شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ابعاد نظامی و امنیتی تهاجم «سرب گداخته»


ابعاد نظامی و امنیتی تهاجم «سرب گداخته»
رویدادهای خشن نظامی معمولاً در یک نقطه بلوغ سیاسی و یا شرایط ویژه امنیتی روی می دهد تا با عبور از آن، مرحله ای جدید را بیافریند. جنگ، یک فرصت طلبی سیاسی با ابزارهای غیرسیاسی است تا هدف های روشنی را محقق سازد و موازنه قوا را به نفع اقدام کننده برهم زند.
در جنگ های کلاسیک، معیار سنجش توانمندی های دو طرف و یا شاخص های پیروزی و شکست با جنگ های نسل چهارم و نامتقارن متفاوت است و برتری های ابزاری و ادوات جنگی در جنگ های جدید تعیین کننده نتیجه جنگ نیست، بویژه این که در جنگ های نسل جدید، به جز تسلیحات نظامی، ابزارهای رسانه ای و فضای مجازی و کارکردهای آن نیز مطرح هستند که افکار عمومی و واکنش های آن را در قبال رویدادهای جنگی و حتی سقف رفتاری جنگ و یا طول جنگ تعیین کننده و مؤثر می سازد.
از نگاه کلوزویتس استراتژیست مشهور آلمانی، «جنگ، استمرار سیاست ورزی با ابزارهای دیگر است و هدف سیاسی، هدف اساسی جنگ است.»این بدان معناست که جنگ برای اهداف روشن سیاسی شکل می گیرد و هدف های نظامی، پایه ای برای متجلی کردن دستاورد و اهداف سیاسی خواهند بود.
اهداف نظامی و سیاسی و نوع قابلیت ها و ضعف ها، شیوه ها و ابزارهای جنگ را تعیین و توجیه می کند.
● شرایط سیاسی ـ امنیتی جنگ
جنگ ۲۲ روزه غزه که رژیم صهیونیستی از آن به عنوان «سرب گداخته» یاد می کرد، در حالی آغاز شد که یک اجماع غربی ـ اسرائیلی و تعدادی از کشورهای عربی را بر اهداف جنگ علیه حماس در کنار هم قرار داده بود. یک نیاز استراتژیک برای برون رفت از بن بست های سیاسی و یا پاسخگویی به نیازهای امنیتی راهبردی و یا مقدمه سازی برای اجرای طرح خاورمیانه ای امریکا، اساس این پیوند بود.
رژیم صهیونیستی که از جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ با شکست خارج شده بود، برای جبران آسیب بر اقتدار و هیبت نظامی و یا توان بازدارندگی خود، باید دست به اقدامی موفق و اعتمادساز در سطح جامعه صهیونیستی می زد. در گزینه های موجود، امکان حمله اسرائیل به ایران وجود نداشت و به جز فقدان تضمین برای کسب پیروزی، هزینه گسترده ناشی از وسعت جنگ، مخالفت غرب و کشورهای عربی را در پی داشت و آغاز چنین جنگی، آسیب های همه جانبه منطقه ای را برای اسرائیل دربرداشت. گزینه دوم، حمله مجدد به حزب الله بود که تجربه ناموفق ۲۰۰۶ سطح نگرانی از شکست جدید را بر تصمیم نهایی گسترده بود، بویژه این که قابلیت های جنگی و نظامی حزب الله بنا به ارزیابی و گزارش دستگاه های امنیتی اسرائیل، بسیار ارتقا یافته بود و می توانست این رژیم را با ریسک های خطرناکی روبه رو کند. آخرین گزینه رژیم صهیونیستی، حمله به غزه و حکومت حماس بود که با توجه به سطح توانمندی های آن، شانس بیشتری برای کسب پیروزی را برای خود احساس می کردند.کشورهای مرتجع عربی که خود را زیان دیده از سیاست های ۸ سال حکومت بوش در خاورمیانه می دیدند، برای پاسخ به نیازهای گوناگون خود، نابودی حماس و مقاومت در غزه را امری حیاتی ارزیابی می کردند. رویکرد سازش این کشورها که از سال ۲۰۰۲ طرح مشترک عربی را برای صلح با اسرائیل ارائه کرده بودند، طی سال های اخیر، پررنگ تر شده و همگرایی بیشتری در تماس های آشکار و پنهان با این رژیم را نشان می داد. حذف حماس برای جایگزینی ابومازن و جریان حکومت خودگردان و اجرایی کردن طرح سازش با اسرائیل و پایان دادن به مسئله فلسطین، از نگاه این کشورها، فرصت بازیگری ایران را محدود ساخته و می توانست موازنه قوای منطقه ای را تدریجاً به نفع کشورهای یاد شده و به زیان جریان مقاومت منطقه ای و ایران رقم بزند.
امریکا نیز که پروژه خاورمیانه ای آن در ۸ سال گذشته با موانع و چالش ها و ناکامی جدی روبه رو شده و هزینه های وسیعی را بر آن تحمیل نموده بود، به دنبال رهیافت جدیدی جهت برون رفت از بن بست طرح های منطقه ای بود.
برای اجرایی کردن این اجماع، ساز و کارهای ایجاد شده طی سال های گذشته در همکاری های اطلاعاتی (شرم الشیخ) و یا هماهنگی های سیاسی و رسانه ای و تعیین سناریوهای نظامی، سیاسی و تبلیغاتی فعالانه به کار گرفته شد و هزینه های مالی آن به عهده عربستان، مدیریت اجرایی صحنه بیرونی به مصر، پشتیبانی و لجستیک جنگ به عهده امریکا و حمایت های سیاسی و تبلیغاتی به اروپا واگذار شد.
● اهداف جنگ
اگرچه مسئولین رژیم صهیونیستی تلاش کردند با تکیه بر تجربه جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ با حزب الله، اهداف جنگ را به روشنی ابراز نکنند تا در تنگنای تفسیرهای پیروزی در جنگ قرار نگیرند، ولی محورهای زیر از زبان مسئولان مختلف این رژیم بیان گردید:
۱) ضرورت دگرگونی در وضعیت امنیتی غزه و عدم تحمل حکومت حماس
۲) نابودی مقاومت و توقف اقدامات آن و بازگشت ابومازن به غزه
۳) امروز حماس، فردا حزب الله و.‎/‎/
۴) تضعیف حماس
۵) جلوگیری از شلیک موشک از غزه به سوی اسرائیل
۶) توقف و جلوگیری از امکان تسلیح مجدد حماس از طریق تونل های مرز رفح
خانم لیونی ماهیت جنگ غزه را، جنگ ارزش های تمدن غربی و پیشرفته با تروریست ها معرفی کرد.
● سناریو و تاکتیک های جنگ
رژیم صهیونیستی برای اهداف حداقلی و حداکثری خود، سناریوهای مختلفی در نظر گرفته بود تا بتواند در قالب ابهام در هدف های اعلام شده، هر میزان ممکن از اهداف را در جنگ کسب کند.
در سناریوی حداکثری، باید حکومت حماس ساقط و مقاومت بشدت سرکوب و نیروهای محمد دحلان که در مصر و اردن در قالب طرح امنیتی ژنرال دیتون آموزش دیده بودند، به غزه وارد شده و ابومازن حاکم می شد. بدین منظور از روش «جنگ پرشدت» و «غافلگیرانه» و «آتش گسترده بر اهداف شناسایی شده» استفاده می شد و حملات وسیع هوایی در روز اول جنگ و حتی ۴ روز اول، این سناریو را تعقیب می کرد.
در سناریوی بعدی، با اجرای حملات گسترده هوایی، توپخانه و دریایی بر مناطق مسکونی وشهری و بر اهداف حکومتی و مقاومت در غزه (سیاست زمین سوخته)، امکان ایجاد شورش مردمی و اعتراض به مقاومت و حکومت حماس مدنظر بود تا بدین ترتیب هدف ساقط کردن حکومت حماس فراهم شود.
در سناریوی سوم، پس از حملات گسترده هوایی و شدت آتش، به حملات زمینی نیز تکیه می شد تا دو سطح از اهداف برای کسب پیروزی را امکان پذیر کند.
در سطح اول، امکان پذیری اشغال مناطق شهری در شمال نوار غزه، شهر غزه و پیرامون آن و یا مناطق جنوبی در شرق خان یونس و یا مرز رفح و نوار فیلادلفی مدنظر بود تا ضمن وارد کردن ضربه به مقاومت و تضعیف آن با هدف های سیاسی جنگ از طریق چانه زنی بر روی مناطق اشغال شده دنبال شود.
هدف ثانوی این سطح عملیاتی این بود که با ترور و یا ربایش رهبران مقاومت و یا دستیابی به شالیط، بخشی از اهداف جنگ و پیروزی را ثبت و شرایط چانه ای برای کسب امتیازات سیاسی و اهداف جنگ را محقق نماید.
سطح دوم عملیات در سناریوی اخیر شدت بخشیدن به حملات هوایی و به کارگیری سلاح های ممنوعه و اجرای حملات زمینی و نفوذی برای تضعیف هرچه بیشتر مقاومت و فرسایش آن تا امکان تسلیم پذیری مقاومت را افزایش داده و یک تصویر از موازنه وحشت (ویرانی سازی) به جای احیای توان بازدارندگی را ثبت کند.
● نتایج جنگ
▪ اسرائیل شدیدترین حملات ممکن را با به کارگیری آخرین توان نظامی و تسلیحاتی در جنگ غزه به اجرا گذاشت.
▪ حملات اسرائیل حدود ۱۳۰۰ شهید و ۵۴۰۰ زخمی از مردم غزه گرفت. تمامی مراکز حکومتی و هزاران منزل مسکونی و اماکن تجاری و کسب و کار را ویران کرد.
تلفات مستقیم مقاومت (تمامی گروه ها) حدود ۸۰ شهید و تعدادی زخمی است که آسیب به ساختارهای مقاومت و امکانات آن بسیار اندک بودند.
برآوردهای تقریبی، تلفات اسرائیل را نیز حدود ۸۰ کشته و حدود ۱۷۰ زخمی نشان می دهد که در خسارت های دیگر، موشک های مقاومت از شعاع ده کیلومتری به شعاع ۵۰ کیلومتری، شهرها، شهرک ها، پایگاه های نظامی - هوایی و مراکز تجمع نیروی نظامی و نیروهای زرهی آن را دربرگرفت.
▪ اسرائیل نتوانست به یک پیشروی مؤثر در مناطق حضور مقاومت دست یابد.
▪ مقاومت از طریق اجرای جنگ چریک شهری، از درگیری مستقیم در مناطق آزاد پرهیز کرد و با کشاندن نیروهای دشمن به حاشیه مناطق مسکونی، تلفات جدی از آنها گرفت که در این بین، تلفات اسرائیل در چالیا و غرب بیت لاهیا، چشمگیر هستند.
▪ واکنش های جهانی در سطوح رسمی و مردمی (افکار عمومی) علی رغم سانسور خبری و روش های عملیات روانی برای تحریف، تشکیک و تردید و وارونه نشان دادن حقایق، بسیار گسترده علیه اسرائیل شکل گرفت و شعارها و مطالبات آنها ضمن استمرار، ارتقا را نیز نشان داد. اعتراض عمومی در یک مرحله به حمله به مراکز اسرائیلی و کشورهای مصر و عربستان کشیده شد. حملات به افراد صهیونیست و مراکز آن در برخی کشورها آغاز گردید.
▪ تلاش هدفمند دیپلماسی غربی و اسرائیلی برای برداشتن صفت تهدید اسرائیلی در سال های متمادی، در جریان این جنگ به تهدید برجسته اسرائیلی برای منطقه و امنیت و صلح جهانی تبدیل شد.
▪ چهره اسرائیل به عنوان یک جنایتکار جنگی بروز کرد و نتوانست با به کارگیری گسترده قدرت، آتش و سلاح های متنوع جنگی و ممنوعه، اقتدار و موازنه وحشت را ثبت کند.
▪ هزینه های دیپلماسی جنگ برای اسرائیل، غرب (امریکا و اروپا) و کشورهای مرتجع بشدت افزایش یافت.
▪ آسیب پذیری کشورهای مرتجع و هم پیمان اسرائیل در جنگ بشدت افزایش یافت و موجب تغییر و یا نرمش در مواضع آنان گردید.
▪ طرح های صلح و سازش عربی با تردید جهت ادامه حیات روبه رو شد.
▪ مشروعیت مقاومت که تا به حال در ادبیات سیاسی و تبلیغاتی صهیونیست ها و غرب به عنوان تروریسم توصیف می شد، بشدت به عنوان مقاومت و مشروعیت مقابله با رژیم صهیونیستی گسترش یافت.
▪ هیچ یک از اهداف نظامی جنگ که توسط مقامات اسرائیلی بیان شده بود محقق نشد و ژنرال عاموس گلعاد اعلام کرد از اینکه نتوانسته حتی شالیت را آزاد کند خجالت زده است.
▪ اگرچه شکاف عربی افزایش یافت ولی مجموعه کشورهای حامی مقاومت در شرایط بهتر و آفندی و ابتکاری و کشورهای مرتجع عربی در شرایط انفعالی قرار گرفتند که ناشی از تبانی و همکاری با صهیونیست ها در جنگ بود.
▪ تصویر امریکا در سطح منطقه و جهان بشدت آسیب های جدیدی دید که برای اوباما در آغازین روزهای ریاستش، حاصل مطلوبی نیست و هزینه های آن را افزایش می دهد و اجرای پروژه های خاورمیانه ای آن را با دشواری بیشتری روبه رو می کند.
▪ فضای فتنه انگیزی غربی - عربی (ارتجاع) و صهیونیست ها در موضوع شیعه - سنی بشدت فروکش کرد و تمرکز تلاش های تبلیغاتی و روانی بر موضوعات قومی و ناسیونالیستی بر روی ایران قرار گرفت، بدین مضمون که ایران به دنبال چشمداشت های منفعتی در جنگ غزه است.
▪ سران رژیم صهیونیستی و بویژه فرماندهان و مسئولین نظامی، خود را برای محاکمه در دادگاه های بین المللی به عنوان جنایتکار جنگی آماده می کنند و در داخل اسرائیل نیز برای فروکش کردن اعتراضات جهانی، دادگاه فرمایشی تشکیل شده است.
▪ سطح اعتماد و امیدواری در داخل رژیم صهیونیستی با افق روشنی روبرو نیست و باید بازتاب های آن را در آمار مهاجرت و مهاجرت معکوس از اسرائیل جست وجو کرد.
▪ جنگ غزه موازنه قوا و معادله امنیتی - سیاسی منطقه ای و جایگاه و وزن بازیگران را متأثر کرده و ایران در بهترین شرایط از وضعیت امنیتی و منطقه ای بسر می برد.
▪ مقاومت غزه با ناکام کردن دشمن از کسب پیروزی، بااقتدار باقیمانده و توان رزمی خود را حفظ کرده و با تکیه بر تجربه سنگین جنگ ۲۲ روزه به افق های بالنده تر فکر می کند.
▪ نتیجه جنگ در رویکردهای کلان نیز قابل احصا می باشد و ابراز تمایل غرب و امریکا برای تماس با حماس و به رسمیت شناختن آن، از بازتاب های ابتدایی نتایج جنگ می باشد.
▪ حکومت خودگردان وابومازن در بدترین شرایط سیاسی و هویتی قرار گرفته اند که در صورت رها شدن از سوی غربی ها، افول قطعی و شکست برای آن و جنبش فتح متصور است. لذا غرب، اسرائیل و کشورهای مرتجع در پروسه سیاسی پس از جنگ، به دنبال «نقش دهی» و احیای بازیگری و توان آن هستند.
جنگ در غزه مبدأ یک تحول بزرگ در صحنه فلسطین، دگرگونی عمیق در داخل رژیم صهیونیستی، مؤلفه های سیاسی و قدرت در بسیاری ازکشورهای عربی منطقه، معادله امنیتی و موازنه قوای منطقه ای و سطح کارکردی سیاست ها و راهبردهای غرب در منطقه خواهد بود.
هادی مجیدی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید