یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مشکلات مرزبندی در آسیای مرکزی


مشکلات مرزبندی در آسیای مرکزی
بعد از استیلای امپراطوری روسیه بر آسیای میانه در وضعیت اجتماعی قوم تاجیک، تغییرات کلی به وجود نیامد و آنها نه تنها با مشکلات گذشته خود دست به گریبان بودند بلکه تأسیس استان بزرگ ترکستان درسرزمین اشغال شده، تاجیکان را بویژه در حوزه کاربرد زبان تاجیکی، فرهنگ ملی،اقتصاد، کشاورزی، تجارت و دیگر بخشهای حیاتی دروضع بدتر قرارداد.
تشکیل خطه ترکستان، به خودی خود ازآن گواهی می داد که در آسیای میانه، ترکان زندگی می کنند و تاجیکان همچون قومی که تاثیر قابل توجهی بر زندگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ترکستان روسیه ندارند، دارای نقش درجه دو هستند.
این وضع ضد تاجیکی و تبعیض نسبت به تاجیکان بعد از برگزاری مرزبندی ملی و دولتی هم ادامه یافت، ولی اکنون نه از جانب ماموران پادشاهی بلکه از جانب ماموران حزبی و اداری در آسیای میانه، شوروی و در پایتخت امپراطوری شوروی، درنتیجه «تبر تقسیم» آسیای میانه به منطقه های اداری ودولتی، جمهوری ها و ولایت به اصطلاح خودمختار و مستقل، تاجیکان، از سرزمینهای تاریخی خودکاملا محروم شدند و درمقام اقلیت های ملی قرارگرفتند. پس از آن تاجیکانی که درخطه ترکستان و بخارا قرار داشتند، در زمره ازبکان قرار گرفتند.
زیرا در سرزمین جمهوری ازبکستان زندگی می کردند. تاریخ مرزبندی ملی و دولتی آسیای میانه، آنچنان پیچیده و متضاد است که مورخان و حقوق شناسان، هنوز نتوانسته اند، پاسخی قانع کننده به مسایل روشن نشده آن بدهند.مثلا سرزمینها و مرزهای جمهوری های خودمختار و جمهوری های شوروی که در حال حاضر دولتهای مستقل هستند، آیا برمبنای اصول قانونی و حقوقی تعیین و مستقر شده است؟ مورخان بی غرض و شرکت کنندگان مستقیم جریان تقسیمات قادر نبودند که به این پرسش ها و پرسش های دیگر پاسخ بگویند و حقانیت این عمل مهم را که برای قومهای آسیای میانه سرنوشت ساز، ولی برای تاجیکان فاجعه باربود، ثابت کنند. در واقع بعضی از کارشناسان اعتراف می کنند که به علت تنوع ترکیب ملی، رابطه های گوناگون اقتصادی ناحیه ها و روستاهای کوچک و غیره، تعیین کردن مرزهایجمهوری ها و ولایات ملی بطور ثابت و فوری غیر ممکن بود. در واقع پیشوایان سابق شوروی به قدرت کشور اطمینان زیادی داشتند و دوام آن را طولانی می پنداشتند.
از این روی مرزبندی دقیقی صورت نگرفته بود. به گزارش ایراس درآن زمان اصطلاح «خلق شوروی» رایج بود که نظریه پردازان شوروی اختراع کرده بودند. ولی این امیدها مثل حباب صابون دریک لحظه ترکیدند. مسایل حل نشدنی ملی، بویژه مسأله ارضی که از گذشته باقی مانده بود، نه از راه مذاکره بلکه الزاما از راه زور و سلاح حل می شد. همانگونه که این حادثه در ولایت آش جمهوری قرقیزستان، میان ازبکها و قرقیزها و درشمال تاجیکستان میان تاجیکان و قرقیزها اتفاق افتاد در مالداوی بین روسها و مالداویها، برخوردی خونین صورت گرفت، اختلافات ارضی، بین گرجی هاو آبخازیها، بین آسی ها و گرجیها، بین اوکراینی ها و روسها برای کریمه همچنان ادامه دارد. نتایج مرزبندی ملی و دولتی آسیای میانه نشان می دهد که اهداف و وظایف اصلی مرزبندی به دست نیامده است.
حقوق قومهای این منطقه برای تعیین سرنوشت خود حتی تا زمان استقلال هر کدام از مناطق شوروی در عمل اجرا نشد. قومهایی که در دولت ملتهای دیگر زندگی می کردند، هم در رابطه با سازمانهای دولتی و هم امکانات مساعد برای رشد فرهنگی خود و هویت ملی، ازحقوق لازم برخوردار نبودند. آنچه به مسأله موقعیت و شکل گیری قوم های کنونی آسیای مرکزی مربوط می شود، آن است که طبق منابع خطی و تایید اکثریت شرق شناسان، قدیمترین بومیان این منطقه تاجیکان می هستند. تاثر و نارضایتی بعضی از محققان و همکاران نزدیک خود را در این خصوص خوب می فهمیم، اما باید با آنها در بی معنی بودن این بحث در آینده موافقت کرد. تاریخ را به سود امیال و غرضهای سیاستمدارانه مختلف و حتی به خاطر «دوستی خلق ها» نمی توان بازنویسی یا تحریف کرد. دوستی واقعی نمی تواند بر پایه چنین ادعای دروغین استوار باشد که همه قومهای آسیای میانه، دریک وقت، دریک سال و یا حتی دریک صدسال شکل گرفته باشند، چنین چیزی درتاریخ نبوده و نخواهد بود.
حقیقت تلخ این است که اکثر مولفان هنگام آموزش و آشنایی با تاریخ قومی با تحریف کردن حقایقتاریخی خلق خود، دایره گسترده خوانندگان را به اشتباه می اندازند. مطالعه منابع خطی و آثار علمی نشان می دهند که قدیمترین ساکنان بومی آسیای میانه تاجیکان هستند، بنابراین اگر به دوره بندی علمی دوره های باستانی (تا میلاد) قرون وسطی و دوره نوین استناد کنیم، تاجیکان و نیاکان ایرانی آنها، حقوق کامل و مسلم دارند، که یکی از پایه گذاران دستاوردهای تمدن جهانی درمشرق زمین محسوب شوند. قومهای الاحده که بعدا به آسیای میانه آمدند، ممکن است مشمول روند تشکیل دستاوردهای فرهنگ و تمدن قومهای آخر قرون وسطی (عصرهای میانه) دوره نوین شوند.
اما این نکته مسلم است که محققان آثار باستان شناسی دوره های باستانی عهد برنجی، آهن و ابتدای قرون وسطی را که درآسیای میانه یافت شده است، کاملا به تمدن تاجیکان و نیاکان آنها متعلق می دانند. نشانه های فرهنگی قبیله ها و اقوام ترک در سرزمین تاجیکستان، تنها در آخر قرون وسطی، کشف می شود.
اگر با تعبیرهایی موافق باشیم که بعضی باستان شناسان بر مبنای کاوشهای خود در آسیای میانه پیشنها د می کنند، پس منطقا باید دانست که نمایندگان فرهنگی اروپا (انگلیسها، آلمانها، ودیگران) ۲۰۰ سال پیش به قاره آمریکا رفته بودند، ولی سازندگان فرهنگ باستانی آمریکا، بومیان، یعنی سرخ پوستان مایاو اینکاها هستند. منصفانه تر از همه آن است که باید کاوش باستان شناسی سرزمینتاجیکستان را با موازین علمی و اخلاق انسانی تطبیق داد که دانشمندان تمام دنیا طبق آن زندگی و کار می کنند. آنها هیچگاه ازملاحظات روزمره و فشار سیاسی پیروی نمی کنند و بخاطر منفعت شخصی وجدان خود را نمی فروشند. درطول تاریخ جمهوری های سابق که حالا دولتهای مستقل هستند، چند ملیتی بودند. تاجیکان یعنی قدیمترین ساکنان آسیای میانه در نتیجه «تبرتقسیم» در خارج از دولت ملی خود قرارگرفتند. ما امید داریم که بین قومهای آسیای مرکزی دوستی حقیقی، گسترش و تحکیم یابد.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید