یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بحران جانشینی سیاسی در ترکمنستان


بحران جانشینی سیاسی در ترکمنستان
كشورهای آسیای مركزی كه میراث داران اتحاد جماهیر شوری به حساب می آیند، تقریبا همان ساختارهای كهنه سیاسی را حفظ كرده اند و اغلب با حكومت های تك نفره شناخته می شوند. از این رو فقدان رهبری سیاسی در رژیم های تك نفره می تواند پیامدهای مهمی را برای كشور و اوضاع سیاسی آن داشته باشد. مرگ رئیس جمهور مادام العمر تركمنستان نیز در حالی اتفاق افتاده است كه مساله جانشینی نه تنها در تركمنستان بلكه در تمام كشورهای حاضر در منطقه آسیای مركزی، به عنوان بحرانی سیاسی مورد توجه قرار گرفته است.
● رژیم سیاسی تركمنستان
قانون اساسی تركمنستان به عنوان نخستین قانون اساسی در میان كشورهای مشترك المنافع در تاریخ ۱۸ مه ۱۹۹۲ تصویب شد. اگر چه مطابق این قانون ماهیت رژیم سیاسی تركمنستان جمهوری است اما نگاهی به اختیارات رئیس جمهوری در این كشور نشان می دهد كه این مقام از اختیارات فراوانی برخوردار است و بر قوای مقننه و قضائیه اشراف كامل دارد.
صفرمراد نیازاف دبیر كل حزب دموكراتیك تركمنستان كه در سال ۱۹۹۱ به عنوان اولین رییس جمهور تركمنستان مستقل انتخاب شد، در سال ۱۹۹۹ از سوی نهاد عالی قانونگذاری تركمنستان به عنوان رییس جمهور مادام العمر این كشور برگزیده شد. با این انتخاب، عملا پیشنهاد نیازاف برای كناره گیری از قدرت در سال ۲۰۱۰ به ریاست جمهوری مادام العمر تغییر یافت.
علی رغم اختیارات فوق نیازاف در سال ۲۰۰۳ حق پارلمان را برای ایجاد تغییرات در قانون اساسی نیز لغو كرد تا عملا قدرت پارلمان را سلب كرده و آن را به نهادی برای تایید احكام رئیس جمهور مبدل سازد.
مسایل فوق از یك سو عمق ماهیت اقتدارگرایانه رژیم صفرمراد نیازاف و اختیارات تام او را نشان می دهند و از سوی دیگر بیانگر بحران جانشینی در حكومت تك نفره است. زیرا هم اكنون پس از درگذشت ناگهانی نیازاف به نظر می رسد كه تركمنستان به دلیل ریشه های عمیق حاكمیت استبداد فقدان نهادهای دموكراتیك و عدم شكل گیری جامعه مدنی با بحران جانشینی سیاسی دست و پنجه نرم خواهد كرد.
● كیش شخصیت رئیس جمهور
كیش شخصیت نیازاف در میان رهبران آسیای مركزی آنچنان بی نظیر بود كه او تصاویر و تمثال های خود را در اماكن عمومی قرار داده بود و از نام گذاری اماكن مهم نظیر مدارس، فرودگاه و حتی شهرهای مختلف به نام خود و اعضای خانواده اش فرو گذار نكرده بود. او كه علاقه زیادی به توصیف های شخصیتی عظیم با خصوصیاتی ویژه از خود داشت به طور رسمی به تركمن باشی یا پدر تركمن ها شهرت یافته بود.
نیازاف كه ریش گذاشتن را قدغن كرده و كتابخانه ها را در سراسر تركمنستان تعطیل كرده بود، طریقه ای غیر معمول نیز برای پخش پیام های خود یافته بود. او كتاب خود به نام «روحنامه» را كه در تركمنستان جایگاهی برابر با قرآن به آن داده شده است، با یك موشك روسی از بایكانور قزاقستان، در حالی كه در محفظه ای كنار پرچم و نشان ریاست جمهوری تركمستان قرار داشت به فضا فرستاد.
● وضعیت سیاسی تركمنستان
در حالی كه در آسیای مركزی تنوع قومی و نژادی معمولا به عنوان یكی از عوامل اقتدارگرایی حاكمان مورد شناسایی قرار می گیرد، تركمنستان از حیث نژادی یكی از متجانس ترین جمهوری های آسیای مركزی به شمار می آید كه بخش اعظم جمعیت این كشور را تركمن ها ( حدود ۷۲ درصد) تشكیل می دهند. اگر چه تركمنستان بر خلاف جمهوری های دیگر شوروی از درگیریهای قومی فارغ است، با این همه صفر مراد نیازاف با قبضه كامل قدرت و مقاومت در مقابل اجرای اصلاحات دموكراتیك و اقتصادی، راههای مسالمت جویانه مشاركت سیاسی را نیز بر رقبا و مخالفان خود سد كرده بود.
میزان سركوب و اعمال خشونت آمیز حكومت پس از اینكه نیازاف در سال ۲۰۰۲ از یك توطئه سوء قصد جان سالم به در برد، بیش از پیش افزایش یافت. نیازاف پس از این سوء قصد اعضای گروه های مخالف كه در تبعید بسر می بردند را به دست داشتن در انجام این ترور متهم ساخت و بدین سبب سیاست های سركوب آمیز خود را افزایش داد.
بطور كلی طی این سال ها دموكراسی و اركان آن نظیر انتخابات آزاد، حقوق بشر و آزادی بیان در تركمنستان نادیده گرفته شده اند. به عنوان نمونه انتخابات نمایندگان پارلمان در دسامبر ۲۰۰۴ در حالی برگزار شد كه هیچ شخصیت مخالفی حق شركت در این انتخابات را پیدا نكرد و تمامی كاندیداها از صفرمراد نیازاف رییس جمهوری تركمنستان حمایت و نسبت به آن اعلام وفاداری می كردند.
بطور كلی می توان چنین اذعان داشت كه صفرمراد نیازاف میراثی ناگوار از خود باقی گذاشته است. با آنكه تركمنستان دارای پنجمین ذخایر بزرگ گاز طبیعی در جهان است، برنامه های آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی این كشور در دوران حكومت او در سطحی نامطلوب قرار داشته اند.
● بحران جانشینی
اگر چه مباحث جانشینی رهبری، موضوع جدیدی برای جمهوری های آسیای مركزی نیست اما سردمداران این كشورها به جای آنكه طی این سال ها به تفویض قدرت بیندیشند به طولانی تر كردن مدت زمامداری خود با استفاده از روش های مستبدانه اندیشیده اند. این امر را در غیاب نظام های سیاسی باز و فقدان طرح های روشن برای انتقال قدرت جامه عمل پوشانیده اند. از این رو دورنمای انتقال سیاسی و جانشینی رهبری در آسیای مركزی بیانگر شمار معتنابهی از مشكلات است.
رئیس جمهور مادام العمر تركمنستان كه در پی راندن فعالان معارض با نفوذ از كشور، فرقه ای پیرامون وجهه خویش ایجاد كرده بود، هم اینك كشور خود را با بحرانی عمیق نسبت به سرنوشت سیاسی دست به گریبان كرده است.
اگر چه به نظر می رسد شرایط داخلی تركمنستان به دلیل وجود نهادهایی نظیر مجلس مصلحت خلق، ارگانهای عالی دولتی، پارلمان و سرویس های اطلاعاتی و امنیتی، به هرج و مرج كشیده نشود اما همچنان مساله جانشینی و چگونگی تعیین آن یك سوال جدی و مهم است. زیرا نیازاف از یك سو هیچ جانشینی برای خود تعیین نكرده و از سوی دیگر افراد با استعداد را به بهانه های متفاوت از بین برده و یا روانه زندان كرده است.
به نظر می رسد در شرایطی كه افكار عمومی كنار گذاشته خواهند شد، همچنان روش های غیر دموكراتیك برای انتخاب رهبران جدید به كار گرفته خواهند شد.
همچنین به نظر می رسد با مرگ نیازاف یك بار دیگر مخالفان او فعالیت های خود را گسترش بخشند. بوریس شیخ مراد اف وزیر خارجه سابق تركمنستان كه به روسیه تبعید شده بود یكی از بزرگترین منتقدان صفرمراد نیازاف به شمار می رود. او كه همواره نیازاف را به اداره یك حكومت پلیسی، زیرپا گذاشتن حقوق ابتدایی مردم و به ارمغان آوردن فقر برای كشور متهم می كرد هم اینك از بخت بالایی برای هدایت نیروهای مخالف دولت برخوردار است.
با این حال به نظر می رسد به واسطه نقش قاطع سرویس های امنیتی و نظامی در نظام های آسیای مركزی مقامات ارشد این نهادها نقش مهمی در امر جانشین های رهبری ایفا نمایند. در واقع حمایت های آنان می تواند یكی از شروط اولیه برای یك انتقال آرام و تحكیم قدرت به رهبری جدید محسوب شود. در حال حاضر انتظار می رود كه در تركمنستان نیز سرویس اطلاعاتی و امنیتی این كشور (KNB) نقش مهمی در انتقال قدرت و تعیین جانشین ایفا نماید.
با این تفاسیر نمی توان نقش نیروهای خارجی علی الخصوص نیروهای فرامنطقه ای مداخله گر در منطقه را نیز نادیده گرفت. در میان قدرت های منطقه ای روسیه به طور سنتی نفوذ خود را حفظ كرده و بالطبع خواستار قدرت یابی افرادی است كه با روسیه احساس نزدیكی بیشتری می كنند.
در میان بازیگران فرامنطقه ای نیز می توان از نقش آفرینی ایالات متحده و به احتمال فراوان سفارتخانه های این كشور در منطقه نام برد. همانگونه كه سفارت امریكا در جریان انقلاب مخملی قرقیزستان نقش مهمی ایفا كرد به نظر می رسد توانایی ایفای این نقش را در كشورهای دیگر نیز داشته باشد. با این حال نباید از یاد برد كه مناسبات ایالات متحده با هریك از پنج كشور آسیای مركزی تفاوت های بسیاری نیز دارد كه این امر خود می تواند بر میزان تاثیرگذاری این كشور در جریان انتقال قدرت اثر بگذارد.
به عنوان نمونه موقعیت اكونومیكی تركمنستان به واسطه ذخایر عظیم انرژی در این كشور به همراه همسایگی با ایران و مجاورت با دریای خزر می تواند دلایل قانع كننده ای برای دخالت ایالات متحده در جریان انتقال قدرت در این كشور به شمار آید.
از این رو در شرایطی كه تركمنستان درگیر مسایل داخلی است، احتمال حاد شدن رقابت میان روسیه و امریكا برای تشكیل حكومت جدید، به دلیل كنترل بر منابع انرژی آسیای مركزی را نیز نباید از یاد برد. بنابراین در حال حاضر هم امكان ایجاد یك حكومت قوی در تداوم سیاست های نیازاف و هم احتمال ایجاد تغییر و تحولاتی از سوی مخالفان دولت در تركمنستان وجود دارد.
در شرایط عادی به نظر می رسد دولتی نیرومند همانند آنچه در دوره نیازاف وجود داشت قدرت را به دست گیرد. اما میزان همبستگی و چگونگی سازماندهی مردم از سوی مخالفان نیز می تواند معادلات قدرت را در این جمهوری دگرگون سازد.
شعیب بهمن
مؤسسه مطالعات روسیه، آسیای مركزی و قفقاز
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید