزی بر سر بده‌ بستان بین اصلاح مالیاتی و بدهی را می‌پوشاند. با پافشاری پرز بر سیاست بدهی، اصلاح مالیاتی به تعویق افتاد.
تنش داخل و بین احزاب درباره سیاست اقتصادی در اواخر ۱۹۷۶ چنان زیاد شد که COPEI استیضاح رسمی سه وزیر اقتصادی را برای نخستین بار در تاریخ این دموکراسی جوان ضروری دانست با این اعتقاد که شاید حمایت جناحی از AD را به دست آورد. اما درگیری‌های AD به شكل اموری داخل حزبی باقی ماند. اعضای قدیم حزب به جای اینکه علیه مردان رییس‌جمهور رای دهند در‌صدد محدود ساختن قدرت وی در حزب در آینده بر آمدند به نحوی که اجازه ندهند جانشین خویش را انتخاب کند. بنابراین دو سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری، مبارزه بین بتانکورتیست‌ها و کارلوس آندریست‌ها بر سر سیاست اقتصادی به جنگ برسرگزینش نامزد بعدی AD تبدیل شد. فعالیت بحث‌انگیز پیش از انتخابات، انرژی تمام‌وقت اکثر اعضای دولت و حزب را گرفت و توجه را از برنامه‌های کاری دولت در نیمه دوم ریاست جمهوری منحرف ساخت.
بین ۱۹۷۶ و ۱۹۷۸ همان‌طور که مشکلات اقتصادی در شرف وقوع بودند، اعضای حزب AD بر سر شخصیت‌ها و نه سیاست‌ها با هم می‌جنگیدند. پس از مبارزه‌ای طاقت‌فرسا بر سر نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری، به جای فرد منتخب پرز که جیم لوسینچی بود لویس پینروا اورداز انتخاب شد. تصور عموم این بود که پینروا را می‌توان آنتی‌تز «پرز» تلقی كرد. بتانکورت وی را «به خاطر دقت نظر در صداقت اداری تحسین می‌کرد» و مظهر بازگشت به میراث سنتی AD و تجدید پیمان‌گرایی یا COPEI بود. شعار انتخاباتی وی که بعدها در مبارزات ریاست‌جمهوری استفاده شد «کورکتو» بود واژه‌ای که اشاره بر فسادناپذیری خصوصا در مدیریت پولی داشت. در همین ضمن لوسینچی به شکل آگاهانه‌ای خودش را به دیدگاه رییس‌جمهور از ونزوئلای بزرگ متصل می‌کرد.
مبارزات پیش از انتخابات، دلالت بر انکار و طرد سیاست‌های اقتصادی پرز در انتخابات ۱۹۷۸ داشت. انشعابات درون AD آنچنان شدید بود که بتانکورت و پرز، در هراس از گسستگی که حزب را از بین ببرد، مکرر مجبور به مداخله برای حفظ وحدت بودند. مبارزات پیش از انتخابات شاهد گویایی از عملکرد تفرقه‌افکنانه دولت پرز در داخل حزب بود که ۴۱‌درصد از ۳/۱‌میلیون شبه‌نظامیان AD از رای دادن خودداری ورزیدند و اعضای حزب احساس سرخوردگی می‌کردند. در مبارزات عمومی انتخاباتی، تلاش پینروا برای کناره گرفتن از دولت، او را تبدیل به چیزی می‌کرد که نامزد COPEI لویس هررا کاپینس «بهترین متحد من می‌نامید زیرا هر بار او علیه فساد اداری سخن می‌گوید دولت رییس‌جمهور پرز را تضعیف می‌کند.» پینروا سپس سعی کرد خودش را به دولت وصل کند، اما در یک مبارزه انتخاباتی که هزینه بالای زندگی، بدتر شدن وضعیت خدمات و سابقه کلی دولت، مسائل اصلی شده بودند هر دو موضع‌گیری زیانبار بود.
شخصیت‌ محوری در مبارزات ریاست‌جمهوری ۱۹۷۸ مردی بود که برای آن پست نامزد نشده بود: کارلوس آندره پرز. اگر چه قانون ونزوئلا، پرز را از مشارکت در مبارزات انتخاباتی منع کرده بود، او ادعا کرد هیچ قانونی نمی‌تواند جلوی او را از زیگزاگ رفتن در کشور برای آگاه ساختن مردم درباره موفقیت‌های دولت بگیرد. او با تحسین از پروژه‌های فولاد، آلومینیوم و برق منطقه گویانا و با حالتی خودستایانه از کاهش بیکاری سخن گفت و از سیاست بدهی به عنوان گامی ضروری برای ساختن ونزوئلای بزرگ دفاع کرد و اتهامات فساد را نادیده گرفت. اما با اینکه چهره کریزماتیک وی کمک کرد تا سایر نامزدها را تحت‌الشعاع قرار دهد، شعارهای وی «من امروز زندگی بهتری دارم» و «گام به گام برنامه‌های دولت تحقق پیدا می‌کند»، در کنار پیام کوبنده COPEI «پول نفت کجا رفته است؟» رنگ باخت دقیقا همان موقعی که او مبارزه انتخاباتی می‌کرد.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید