جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


یک بیننده حرفه‌ای باشید


یک بیننده حرفه‌ای باشید
در ترافیک، پشت چراغ‌قرمزهای طولانی و کسل‌کننده و شب‌ها وقتی در راه بازگشت به خانه هستیم؛ بعد از خستگی یک روز کاری به این فکر می‌کنیم که امشب نوبت پخش کدام سریال است. عجله می‌کنیم که زود‌تر به منزل برسیم یا به دوستی زنگ بزنیم و از او بخواهیم سریال یا برنامه موردنظر را برایمان ضبط کند تا در اولین فرصت ممکن ببینیمش؛ یا بعد از تمام شدن ساعت سریال گوشی را برمی‌داریم و می‌خواهیم که یک نفر تمام ماجرای این قسمت را با ریزترین جزئیات برایمان تعریف کند چون نتوانسته‌ایم سریال را ببینیم. ما با سریال‌ها و برنامه‌های منظم و روزانه تلویزیون زندگی می‌کنیم و خیلی‌ها حتی برنامه‌های زندگی خود را بر این مبنا تنظیم می‌کنند. شنبه تا پنج‌شنبه شب‌ها منتظر سریال‌ها هستیم، اخبار می‌بینیم، در مسابقات تلویزیونی شرکت می‌کنیم و تازگی‌ها هم که همگی با فرستادن پیامک به برنامه‌های مختلف رونق جدیدی بخشیده‌ایم. می‌بینید، رابطه عجیبی است. بچه‌های ما دارند با تلویزیون بزرگ می‌شوند، جوان‌ها دارند بهترین روزهای زندگی‌شان را با برنامه‌های تلویزیونی به اشتراک می‌گذارند و مسن‌ترها با تلویزیون زندگی خود را پر کردند. از آن چیز می‌آموزیم، به آن اعتماد می‌کنیم، با آن حرف می‌زنیم، درد دل‌هایی که شاید حتی به نزدیک‌ترین افراد هم نگوییم با یک کارشناس مورد اعتماد در میان می‌گذاریم. تلویزیون یکی از ما شده است؛ گویا عضوی به حساب نیامده در همه خانه‌ها که بیشترین فرصت را دارد؛ بیشتر زمان برای نمایش دادن و عرضه خود، بیشتر از تک‌تک اعضا. از صبح که تازه از خواب بیدار شده‌ایم تا پاسی از شب گذشته، ما در تصرف تلویزیون هستیم حتی آنقدر که گاهی یادمان می‌رود باید کمی بیشتر با هم حرف بزنیم، از همسرمان دلیل بی‌حوصلگی‌های این چند روز اخیر را بپرسیم یا با مادربزرگ که حالا نمازهایش را طولانی‌تر می‌کند و کمی دلگیر است چند دقیقه صحبت کنیم. یادمان می‌رود سر سفره از مادر تشکر کنیم و شاید خیلی چیزهای دیگر را! اینها را دارم با شما می‌گویم چون می‌دانم برایتان مهم است که دارید چگونه زندگی می‌کنید. می‌دانم که دوست دارید از آنچه این روزها پیش می‌آید و از تمام آن چیزهایی که در اختیار دارید بهترین‌ها را رقم بزنید. پس کمی با هم می‌اندیشیم و سعی می‌کنیم در استفاده از تلویزیون این روزها، آگاهانه‌تر رفتار کنیم.
● کمی درنگ کنیم
تلویزیون با خاستگاه خاص اجتماعی - فرهنگی و گستردگی مخاطبانی که دارد، رسانه‌ای است برای همه ما؛ برای آگاهی از اخبار روز جهان، برای کسب آموزش‌هایی که در موارد مختلف مفید است و برای سرگرم شدن و لذت بردن. اینها نیاز‌هایی است که احتمالا از ابتدا تلویزیون برای بر آوردنشان ایجاد شده است. اما آنچه می‌خواهم توجه‌تان را به آن جلب کنم کارکرد این روزهای تلویزیون در خانه‌های ماست. وقتی افراد خانواده بعد از یک روز کاری شب دور هم جمع شده‌اند به جای حرف زدن و جویا شدن از حال یکدیگر می‌آیند، می‌نشینند پای تلویزیون و تا دیر وقت هم هر برنامه‌ای را که پخش کرد می‌بینند. پای تلویزیون شام می‌خورند، سریال می‌بینند به اخبار گوش می‌دهند در مسابقه شرکت می‌کنند برای یک برنامه ورزشی اس‌ام‌اس می‌دهند و خلاصه هر کاری می‌کنند الا نشستن و دو کلمه با هم حرف زدن...
در تصرف صدا و ریتم و رنگ و تصویر کم‌کم گویا داریم خودمان را فراموش می‌کنیم. تلویزیون قرار بوده است برای بخشی از زندگی هر یک از ما مطرح باشد و به عنوان مکملی عمل کند تا ما آدم بهتری باشیم ولی آنچه واضح است تبدیل شدن ما به آدم های تلویزیونی است. تلویزیون دارد ما را متحول می‌کند. نقش‌های پدر و مادری و فرزندی را تغییر می‌دهد. نوع نیاز و سلیقه‌هایمان را؛ البته این ایرادی ندارد اگر کمی درنگ کنیم و آگاه باشیم به اتفاقی که در معرض آن قرار داریم.
● آگاهانه تلویزیون ببینیم
آنچه مسلم است این است که باید برای تماشای تلویزیون هم برنامه داشته باشیم. مثل یک برنامه منظم هفتگی برای غذا خوردن. باید بدانیم چه برنامه‌ای را با چه هدفی قرار است تماشا کنیم. چشم و گوش و ذهن ما در این بی‌برنامگی بیمار می‌شود. همانگونه که برای خوردن غذاهای مختلف فکر می‌کنیم و طعم‌ها را با هم می‌سنجیم و به یک ترکیب مناسب غذایی می‌رسیم برای تماشای برنامه‌های مختلف و متنوع تلویزیون هم باید برنامه داشته باشیم. اینکه کنترل را در دست بگیریم و مدام از این کانال به کانال دیگر برویم و از هر برنامه‌ای چند دقیقه‌ای را تماشا کنیم، بعد کمی اخبار گوش دهیم بعد یک برنامه موسیقایی و بعد... می‌بینید بیان آن هم سرگیجه‌آور است.
هر کدام از ما مقرراتی برای خوردن و آشامیدن داریم. اغلب شب دیروقت قهوه نمی‌نوشیم، از خوردن غذای سنگین پرهیز می‌کنیم، حواسمان به قند و چربی اضافه در خون هست! حال چگونه می‌شود نیمه‌شب پای یک برنامه هیجانی یا اکشن تلویزیونی می‌نشینیم و یادمان می‌رود این فیلم چه تاثیری بر بدن ما می‌گذارد و دیدن آن برای نیمه‌شب اصلا مناسب نیست! یا از دیدن یک برنامه پرنشاط و شاداب صبحگاهی پرهیز می‌کنیم؟ همانطور که جسم ما نیازهایی منظم و متفاوت دارد ذهن و روان ما نیز به تغذیه‌ای مفید و مناسب نیازمند است.
برنامه‌های تلویزیون هر کدام با هدفی خاص و برای تامین نیازی مشخص ساخته شده است که این مهم محقق نمی‌شود مگر با تماشای کل برنامه. ما می‌توانیم با شناخت مختصری از برنامه‌های منظم تلویزیون و نیازهای خود و خانواده به ترکیبی مناسب از برنامه‌های هفتگی برسیم که هم اوقات فراغت ما را به بهترین شکل ممکن پر کند هم آموزش‌های لازم را به ما بدهد و هم ما را از فرصت‌های دیگر با هم بودن و مطالعه دور نکند. قرار نیست از صبح که بیدار می‌شویم تا شب صدای تلویزیون در خانه بیاید. این زمانه که فرصت دیدن و حرف زدن و ارتباطات مستقیم تا این اندازه کم شده است باید خوب حواسمان باشد که ما این فرصت چند ساعتی شب را از خود نگیریم. اگر قرار باشد بی‌وقفه زمان فراغت از کار را پای تلویزیون بگذرانیم ؛ آن هم بدون داشتن برنامه‌ای منظم و حساب‌شده، دیر یا زود دچار نوعی بی‌سلیقگی و آشفتگی در ذهن و چشم و گوش می‌شویم. چشم ما باید انتخابگر باشد و مهم‌تر از آن گزینشگری برای ذهن است. قرار نیست خود را در معرض همه چیز بگذاریم. برنامه‌سازان تلویزیونی هم تمام برنامه‌ها را برای تمام افراد نمی‌سازند. هر برنامه‌ای طیف خاصی از مخاطبان را شامل می‌شود.
که ما به آسانی می‌توانیم از آن مطلع شویم خود را در معرض مناسب‌ترین برنامه‌ها قرار دهیم و بعد از آن می‌توانیم ببینیم که تلویزیون به چه ابزار مناسب و متفاوتی تبدیل می‌شود. همانگونه که طریقه مصرف دستگاه‌های جدید را از روی دفترچه راهنمای آن می‌آموزیم، طریقه استفاده از تلویزیون را هم باید بیاموزیم. باید بدانیم که با یک برنامه‌ریزی درست تا چه اندازه کیفیت زندگی ما به کمک تلویزیون ارتقا می‌یابد.
همراهی با ورزش کوتاه و بسیار مناسب صبح در تلویزیون، تماشای برنامه‌های کارشناسی پزشکی- خانوادگی عقیدتی تا نیم روز، اخبار، دیدن سریال‌های آموزنده و تماشای انتخاب‌شده چند برنامه سرگرمی و دیدن برنامه آرام موسیقی یا مجله‌های تصویری شباهنگام می‌تواند ضمن بالا بردن سطح آگاهی‌های ما، ریتمی مناسب با ساعات مختلف روز را در زندگی ایجاد کند و این در حالی است که پراکندگی و بی‌نظمی در تماشای تلویزیون می‌تواند ما را از برنامه منظم زندگی دور کند و نوعی بی‌برنامگی و سردرگمی را به زندگی ما بیفزاید.
● ما چگونه با تلویزیون ارتباط برقرار می‌کنیم
ما باید برای تماشای تلویزیون برنامه بگذاریم نه آنکه تلویزیون در خانواده ما سبب ایجاد تغییرات در عادات منظم و روزانه شود. آنچه شاهدش هستیم تغییر ساعات خواب، به‌هم‌ریختگی در روابط خانوادگی، بی‌نظمی در غذا خوردن و ساعات تفریح و اوقات فراغت است، هماهنگ کردن زمان غذا خوردن با برنامه‌های تلویزیون یا بیدار ماندن برای دیدن بعضی برنامه‌ها از اثرات آشکار تلویزیون بر برنامه خانواده می‌باشد. کودکان ما از کودکی باید بیاموزند که جایگاه تلویزیون در زندگی آنها چه اندازه است و چگونه باید برنامه منظم و عاقلانه‌ای برای خود داشته باشند و تماشای برنامه های تلویزیون را هم جزئی از آن قرار دهند.
کار تلویزیون نمایش است، زمانی می‌تواند ما را به نمایش خود جلب کند و با شخصیت‌های درون متن در نمایش آشنا و مرتبط سازد که در این ارتباط دوسویه ما یا با شخصیت‌های درون متن ارتباط برقرار می‌کنیم به این شکل که خود را به جای هر از آنها تصور می‌کنیم، یا خواست‌هایی را که در درون ما وجود دارد و ما دست به انکار آنها زده‌ایم در نمایش تشخیص می‌دهیم و آنها را پیگیری می‌کنیم و در اصطلاح متخصصان در آن نمایش فرافکنی می‌کنیم. این دو فراگرد که در آن واحد هم متضاد و هم مکمل هم هستند، یعنی فراگرد این همانی و فرافکنی در تحلیل روابط میان تماشاگر و نمایش نقش اساسی دارد. به همین دلیل توجه به داستان سریال‌های تلویزیونی بیش از سایر برنامه‌ها ارجحیت دارد.
می‌بینید دوستان عزیز خواننده این یک نظر کارشناسی است پس برای شکل‌گیری چنین فرآیندی باید آگاهانه و دقیق رفتار کنیم. باید بدانیم که یک سریال تاثیر متفاوتی نسبت به سریالی دیگر بر ما می‌گذارد و این صحیح نیست که از یک سریال خانوادگی و آرام به سراغ یک سریال اکشن و پلیسی برویم. باید برای چشم و گوش خود و مهم‌تر از آن برای ذهنمان چارچوب داشته باشیم اینها ظرفی نیست که بی‌برنامه هر چیزی را در آن بگنجانیم. ممکن است که خیلی برنامه‌ها مفید باشد اما به پیش‌زمینه‌های ذهنی قبل و بعد از آن و به هم زمانی با تماشای برنامه‌های دیگر خیلی مرتبط است، ما می‌توانیم تاثیر مفید یک برنامه تلویزیونی را با تماشای نادرست و بی‌موقع از بین ببریم. تنها کافی نیست در این چرخه ما تهیه‌کننده و کارگردان‌های حرفه‌ای داشته باشیم الان زمان آن است که خود ما هم یک بیننده حرفه‌ای باشیم.
مصرف ابداعی، مصرف تولیدی است. مصرف‌کننده در اینجا تولید‌کننده است. کالاها ناتمام تولید می‌شوند این مصرف‌کننده‌ها هستند که کالاها را تکمیل می‌کنند. کالاها همان برنامه‌ها هستند، ما باید یادمان باشد که رفتار ما ادامه فعالیت رسانه‌ها و تلویزیون است. بنابراین در این رویکرد معنای مصرف و تولید تغییر یافته و در نفس کردار مصرفی نوعی تولید دیده می‌شود. ما به عنوان بیننده باید آگاه باشیم که تولیدکننده هستیم و هر کدام از ما با زمان و نحوه تماشای برنامه‌ای خاص آن برنامه را برای خود بازتولید می‌کنیم. پس باید تلاش کنیم که بهترین‌ها را برای خود بسازیم و این فعالیتی است اقتضای اکنون که تنها با کسب مهارت و شناخت هرچه بیشتر خود و جایگاه یک بیننده و نیازهای ما از تلویزیون برآورده می‌شود.
کارشناسان معتقدند در جامعه جدید فرد از یکسو آزاد است و فردیتش شکل می‌گیرد و از سوی دیگر در حصار جامعه خود را حس می‌کند و دائما به عرصه‌های آزادی او تعرض می‌شود. در چنین وضعیتی شیوه خاص مصرف کردن راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران است. بنابراین مصرف کردن راهی برای اثبات خود و حفظ اقتدار فردی است. مصرف تلویزیون نیز از این قاعده مستثنی نیست و فرد در جریان تماشا و مصرف تلویزیون سعی در تحکیم هویت شخصی‌اش دارد و هم این هویت شیوه مصرفش را تعیین می‌کند. در این فرآیند فرد کامل می‌شود. در این فرآیند فرد می‌آموزد که چگونه باید نقش‌های خانوادگی و اجتماعی‌اش را بهتر ایفا کند.
● کودکان را فراموش نکنیم
در این میانه آنچه بسیار حیاتی است برخورد کودکان و تماشای برنامه‌های مختلف تلویزیون است. سن کودکی و ابتدای نوجوانی حساس‌ترین سن برای در معرض مسائل مختلف قرار گرفتن است. کودکان هر چیزی را که می‌بینند در ذهن خود ثبت می‌کنند و برنامه‌های مختلف تلویزیونی تاثیری چند برابر بر ذهن آنها می‌گذارد. تاثیری که حتی شاید به ذهن ما بزرگ‌تر‌ها هم نرسد. افسردگی، کج‌فهمی، لجبازی، تخریب سیستم عصبی و فکری در بیشتر مواقع نتیجه نگاه کردن بیش از حد کودکان به فیلم‌های تلویزیون است. کارشناسان معتقدند که نگاه کردن طولانی کودکان به تلویزیون و انجام بازی‌های رایانه‌ای افق فکری آنها را محدود می‌کند و بر عملکرد کلامی آنان نیز تأثیر می‌گذارد. برای یک پدر یا مادر خوب بودن این کافی نیست که فرزندمان را در مدرسه‌ای مناسب ثبت‌نام کنیم و او را از نظر خوراک و پوشاک تا حد امکان تامین نماییم؛ یک پدر و مادر آگاه ناظر رفتار کودکش است و او را حتی زمانی که پای برنامه‌های تلویزیونی نشسته است همراهی می‌کند. در همراهی کودکان می‌توانیم از ترس‌ها و نگفته‌هایشان آگاه شویم. می‌توانیم مطلع باشیم که او به چه چیزهایی حساس‌تر است، از چه چیزهایی بیشتر خوشش می‌آید، چه آرزوهایی دارد و...
در اینکه تلویزیون برنامه‌های مفید فراوانی چه برای بزرگسالان و چه برای کودکان پخش می‌کند، حرفی نیست اما درک این مسئله برای برنامه‌ریزان شبکه‌ها در زمانبندی برنامه‌ها بسیار با ارزش است؛ زیرا تماشای فیلم‌هایی که افراد را عصبی، هیجانی، غمگین و وحشتزده می‌کند، در درازمدت اثرات جبران‌ناپذیری را بر آنها به ویژه کودکان و نوجوانان برجای خواهد گذاشت.
مسئله مهم‌تر خود خانواده‌ها هستند که برای فرزندان‌شان برنامه‌ریزی مدونی ندارند که کودکان‌شان چه وقت بازی کنند، چه وقت تکالیف مدرسه را انجام دهند و در چه زمانی به تماشای تلویزیون یا انجام فعالیت‌های مورد علاقه خود بپردازند. بخشی از وحشت خواب و کابوس‌های شبانه نتیجه فیلم‌های خشن و نامناسبی است که کودکان می‌بینند. آیا کودکان شما تاکنون دچار کابوس شده‌اند؟ چه خواب‌های آشفته یا کابوس‌های شبانه‌ای باعث وحشت کودکان‌تان شده است؟ بسیاری از کودکانی که دچار کابوس یا وحشت خواب می‌شوند، مایل نیستند درباره آن صحبت کنند.
کابوس در خواب در سنین ۶-۵ سالگی اتفاق می‌افتد که نتیجه اختلال و اضطراب در خواب است. مرحله رویا! کابوس درخواب ناشی از ترس، اضطراب، ناراحتی و نگرانی‌هایی است که درطول روز برای کودک رخ می‌دهد و شب خود را در قالب کابوس نشان می‌دهد اما وحشت خواب که آن هم ریشه در نگرانی‌های روزمره دارد، زمینه خانوادگی دارد و در دوره خواب عمیق که رویا ندارد اتفاق می‌افتد. کودک بیدار می‌شود، می‌نشیند و جیغ می‌کشد. او وحشتزده و گیج و منگ است. اطرافیان را نمی‌شناسد و خواب خود را نیز به یاد ندارد. در این حال، ضربان قلب و تعداد تنفس کودک به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بالا می‌رود و پس از چند دقیقه آرام گرفته، دوباره به خواب می‌رود.
اضطراب و ترس در خواب نشأت گرفته و دنباله اضطراب‌های روزانه است که می‌تواند مربوط به رفتار اطرافیان مانند دعواهای پدر و مادر یا خواهر و برادر، زدوخورد، تنبیه، تحقیر، تهدید و یا تماشای فیلم‌های خشن و ترسناک یا غم‌انگیز و نامناسب برای سن او باشد. بخش عظیمی از این اتفاقات تنها به این دلیل رخ می‌دهد چون پدر و مادر حواسشان به رابطه کودک و تلویزیون و نوع برنامه‌هایی که تماشا کرده نبوده است. بروز خشونت‌های هیجانی، کاربرد الفاظ نادرست و حتی در بعضی موارد بلوغ زودرس ناشی از تماشای برنامه‌های نامناسب از نظر محتوایی برای یک کودک یا نوجوان است. در سبد مصرف تلویزیون دقت کنیم که چه چیزهایی را برای کودک خود انتخاب کرده‌ایم! کودکانی که بی‌نظارت والدین و در همه ساعات شبانه‌روز اجازه تماشای برنامه‌های مختلفی را دارند، کودکانی که به جای حرف زدن با مادر خود ساعات زیادی را پای تلویزیون و کامپیوتر صرف می‌کنند مسلما به چنین عوارضی مبتلا می‌شوند.
در خاتمه ما با هم حرف می‌زنیم، رودرروی هم قرار می‌گیریم، چای می‌نوشیم، روزهای تعطیل یا هر فرصتی که دست دهد به دیدن بزرگ‌ترها می‌رویم و در لابه‌لای همه اینها تلویزیون می‌بینیم. همه اینها به این معناست که ما هنوز یکدیگر را دوست داریم و برایمان اهمیت دارد که آگاهانه رفتار کنیم و حرفه‌ای باشیم. در این جهان پرشتاب مدرن باید مدرن زیستن را آنگونه بیاموزیم که ارزش‌ها و نقاط قوت فرهنگی خود را فدا نکنیم. اگرچه تلویزیون مانند خیلی ابزار دیگر وسیله‌ای وارداتی است اما حواس‌مان باشد که فرهنگ خانواده‌ها و با هم بودن‌مان را نباید از ما بگیرد. هیچ کار خاصی قرار نیست انجام دهیم فقط می‌توانیم با کمی آگاهی و برنامه‌ریزی یک بیننده فعال و حرفه‌ای باشیم. نیاز خود را بدانیم و برنامه‌های مناسب و مورد نیاز خود را انتخاب کنیم. بعد می‌توانید ببینید که چه اندازه همه چیز بهتر می‌شود. می‌بینید که تلویزیون از یک صدای همیشگی در خانه تبدیل می‌شود به مشاوری مفید و عضوی فعال که اگرچه همیشه صحبت نمی‌کند اما زمان‌هایی که ما می‌خواهیم و حرف‌هایی که نیاز داریم می‌زند.
ترجمه: پویان صدر
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید