شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مشارکت اجتماعی دانش آموزان وعوامل مؤثر بر آن


مشارکت اجتماعی دانش آموزان وعوامل مؤثر بر آن
بین صاحبنظران علوم اجتماعی نوعی اجماع نظر وجود دارد که شکلی از تفکر عقلانی منجر به رشد تشکل هایی گردیده که هدف آنها سهیم نمودن انسان در سرنوشت خود است . از رشد جنبه دیوانسالارانه در زندگی اجتماعی جدید تقریباً هیچ حوزه ای مصون نمانده است به نظر جامعه شناسان حتی در حوزه های سنتی زندگی اجتماعی مانند حوزه دینی نیز دیوانسالای رشد کرده است.
● مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن
این گونه تشکل ها و سازمان ها زمینه های متنوع زندگی اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و … جوامع را در بر گرفته اند . عضویت در این نوع تشکل ها نه تنها نشانه ای از رشد سطح فکر انسانی و آگاهی انسان نسبت به سرنوشت خود ، بلکه یکی از ملاک های مشروعیت و قدرتمندی نظام های امروز نیز به شمار می رود . به طور عمده جوامع پیشرفته با سطح بالای مشارکت اجتماعی قابل تمیز هستند و اکثر جوامع سعی بر این دارند که به نوعی میزان مشارکت اجتماعی را بالا برده و بخشی از مشکلات خود را با سهیم نمودن اعضا در تصمیم گیری ها و استفاده از توانمندی تمام نیروهای موجود حل نمایند .
در زمینه مشارکت انسانی وضعیت حاکم بر نظام اجتماعی ما و سیاست های مرتبط با آن وضعیت پارادوکسیکالی را به نمایش می گذارد ، از یک طرف نظام سیاسی حاکم در صدد جلب مشارکت مردم در جریانات لحظه ای ( دارای نتایج دراز مدت ) مانند انتخابات و تأیید نظام است ، در حالی که مشارکت مردم در نهادهای اجتماعی دراز مدت خارج از کنترل دولت چندان مورد استقبال نظام رسمی قرار نمی گیرد . از طرف دیگر میزان مشارکت و ترکیب مشارکت کنندگان در فعالیت های مختلف اجتماعی دارای توزیع ناموزون و نا هماهنگی در بخش های مختلف کشور است . به این معنی که در مناطق نسبتاً مرفه میزان مشارکت پایین بوده و مشارکت کنندگان از آگاهی بیشتر و اهداف روشن تری برخوردارند ، در حالی که در مناطق نسبتاً فقیر میزان مشارکت بالا بوده و میزان آگاهی سیاسی نیز پایین است .
با توجه به این که میزان گرایش به مشارکت اجتماعی در بین دانش آموزان می تواند امکان پیش بینی ما را از وضعیت مشارکت اجتماعی در سال های آتی افزایش داده و زمینه برنامه ریزی های بعدی را فراهم سازد در یک کار پیماشی با استفاده از پرسشنامه میزان گرایش دانش آموزان دوره دبیرستان در استان زنجان مورد بررسی قرار گرفته اند که خلاصه ای از تحقیق پیمایشی مذکور در زیر ارئه می گردد .
● بیان مسئله :
شکست پیاپی تیم های ورزشی در بازی های گروهی و موفقیت نسبی بازیکنان در رقابت های فردی ، ناتوانی دانشمندان در تحقیقات گروهی ، گرایش پایین اعضای جامعه ایرانی به فعالیت در کانونها ، انجمن ها ، احزاب و تشکّل های صنفی ، بی توجهی نسبی به حقوق دیگران در حوزه عمومی زندگی اجتماعی و تقدم منافع فردی بر منافع جمعی هزینه های زیادی را بر ایران امروز تحمیل می کند و کاهش هزینه هایی که در هر کدام از موارد فوق و هزاران مورد دیگر پرداخت می گردد نیازمند برنامه ریزی صحیح و مهندسی اجتماعی کارآمد است .
در علت یابی هریک از پدیده های مذکور به علّت های متنوعی اشاره می شود ، ولی آنچه در اکثر موارد نقطه مشترکی به شمار می رود ، توجه به شیوه جامعه پذیری ایرانیان و ارزش ها و باورهایی است که از گذشتگان به نسل جدید انتقال می یابد .
شاید اظهار نظر درباره جامعه پذیری رسمی وغیر رسمی و نقش هر کدام از این دو در انتقال عناصر فرهنگی کار ساده ای نباشد ولی سنجش میزان گرایش دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از مردم و افرادی که آینده زندگی اجتماعی را تعیین می کنند شاید دور نمایی از وضعیت سال های بعد را برایمان ترسیم کند وبا تشخیص مسائل و مشکلاتی که این دانش آموزان در مشارکت اجتماعی دارند و نیز عواملی که بر گرایش آنها بر مشارکت اجتماعی تأثیر گذار است بتوانیم در حد ممکن شرایط را برای دخالت و درگیری عملی آنها فراهم سازیم .
تحقیقات مختلفی در زمینه مشارکت اجتماعی مردم بویژه مشارکت های سیاسی انجام شده اند که نشانگر تاثیر عوامل مختلفی بر مشارکت هستند ، عواملی مانند منافع افراد ، فرصت های مشارکت ، احساس تفاوت بین جریان های سیاسی ، اگاهی سیاسی و … در این تحقیقات مد نظر بوده اند .
بخش دیگری از تحقیقات نیز که به بحث مشارکت مربوط است مشارکت های اجتماعی زنان است که تأثیر عواملی مانند سواد و تحصیلات ، شانس مشارکت در تصمیم گیری های خانواده و انگیزه بیشتر ( شادی طلب ، ۱۳۷۸ ، ۷۸ ) اولویت دادن به نقش های سنتی در مقابل نقش های جدید شغلی زنان ، وجود نگرش منفی مردان نسبت به نقش شغلی زنان ، تأثیر عمده ممانعت برخی از مردان از شروع به کار یا ادامه اشتغال زنان ، شرایط نابرابر شغلی و درآمدی و … ( احمدنیا ، ۱۳۸۰ ، ۷۱ ) بر مشارکت اجتماعی زنان مورد بررسی قرار گرفته است . تحقیقاتی نیز به مشارکت های روستایی توجه کرده اند که عواملی مانند اعتماد اجتماعی ( غفاری و ازکیا ، ۱۳۸۰ ، ۳ ) بیگانگی اجتماعی ، تقدیر گرایی و… را مورد توجه قرار داده اند.
● مبانی و چهارچوب نظری
طرح رویکردهای نظری مربوط به مشارکت اجتماعی می تواند در گستره وسیعی از دیدگاه های جامعه شناسانه قرار گیرد ، معیارهایی که در طبقه بندی برداشت های نظری مذکور می تواند مورد توجه قرار گیرد متعدد و قابل توجه هستند به گونه ای که عدم توجه به هر کدام امکان دارد نوعی نقص برای بحث نظری در زمینه مشارکت اجتماعی تلقی شود . در این زمینه می توان از معیارهایی مانند موضوع مشارکت (یا امری که مشارکت برای آن صورت می گیرد ) ، زمینه مشارکت ، شدّت مشارکت ، عوامل مشارکت ، شرایط مشارکت و … صحبت کرد . از طرف دیگر طرح این مسئله که مشارکت برای چه یا در چه امری صورت می گیرد ، برای نظریه پردازان وفاق و تضاد در جامعه شناسی می تواند حوزه های متفاوتی از مشارکت اجتماعی را مهم جلوه دهد و تفاسیر متفاوتی را بر انگیزد .
مشارکت برای نظریه پردازان طرفدار وفاق اجتماعی به عنوان فونکسیون هر جزء تلقی می گردد که زمینه ساز رسیدن به اهداف نهایی نظام اجتماعی است . به نظر این گروه شرط اساسی عضویت در یک جامعه می تواند مشارکت باشد و شاید اگر بخواهیم به زبان دورکیمی این امر را تحلیل کنیم ، امر مشارکت کردن چه در شکل سنتی زندگی اجتماعی یا شکل جدید آن اتفاق می افتد ، مشارکت در جوامع سنتی مشارکت همگنان است و نوعی مشارکت در اعمال دسته جمعی آیین ها و پاسداشت امور مربوط به وجدان جمعی است و مشارکت جوامع جدید مشارکت انسان های ناهمگن در زمینه های بسیار متفاوتی مانند ایجاد اتحادیه های صنفی ( گروه های شغلی ) ، تدوین قوانین و احترام به آن و ارزش نهادن به وجدان فردی است .
در نقطه مقابل مشارکت در دیدگاه تضاد یک مسئله طبقه ای و در مواردی نا آگاهانه است ، که در مشارکت داخل طبقه ای ، نوعی تلاش دسته جمعی برای استثمار طبقات پایین توسط طبقه مسلط از یک طرف و اتحاد استثمار شدگان برای مبارزه با طبقه مسلط از طرف دیگر به چشم می خورد . ولی مشارکت نا آگاهانه بیشتر به مشارکت استثمار شدگان در استثمار خود شان به خاطر آگاهی کاذب از شرایط موجود اشاره دارد ، در مورد طبقات مسلط نیز اشکالی از مشارکت نا آگانه مخصوصاً در مراحل اولیه هر دوره از تحول اجتماعی به چشم می خورد ( زمانی که قطبی شدن طبقاتی شدت نیافته و جامعه هنوز دقیقاً بین دو طبقه اصلی تقسیم نشده است و طبقه مالک ابزار تولید صرفاً برای حفظ منافع شخصی نه منافع گروهی و طبقاتی دست به فعالیت هایی همانند می زند . )
بحث در زمینه مشارکت اجتماعی و دیدگاه های نظری موجود در حوزه جامعه شناسی بحث نسبتاً گسترده ای است که در این مجمل نمی گنجد ، مباحث صرفاً به شکل مقدماتی و برای نشان دادن حوزه های فکری متفاوت نگرش به مشارکت اجتماعی در رویکرد های کلان جامعه شناسی طرح گردیده است .
در ادامه پس از تعریف مفهومی مشارکت با توجه به متون جامعه شناختی اشاره ای کلی به زمینه های تاریخی مشارکت نموده و سپس به سطوح ، جنبه ها ، ویژگی ها و نظریه های مشارکت می پردازیم.
● تعریف مشارکت :
با توجه به این که مشارکت مفهوم گسترده ای است ، این مفهوم را می توان از دیدگاه علوم مختلف تعریف کرد . ولی نظر به اینکه این نوشته یک بحث جامعه شناختی می باشد به همین دلیل صرفاً به ذکر برخی تعاریف جامعه شناسانه آن پرداخته می شود .
آلن بیرو در تعریف مفهوم مشارکت چنین می نویسد : « مشارکت کردن به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است . به همین جهت ، از دیدگاه جامعه شناسی ، باید بین مشارکت به عنوان حالت یا وضع ( امر شرکت کردن ) و مشارکت به عنوان عمل و تعهد ( عمل مشارکت ) تمیز قائل شد. مشارکت در معنای اول از تعلّق به گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد و در معنای دوّم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیّت اجتماعی انجام شده نظر دارد . » ( بیرو ، ۱۳۷۵ ، ۲۵۷ )
گاارد و بیسر بیشتر به بعد عمل و تعهدآمیز مشارکت توجه کرده اند ، آنان مشارکت را چنین تعریف می کنند :
« مشارکت را می توان به صورت “ تعهد مشترک در پرداختن به مسائل توسعه بر اساس تقسیم توافق شده وظایف و مسئولیت ها ” تعریف کرد . مشارکت ها حول هدف های مشترک شکل می گیرد و شرکاء پیگیری یک یا چند فعالیت را در راستای یک هدف ، به صورت مشترک یا به صورت ردیفی ، به عهده می گیرند . مشارکت ها ممکن است بسته به هدف مورد دستیابی ، موقت یا برای مدتی طولانی باشد . » ( گاارد و بیسر به نقل از تاچر و کمپوس ، ۱۳۸۲ ، ۸۴ )
به نظر شجاعی « مشارکت یک حرکت آگاهانه ، فعال ، آزاد و مسئولیت آوری است که برای پیشبرد امور جامعه ضروری است . بر این اساس ، تعاریف جدید مشارکت از نوعی رابطه همکاری به بنیادی اساسی برای برنامه های توسعه و از عملی صرفاً منفعلانه به کنشی فعال و اگاهانه تغییر کرده است . » ( شجاعی ، ۱۳۸۱ ، ۲ )
سالکی نیز به بعد فعال مشارکت توجه نموده و آن را از نظر تعهد بررسی می کند به نظر وی « مشارکت در کارهای اجتماعی به معنی نوعی تعهد و قبول مسئولیت فردی و اجتماعی است که هر کدام از ما ناگزیریم آن را بپذیریم . این تعهد و مسئولیت می تواند در شکل کار و فعالیت معین یا نامحدودی صورت پذیرد که شمار زیادی از این وظایف جنبه اخلاقی و اجتماعی داشته و تعدادی نیز فرم حقوقی و اقتصادی به خود گیرد . » ( سالکی ، ۱۳۶۹ ، ۲۳ )
تعاریف بالا نشان می دهد که اکثر نویسندگان برداشتی که ار مشارکت دارند به معنای دوم مشارکت از نظر بیرو نزدیک است و آن را به معنای تعهد و عمل در نظر گرفته و رفتار های اجتماعی انجام شده را به عنوان مشارکت واقعی تلقی می کنند و معنای عام مشارکت که به معنای عضویت در گروه و داشتن سهمی در تداوم زندگی گروهی است را به معنای مشارکت از بعد فنی کلمه تلقی نمی کنند ، لیکن در این تحقیق این دو برداشت تلفیق شده و عدم عضویت در گروه به معنای عدم مشارکت ، عضویت به معنای مشارکت محدود و میزان فعالیت در گروه به عنوان سنجه شدت مشارکت در نظر گرفته شده است .
● جنبه های مشارکت
جیرینت پری به بررسی سه جنبه مشارکت سیاسی یعنی شیوه مشارکت ، شدّت مشارکت، و کیفیت مشارکت توجه دارد . شیوه مشارکت به معنای مشارکت رسمی و غیر رسمی است که بر حسب عواملی مانند فرصت ، میزان علاقه ، منابع در دسترس و نگرش های تشویقی یا غیر تشویقی جامعه نسبت به مشارکت فرق می کند . شدّت به معنی سنجش میزان افراد و تعداد دفعاتی است که این افراد در مشارکت سیاسی خاصی شرکت می کنند که تحت تأثیر فرصت ها و منابع قرار می گیرد . کیفیت به میزان اثر بخشی افراد و تأثیر آنها بر قدرتمندان اطلاق می شود که این جنبه نیز از فرصت ها و منابع موجود جامعه اثر می پذیرد .
● مراتب مشارکت
میلبرات در کتاب مشارکت سیاسی سلسله مراتبی از مشارکت را مطرح کرده که از عدم درگیری تا گرفتن مقام رسمی دولتی تغییر می کند . وی مردم آمریکا را به سه گروه تقسیم می کند : گلادیاتورها یا کسانی که غالبا در سیاست فعالند ( بین ۷-۵ درصد ) ، تماشاگرها یا کسانی که به حداقل در سیاست درگیرند ( حدود ۶۰ درصد ) و بی تفاوت ها یا کسانی که در سیاست درگیر نمی شوند ( حدود ۳۳ درصد ) .
این طبقه بندی شامل چهارده شکل فعالیت سیاسی است :
۱) فعالیت قهرمانانه ( Gladiatorial activities ) شامل داشتن مقام و قدرت حزبی و مردمی ، کاندیدای مقامی بودن ، درخواست حمایت سیاسی ، شرکت در جلسه طرح استراتژی و نقشه برای حزب ، عضویت فعال در پیکار سیاسی و شرکت در پیکار سیاسی
۲) فعالیت های انتقالی Transational activities شامل شرکت دراجتماعات یا ملاقات سیاسی ، ایجاد بنگاه مالی برای حزب یا کاندیدا ، تماس با یک صاحبنظر و صاحب منصب مردمی
۳) فعالیت های ناظر Spectoral activities شامل پوشیدن یک علامت یا نشان ، تلاش برای گفتگو با دیگران جهت رأی دادن به یک مرام خاص ، برپا کردن بحث سیاسی ، رأی دادن و خود را در معرض یک انگیزه سیاسی قرار دادن . ( مسعودنیا ، ۱۳۸۰ ، ۱۵۳ )
وربا و نای گروه هایی را که در مشارکت سیاسی بررسی کرده اند به شش گروه تقسیم می کنند : افراد کاملا منفرد (۲۲ درصد) افرادی که تنها به رأی دادن اکتفا می کردند ( ۲۱ درصد) محلی گرایان یا کسانی که فعالیت سیاسی شان تنها به مسائل محلی محدود بود ( ۲۰ درصد ) ، کوته بینان که تنها به مسائلی توجه داشتند که از جنبه شخصی بر آنها اثر می کرد ( ۴ درصد ) ، مبارزان که تنها در رابطه با مسائل خاصی که برای آن ها مبارزه می کردند در سیاست درگیر بودند (۱۵ درصد ) و افراد کاملا فعال یعنی کسانی که در تمام زمینه های سیاسی درگیر می شدند ( ۱۸ درصد ) .
● اختیاری بودن مشارکت
« مشارکت به هر صورتی که باشد چه خرید سهم در یک شرکت تجارتی که جز کسب سود هدف دیگری ندارد یا عضویت در یک سازمان اجتماعی که به قصد خدمت و از میان بردن پاره ای مشکلات صنفی یا اجتماعی است ، با میل به همکاری تؤام است و لذا نمی تواند با زور و اجبار صورت گیرد . ( سالکی ، ۱۳۶۹ ، ۴۵ )
● مشارکت و کارکردهای نهان و آشکار
مرتن جامعه شناس کارکرد گرا ، تحلیل کارکردهای نهان و آشکار را با توجه به مشارکت اجتماعی توضیح می دهد و آن را شامل بخش های زیر می داند :
▪ وضع و شرایط مشارکت کنندگان در ساخت اجتماعی
▪ معنای عاطفی وشناختی رفتار آنان که به مشارکت می پردازند
▪ تمیز بین انگیزه های مشارکت و رفتار مشارکت کنندگان
▪ جنبه های رفتاری منتظم که با این انگیزه ها پیوسته اند ، هر چند که مشارکت کنندگان چندان شناختی از آن نداشته باشند .( آلن بیرو ، ۱۳۷۵ ، ۸-۲۵۷ )
رابرت لین نتایج مشارکت برای فرد را چنین بر می شمارد : وسیله دنبال کردن نیازهای اقتصادی ، ارضای نیاز به سازگاری اجتماعی ، وسیله دنبال کردن ارزش های معین و وسیله برآوردن نیازهای ناخود آگاه و روانشناختی .
سموئل هانتینگتون در جستجوی تفسیر عوامل پویای نوسازی بر حسب اقتدار خردمندانه ، تفاوت پذیری ساخت ها و گسترش مشارکت سیاسی است . مشارکت سیاسی با دو وجه اساسی تفسیر می گردد . توزیع قدرت در درون یک نظام سیاسی ، باید این توانایی را داشته باشد که اولاً سیاست تازه ای در پیش بگیرد ؛ یعنی اصلاحات اجتماعی و اقتصادی را از طریق کنش های دولت محقق کند و ثانیاً به گونه ای موفقیت آمیز ، نیروهای اجتماعی مصرفی را در یک نظام هماهنگ کند . ( زارع ، ۱۳۷۲ ، ۳۸۷-۳۸۶ )
● مشارکت اجتماعی در جهان
طرح مشارکت اجتماعی به مفهوم عمومی آن یعنی بنا به قول بیرو به معنای سهیم شدن در منافع حاصل از یک کار جمعی یا عضویت در گروه خاص و فعالیت در یک عمل گروهی ، تاریخی به اندازه زندگی اجتماعی بشر دارد . از این جهت می توان نخستین گروهی که از انسان های اولیه تشکیل شده است را یک جامعه مشارکتی نامید ، زیرا زندگی انسانی بدون سهیم شدن آنها در فعالیت های دسته جمعی و گروهی خاص امکان ناپذیر است بشر موجودی اجتماعی است و بدون شرکت کردن در فعالیت های جمعی زندگی او بی معنی است انسان از آغازین روز زندگی خود بر کره خاکی نوعی تقسیم کار را بوجود آورده است که این تقسیم کار در کنار این که او را برای به فعلیت در آوردن استعدادهایش توانا ساخته امر مشارکت افراد را در امور زندگی انسانی نیز میسر ساخته است . این شکل از مشارکت را که به طور کلی بدان اشاره کردیم به نوعی می توان مشارکت از روی ضرورت دانست زیرا انسان ها در صورتی که به آن دست نزنند حیات جمعی آنان تهدید می شود .
مشارکت اجتماعی به معنای خاص آن به نوعی با مفهوم مشارکت سیاسی و مخصوصاً حق رأی دادن شدیداً عجین شده است . بر اساس این برداشت خاص مشارکت اجتماعی را می توان در دنیای غرب محصول انقلابات دموکراتیک دانست . در حوزه فعالیت سیاسی پس از انقلاب فرانسه مباحث مربوط به برابری رأی و رأس مطرح شده و پس از آن در سایر نقاط دنیا منتشر می شود . بنا به عقیده گیدنز « دولت دارای حاکمیت در آغاز دولتی نبود که شهروند آن از حقوق مشارکت سیاسی برخوردار باشد . این حقوق تا اندازه زیادی از طریق مبارزاتی که قدرت شاهان را محدود کرده ، یا عملاً آنان را بر انداختند – گاهی از راه انقلاب ، مانند موارد فرانسه یا ایالات متحده – کسب گردیدند . » ( گیدنز ، ۱۳۷۷ ، ۳۲۷ )
در حوزه فعالیت اقتصادی مفهوم مدرن مشارکت را می توان پس از ایجاد شرکت های تعاونی مورد توجه قرار داد که اولین نوع آن را اصول راچدیل مشخص می سازد . در حوزه فعالیت مدنی ( socital or civic participation ) حق مشارکت انسان ها همراه با مسئله شهروندی مطرح می گردد . و در حوزه فعالیت فرهنگی در دهه های اخیر است که مسئله برابری فرهنگ ها طرح گردیده است اگرچه تا پذیرش حق مشارکت همگان در این زمینه احتمالاً بشر در حال حاضر با نوعی تردید مواجه است ولی جنبش های قومی زمینه را برای پذیرش برابری در این زمینه نیز فراهم کرده اند .
● مشارکت اجتماعی در ایران
ایران به عنوان بخشی از دنیای جهان سوم نظیر اکثر این گونه کشورها با مقیاس های کشورهای توسعه یافته در زمینه مشارکت اجتماعی قابل بررسی نیست ولی اگر بخواهیم شیوه های مشارکت اجتماعی را در ایران بررسی نماییم مانند تیپولوژی جهانی آن دارای دو گونه مشارکت اجتماعی به معنای عمومی و سنتی و نیز مشارکت اجتماعی به معنای مدرن و جدید آن خواهد بود .
شیوه های سنتی مشارکت اجتماعی عمدتاً شکل بومی و منطبق بر نیاز و ناشی از نیاز را دارد ، در زمینه سیاسی نوعی حاکمیت استبدادی ، در زمینه اقتصادی نوعی زندگی مشارکتی بر اساس محیط های متفاوت طبیعی مانند بنه ها و … در زمینه روابط اجتماعی و مشارکت مدنی نوعی بی اعتمادی ناشی از خرده فرهنگ دهقانی و در زمینه فرهنگی نیز ملغمه ای از مشارکت و تضاد ناشی از تنوع قومی ، مذهبی ، و … به چشم می خورد .
گونه های جدید مشارکت اجتماعی در ایران بیشتر ناشی از نوعی تحول برونزا است ، مشارکت در زمینه سیاسی تقریباً از زمان انقلاب مشروطه که عمده ترین هدف آن بر اساس الگوی خارجی نظام های مشروطه محدود کردن قدرت شاه است طرح گردید ، لیکن تحقق عملی آن قبل از انقلاب اسلامی بامشکلات زیادی مواجه بود که در حال حاضر از مشکلات آن کاسته شده و با مروری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می توان دریافت که تلاش قانون گذار در این جهت بوده است که نوعی اساس مردمی - الهی برای حاکمیت در ایران پی ریزی کند و زمینه را برای دخالت مردم و مشارکت آنان فراهم سازد .
مشارکت اقتصادی طرحی است که در ایران قبل از انقلاب نیز شکل جدید آن با تشکیل تعاونی های تولید و مصرف به چشم می خورد و در کنار بخش های دولتی و خصوصی اقتصاد ایران طبق قانون اساسی بخش دیگری از اقتصاد کشور را شکل می دهد . البته علیرغم تلاش های زیاد ، به خاطر عوامل متعددی رشد این بخش از اقتصاد ایران رشد امید بخشی نبوده است .
مشارکت مدنی و طرح حقوق شهروندی در ایران تقریباً در اول راه است ، وچون الگوی مناسب یا ذهنیت تاریخی کافی و عوامل زمینه ساز مورد نیاز وجود ندارد به همین دلیل این بخش از مشارکت نیز فعلاً با مشکل مواجه است .
مشارکت فرهنگی بخش دیگری از مشارکت اجتماعی را تشکیل می دهد ، در این زمینه باید به بخش های مختلف نظام فرهنگی ایران توجه کرد ، در زمینه تفاوت های مذهبی اگرچه ایران یک کشور شیعه مذهب است ولی پیروان مذاهب و ادیان دیگر نیز در آن زندگی می کنند که اکثر آنها در انجام تشریفات مذهبی خود آزادند . در زمینه تفاوت های زبانی ایران کشوری است که در آن هیچ قومی اکثریت مطلق را ندارد ، ولی در دوره شبه مدرنی که آغاز آن به حاکمیت پهلوی اول بر می گردد با شروع سیاست ملت سازی فرمایشی طراحی شده توسط انگلیسیها شعار زبان واحد ملت واحد طرح گردید که جنبه نرم افزاری و ایدئولوژیک آن توسط سخنگویانی مانند احمد کسروی و جنبه سخت افزاری و نظامی اش نیز توسط رضاخان و محمدرضاخان تحت پوشش قرار گرفت. مسائل و مشکلات پیش آمده پس از انقلاب برای نظام نوپای تشکیل شده در ایران تاکنون فرصت کافی را برای تفکر و مباحثه در زمینه مشارکت فرهنگی تمام اقوام ساکن در ایران برای ایفای نقش تاریخی و تمدن سازی آنها فراهم نکرده است .
● نظریه های مشارکت اجتماعی
نظریه های مربوط به مشارکت اجتماعی به حدی پراکنده و عمومی هستند که از یک طرف با مقداری اغماض می توان گفت که اکثر نظریه های جامعه شناختی بخشی از مباحث خود را به شکل غیر مستقیم به تبیین مشارکت اختصاص داده اند . و از طرف دیگر با مقداری حساسیت بیشتر می توان گفت مطلب چندان زیادی در بین جریان های اصلی جامعه شناختی در زمینه مشارکت وجود ندارد .
● طبقه بندی نظریه های مشارکت سیاسی
جیرینت پری تبیین مشارکت سیاسی را به دو نوع نظریه های ابزاری و نظریه های تکاملی تقسیم می کند: نظریه های ابزاری ، مشارکت را وسیله ای برای یک هدف یعنی برای دفاع یا پیشبرد یک فرد یا گروهی از افراد ، و سدی در برابر جبّاریت و استبداد در نظر می گیرند .
نظریه تکاملی استدلال می کند که شهروند آرمانی شهروند مشارکت کننده است و بنابراین مشارکت ، به عنوان اعمال مسئولیت اجتماعی شهروندان در نظر گرفته می شود . از این دیدگاه مشارکت یک تجربه یادگیری است که شهروند را نه تنها آگاه از حقوق خود بلکه آگاه از وظایف و مسئولیت هایش پرورش می دهد .
اپتر و اندی پین در کتاب اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی برای بررسی اعتراض سیاسی به سه بعد توجه می کنند:
۱) باورهای فرهنگی
۲) ساختار
۳) رفتار . آنان به مشارکت سیاسی از این جهت توجه دارند که زمینه ای برای بررسی رأی اعتراضی فراهم می سازد .
به اعتقاد اپتر و پین « دو رویکرد وجود دارد که می کوشد تا کار آمدترین چارچوب را برای تبیین انگیزه مردم برای رأی دادن یا رأی ندادن و انگیزه افراد در انتخاب یک حزب سیاسی از میان احزاب دیگر ارائه دهد .
رویکرد نئوکلاسیک « انتخاب عمومی» ( Neoclassical Public choice approach ) که آنتونی بونز ، جیمز بوچانان ، گوردون تولاک ، ویلیام ریکر ، پیتر اوردشاک و دنیس مولر آن را بسط داده اند ، بر این پندار است که انگیزه افراد برای رأی دادن عمدتاً برگرفته از منافع شخصی آنان است . افراد به دنبال کسب امتیازات شخصی از سیاست های دولت هستند و نامزدها و احزابی را انتخاب می کنند که امتیازات و منافع ملموس آنان را محقق می سازد .
رویکرد مقابل ، رویکرد « انتخاب منطقی ساختارگرا » است که بر مفاهیم جامعه شناختی از قبیل ارزش ها ، هنجارها و ساختارها برای تبیین رفتار رأی دهی تکیه می کند . این رویکرد را جرج هومانس ( جرج هومنز ) ، میشل هچر ، کارل دیتر اوپ ، اولدون ویلدافسکی ، دنیس چونگ و دانیل لیتل ارائه کرده اند . در این رویکرد این گونه پنداشته می شود که اعتقادات فرهنگی ( ارزش ها و هنجارها ) و ساختارهای اجتماعی – سیاسی بر نیات رأی دهندگان تأثیر می گذارند . افراد علاوه بر تلاش برای کسب منافع شخصی خویش ، در اندیشه رفاه مردم نیز هستند . گرچه افراد نقشی فعال در پردازش اطلاعات سیاسی و ارزیابی گزینه های موجود دارند ، تصمیماتشان مستقل نیست ؛ بلکه فرصت های ساختاری است که در اتخاذ تصمیمات شخصی به آنان کمک می کند و محدودیت های ساختاری برای این تصمیمات ایجاد مانع می کند . » ( اپتر و پین ، ۱۳۸۰ ، ۳۹۰ )
از نظر اپتر و پین ، رویکرد نئوکلاسیک سه فرض درباره رفتار انتخاباتی دارد :
۱) این نظریه نوعی موضع فرد گرایانه روش شناختی دارد و فرد را اصلی ترین واحد تجزیه و تحلیل می داند .
۲) افراد در حیات سیاسی منطقی عمل می کنند . تصمیمات آنان با دور اندیشی ، حسابگری ، منفعت جویی و تدبیر همراه است . افراد برای رسیدن به اهدافشان از ابزارهای منطقی استفاده می کنند و اهداف نیز حالتی طبقه بندی شده و اولویت بندی شده دارند .
۳) رأی دهندگان می کوشند منفعت را به حداکثر برسانند تا امتیازات و منافع از هزینه ها بیشتر شوند . براساس این فرض رأی دهندگان انتظار دارند حزب در صورت پیروزی به کاهش هزینه ها و ضررهای شخصی و افزایش منافع شخصی بپردازد . ( همان ، ۳۹۲-۳۹۱ )
اجتماعی تأیید نماید .● عوامل ودلایل مشارکت
سیمور مارتین لیپست جامعه شناس آمریکایی در تلاش خود برای تحلیل مشارکت های سیاسی چهار قضیه کلی را مطرح می سازد که این قضایا موجب می شوند یک گروه ( یا فرد ) تمایل بیشتری برای مشارکت سیاسی داشته باشد :
۱) علائق و منافعش در معرض تاثیر سیاست های دولت باشد
۲) به اطلاعات مربوط به رابطه تصمیمات سیاسی و علائق و منافع خود دسترسی داشته باشد
۳) در معرض فشارهای اجتماعی که خواهان رأی دادن هستند باشد .
۴) برای رأی دادن به احزاب سیاسی مختلف زیر فشار نباشد
رابرت دال عالم علوم سیاسی برای مشارکت دلایلی را مطرح می کند که با قضایای حوزه روانشناسی اجتماعی سنخیت بیشتری دارد ، قضایای وی به طور خلاصه به شکل زیر هستند :
۱) اگر افراد پاداش حاصل از درگیری های سیاسی و اجتماعی را ناچیز تر از پاداش سایر فعالیت ها ارزیابی کنند در این فعالیت ها درگیر نمی شوند .
۲) اگر افراد بین شقّ های مختلف پیش روی خود تفاوت های بارزی احساس نکنند و به آن ها اهمیت ندهند ، کمتر به مشارکت روی می آورند .
۳) هرگاه افراد فعالیّت خود را بی تأثیر تلقی کنند دست به فعالیت نمی زنند .
۴) هرگاه بدون مداخله افراد رضایت آنان تأمین شود احتمال مشارکت آنان کاهش می یابد .
۵) اگر افراد به علت محدودیت آگاهی و دانش لازم ، مشارکت را فاقد کارآیی تصور کنند ترجیح می دهند کمتر مشارکت داشته باشند .
۶) به موازات افزایش مشکلات مشارکت ، احتمال مشارکت کاهش می یابد .
میلبرات و گوئل مشارکت را بسته به چهار عامل مهم می دانند:
۱) انگیزه سیاسی
۲) موقعیت اجتماعی
۳) ویژگی های شخصی
۴) محیط سیاسی . که به این عوامل مهارت ها ، منابع و تعهد هم اضافه می شود .
آنتونی داونز انگیزش اقتصادی را عامل مشارکت می داند . وی یک فرد محاسبه گر عقلانی را مطرح می کند که می کوشد هزینه ها را به حداقل و منافع را به حداکثر برساند و در سیستمی عمل می کند که در آن احزاب برای به حداکثر رساندن رأی فعالیت می کنند و … شهروندان به طور عقلانی رفتار می کنند . افراد در شرایطی که درک منافع خود را دشوار می یابند و پیش بینی نتیجه دشوار است کمتر مشارکت می کنند ولی در انتخاباتی که مبارزات در آ ن شدید است ، در انتخابات مهم و در انتخاباتی که در آن مسائل به روشنی تعریف شده اند معمولاً تعداد شرکت کنندگان بیشتر است .
اولسن معتقد است نفع شخصی عقلانی فرد را وادار می کند هزینه های مشارکت در گروه یا عمل جمعی را در مقابل منافع عضو گروه بودن بسنجد . به نظر وی مشارکت می تواند نیازهای دیگری را برآورده سازد که نیازهای روانی از این جمله است .
میلبرات و گوئل عدم مشارکت را به عواملی مانند بی تفاوتی ، بدبینی ، بیگانگی و بی هنجاری نسبت می دهند که باید بین این حالت ها تمایزی برقرار کرد به نظر آنها بین مشارکت سیاسی و اثر بخشی سیاسی نیز همبستگی بالایی وجود دارد .
به نظر راش عدم مشارکت یا مشارکت به میزان کم ممکن است نتیجه عواملی باشد که تا اندازه زیادی خارج از کنترل فرد است ، آشکارتر از همه در جایی است که به گروه های معینی از افراد حق رسمی یا قانونی برای مشارکت داده نمی شود یا با زور از استیفای حقوق انها و خواست شان برای پرداختن به فعالیتی سیاسی جلوگیری می شود و...
از نظر سالکی « اعتماد متقابل ، شناخت نیاز مشترک ، میل به مشارکت و همکاری ، احترام به اصل آزادی ، انتخاب و خود مختاری زمینه را برای مشارکت افراد فراهم می کند . » ( سالکی ، ۱۳۶۹ ، ۴۸ )
سراج زاده توسعه را یکی از عوامل گسترش مشارکت می داند . « بطور کلی ، هرچه روند توسعه گسترش یابد و بر شاخص های مربوط به آن افزوده شود ، روحیه و زمینه مشارکت افراد در امور سیاسی افزایش می یابد . در جامعه سنتی مبتنی بر اقتصاد کشاورزی ، مشارکت سیاسی به اشرافیت زمیندار و گروه کوچک دیوانسالاران دولتی و لشکری محدود است . با آغاز جریان صنعتی شدن و افزایش شهر نشینی و رونق تجارت و گسترش ارتباطات ، طبقه متوسط شهری و بورژوازی ، صاحب نفوذ و منافع سیاسی می گردد و خواهان مشارکت در قدرت سیاسی می شود . ادامه روند توسعه ، مردم عادی و توده های کشاورز و کارگر را نیز به مجموعه افراد خواهان نقش در اداره امور سیاسی جامعه وارد می کند . » ( سراج زاده ، ۱۳۷۲ ، ۴۲۵ )
سراج زاده در تشریح دلایل شرکت بیشتر مردم در فعالیت سیاسی به طور ضمنی به عوامل زیر اشاره می کند :
۱) با توسعه نقش دولت در اداره امور جامعه و تأثیر بیشتر آن بر زندگی توده مردم ، افراد برای دخالت در سیاست تشویق می شوند .
۲) نامتعادل بودن نوسازی عامل دیگری برای افزایش مشارکت سیاسی است « صرفنظر از اینکه حکومت تا چه حد خود را به تساوی توسعه نواحی و قومیت ها پای بند کرده باشد ، اختلاف ضریب های رشد طبقات و مناطق ، همواره یکی از محرک های اعتراضات سیاسی بوده است . »
۳) تعارض بین مدرنیزاسیون و برخی نهادها ی سنتی مخصوصاً دین عامل دیگری برای رشد فعالیت های سیاسی است . مخالفت دین با برخی جنبه های توسعه منجر به بسیج توده مردم و مقابله با برنامه های غیر دینی دولت می شود .
۴) رشد ارتباطات جمعی منجر به رشد آگاهی و دخالت در سیاست می شود . و عواملی مانند ترویج آموزش و پرورش ، حمل و نقل بیشتر ، افزایش ارتباط بین شهر و روستا ، رواج استفاده از رادیو و تلویزیون ، و استفاده از مطبوعات در این زمینه مؤثر است . ( همانجا )
دانیل لرنر در مطالعه خود ( در سالهای ۵۲-۱۹۵۱ ) درباره شش کشور خاورمیانه از جمله ایران رابطه نزدیکی را بین شهرنشینی ، سواد ، مشارکت و دسترسی به رسانه ها بدست آورد . لرنر جنبه های مختلفی را برای مشارکت در نظر می گیرد « مشارکت در زمینه سیاسی ، به صورت شرکت در انتخابات ، در زمینه اقتصادی ، به صورت فعالیت در بازار و فزایش درآمد و در زمینه فرهنگی ، به صورت استفاده از رسانه ها و در مشارکت روانی به صورت همدلی و تحرک روانی جلوه می کند . » ( همان ، ۴۲۷ )
نظریه لرنر هم در سطح جامعه کوچک و هم در سطح جامعه بزرگ قابل استفاده است . « مشارکت در جامعه کوچک نوعی تحرک روانی ایجاد می کند که می توان آن را در شخصیت پویا و فعال ، قدرت انطباق ، ابتکار و نوآوری در سطح فردی ، افزایش میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی در سطح جامعه بزرگ مشاهده کرد . » ( همان ، ۴۲۸ ) هیگینز معتقد است که « شهر مشارکت اجتماعی و سیاسی بیشتر ، اشتغال زنان ، موقعیت اکتسابی و راه های فوق العاده زیادی را برای تحرک اجتماعی مهیا می سازد . » ( زارع ، ۷۲ ، ۴۰۵ )
ماری لوین با برقراری رابطه بین انفعال و بیگانگی ( بر اساس تیپولوژی سیمن ) به تعیین حدود آسیب شناختی مشارکت در یکی از انتخابات شهرداری بوستون آمریکا پرداخته است ، وی معتقد است که گروه های اجتماعی مختلف ، از نظر احساس هریک از جنبه های چهارگانه بی قدرتی ، بی معنایی ، بی هنجاری و از خود بیزاری ، در شرایط متفاوتی به سر می برند ؛ به این معنا که اقلیت ها و گروه های کم درآمد ، بیشتر در معرض احساس بی قدرتی هستند ، تحصیل کرده ها بیشتر دچار احساس بی معنایی می شوند ، احساس بی هنجاری ، بیشتر در میان گروه هایی با درآمد بالا و بازرگانان یافت می شود و کم درآمدهای دارای مسئولیت اجتماعی بیشتر از سایر گروه ها از احساس خود بیزاری رنج می برند .
راش به رابطه بین بیگانگی و خشونت با مشارکت توجه می کند به نظر وی بیگانگی ممکن است به مشارکت یا عدم مشارکت منجر شود فردی که نسبت به جامعه بطور کلی یا نظام سیاسی بطور مشخص احساس خصومت می کند ، ممکن است از همه انواع مشارکت کناره گیری کند و به صف افرادی که کاملا بی تفاوت هستند بپیوندد یا ممکن است در سطوح مختلف مشارکت فعال شود . مشارکت لزوما متضمن پذیرش نظام سیاسی نیست و بیگانگی می تواند هم بوسیله فعالیّت سیاسی و هم با عدم فعالیّت ابراز گردد .
به همین گونه ، خشونت ممکن است در سطوح مختلف سلسله مراتب و آشکار تر از همه به صورت تظاهرات خیابانی خشن یا آشوب نشان داده شود یا از طریق سازمان های گوناگون سیاسی و شبه سیاسی که ممکن است خشونت را وسیله مناسبی برای دستیابی به هدفهای خود بدانند به کار گرفته شود . به نظر راش مدارک و شواهد فراوانی وجود دارد که مشارکت سیاسی در تمام سطوح بر طبق پایگاه اجتماعی – اقتصادی ، تحصیلات ، شغل ، جنسیت ، سن ، مذهب ، هویت ، ناحیه و محل سکونت ، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می گیرد فرق می کند …افرادی که در معرض تعدادی ویژگی ها یا فشارهای تقویت کننده قرار می گیرند بیشتر احتمال دارد در سیاست مشارکت کنند تا افرادی که در معرض فشارهای دو سویه هستند .
● فرهنگ سیاسی مشارکتی
آلموند و وربا در کتاب فرهنگ مدنی سه نوع فرهنگ سیاسی را تعریف کرده اند ؛ کوته بینانه ، ذهنی و مشارکتی . فرهنگ سیاسی کوته بینانه با آگاهی اندک از حکومت ، انتظارات اندک از حکومت و میزان مشارکت سیاسی اندک مشخص می گردد ؛ فرهنگ سیاسی ذهنی با میزان آگاهی و انتظار بالاتر ، اما مشارکت اندک و فرهنگ مشارکتی با میزان آگاهی و انتظار مشارکت زیاد مشخص می گردد .
● شبهه در رفتار انتخاباتی
در نتایج یک انتخابات آیا تعصب حزبی نتیجه را تعیین می کند یا این نیروهای منفعل هستند که بر نتایج انتخابات تأثیر گذار هستند ؟ عده ای معتقدند نتیجه انتخابات بیشتر وابسته به رفتار انتخاباتی افرادی است که به شکل کاملاً مشخص گرایش حزبی مشخصی ندارند . اپتر و پین این مسئله را به شکل زیر توضیح داده اند .
« رفتار رأی دهی در امریکای شمالی ، اروپایی غربی و ژاپن حاکی از دو نتیجه شبهه ناک درباره نقش متعصبان فعال حزبی و شهروندان بی تفاوت است :
نخست ، نتایج انتخابات به شهروندانی بستگی دارد که فعالیت کمتری از مشارکت انتخاباتی دارند ؛ نه به شهروندان مطلعتر واز لحاظ ایدئولوژیک آگاه تر… یک هوادار متعصب وپر وپا قرص حزب بدون توجه به ویژگی های شخصی نامزد ها و« ماهیت عصر» همیشه به نامزدهای حزب خود رأی می دهد … از این رو ، افراد دارای پیوندهای ایدئولوژیک ضعیف ، نتایج انتخابات را مشخص می کنند… دوم ، گر چه رأی دهندگان منفصل و بی قید وبند در موفقیت احزاب در انتخابات نقش دارند ، آن دسته از رهبران حزبی که از قدرت دولت استفاده می کنند ، بیشتر مبین دیدگاههای فعالان سیاسی هستند تا رأی دهندگان منفعل .» ( اپتر وپین ،۱۳۸۰ ، ۴۱۳ – ۴۱۲ )
پل لازارسفلد و گروه تحقیقاتی وی که در دانشگاه کلمبیا در زمینه تحلیل رفتار انتخاباتی تحقیق میدانی انجام داده اند به این نتیجه رسیدند که : « اثر تبلیغات بر رأی دهندگان بسیار ناچیز است و در عمل تبلیغات گسترده احزاب اثری چندان بر رأی دهندگان ندارد و آنان مدتها پیش از شروع تبلیغات انتخاباتی تصمیم خود را گرفته اند . به عبارت دیگر ، رأی دهندگان دارای گرایش های ثابتی هستند که ریشه در محیط خانوادگی ، زندگی شغلی و محیط فرهنگی آنان دارد» .( بصیری و شادوند ، ۱۳۸۰ ، ۱۹۰)
● جمع بندی مباحث چارچوب نظری
از میان نظریات مختلف مطرح شده به دلیل این که نظریه میلبرات نسبت به سایر مباحث از دقت بیشتری در زمینه سطوح مشارکت برخوردار است بنابراین برای بررسی خود پدیده مشارکت از این نظریه استفاده شده است که مشارکت بر اساس آن به هفت سطح تقسیم شده و علاوه بر آن عدم مشارکت نیز به عنوان یک گزینه در نظر گرفته شده است که دانش آموزان در طیفی هشت سطحی سنجیده شده اند .
در مورد عوامل مختلف مؤثر بر مشارکت نیز از نظریات مطرح در پیشینه های مختلف تحقیق و تجربه شخصی استفاده گردیده است .
● فرضیه های تحقیق یا سئوالات پژوهشی :
الف ) سئوالات تحقیق :
۱) میزان مشارکت اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه استان زنجان چقدر است ؟
۲) چه تفاوتی بین شهرستان های مختلف استان از نظر میانگین میزان مشارکت دانش اموزان وجود دارد ؟
ب ) فرضیات تحقیق :
۱) مشارکت اجتماعی دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است .
۲) مشارکت اجتماعی دانش آموزان با معدل بالا بیشتر از دانش آموزان با معدل پایین است.
۳) بین پایه تحصیلی دانش آموزان و میزان مشارکت اجتماعی آنان رابطه وجود دارد .
۴) بین رشته تحصیلی دانش آموزان و میزان مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنی دار وجود دارد .
۵) مشارکت اجتماعی دانش آموزان شهری بیشتر از دانش آموزان روستایی است .
۶) با افزایش منزلت شغلی پدر میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .
۷) با افزایش میزان تحصیلات پدر میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .
۸) با افزایش میزان تحصیلات مادر میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .
۹) با افزایش درآمد خانواده میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .
۱۰) افزایش منافع حاصل از مشارکت میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد.
۱۱) با افزایش هزینه های مشارکت میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان کاهش می یابد .
۱۲) با افزایش تشویق به مشارکت میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .
۱۳) با افزایش بیگانگی اجتماعی میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان کاهش می یابد .
● روش شناسی تحقیق
▪ روش تحقیق : روش تحقیق با توجه به موضوع تحقیق و کنترل شرایط پژوهشی از نوع پیمایشی است . این تحقیق ازنظر هدف کاربردی ، از نظر دامنه خرد ، از نظر وسعت پهنانگر ، و از نظر زمان مقطعی می باشد .
جامعه و نمونه آماری :جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی استان زنجان است که بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش استان زنجان ۵۶۹۶۳ نفر می باشد . با توجه به فرمول حجم نمونه کوکران تعداد نمونه مناسب برای این حجم از جامعه آماری ۳۸۲ نفر است . در این تحقیق برای جلو گیری از مشکلات ناشی از پرسشنامه های مخدوش و عدم پاسخگویی دانش آموزان تعداد ۳۹۲ پرسشنامه توزیع و جمع آوری گردید .
▪ شیوه نمونه گیری : با توجه به امکان پایین تهیه لیست دانش آموزان استان و نیز اهمیت زیر گروه ها ، ترکیبی از شیوه نمونه گیری مطبق و خوشه ای مکرر در نظر گرفته شده است ، که ابتدا از میان مناطق و نواحی آموزش و پرورش تعداد پنج منطقه به عنوان نمونه انتخاب شدند که مناطق انتخاب شده عبارت بودند از :
▪ ناحیه دو زنجان ، ابهر ، طارم ، ماهنشان و افشار
سپس بر اساس ترکیب جنسیتی دانش آموزان درصد هر یک از جنسیت ها در نمونه تعیین گردید و نیز بر اساس جمعیت دانش آموزی هر شهرستان انتخاب شده تعداد دانش آموزان نمونه در بین شهرستان ها تعیین گردید ، در مراحل بعدی پس از تهیه لیست مدارس هر کدام از مناطق ، مدارس موجود در مناطق مزبور شماره گذاری شدند و بر اساس جدول اعداد تصادفی در این مرحله مدارس انتخاب گردیدند ، سپس از هر مدرسه انتخاب شده نیز یک کلاس انتخاب شده و کلیه دانش آموزان کلاس مورد بررسی قرار گرفتند .
▪ ابزار تحقیق :در این تحقیق ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که در این پرسشنامه بخش اول به ویژگی های فردی و پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده دانش آموز توجه دارد و بخش های بعدی به بررسی مشارکت دانش آموز در فعالیت های اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن می پردازد . سنجش ویژگی های فردی در سطوح مختلف اسمی ، رتبه ای و فاصله ای صورت می گیرد و میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن نیز در سطوح فاصله ای اندازه گیری می شود .
▪ اعتبار و روائی ابزار : برای تأمین اعتبار ابزار از روش اعتبار صوری استفاده شد به این شکل که ابزار طرح به صاحبنظران و محققین مرتبط با موضوع ارائه شد و نقائص مطرح شده برطرف گردید همچنین نظرات اصلاحی ناظر محترم طرح نیز حتی الامکان در تنظیم پرسشنامه لحاظ گردید .
روائی ابزار از طریق اجرای اولیه ابزار بر روی ۳۰ نفر از دانش آموزان دوره دبیرستان و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزارspss تأمین شد . قابل ذکر این که روایی ابزار برای میزان مشارکت اجتماعی = ۷۲۶۹/ ، برآورده ساختن انتظارات = ۷۴۸۶/ ، تشویق دوستان = ۷۳۵۶/ ، درگیری با والدین =۸۲۴۹/ ، اتلاف بیهوده وقت = ۸۲۶۴/ ، دشواری تکالیف = ۸۴۶۷/ و بیگانگی اجتماعی = ۷۱۳۲/ می باشد .
روش های آماری روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق به دوبخش تقسیم می شود : ابتدا برای توصیف دقیق جامعه آماری مورد بررسی از جداول توزیع فراوانی ، نمودارها و شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شده سپس برای آزمون فرضیات تحقیق و پاسخگویی به سئوالات از آمار توصیفی و استنباطی به شکل زیر استفاده گردیده است :
سئوال اول) توزیع فراوانی و درصدها و نیز ضرایب پراکندگی و مرکزی
سئوال دوم) تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه
▪ فرضیه اول) آزمون T برای گروه های مستقل
▪ فرضیه دوم) آزمون رگرسیون دو متغیری
▪ فرضیه سوم) تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه
▪ فرضیه چهارم) تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه
▪ فرضیه پنجم) آزمون T برای گروه های مستقل
▪ فرضیه ششم) آزمون رگرسیون دو متغیری
▪ فرضیه هفتم و هشتم) تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه
▪ فرضیه نهم ، دهم ، یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم) آزمون رگرسیون دو متغیری
بررسی تعداد متعددی از عوامل با سطح فاصله ای : آزمون رگرسیون دو متغیری
● یافته های تحقیق
پس از جمع آوری اطلاعات ، از برنامه آماری spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و نتایج زیر با استفاده از روش های آماری مقتضی بدست آمده اند :
میزان مشارکت اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه استان زنجان نسبتاً پایین است و بطور میانگین دانش آموزان تقریباً نمره ۲۸ را از ۱۰۰ کسب می کنند .
بین شهرستان های مختلف استان از نظر میانگین میزان مشارکت دانش آموزان تفاوت وجود دارد و آزمون های آماری نشانگر بالاتر بودن میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان مورد بررسی در طارم ( منطقه درجه سه ) نسبت به ناحیه دو زنجان و شهرستان ابهر ( مناطق درجه یک ) است . این یافته تحقیق تا حدودی مؤید یافته تحقیق سراج زاده در زمینه رابطه بین مدرنیزاسیون و کاهش میزان مشارکت اجتماعی در بین ساکنان شهرهای ایران است .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است . تحقیقات دیگری مانند تحقیقات بهمنی طراز ، باور ، جعفری یحفر وزانی ، باقری احمد آبادی ، نیازی ، و شورای اسلامی شدن مراکز آموزشی بر وجود چنین شرایطی اشاره دارند که بین میزان مشارکت اجتماعی جنسیت های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد ، تا جایی که نویسندگان فمینیست هم بر وجود چنین تفاوتی صحه گذاشته و نقد های متفاوتی از وضعیت موجود بوجود آورده اند یکی از این نویسندگان با مبنا قرار دادن این نظریه که « هر امر شخصی یک امر سیاسی نیز هست » ( ابوت و والاس ، ۱۹۷۶ ) نقد فیمنیستی مناسبی در این زمینه به عمل آورده که به شرح زیر است :
“ آنچه باید به خاطر داشت اینست که زنان یک دسته اجتماعی همگن نیستند ، به عبارتی زنان یک طبقه یا یک نژاد یا یک ملت نیستند و در میان زنان در خواسته ها و منافع تفاوت وجود دارد . صرف حضور چند زن در مراتب مدیریت چیزی را تغییر نمی دهد . می توان گفت دولت هایی که توسط زنان اداره می شوند ، بیش از دیگر دولت ها به مسایل زنان نمی پردازند . آنچه که نظام پدر سالار نامیده می شود ، به عبارتی مسئله زنان و سیاست ، مسئله نابرابری زنان نیست بلکه مسئله برتری مردهاست که به نحوی سعی کرده اند نابرابری ها را نهادی کنند . در واقع هر گاه بخواهیم مشارکت سیاسی زنان را افزایش دهیم ، افزایش کرسی های مجلس و اجباری کردن تعلق ۵۰% کرسی به زنان ، هیچ تضمینی برای بهبود وضعیت زنان ندارد . وقتی که نابرابری ها نهادی شده باشند ، وقتی تقسیم جهان به خصوصی و عمومی انجام شده باشد جای شگفتی نیست که زنان تمایلی به مشارکت نداشته باشند . ولی در نظام پدر سالار عدم مشارکت زنان و بی تفوتی آنها ، آنگونه تبیین می وشد که گویی این خصلت زنان است ، محافظه کاری ویژگی زنهاست و چون به طبیعت زنانه بر می گردد پس دیگر نمی توان کاری کرد . ” ( زنجانی زاده ، ۱۳۸۱ ، ۱۰۱ )
مشارکت اجتماعی دانش آموزان با معدل بالا کمتر از دانش آموزان با معدل پایین است و بین این دو متغیر رابطه عکس وجود دارد . وجود رابطه بین معدل و میزان مشارکت اجتماعی - سیاسی را تحقیق بهمنی طراز بر روی مشارکت سیاسی دانشجویان نیز تأیید کرده است .از نظر تأثیر پایه تحصیلی بر مشارکت اجتماعی دانش آموزان آزمون شفه نشانگر تفاوت معنی دار میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان مورد بررسی سال اول دبیرستان با دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی است . این آزمون نشان می دهد که میانگین میزان مشارکت دانش آموزان در سال اول دبیرستان بیشتر از دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی می باشد .
بین رشته تحصیلی دانش آموزان و میزان مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنی دار وجود دارد . و آزمون های آماری نشانگر تفاوت معنی دار میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رشته های ریاضی و فنی - حرفه ای با رشته های تجربی و انسانی است . این آزمون نشان می دهد که میانگین میزان مشارکت دانش آموزان انسانی و تجربی بیشتر از دانش آموزان ریاضی و فنی وحرفه ای است. بین میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رشته های تجربی و انسانی و نیز دانش آموزان ریاضی و فنی و حرفه ای با یکدیگر تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود . در بین سایر تحقیقات انجام شده نیز تحقیق باور وجود رابطه بین مشارکت اجتماعی و رشته تحصیلی و تحقیق بهمنی طراز عدم وجود این نوع رابطه را نشان داده اند .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان شهری کمتر از دانش آموزان روستایی است . و عکس فرضیه مجری تحقیق در این زمینه تأیید می گردد . در بین تحقیقات اشاره شده در پیشینه تحقیق نیز تحقیق باور بر وجود و تحقیق باقری احمد آبادی عدم وجود چنین رابطه ای را نشان می دهند .بین منزلت شغلی پدر و میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنی داری مشاهده نمی گردد. در بین سایر تحقیقات تحقیق باور بر وجود رابطه بین منزلت شغلی پدر و میزان مشارکت اشاره می کند .
بین میزان تحصیلات پدر و میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد و میانگین میزان مشارکت دانش آموزان دارای پدری با تحصیلات ابتدایی بیشتر از دانش آموزان دارای پدری با تحصیلات متوسطه و دانش آموزان دارای پدری با تحصیلات فوق دیپلم و لیسانس است .
بین میزان تحصیلات مادر و میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان نیز رابطه معنی داری وجود دارد و میانگین میزان مشارکت دانش آموزان دارای مادری بیسواد و دانش آموزان دارای مادری با تحصیلات ابتدایی بیشتر از دانش آموزان دارای مادری با تحصیلات متوسطه است . ارتباط بین تحصیلات پدر و مادر و میزان مشارکت اجتماعی در بین دانشجویان در تحقیق باور تأیید شده است .
بین میزان درآمد خانواده و میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان همبستگی وجود دارد و آزمون رگرسیون نشان می دهد که به تناسب افزایش میزان درآمد میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان کاهش می یابد ، بنابراین یافته های مربوط به این فرضیه عکس فرضیه را تأیید می کند . در تحقیق باور عدم رابطه بین درآمد خانواده و در تحقیق باقری احمد آبادی وجود رابطه بین درآمد فرد و میزان مشارکت اجتماعی تأیید شده است .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با افزایش منافع حاصل از مشارکت ارتباط معنی داری را نشان می دهد و آزمون رگرسیون نشان می دهد که به تناسب افزایش منافع حاصل از مشارکت ( بر آورده ساختن انتظارات دانش آموزان توسط نهادهای مشارکت اجتماعی ) میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان افزایش می یابد .تحقیق باقری احمد آبادی وجود رابطه بین منافع حاصل از مشارکت و میزان مشارکت اجتماعی را رد کرده است .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با افزایش هزینه های مشارکت ارتباط معنی داری دارد . آزمون رگرسیون نشان می دهد که به تناسب افزایش امکان درگیری با والدین و احساس اتلاف بیهوده وقت در نهادهای مشارکت اجتماعی میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان کاهش می یابد .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با افزایش تشویق به مشارکت ارتباط معنی داری دارد . آزمون رگرسیون نشان می دهد که به تناسب افزایش میزان تشویق به عضویت در گروه های مختلف توسط دوستان میزان مشارکت اجتماعی دانش آموز افزایش می یابد .
میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با افزایش بیگانگی اجتماعی رابطه معنی داری دارد . آزمون نشان می دهد که به تناسب افزایش میزان بیگانگی اجتماعی میزان مشارکت اجتماعی کاهش می یابد .
در تحلیل چند متغیره نیز به طور کلی با استفاده از آزمون رگرسیون به این نتیجه رسیدیم که از متغیر های مورد بررسی بین احساس اتلاف بیهوده وقت ، معدل دانش آموز ، دانش آموز رشته انسانی بودن ، تحصیل مادر تا مقطع راهنمایی ، تحصیل پدر تا مقطع ابتدایی ، و میزان برآورده شدن انتظارات با میزان مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد .
● نتیجه گیری
یافته های تحقیق میزان مشارکت اجتماعی نسبتاً پایینی را در بین دانش آموزان دبیرستانی استان نشان می دهد شاید مهمترین بحثی که باید بدان پرداخته شود توجه به چرایی چنین پدیده ای است.
توجه به اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که عوامل عمده ای می توانند بر پدیده مشارکت تأثیر گذار باشند . عوامل فردی ، خانوادگی ، و اجتماعی که مد نظر قرار گرفته اند بعضی نظریه های استفاده شده در تحقیق و نظریه های دیگری مانند نظریه اختیار عاقلانه ، رویکرد نئو کلاسیک انتخاب عمومی و فردگرایی را تأیید می نماید .
مشارکت در مناطق شهری بیشتر از روستایی ، در بین دانش آموزان پسر بیشتر از دختران ، دانش آموزان با معدل پایین بیشتر از دانش آموزان با معدل بالا ، دانش آموزان سال اول بیشتر از پیش دانشگاهی ، دانش آموزان انسانی و تجربی بیشتر از دانش آموزان ریاضی و فنی ، دانش آموزان دارای پدر و مادر با سطح تحصیلات پایین بیشتر از دانش آموزان دارای والدین با تحصیلات بالا ، دانش آموزان کم درآمد بیش از دانش آموزان پر درآمد می باشد .
شاید وجه مشترک اکثر عوامل و ویژگی های فوق وجود نوعی فردگرایی باشد که خود برخاسته از شکل خاصی از عقلانیت است که نویسندگان از آن تحت عنوان عقلانیت تنک مایه اقتصادی نام می برند . نظریه عمل جمعی که بخشی از نظریه عقلانیت و اختیار عاقلانه را تشکیل می دهد ، درصدد اثبات این قضیه است که افراد بیشتر سعی در افزایش سود خویش دارند تا تأمین نیازهای گروهی در این زمینه مکنور اولسون (Macnur Olson) نظریه ای را مطرح کرده است که تلاش جمعی انسان ها برای رفع نیازهای خویش را رد می کند “ چرا که گروه ها مؤلف از افرادی هستند که هر یک به تنهایی تصمیم می گیرند ، لذا کافی نیست که بگوییم اگر از همه یا بیشتر اعضای یک گروه ، توقع انجام امری برود ، آن امر به نفع همه گروه خواهد بود . بلکه باید علاوه بر این نشان دهیم که همه یا بیشتر اعضای آن گروه ، در انجام ان عمل نفعی عقلایی دارند . ( به نقل از لیتل ، ۱۳۷۳ ، ۹۲ )
این تصور که جهت رشد جامعه ما در زمینه شهر نشینی ، کسب علم و افزایش رفاه اقتصادی منجر به نوعی کاهش گرایش به مشارکت اجتماعی می گردد نگران کننده است . البته شاید بخشی از این مسئله را نیز به میزان بدبینی نسل شهر نشین ، جوان تحصیل کرده و مرفه ما نسبت به وضعیت موجود دانست ، به نوعی که میزان بیگانگی اجتماعی نسبتاً بالایی در بین دانش آموزان مورد بررسی وجود دارد و به تناسب تغییر سطح شهرنشینی میزان بیگانگی افزایش می یابد و تأثیر منفی خود را بر میزان مشارکت افراد می گذارد . این بدبینی احتمالاً تا حدودی ریشه در ساختارهای اجتماعی موجود دارد که زمینه های مشارکت اجتماعی را برای سطوح پایین نظام اجتماعی که طیف های غیر منتقد و غیر متخصص جامعه را در بر میگیرد هموار می سازد و در مقابل انتقادات بنیانی و همراه با آگاهی بالاتر تحصیل کردگان و قشر نخبه جامعه استانه تحمل پایینی را از خود به نمایش می گذارد .
این نتایج که میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با افزایش منافع مشارکت و کاهش هزینه های آن ارتباط دارد نیز اگرچه مؤید نظریه های مورد استفاده تحقیق است باز می تواند نتیجه گیری ما را در زمینه افزایش میزان فرد گرایی و متعاقب آن کاهش میزان مشارکت.
حسین احمدی، قوق لیسانس جامعه شناسی، محقق و مدرس
نویسنده: حسین احمدی
( پیمایشی در بین دانش آموزان متوسطه استان زنجان )
منابع و مآخذ
- زنجانی زاده ، هما ، مشارکت سیاسی زنان و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن ، چالش های نوین ، فصلنامه علوم اجتماعی ، شماره ۱۹ ، پاییز ۱۳۸۱
- غفاری ، غلامرضا و ازکیا ، مصطفی ، بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان ، نامه علوم اجتماعی ، شماره ۱۷ ، بهار و تابستان ۱۳۸۰
- عظیمی، لیلا ، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی زنان مطالعه موردی: زنان شهر شیراز ، به راهنمائی : عبدالعلی لهسایی‌زاده ۱۵۴ صفحه، جدول، کتابنامه TH پایان نامه (کارشناسی ارشد) – دانشگاه شیراز، دانشکده تحصیلات تکمیلی، ۱۳۸۰.
- سراج زاده ،حسین ، بررسی میزان شرکت مردم در انتخابات بعد از انقلاب اسلامی در شهرستان های کشور و رابطه آن با برخی متغیر های اجتماعی ،به راهنمایی دکتر علیرضا محسنی تبریزی و سید ابراهیم فیوضات ،پایان نامه فوق لیسانس جامعه شناسی ،دانشگاه تربیت مدرّس ،دانشکده علوم انسانی ، مرداد ۱۳۶۸
- جعفری یحفر وزانی ، مهرداد ، بررسی میزان مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه فردوسی و عوامل مؤثر بر آن ، به راهنمایی داریوش حیدری بیگوند ، پایان نامه فوق لیسانس پژوهشگری اجتماعی ، دانشگاه فردوسی مشهد ، دانشکده علوم اجتماعی ، ۱۳۷۶
- علویون ، سید هادی ، مشارکت اجتماعی و برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر زنجان ،اداره کل ارشاد اسلامی استان زنجان ،با نظارت محسن طلایی،۱۳۷۵
- بهمنی طراز،غدیر، سنجش میزان مشارکت سیاسی و عوامل مؤثر بر آن ، به راهنمایی دکتر عماد افروغ،پایان نامه فوق لیسانس جامعه شناسی،دانشگاه تربیت مدرس ،دانشکده علوم انسانی ،۱۳۷۹
- باور ، یوسف ، بررسی تأثیر وضعیت اقتصادی- اجتماعی دانشجویان دانشگاه شیراز برنگرش آنان نسبت به مشارکت سیاسی زنان ، به راهنمایی دکتر دکتر عبدالعلی لهسایی زاده ، پایان نامه فوق لیسانس جامعه شناسی ، دانشگاه شیراز ، ۱۳۷۴
- باقری احمدآبادی ، محمد رضا ، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی جوانان ( مطالعه موردی شهر شیراز ) ، به راهنمایی دکتر علی اصغر مقدسی ، پایان نامه فوق لیسانس جامعه شناسی ، دانشگاه شیراز ، دانشکده علوم انسانی ، ۱۳۷۷
- شادی طلب ، ژاله ، مشارکت زنان روستایی در تأمین و تجهیز منابع ، نامه علوم اجتماعی ، شماره ۱۴ ، پاییز و زمستان ۱۳۷۸
- اوجاقلو ، کمال ، بررسی میزان گرایش دانش آموزان پسر دوره متوسطه استان زنجان به شوراهای دانش آموزی و عوامل مؤثر بر آن ، به نظارت دکتر مهدی قدیمی ، شورای تحقیقات سازمان آموزش و پرورش استان زنجان ، تابستان ۱۳۸۱
- موسوی ، سید طاهر ، مشارکت سیاسی و عوامل مؤثر بر آن ، به راهنمایی دکتر عبداللهی ، پایان نامه فوق لیسانس جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی ، دانشکده علوم اجتماعی ، ۱۳۷۷
- عبدالهی ،داود ، بررسی تطبیقی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت سیاسی دانشجویان ، به راهنمایی دکتر محمد زاهدی اصل ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ، سال ۱۳۷۹
- لیتل ، دانیل ، تبیین در علوم اجتماعی ، عبد الکریم سروش ، انتشارات صراط ، تهران ۱۳۷۳
- سالکی ، حسین ، مشارکت ، مؤلف ، چاپ اول ، تهران ۱۳۶۹
- دیویدای . اپتر و چارلز اف . اندی پین ، اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی ،ترجمه محمد رضا سعید آبادی انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی ،تهران ۱۳۸۰
- ایجاد مشارکت میان دولت ، شهروند وفعالیت های انتضاعی ، ویراستاران : سوزان تاچرو ، خوزه ادگادرو ال . کمپوس ، مترجمان : محمد پسران قادر ،‌ عباس کمال زاده ، ناشر : مؤسسه عالی آموزش وپژوهش مدیریت وبرنامه ریزی ، چاپ اول ، تهران ۱۳۸۲ (مقاله : همکاری برای مبارزه با فساد : مشارکت دولت ، جامعه وبخش خصوصی ، نوشته ربرت کلیت گاارد ( Klitgaard Robert ) وهیتر بیسر ( Heather Baser ) )
- متن سخنرانی شجاعی مشاور رئیس جمهور در مجموعه مقالات دومین همایش توانمند سازی زنان ؛ جایگاه اشتغال زنان در توسعه انسانی ، اسفند ۱۳۸۰ ، مرکز امور مشارکت زنان ، چاپ اول ۱۳۸۱
- بصیری ، محمدعلی و داریوش شادی وند ، رفتار انتخاباتی در جوامع مبتنی بر فرهنگ عشیره ای ، اطلاعات سیاسی – اقتصادی ، سال پانزدهم ، شماره یازدهم و دوازدهم ، مرداد و شهریور ۱۳۸۰
- کاظمی پور ، شهلا ، الگویی در تعیین پایگاه اجتماعی - اقتصادی افراد و سنجش تحرک اجتماعی ( با تکیه موردی در شهر تهران ) ، نامه علوم اجتماعی ، شماره ۱۴ ، پاییز و زمستان ۱۳۷۸
- کرلینجر ، فرد ان. ، پدهازور الازار جی. ، رگرسیون چند متغیری در پژوهش رفتاری ( جلد اول ) ، حسن سرایی ، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران ۱۳۶۶
منبع : جامعه‌شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید