جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نقش احزاب و جنبش های اسلامی در صحنه سیاسی پاکستان


نقش احزاب و جنبش های اسلامی در صحنه سیاسی پاکستان
پاکستان به عنوان کشوری مسلمان، دارای نظامی پارلمانی است که در آن احزاب نقش بسیار زیادی ایفا می کنند به همین دلیل احزاب های زیادی با گرایش های مختلف در این کشور شکل گرفته و به فعالیت می پردازند و در این میان احزاب اسلامی دارای جایگاهی در خور توجه می باشند. در این مقاله سعی شده است با توجه به این نکته که قرار است انتخابات پارلمانی پاکستان در ماه آینده میلادی برگزار شود، به بررسی نقش احزاب و جنبش های اسلامی در حکومت این کشور پرداخته شود.
● ترکیب جمعیتی، دینی و مذهبی پاکستان
پاکستان کشوری با ۱۴۵ میلیون نفر جمعیت است که ۴۳ درصد از افراد بالای ۱۵ سال آن باسواد است. چهار گروه عمده نژادی در ایالات مختلف پاکستان زندگی می کنند: پنجابی ها در ایالت پنجاب، سندی ها در ایالت سند، بلوچ ها در ایالت بلوچستان و پتانها یا پشتونها در ایالت سر حد غربی. در پاکستان چهار زبان عمده رایج می باشد. ۶۴ درصد مردم به پنجابی، ۱۶ درصد به پشتو، ۱۵ درصد به اردو و ۱۳ درصد به سندی صحبت می کنند. براساس قانون اساسی ،۱۹۷۳ زبان اردو به عنوان زبان رسمی پاکستان اعلام شده است. کشور پاکستان به نام دین اسلام و به عنوان کشوری خاص مسلمانان شبه قاره تاسیس گردید و حتی نام آن را به این لحاظ پاک نهاده اند. حکومت این کشور نیز بنا بر تعهدی که برای تاسیس چنین کشوری لازم بوده از همان ابتدا نام و نشان اسلامی داشته است. اسلام دین رسمی این کشور است و ۹۸ درصد جمعیت پاکستان پیرو این دین هستند، اکثریت مسلمانان پاکستان سنی حنفی مذهب و گروهی نیز شافعی مسلک می باشند. اقلیت قابل توجهی که حدود ۲۵ درصد جمعیت پاکستان تخمین زده می شوند، شیعه هستند. اساس تشکیل پاکستان دین اسلام بود. از این رو ادیان دیگر نقش چشمگیری در اوضاع سیاسی این کشور ندارند. قانون اساسی جدید پاکستان (۱۹۷۳) این کشور را جمهوری اسلامی معرفی می کند. معهذا براساس قوانین پاکستانی هر پاکستانی حق دارد مراسم مذهبی خود را به جا آورد و تبلیغ کند، همچنین هر فرقه مذهبی می تواند موسسات مذهبی مربوط به خود را تاسیس، نگهداری و اداره نماید.
● ترکیب مذهبی در پاکستان
الف) اهل سنت: که شامل فرقه های ذیل می باشند:
۱) بریلویان
۲) دیوبندیان
۳) اهل حدیث
۴) وهابیان علمای اهل سنت در پاکستان دو گروه می باشند و هر یک مدارس و مراکز مذهبی متعدد دارند:
ـ اهل حدیث که بسیار نزدیک به وهابیان هستند
ـ اهل سنت که هر چند ممکن است جزء گروهی خاص از صوفیان نباشند ولی به هر حال ایدئولوژی صوفیان را دارند و به اهل تشیع از این نظر نزدیک می باشند.
ب) تشیع: تقریبا ۲۵ درصد مردم پاکستان را شیعیان تشکیل می دهند اکثر شیعیان امامیه بوده، گروهی اسماعیلیه و اندکی نیز زیدیه هستند.
ج) سایر مکاتب و مذاهب غیراسلامی:
۱) مسیحیان ۳ درصد
۲) هندوان
۳) سیک ها
۴) زرتشتیان
۵) یهودیان
۶) بودائیان
۷) قادیانیان
د) سلسله های تصوف:
۱) چشتیان
۲) سهروردیان
۳) نقشبندیان
۴) قادریان
● حوزه های دینی و رهبران مذهبی
روحانیون در پاکستان دو گروه سنی و شیعه هستند و هر کدام مراکز دینی مخصوصی دارند. در این کشور بسیاری از روحانیون، صوفیان و اقطابی هستند که از نظر فرهنگی و ایدئولوژی به اهل تشیع نزدیک هستند هر چند نام حنفی دارند. مدارس عمده اهل سنت عبارت است از: جامعه اشرفیه و جامعه نعیمیه در لاهور، خیرالمدرس و دارالعلوم در ملتان. دارالعلوم حقانیه در اکوره ختک، جامعه اشرفیه در مشاور، جامعه اسلامیه در بهاولپور و مرکز تعلیمات اسلامی، مدرسه عربیه مظهر العلوم، مدرسه البنات ویژه بانوان، جامعه خاروقیه و دارالعلم امجدیه در کراچی. اهل تشیع نیز مراکز دینی متعدد در شهرهای مختلف دارند از جمله: مرکز بزرگ دینی المنتظر در لاهور، جامعه اهل بیت در اسلام آباد، مدرسه مومن، مدرسه آیت اله حکیم در راولپندی، مدرسه مشاع العلوم در حیدرآباد و مدرسه امام صادق در کویته. مواد درسی این مدارس عموما از مدارس دینی ایران اقتبال می شود و مدرسان آن در نجف، قم و پاکستان تحصیل کرده اند. رهبر شیعیان پاکستان پس از شهادت عارف حسین حسینی، سید ساجد علی نقوی می باشد که رهبر نهضت نفاذفقه جعفری هم هست. مولانا حامد علی شاه، ملقب به حامد الموسوی، رییس مدرسه دینی مومن نیز یکی دیگر از رهبران شیعیان می باشد که برخلاف ساجد نقوی اعتقاد به دخالت دین در سیاست ندارد. فرقه ای از شیعیان نیز به نام اسماعیلیه در پاکستان بیشتر در مناطق پنجاب و شمال غربی پاکستان وجود دارند که غالبا پیروان آقا محمدخان محلاتی می باشند. در این جا لازم به ذکر است که درخصوص اجرای نظام اسلامی در پاکستان یک کشاکش سه جانبه داخلی بین دنیاگرایان، بنیادگرایان و نوگرایان پاکستانی وجود دارد. دنیاگرایان به جدا نمودن دین و سیاست معتقدند و تمایل دارند که پاکستان روش ترکیه را دنبال کند، این گروه مدعی هستند که پاکستان بر اصل ملیت تشکیل شده و ملیت یک ایده دنیا پرستانه است. در مقابل دنیاگرایان، بنیادگرایان خواهان آنند که در پاکستان براساس خطوط قرآنی حکومت اسلامی تشکیل گردد. در مقابل دو جهان بینی یاد شده، جهان بینی نوگرایان- دستگاه حکومت فعلی- قرار دارد، نوگرایان راهی را بین خواست های دنیاگرایان و بنیادگرایان ایجاد نموده و معتقدند که پاکستان باید دستگاه های سیاسی غرب را دنبال نماید ولی آن ها را با اصول اسلام وفق دهد. قانون های اساسی سال های ،۱۹۵۶ ۱۹۶۳ و ۱۹۷۳ عقاید نوگرایان را در بردارند.
● آشنایی با احزاب و جنبش های اسلامی در پاکستان
در طول ۵۰ سال گذشته رهبران پاکستان همواره برای حفظ مقام و قدرت خود احساسات مذهبی مردم را به بازی گرفته و به نام اسلام، کسب قدرت را پیشه کرده بودند، لذا واکنش منفی نسبت به رهبران سیاسی در اذهان مردم ایجاد شد و توده های ملت از آنان روی گردانیده به سوی رهبران مذهبی گرایش پیدا کردند. تقریبا در ۳۰ سال اول تاسیس پاکستان، یگانه حزب مذهبی واقعی، جماعت اسلامی بود که در صحنه سیاست، فعالیت چندانی نداشت. (در این جا لازم به یادآوری است که در شبه قاره هند از دیرباز دو گونه اسلام رواج داشته است، یکی اسلام بر لوی BareLevis یا اسلام عرفانی و دیگری اسلام دئوبندی Deobandi که اسلامی است سنتی و بنیادگرا. در زمان استقلال پاکستان برلوئی ها بر امور تسلط داشتند، اما با پیشرفت پاکستان، فرقه دیوبندی قدرت بیشتری پیدا کرد.) ولی در دوره حکومت ذوالفقار علی بوتو یک حزب مذهبی دیگر به نام جمعیت علمای اسلام به رهبری منفی محمود، در ایالات سرحد و بلوچستان قد علم کرد. از جانب دیگر مدارس مذهبی به تدریج افزایش یافتند. در سال ۱۹۴۷ فقط ۱۳۷ مدرسه در این کشور وجود داشت که تا سال ۱۹۹۴ شمار آنان تقریبا به ۱۴۰۰ باب و شمار طلاب دینی به متجاوز از ۱۵۰۰۰۰ نفر رسید. در این میان در سال ۱۹۷۹ قانون عشر و زکات تصویب شد و طلاب به هیات های توزیع زکات پیوستند و مسوولیت توزیع پول بین فقرا و مستمندان را به عهده گرفتند و در این مورد با دستگاه اداری محلی و مسوولان دولت رابطه برقرار کردند، به این وسیله برای نخستین بار روحانیون تا حدی دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی شدند و در انتخابات شرکت کردند و در سطح شهرداری، اداری و قانون گذاری در تشکیلات دولتی سهیم شدند. فرقه گرایی مذهبی از این زمان آغاز شد. دو گروه مذهبی با عقاید متفاوت احزاب سیاسی مخالف یکدیگر را، تشکیل دادند و هر دو با کشورهای دیگر اسلامی ارتباط برقرار نمودند. قوانین اسلامی مورد اختلاف در زمان ضیاء الحق، گرایشات فرقه های مختلف جهت اجرای قانون شریعت، دسترسی مردم به سلاح و ایجاد دادگاه های شرعی، فضای تشنج را در جامعه در زمان ضیاء الحق، گرایشات فرقه های مختلف جهت اجرای قانون شریعت، دسترسی مردم به سلاح و ایجاد دادگاه های شرعی، فضای تشنج را در جامعه افزایش داد. در شهرهای بزرگ و در دهکده ها برخوردهای فرقه ای روی داد و تعدادی از رهبران روحانی از جمله علامه عارف الحسینی، رییس نهضت اجرای فقه جعفری، روسای انجمن سپاه صحابه پاکستان مولانا حق نواز و ضیاء الحرمن فاروقی ترور شدند. در سال ۱۹۷۲ از میان ۸۹۳ مدرسه مذهبی در پاکستان ۲۵۴ دیوبندی (وهابی)، ۲۶۷ بریلوی (حنفی)، ۱۴۴ اهل حدیث (با گرایش وهابی)، ۴۱ شیعه و ۱۰۵ مدرسه از عقاید متفاوت دیگر بودند.. دشمنی ها سخت و اقدامات تروریستی شیعه و سنی (که در واقع بین گروه افراط وهابی و اهل تشیع بود) منجر به تلفات جانی و مالی بسیار تاسف باری شد که هنوز هم ادامه دارد و از مسایل حساس این کشور است. اینک جا دارد که احزاب و گروه های اسلامی پاکستان اعم از شیعه و سنی را معرفی کرده و جایگاه آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
۱) حزب جماعت اسلامی پاکستان
ابوالاعلی مودودی، جماعت اسلامی را در سال ۱۹۴۱ تشکیل داد و هدف خود را تلاش برای ایجاد استقرار یک دولت اسلامی اعلام کرد. این حزب راستگرا و شدیدا سنت گرای اسلامی نقطه نظرها و مواضعی همچون اخوان المسلمین مصر دارد. در انتخابات سال ۱۹۷۰ این حزب چهار کرسی به دست آورد و در انتخابات ۱۹۷۷ از ائتلاف مزبور کنار گذاشته شد. رهبر آن قاضی حسین احمد است و دفاتر مرکزی آن در لاهور قرار دارد. سیاست های ژنرال ضیاء الحق در مورد حاکم کردن شریعت اسلامی در تمام شئون زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی پاکستان از تعالیم این حزب دانسته شده است. این حزب در دوران حکومت اولیه بی نظیر بوتو، از نواز شریف حمایت کرد تا قوانین اسلامی را پس از رسیدن به قدرت در پاکستان برقرار نماید. نواز شریف پس از رسیدن به قدرت، لایحه شریعت را تصویب نمود ولی جماعت اسلامی، نواز شریف را به عدم اجرای دقیق قوانین اسلامی متهم کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۲ جماعت اسلامی در اعتراض به تصمیم دولت نواز شریف در حمایت از دولت جدید میانه رو های مجاهدین در کابل، از اتحاد دموکراتیک اسلامی کناره گیری کردند. جماعت اسلامی پاکستان دولت نواز شریف را به قطع حمایت از گلبدین حکمتیار رهبری حزب اسلامی افغانستان و شکست برنامه اسلامی کردن کامل پاکستان متهم نمود. در انتخابات اکتبر ۱۹۹۳ جماعت اسلامی که خاطره خوشی از همکاری با حزب مردم و مسلم لیگ، نداشت تصمیم گرفت که با عنوان جبهه جدید سیاسی به نام امت و جدای از این دو حزب در انتخابات شرکت نماید، ولی نتوانست آراء قابل توجهی کسب نماید. این جبهه، جبهه اسلامی پاکستان نامیده می شد و در این انتخابات تنها سه کرسی را به دست آورد. در دسامبر ۹۴ محمد صلاح الدین سردبیر هفته نامه تکبیر وابسته به حزب جماعت اسلامی در کراچی ترور شد. وی از منتقدان حزب حاکم و نهضت قومی مهاجر به شمار می رفت. این گروه در حال حاضر بزرگترین گروه اسلامی پاکستان است. مودودی بنیانگذار آن معتقد بود که تنها وقوع انقلاب اسلامی قادر است که کشور را از بحران های متعدد خارج کرده و سیستم سیاسی این کشور را اصلاح کند.
۲) جمعیت العلماء اسلام
این حزب، گروهی حنبلی مذهب و در رسته اصحاب حدیث، معتقد به مکتب دیوبندی و نزدیک به وهابیت می باشد و همان حزبی است که در سال ۱۹۴۵ تحت رهبری مولانا شبیر احمد عثمانی برای کسب حمایت از تاسیس پاکستان ایجاد شد. پس از وقفه ای این حزب در سال ۱۹۵۰ مجددا احیا شد. جمعیت العلماء اسلام بر تدوین قانون اساسی مبتنی بر اصول و ضوابط اسلامی تاکید می نمود. رهبر آن مولانا مفتی محمود، بنیانگذار و رهبر اتحاد ملی پاکستان بود. پس از وی مولانا فضل الرحمن رهبر این حزب گردید. این حزب در انتخابات سال ۱۹۷۷ در اتحاد ملی پاکستان و در مقابل حزب مردم قرار داشت. در ابتدای حکومت ژنرال ضیاء الحق، با وی همکاری داشتند اما در سال ۱۹۸۱ به جنبش احیای دموکراسی پیوست و رفراندوم ۱۹ مارس ۱۹۸۴ را که موضوع تجدید ریاست جمهوری وی بود تحریم کرد. این حزب در مناطق مختلف پاکستان به ویژه ایالت سرحد دارای نفوذ می باشد. جمعیت علمای اسلامی در پاییز ۱۳۷۳ بر سر مساله ادامه همکاری با دولت بی نظیر بوتو به دو شاخه تحت رهبری «مولانا فضل الرحمن» و «مولانا اجمل خان» تقسیم شد. گروه مولانا فضل الرحمن که دارای نفوذ زیادی در بین اعضای گروه طالبان در افغانستان است، در ایالت های بلوچستان و سند دارای نفوذ بوده و گروه تحت رهبری مولانا اجمل خان در ایالت های سرحد و پنجاب دارای طرفداران بسیاری است.
۳) جمعیت العلماء پاکستان
این حزب در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد. حزبی اسلامی، عامه پسند و نه چندان نخبه گرا، سنی مذهب و معتقد به سنت ها و مکتب بریلوی می باشد و از اصول مترقیانه اسلامی پیروی می کند. در مجلس ملی در ۱۹۷۰ هفت کرسی به دست آورد. این حزب نیز از اعضای اتحاد ملی پاکستان کناره گرفت. در ۱۹۸۱ به نهضت اعاده دموکراسی پیوست اما یک ماه بیشتر در این نهضت نبود. در ۱۹۸۸ به «حزب تحریک استقلال» پیوست تا اتحاد عوامی پاکستان را ایجاد کند. در نوامبر ۱۹۹۰ به اتحاد دموکراتیک اسلامی پیوست و در مارس ۱۹۹۱ در اعتراض به سیاست نواز شریف در مورد جنگ خلیج فارس از این اتحاد کناره گیری کرد. این حزب نیز به دو شاخه اصلی تقسیم می شود جناح تحت رهبری «مولانا احمدشاه نورانی» و جناح تحت رهبری «مولانا عبدالستار نیازی». مولانا احمدشاه همچنین رهبری ائتلاف ۳۰ حزب اسلامی پاکستان را تحت عنوان شورای هماهنگی احزاب اسلامی برعهده دارد.
۴) سپاه صحابه پاکستان
یک گروه سنی مذهب نظامی که پیرو فرقه وهابی است. رهبر آن محمد غیاث الدین در ۳۱ مه ۱۹۹۲ در گیلگیت در شمال پاکستان ترور شد. محبوبیت این گروه در نزد افکار عمومی به دلیل اعمال خشونت بار و تروریستی بسیار پایین است. گروه مذکور که شهر «جنگ» در ایالت پنجاب را به عنوان مرکز فعالیت های خود انتخاب کرده، بانی اکثر فعالیت های تروریستی در پاکستان به شمار می رود. انجمن وهابی و سپاه صحابه که شاخه نظامی آن لشکر جنگوی نام دارد علاوه بر ترور بسیاری از سیاستمداران پاکستانی و عداوت شدید با نهضت فقه جعفری، طراح و مجری بسیاری از حملات تروریستی به اتباع و دیپلمات های ایران بوده است.
۵) تحریک نفاذفقه جعفری پاکستان
گروهی شیعه مذهب است که در سال ۱۹۷۹ تشکیل شد تا برنامه اسلامی کردن ضیاء الحق براساس فقه سنی مخالفت نماید. این سازمان به عنوان یک حزب سیاسی در ۱۹۸۷ ثبت شد. در ۱۹۸۴ یک جناح اصلاح طلب به رهبری عارف حسینی الحسینی از جناح سنتی به رهبری حامد علی موسوی جدا شد و گروه تحریک فقه جعفریه پاکستان را تشکیل داد. عارف الحسینی در اوت ۱۹۸۸ در پیشاور به شهادت رسید. پس از عارف حسین الحسینی رییس این گروه سید ساجد علی نقوی شد. این گروه برخلاف گروه اول معتقد به فعالیت های سیاسی می باشند. این نهضت در سال ۱۹۹۰ با اتحاد دموکراتیک مردم به رهبری بی نظیر بوتو ائتلاف کرد ولی در سال ۱۹۹۳ از این اتحاد خارج شد. در بیانیه نهضت، علت این جدایی عدم توجه حزب مردم به درخواست نهضت مبنی بر اختصاص ۶ درصد سهمیه برای نامزدهای این نهضت در مبارزات انتخاباتی ذکر شد. نهضت از نامزدهای انتخاباتی خود خواست که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کنند. تشکیلات شیعه دیگری نیز وجود دارند که از جمله می توان به سازمان دانشجویان امامیه، سازمان امامیه (به سرپرستی صفدر نقوی)، سازمان اصغریه (تاسیس ۱۹۸۹)، سپاه محمد که در اوج گیری های فرقه ای در سال ۱۹۹۴ اعلام موجودیت کرد) وفاق علماء و جامعه المنتظر (لاهور) اشاره کرد.
۶) گروه اسلامی اهل حدیث
این گروه در قبال فعالیت شیعه در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. ریشه آن در حرکت اصلاح طلبان محافظه کارانه هندو- مسلمان است که تاریخ آن به قرن ۱۹ باز می گردد. این گروه عضوی از اتحاد جمهوری اسلامی بوده و به جناح های مختلف تقسیم شده و رهبر شناخته شده ای ندارد.
۷) حکومت ها و احزاب و جنبش های اسلامی
در این کشور هیچ سیاستمداری قادر به نادیده گرفتن نقش اسلام در تحولات سیاسی کشور نیست و اکثر سیاستمداران ترجیح می دهند تا علمای مذهبی را به عنوان یک اهرم حمایتی به سوی خود جلب نمایند. در زمان حکومت ژنرال ضیاء الحق وی با جنبه ارزش دادن به اقدامات نظامی خود در حمایت از مجاهدین افغان و اتلاق واژه جهاد بر مبارزات ضدروسی آنها به طرز چشمگیری موفق شد تا علمای مذهبی را به سمت حمایت از سیاست های داخلی و خارجی خود جلب نمایند. رژیم های پاکستان از حیث جهت گیری سیاسی و تعبیر و تفسیرشان از ایدئولوژی اسلامی با یکدیگر تفاوت داشتند. به عنوان مثال، رژیم ذوالفقار علی بوتو و حزب مردم پاکستان او تعبیری مردم باورانه از اسلام اختیار کردند. این حزب زیر لوای سوسیالیزم اسلامی سیاست های تعدیل اقتصادی ـ اجتماعی در کشور و سیاست های عدم تعهد خارجی را در پیش گرفت. خطابه های سیاسی و اصلاح طلبانه رژیم بر مساوات و عدالت اجتماعی به عنوان اصول اساسی اسلامی و ویژگی های بنیاد جامعه و نظام حکومتی اسلامی در دوران حکومت حضرت محمد (ص) تاکید می ورزید. خط مشی حزب برای انتخابات مارس ،۱۹۷۷ در مواجهه با ناآرامی های فزاینده شهری در اواسط دهه ۱۹۷۰ مستلزم اصلاحات اجتماعی و آموزشی اسلامی و درک و شناخت بیشتری از نقش علما و مساجد بود اما رژیم بوتو قبلا به حال عقب نشینی درآمده بود و سازمان های اسلامی محافظه کار زیر چتر اتحاد ملی پاکستان درخواست ها، نفوذ و اعتراضات خود را افزایش دادند. سرانجام کودتای ژوییه ۱۹۷۷ این رژیم را برانداخت. رژیم جدید، به رهبری ژنرال ضیاءالحق قطعا از لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی محافظه کارتر، از لحاظ سیاسی قدرتمندتر و در جهت گیری سیاسی خارجی آشکارا طرفدار غرب و علی الخصوص طرفدار امریکا بود. ژنرال، در خصوص خاستگاه برنامه اسلامی کردن که مشهور به نظام مصطفی ( نظام پیامبر یا فرد برگزیده) بود به هدایت الهی متوسل شد. دولت ضیاء به ارتباط سرنوشت اسلام و پاکستان با تداوم رژیم نظامی تاکید می ورزید. هدف عمده رژیم از پیگیری چنین روابط و پیوندی کسب مشروعیت علی الخصوص در میان طبقات میانه فرودست و در صفوف علما و نیز در میان احزاب سیاسی مذهبی محافظه کار بود. یکی دیگر از اهداف عمده چنین ارتباطی، از اعتبار انداختن نیروهای جناح مخالفت چپ گرا و لیبرال بود تا آنان را عموم مردم به منزله جناح غیراسلامی و از این رو بدیل های غیرقابل قبول رژیم اسلامی نشان دهند. در واقع، قانون اساسی موقتی مارس ۱۹۸۱ به رییس جمهور اختیار داد تا هر حزب سیاسی را که به نحوی منافی ایدئولوژی اسلامی عمل کند منحل نماید. اما رژیم های دیگر پاکستان به این صورت عمل نکردند و به مقابله با احزاب و گروه های اسلامی پرداختند. به عنوان مثال نواز شریف در نوامبر ۱۹۹۸ هنگامی که کوشش کرد اسلام گراها را به وسیله ارایه لایحه جنجالی شریف در مجلس آرام کند، او صریحا به وسیله احزاب اسلامی به دلیل کوشش برای تقویت قدرت خود و نادیده گرفتن قانون اساسی پاکستان در بعضی زمینه ها مورد اعتراض قرار گرفت. دولت ایالتی سرحد پاکستان در اوایل سال ۱۹۹۹ براساس فرمان محمد رفیق تارر، رییس جمهور پاکستان اعلام کرد قوانین اسلامی را در دو بخشداری مالا کند و کوهستان به اجرا در می آورد. علاوه بر این نواز شریف پس از اقدام به تروری از سوی سپاه صحابه در اوایل سال ۹۹ در لاهور اعلام کرد که دادگاه های نظامی، در سراسر کشور شروع به کار خواهند کرد. نواز شریف از یک طرف سعی می کرد با اعلام اجرای قوانین اسلامی در کشور حمایت اسلام گرایان را به خود جلب نموده و از طرف دیگر با اقدامات تروریستی آنها مقابله نماید. در حال حاضر بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر دولت پرویز مشرف سعی دارد که جنبش ها و گروه های اسلام گرا را محدود و کنترل نماید. به عنوان مثال مشرف در مورد مساجد اعلام کرده این اماکن بسیار مقدس است و باید قداست آنها حفظ و رعایت شود. بنابراین هرگونه فعالیت سیاسی و فرقه ای در مساجد ممنوع است و سرپرست آنها مسوول شناخته می شود و همچنین مدارس دینی باید تحت مدیریت دولت قرار گیرد و اداره آنها بر طبق قوانین ناظر بر دیگر مدارس ( غیر دینی) صورت گیرد هیچ مدرسه ای بی اجازه حکومت تاسیس نخواهد شد. البته ناگفته نماند که هدف مشرف از این برنامه اعتدال و مبارزه با جنبش ها و احزاب اسلامی و دور کردن آنها از فرقه گرایی و خشونت طلبی می باشد.
● نتیجه گیری
علت کثرت احزاب و فراوانی گروه های دینی و سیاسی و وجود اختلافات مذهبی و عقیدتی و قومی که در این دیار دیده می شود و پاره ای از آن اختلافات در سطح جامعه کاملا محسوس و ملموس و آشکار است. یکی به لحاظ جمعیت زیاد این سرزمین است که افکار مختلف را در پی آورده، در نتیجه گروه گرایی مذهبی و سیاسی را به دنبال داشته است. مقدار عمده ای از این اختلافات به زمان سلطه انگلیس و سیاست های استعماری پیاپی آن برمی گردد. انگلیسی ها در این رابطه، از ابتدا علمی برخورده کرده و به دلایل خصلت استعماری خود، سعی کرده اند که ایجاد اختلاف و نفاق نموده، گروه گرایی و اختلافات مذهبی را دامن بزنند تا بتوانند سیطره غافلگیرانه نفوذ خود را همه جانبه و دقیق و استوار گسترده سازند. در همین زمینه از نقش عربستان سعودی نیز در ایجاد اختلافات نباید غافل ماند. عربستان در حال حاضر در به وجود آوردن اختلافات مذهبی و دینی و فرقه ای، بیشترین نقش را دارد و دخالت های آن در درازمدت و حتی کوتاه مدت به زیان مسلمانان پاکستان تمام می شود. حتی دخالت مذهبی این کشور در جامعه افغانستان نیز منجر به وارد آمدن زیان هایی به مجاهدین مسلمانان افغانی شده است.
از طرف دیگر وجود اسلام به عنوان عامل تشکیل کشور پاکستان و همچنین قوانین اساسی که در چهارچوب موازین اسلامی تدوین گردیده باعث کمک به رشد احزاب و گروه های اسلامی گردیده است اما وجود احزاب متعدد و فراوان اسلامی، پراکندگی آنها و وجود عقاید و دیدگاه های گوناگون در میان مردم پاکستان باعث عدم موفقیت احزاب اسلامی در انتخابات پارلمانی شده است و این احزاب هیچ گاه نتوانسته اند که به طور مستقل حکومت را به دست گیرند.
مهدی عراقی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید