شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آخرین حلقه بازیگران عصر لائیسم


آخرین حلقه بازیگران عصر لائیسم
نسل پا به سن گذاشته ایرانی، خاطراتی شنیدنی از روزهای پرهیجان رقابت رجال سیاسی در تركیه به یاد دارند. ایامی كه این كشور نیمه اروپایی ـ نیمه آسیایی، میدان نزاع پر دامنه و وقفه ناپذیر ژنرالها با سیاستمداران از یك سو و چپگرایان و لیبرالها از سوی دیگر بود. این منازعه كه قریب سی ـ چهل سال، تاریخ این سرزمین را درنوردید همواره دو نماد و دو نماینده داشت سلیمان دمیرل كه جریان لیبرالها را رهبری می كرد و بلنت اجویت كه سرسلسله چپگرایان محسوب می شد.
اكنون عصر و زمانه آن رشته نزاع ها به سر آمده است و تركیه امروز با مردان جدیدش گونه ای دیگر از رقابت سیاسی را تجربه می كند. چپگرایان آتشین مزاج و لیبرالهای متعصب آن روزگار جای خود را به شاخه ها و شعبه های جدید داده اند. گذشت و دگردیسی روزگار سیاسی سرزمین تركیه را می توان در خبر فوت قافله دار چپگرایان (بلنت اجویت) و خانه نشینی رهبر لیبرالها (دمیرل) باور كرد. به راستی عقربه زمان، اوضاع و احوال سیاست را در این نقطه تلاقی دو قاره و معبر دو اقلیم شرق و غرب دگرگون كرده است.
اجویت آخرین بازمانده عصر طلایی جنگ قدرت در تركیه روز دوشنبه برای همیشه صحنه زندگی و سیاست تركیه را وداع گفت، درحالی كه شاهد رویش جوانه های جریانها و اندیشه های جدید بود صدای پای این تحول به گوش مرشد چپگرایان رسیده بود چنان كه آخرین سخنان او پیش از مرگش دلالت براین دارد كه اجویت در وصیت گونه ای گفته بود كه گردش زمان همه چیز را در تركیه تغییر داده است و حتی اصول لایتغیری مثل دخالت ژنرالها در سیاست نیز محكوم به تغییر است. با این پیش درآمد خطوط اندیشه و تفكرات اجویت را از نگاه گذراندیم.
●محافظه كاری در كسوت چپگرایان
اجویت هیچگاه در پی اصلاحات بنیادین نرفت، او رفتار سیاسی خود را در چارچوب نظامی تنظیم می كرد كه میراث آتاتورك خوانده می شود.
برهمین اساس بود كه اجویت هیچ گاه با مبانی لائیسم در نیفتاد یا تركیب بندی ساختار سیاسی تركیه را كه بر اصل برتری نظامیان استوار است به چالش نكشید.
او حامی و همراه ژنرالها در سال های سخت جنگ سرد و حتی پس از خاتمه دوران موسوم به عصر كودتای ژنرالها بود. اجویت حتی زمانی كه رقیب دیرینه اش سلیمان دمیرل، بحث تغییر ماده ۳۵ قانون اساسی (قانون وظایف نیروهای مسلح تركیه در داخل كشور) را به امید جلوگیری از تكرار كودتاهای نظامی پیش كشید حاضر نشد با آن همراه شود.
او در اظهاراتی صریح گفت: «حاضر نیستم وارد این بحث شوم.» اجویت این توجیه را پیش كشید كه تركیه در قبال امنیت خود و منطقه مسئولیت های جدی برعهده دارد و در وضعیت موجود افكار عمومی آماده پرداختن به این مسأله نیست. تركیه در مسائل داخلی و خارجی مشكلاتی منحصر به فرد دارد كه باید همواره آن را به خاطر داشت، لذا بحث در باره ارتش ضرورتی ندارد. البته اجویت خوشبین بود كه گذشت زمان و بروز تحولات جدید خود به خود دست نیروهای نظامی را برای دخالت در عرصه سیاست تركیه خواهد بست و اعتقاد داشت كه دیگر ساقط كردن دولت با كودتای نظامی آسان نیست . چنان كه در یكی از نشست ها با روزنامه نگاری می گوید: « می توان دریافت كه دیگر ارتش تركیه قصد دخالت در اوضاع سیاسی را ندارد نظامیان و ارتش، تحولات جاری در تركیه و دنیا را دنبال می كنند در صورتی كه در گذشته چنین نبود. اكنون ارتش شناخت بسیار خوبی در باره تركیه و جهان كسب كرده است. اینها تحولاتی مهم و سازنده است.»
●سیاستمداری با سه گرایش
اجویت در حیطه اندیشه سیاسی و تركیب بندی ایدئولوژیك احزاب تركیه، سه خصلت لائیك بودن، چپگرایی و ملی گرایی را در ظرف شخصیت خویش جمع كرده بود. او یك لائیك تمام عیار بود به این اعتبار كه همواره به بنیان فكری نظامی لائیسیته تركیه ارادت می ورزید و با مداخله مذهب در صحنه سیاست مخالفت می كرد، پایبندی به مبانی لائیك، اجویت را وادار به رقابت و رودررویی با جناح اسلام گرایان و نماینده و نماد امروزین آن یعنی حزب عدالت و توسعه كشاند. او نه تنها در جرگه رقیبان سرسخت طیب اردوغان درآمد بلكه وجه مذهب گرایی دولت اعتدال و توسعه را بارها مورد انتقاد قرارداد.
اجویت یك ملی گرای چپ و یا ناسیونالیست سوسیال بود. رگه های ملی گرایی تفكر او را می توان در سیاست خارجی اش به عینه دید.
اجویت با الهام از مكتب ملی گرایان ترك، خواستار حضور و نفوذ آنكارا در نواحی ترك نشین بود. فرمان فتح ناحیه ترك نشین قبرس را نیز برهمین مبنا صادركرد. او تا آخرین لحظات زندگی سیاسی خویش از خواسته و اعتقادش دست نشست.
بر این اساس اجویت لقب «كارا اوغلان» گرفت و وقتی كه فرمان حمله نظامی تركیه به قبرس را داد، عكس های او با عنوان «كارا اوغلان» در كنار پرچم تركیه در همه جا نصب شد.
«كارااوغلان» عنوان قهرمانی افسانه ای از تركهای اویغور است كه در قرن دوازدهم میلادی در آسیای مركزی می زیسته است و در فرهنگ تركیه نماد «قهرمانی و قیام در مقابل ظلم» است.
گرایشهای سوسیالیستی اجویت تفاوت بارز با نحله ها و محافل چپگرا داشت. او با ایجاد حزب چپ دموكراتیك كوشید تا در جامعه نیمه سنتی و نیمه مدرن تركیه، گروه های پرجمعیت كارگری را حول این حزب متحد سازد.
در آن سالها، مشی چپ گرایی، اجویت را به چالش و رقابتی پردامنه با طیف لیبرالهای این كشور و در رأس شان سلیمان دمیرل كشاند، اجویت از فرصت های دوران نخست وزیری خود نهایت بهره را برد تا قوانین و نظامات حقوقی تركیه را در جهت حمایت از حقوق گروههای كارگری اصلاح كند. تلاشهای او در این زمینه باعث شد كه سندیكاها و تشكلهای كارگری تركیه وفاداری خود به اجویت را همچنان حفظ كنند تا جایی كه در ایام بیماری و بستری شدن اجویت گروههای پرشمار كارگران با حضور در بیمارستان عواطف و دوستی خود با او را تجدید كردند. اما سیاستهای چپگرایانه اجویت در جامعه ای كه بر بنیاد تفكرات اقتصادی لیبرالهایی چون «كمال درویش» آهنگ ادغام در سیاستهای سرمایه داری داشت، نمی توانست دوام آورد. از همین رو بود كه اجویت در آخرین دوره نخست وزیری خود به دلیل مواجه شدن تركیه با بحران شدید اقتصادی سال ۲۰۰۰ و تشدید آن در سال ۲۰۰۱ مجبور شد به اجرای نسخه های اصلاحات اقتصادی موردنظر صندوق بین المللی پول تن دهد.
●لبخندهای پنهان اجویت
اجویت برخلاف چهره نسبتاً خشنی كه داشت بهره ای وافر از عاطفه و هنر داشت. تصور غالب افكار عمومی از بلنت شخصیتی مطلقاً سیاسی است كه تمام لحظات جوانی و پیری خود را به مبارزات سیاسی و نزاع با رقیبان به سر كرده است. اما واقعیت دنیای درون او غیر از این بود.
همسنگرانش می گویند او خلقی ملایم و متواضع در دنیای روابط شخصی دارد.
از همین رو اجویت دوران جوانی خود را در روزنامه نگاری و شعر گذراند. بلنت روحیه شاعرانه داشت و حتی مجموعه اشعاری از خود بر جای گذاشته است. دوستانش نقل می كنند كه ایام فراغت خود را صرف نوشتن مقاله و سرودن شعر سپری می كرد. همین خصوصیات اجویت رابه انتخاب همسری هنرمند و نقاش ترغیب كرد. رخشان اجویت كه ابتدا در وادی هنر با اجویت آشنا شده بود بعداً به یار سیاسی او در عرصه سیاست و احزاب تبدیل شد.
●آرمان سیادت تركیه
دیدگاه های اجویت در سیاست خارجی رنگ و صبغه تفكرات ژنرال های لائیك آنكارا را داشت. او نیز به حوزه های سنتی منافع ملی تركیه تعصب می ورزید، درباره عراق، قبرس و اروپا چنان می اندیشید كه نسل اول رهبران متعصب تركیه فكر می كنند. اما در میان موضوعات منطقه ای، قبرس كانون علاقه این سیاستمدار كهنه كار بود. او همواره در صف اول مدافعان نفوذ تركیه در قبرس قرار داشت.
بر همین اساس بود كه در دوران نخست وزیری خود در ۱۹۷۴ ارتش تركیه را برای تسلط بر بخش ترك نشین قبرس راهی این منطقه كرد و با این حمله، قبرس به دو نیمه یونانی وتركی تجزیه شد. او علایق خود نسبت به حفظ نفوذ تركیه بر قبرس راتا پایان حیات خود كنار نگذاشت و با هرگونه انعطافی در خط مشی آنكارا در این منطقه مخالفت ورزید. چنانكه در یكی از مصاحبه هایش گفت: این دولت بیش از حد در مسأله قبرس نرمش نشان داده است. این دولت تصور می كند كه اگر تركیه در مسأله قبرس امتیازاتی جدی بدهد راه آن به سوی عضویت در اتحادیه اروپا هموار می شود. واقعیت این است كه اتحادیه اروپا قادر نیست تركیه را به راحتی راضی و توجیه كند و همچنین نمی تواند بدون تركیه كار چندانی از پیش ببرد، زیرا كشور ما دارای ویژگی های بسیار مهمی است. اجویت در این بخش از اندیشه هایش تنها نبود. او از حمایت محافل بسیاری برخوردار بود لذا می گفت: افكار عمومی تركیه در مورد مسأله قبرس بسیار حساس تر از افكار مردم بخش ترك نشین قبرس نسبت به این مسأله است. كاملاً واضح است كه اگر تركیه امتیازاتی بدهد، شمال قبرس از دست خواهد رفت. از دست رفتن قبرس فقط به ضرر جامعه ترك شمال قبرس نخواهد بود، زیرا این بخش جایگاه بسیار مهمی در شرق مدیترانه و خاورمیانه دارد. این امر تنها تركهای قبرس را نگران نمی كند. شرق مدیترانه برای تركیه به همان اندازه مهم است كه دو پایگاه آمریكا و انگلیس در شمال قبرس برای آنها اهمیت دارد.
همچون سایر سیاستمداران آنكارا اجویت، دغدغه دیگر خود را مسأله عراق قرار داده بود و اینكه مبادا تحولات این كشور به تجزیه آنجا منجر شود. می گفت: مسأله عراق باید به هر شیوه ای كه شده، حل شود. این وضعیت غیرقابل پذیرش است. آمریكا علیه تلاش های ما برای تأمین امنیت خود در شمال عراق، موضعی آشكار گرفته است. این مسأله از دوستان و متحدان ما پذیرفتنی نیست.
اجویت هر چند به عنوان یك سیاستمدار چپگرا شهرت داشت اما به صف طرفداران عضویت تركیه در اتحادیه اروپا پیوست. در سال۱۹۹۹ تحت هدایت او بود كه نامزدی تركیه برای عضویت در اتحادیه اروپا پذیرفته شد. محافل سیاسی - اقتصادی غرب نیز غالباً از این چهره به عنوان یك دوست و شریك قابل اعتماد برای خویش یاد كرده اند.
البته اجویت سعی می كرد میان عضویت تركیه در اتحادیه اروپا با سیاست های منطقه ای آمریكا تفكیك قایل شود. بر این اساس او منتقد خط مشی آمریكا بویژه در عراق و قبرس بود و بر این باور بود كه آمریكاییها در مناقشه ها و بحران های پیرامون تركیه، منافع ملی آنكارا را لحاظ نمی كنند حتی هشدار می داد كه روند سیاست های دولت بوش در صحنه عراق به استقلال كامل كردها ونهایتاً تهدید امنیت ملی تركیه منجر خواهد شد.
محمد نوری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید