جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


حافظ مشرقی


حافظ مشرقی
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمی هد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد از خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
چکیده: نگارنده در این سطور به جایگاه و اندیشه جهانی و افکار بلند حافظ پرداخته و ایشان را نه به عنوان شاعر ایرانی بلکه به عنوان شاعر پیام آور صلح بدون هیچ گونه حیله و ریا مطرح می کند. اشعار حافظ در سرزمین های غرب و شرق، آمریکا و اروپا و حتی سرزمین های پیش پاافتاده اثر گذاشته و به تحول آثار ادبی بزرگان این سرزمین ها پرداخته است.
اگر بخواهیم راز ماندگاری شعر حافظ را بدانیم بهتر است که بگوییم شعر حافظ از روح بزرگ، فکر توانا و حس لطیفی تاثیر پذیرفته که در مکتب اصالت انسان، از اندیشه صلح مددجسته است. و در بازار حیله و ریا تحمل جاهل را ندارد. بلکه با کنایه هایش از هر چیزی که رنگ ریا داشته باشد پرهیز می کند. راز دیگر این ماندگاری در تعقل حافظ است که در طرح رندانه غزلش در محور افقی، از لایه به عمق و برعکس قابل تغییر و تفسیر است به طوری که مفاهیم اساسی شعر حافظ مانند ساقی، پیر، مکیده، معشوق، صبا در شگرد ایهام و استعاره و کنایه و تشبیه در طول سال های گذشته در بین جوامع مختلف معرکه افکار و نظرات مختلف بوده است. اما جریان سیال تفکر و ذهن حافظ موضوع دیگری است که شرق برای حافظ تعبیرات عرفانی قائل است و غرب از دریچه واقع بینی به اشعار حافظ می نگرد. امروزه شرق تا حدی به تفکر غربی و غرب به سوی تفکر شرقی رو کرده است.» (تاریخ ادبیات ایران، بان ریپکا، ص ۳۷) به هر حال هم دل ترین، هم دم ترین و محرم ترین هنرمندی که از این سرزمین برخاسته و در کنار دل یکایک ما نشسته است، کسی نیست جز حافظ.
عشقی که در دیوان حافظ وجود دارد عشق کلیشه ای نیست بلکه حسب حال اوست، او با تمام طبعش و با تمام دلش شعر می سراید. تمام این عوامل دست در دست هم داده است تا امروز در شرق و غرب از شعر حافظ سخن بگویند .در آلمان گوته از مریدان حافظ است . او می گوید: «از زمانی که این یگانه مرد یعنی حافظ وارد زندگی من شد چنان مرا از خود بی خود ساخت که اگر هر آینه دست به کاری نزنم دیوانه خواهم شد؛ گوته با هدف دست یابی به ادب جهانی (Weltitcrotury) دیوان غربی- شرقی را به وجود می آورد. یوهان کریستف بورگل، دیوان غربی- شرقی گوته را جذاب ترین اثر گوته به شمار می آورد۱ او در این دیوان در مورد شعر حافظ می گوید: «سطور شعر حافظ نشانی جاودانه از حقیقت است»۲ و این چنین بود که اروپا برای اولین بار در سال ۱۶۵۰ از ساختار خاص زبان آلمانی به انعکاس بهتر افکار حافظ پرداخت. گوته شاعر قرن ۱۹ و حافظ قرن ۱۴ م و شاعر اتریشی یعنی سکلیاتوس در قرن ۲۰ زندگی می کردند اما اشعار این شاعر اتریشی با اشعار حافظ رابطه ای معنوی برقرار کرد. حافظ در شعرش در مورد طلوع خورشید و انسانیت انسان و سحرخیزی سخن می گوید. سکلیاتوس هم می گوید: در تمام اعضایم برقی می زند و یک طلوع پنهانی در من شکل می گیرد، آن گاه در سحر و با دست های باز عروج می کنم.
گوته در مورد حافظ می گوید: ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است، زیرا آن را آغاز و انجامی نیست.
یان ریپکا در «تاریخ ادبیات فارسی» که به زبان انگلیسی نوشته، می گوید: هر چند گاه نابغه ای متولد می شود که در مقام شارح اوضاع زمان حال و بشارت دهنده آینده، جایگاهی والا در یکی از انواع شعر می یابد که به زمان خودش اختصاص ندارد و به آیندگان در قرن های بعد پیوند می خورد حافظ از آن جمله است و هنوز هم سرمشق و نمونه شعر تغزلی به حساب می آید. حافظ در فرانسه به بزرگانی چون ویکتور هوگو، آرمان رنو، آندره ژید و دیگران نیز راه یافته است.
حافظ در اشعارش به جهانی سازی فرهنگ ها پرداخته است که براساس تعلیمات معنوی انبیاءالهی و در راستای یک اخلاق الهی و انسانی برتر صورت می گیرد هدف اولیه ادیان بزرگ الهی و پیامبران، زندگی در سایه عدالت و صلح بدون تعرض به حقوق هم نوعان است. حافظ بسیاری از این مفاهیم و ارزش ها را در شعر خود حفظ کرده است. یکی از محققین در مورد ویژگی های شعری شکسپیر با حافظ به مقایسه پرداخته و گفته که: غزلیات حافظ در مضامینی چون عشق، معشوق و زیبایی هیچ کم و کاستی نسبت به (sonnets) شکسپیر ندارد.
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
آندره ژید آن قدر تحت تأثیر حافظ قرار گرفته که کتاب معروف مائده های زمینی را با این بیت حافظ آغاز کرده است:
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما
«برای آندره ژید مطالعه دیوان شرقی گوته به منزله فرمان حرکتی است به سوی ادبیات فارسی۳». به هر حال تأثیر حافظ را در ادبیات غرب نمی توان نادیده گرفت او مراد و استاد شده و ادیبان غرب مرید نادیده او شده اند سخن حافظ را با جان و دل می پذیرند. «ارمان رنو، شاعر فرانسوی کتاب «شب های ایرانی» خود را به نشانه شب هایی که در مطالعه ادبیات ایران گذرانده به رشته ی تحریر درآورده و مضامین شعر حافظ مانند گل، بلبل، ساقی و مطرب را در اشعارش به کار برده است۴».
از جلودار و پیشرو سبک سمبولیسم در شعر اروپای قرن ۲۰ بگوییم که کتاب «گل های اهریمنی» خود را با بهره گیری از حافظ نوشت:
در راه عشق وسوسه ی اهرمن بسی است
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
«از نظر بودلر، پیشرو مکتب سمبولیسم، اهریمن فرزندانی دارد که در درون ما وسوسه برانگیز هستند.۵»
کدام شاعر و نویسنده را می توانیم در اروپا سراغ داشته باشیم که بدون تأثیرپذیری از حافظ فعالیت خود را آغاز کرده باشد «ویکتور هوگو »سفینه شرقیات را تحت تأثیر از حافظ سرود۶». و اگر با دقت بیشتری جست وجو کنیم ژان لاهور در اروپای قرن ۱۹ مجموعه اشعار پندار را از حافظ الهام می گیرد و از عشق زمینی به وحدت وجود روی می آورد.
اروپا در موفقیت بزرگان ادب و هنر وام دار حافظ است. کلیگسور نقاش تحت تاثیر حافظ است، کنتس دو نوآی آرزوی تولد دوباره در شهر شیراز را در سر پروراند، بانوآناد و نوآی کتاب «باغ دلگشای» خود را تأثیر گرفته است.
با این نظریات چهره هایی که در طول تاریخ و نیز دوران معاصر برای نزدیکی روحی و معنوی و اخلاقی انسان ها به یکدیگر، تلاش کرده اند از جایگاه ویژه ای برخوردارند و حافظ در این میان می درخشد.
ادبیات فارسی پس از این که جامعه فرهنگی اروپا را دگرگون می سازد از اواخر قرن ۱۸ به تدریج جای خود را در نشریات آمریکایی باز می کند .امرسن و همفکران او، در ساختن بنیان های مکتب فکری- عرفانی خود از فرهنگ و ادبیات به ویژه شعر حافظ مدد گرفتند:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
«امرسن حافظ را مرد هزار چشم و تیزبین نامیده است که دوستدار آزادی و استقلال بشر است.» و یادآور این سخن آنه ماری شیمل است که می گوید: شعر جهانی شعر آشتی است و ما را بر این باور می رساند که در سامان جهان هر کجا شمیم گلزار تفکرات وطنی چون ترانه ی ابدی، از حقیقتی در شرق به مشام جهان می رسد، بدون تردید بلبل غزل خوان آن کسی جز حافظ نخواهد بود.
در شرق، شبه قاره هند، چین و ژاپن نیز جایگاه ویژه حافظ به چشم می خورد از مردم سرزمین چین می گوییم که حافظ را با دو شاعر معروفشان، «دوفو» و «لی بوی» مقایسه می کنند آنان نیز مانند حافظ باریا مقابله می کنند مضمون سخنان حافظ را بیان می کنند:
آتش زرق و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه ی پشمینه بینداز و برو
چقدر زیباست که انسان ها را به دوری از ریا دعوت کرد!
در ژاپن کتاب گوته، دیوان شرقی مغربی، به زبان ژاپنی چاپ شد و باب آشنایی مردم را با حافظ گشود، باز در همین دوران اندیشه حافظ آن قدر متعالی و انسان ساز است که پروفسور گامو در کتاب خود «تاریخ و فرهنگ ایران» به معرفی حافظ و اندیشه های جهان سازش می پردازد و پروفسور کی کوچی پارافراتر می گذارد حتی به مقایسه اندیشه ها و نظرات گوته و حافظ می پردازد به هر حال با این جمله می توانیم دریابیم که حافظ در شرق و غرب تاثیر نهاده است ابتدا گوته تحت تاثیر قرار می گیرد و سپس کی کوچی در شرق به مقایسه حافظ و گوته می پردازد و این چهره برجسته و جهانی حافظ است.
اشعار حافظ به زبان های محلی پاکستان مانند بلوچی، پشتو، سندی و پنجابی صورت گرفته است. در قرن ۱۹ در بنگاله ی غربی رهبر هندی به نام «راجه رام موهن» کتاب فارسی خود را با تأثیرپذیری از حافظ زینت داد و کتابش را با شعری از حافظ آغاز کرد. «رابیند رانات تا گور پسر نیز مانند پدر تحت تأثیر افکار و اندیشه های جهان ساز حافظ بود و کتاب «گیتابخلی» را با همین افکار نوشت۸». با همه این اثرپذیری ها نمی توان منکر جایگاه حافظ در پهنه بزرگ ادبیات جهانی شد زیرا پیام های انسانی او از دروازه های ممالک گذشته، دل های مردم را تسخیر کرده و پژوهش بزرگان، سند ادعای راستین ماست.
خوش تر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
محمدرضا پاشایی
پی نوشت و منابع:
۱-صفوی، کوروش، حافظ و گوته، کریستف بورگل، نشر مرکز، ج ۱، ۱۳۶۷
۲-دیوان شرقی- غربی، ولفگانک فون گوته، نشر مرکز، ج ۱، ۱۳۶۷
۳-هنرمندی، حسن، آندره ژید و ادبیات فارسی، انتشارات زوار، ۱۳۴۹
۴-حدیدی، جواد، برخورد اندیشه ها، انتشارات توس، ۱۳۵۶
۵-همان
۶-حدیدی، جواد، از سعدی تا آراگون، مرکز نشر دانشگاهی، ج۱، ۱۳۷۳
۷-کمیسیون ملی یونسکو، مجموعه مقالات حافظ شناسی، سخن اهل دل، ج ۱، ۱۳۷۱
۸-منابع موجود در سایت های خبری و اطلاع رسانی.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید