چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

استراگیجی اصلاح طلبانه


استراگیجی اصلاح طلبانه
این روزها بر اصلاح طلبان که در تدارک حضور در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری سال آینده هستند، چه می گذرد؟ اگر کسی تورقی در برخی روزنامه و نشریات داشته باشد، به خوبی پاسخ این سؤال را درخواهد یافت. آشفتگی، چنددستگی و در یک کلام، "حاکم شدن گفتمان سردرگمی بر اصلاح طلبان" وضعیتی است که پس از این "تورق" برداشت خواننده خواهد بود.
این وضعیت را چندی پیش لطف الله میثمی از اعضای سابق کادر مرکزی سازمان مجاهدین (منافقین)، به خوبی و البته "ایجاز تمام" بیان کرد. وی تصمیمات اصلاح طلبان برای برون رفت از "گفتمان سردرگمی" را نه استراتژی که "استراگیجی" نامیده بود.
اما سئوال اساسی این است که چرا اصلاح طلبان به این حال و روز رسیده اند که به جای "استراتژی"، سر از "استراگیجی" درآورده اند.
پس از دوم خرداد و ورد "چپ های تجدیدنظر طلب" در ساختار قدرت و حاکم کردن تفکرات "غیردینی و سکولار" خود در وزارتخانه های سیاسی و فرهنگی، تنش ها و تضادهایی در میان نیروهای طرفدار تفکر انقلابی از یک طرف و احزاب دوم خردادی از طرف دیگر ظهور و بروز پیدا کرد. دو "تناقض استراتژیک"، "چپ های سابق" و "اصلاح طلبان امروزی" ‌باعث شد تا آنان نتوانند حضور خود در "ساختار حکومت" را تداوم بخشند؛
تناقض اول این بود که برخی از این اصلاح طلبان با عدم اعتقاد به مبانی تفکر امام(ره)، قانون اساسی، ولایت فقیه و...، وارد "ساختار حکومت" شده بودند. این وضعیت سبب شد تا اصلاح طلبان به موقعیتی برسند که برخی آن را "اپوزیسیون در قدرت" بنامند. اوج این "اپوزیسیون در قدرت" تحصن ۱۳۰ نماینده مجلس دوره ششم در مخالفت با شورای نگهبان و... بود.
تناقض دوم در روش اصلاح طلبان بود، جریانی که با شعار "جامعه مدنی و تساهل و مدارا" وارد عرصه مدیریت اجرایی شده بود، عملیاتی کردن "استراتژی فتح سنگر به سنگر" را ابتدا با ابزار "رسانه" و سپس "دانشجو" در دستور کار خود قرار داد.
"شبه کودتای ۱۸ تیر" سال ۷۸ به خوبی نشان داد اگر "اصلاح طلبان برانداز" در مقابل خود با مخالفتی مواجه شوند، "میلیشیای آشوبگر" را وارد صحنه می کنند و معنای حقیقی "مدارا و تساهل" را به همه نشان خواهند داد.
البته "استراگیجی" اصلاح طلبان، ماحصل اشتباهات چند سال اخیر اصلاح طلبان نیست که سابقه ای تاریخی دارد، آنجا که "چپ های انقلابی" ‌دهه ۶۰ با ورود به "دهه ۷۰" و پس از شکست های انتخاباتی آرام آرام با "گذشته بعضاً خوشنام" خود وداع کردند.
"چپ های تجدیدنظر طلب" در این سالها، در بررسی علل و عوامل این شکست ها، به این "جمع بندی تشکیلاتی" رسیدند که برای "کسب قدرت" می بایست "استراتژی جدیدی" ‌مناسب با "شرایط تازه" تدارک ببینند. وداع با تفکر "انقلابی و آرمانی" و پذیرش "گام به گام تفکر لیبرالی"‌، سرآغاز این "استراتژی جدید" است که دو دهه بعد سر از "استراگیجی درآورد".
"چپ های تجدیدنظر طلب"‌در ابتدا با حضور در "حلقه کیان سروش" مبانی معرفتی تفکر سکولار را پذیرفته و به نوعی "دگردیسی معرفتی" دچار شدند. حاصل این "دگردیسی معرفتی" در آغاز کنار گذاشتن مرزهای عقیدتی و تئوریک خود با طیف "روشنفکری غیردینی" و بعداً پیوند سیاسی و تشکیلاتی با "نهضت آزادی" به عنوان حزب و تشکیلات سیاسی "روشنفکران غیردینی" بود. در کنار این "دگردیسی معرفتی"، "چپ های تجدیدنظر طلب" دچار "دگردیسی اقتصادی" شدند و در آستانه "انتخابات مجلس پنجم" ‌با جریان و حزب دولتی کارگزاران سازندگی به یک "ائتلاف انتخاباتی و لیستی" رسیدند.
اما "استراگیجی اصلاح طلبان" پایانی ندارد، آنجا که در دور دوم انتخابات سوم تیر ۸۴ ، اصلاح طلبان طرفدار توسعه سیاسی و آزادی و... جملگی بر گرد کسی حلقه زدند که ۸ سال پیش در همین روزها شدیدترین انتقادات و حملات را نثار او کرده بودند. "کسب قدرت" چنان واله و شیدایشان کرده بود که "یک شبه" تمامی این شعارها و انتقادات و حملات یادشان رفت و خود به "تبلیغاتچی" کسی بدل شدند که چندی پیش او را مسبب تمامی مشکلات می دانستند و این "قصه سر دراز دارد."
این "استراگیجی اصلاح طلبان" گویا قرار است هرازچندی، به نمایش عمومی در آید و همه را به خنده درآورد. آنجا که "اصلاح طلبان شکست خورده" در آستانه انتخابات مجلس هشتم تمام "فکر و نظرشان" را بروی هم می ریزند و به این نتیجه می رسند که اگر زیر چتر "یاران خاتمی" لیست انتخاباتی دهند، مردم سر از پا نمی شناسند و آنان را دوباره بر "مسند قدرت" سوار می کنند. اصلاح طلبان شکست می خورند و برخی از کاندیداهای اصلاح طلبان به دور دوم می روند. "استراگیجی" اما دوباره به سراغشان می آید، جلسه می گذارند که باید لوگوی "یاران خاتمی" را از تبلیغاتشان پاک کنند چه این "حنا دیگر رنگی ندارد"‌اما باز هم شکست می خورند.
اصلاح طلبان اما دوباره "فیلشان یاد هندوستان کرده است" و اسبشان را برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده زین کرده اند.
کارگزاران سازندگی که این روزها خود را حزب "لیبرال دموکرات" می دانند، ابتدا در گوشی و پس از آن علناً اعلام می کنند، دارند بر روی برخی افراد منتسب به جریان اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری بحث و بررسی می کنند، افرادی چون "ناطق نوری" خنده دار است نه، نیاز به گفتن نیست که ایام انتخاباتی دوم خرداد، رسانه ها و احزاب دوم خرداد با او چه کردند، و چه گفتند و او را با چه القابی، خطاب کردند و... در جایی دیگر همانهایی که در دور دوم انتخابات مجلس هشتم، در یک تصمیم تشکیلاتی و دسته جمعی لوگوی "یاران خاتمی" را خود پایین کشیده بودند دوباره در تدارکند تا "خاتمی" را "بالا بکشند"!
بگذارید گوشه ای از این "استراگیجی اصلاح طلبان" را به نقل از روزنامه کارگزاران ارگان حزب لیبرال دموکرات سازندگی با هم بخوانیم: "اصلاح طلبان نمی دانند برای انتخابات ریاست جمهوری باید چه راهی در پیش بگیرند، شکست های متعدد انتخاباتی اصلاح طلبان را سر شکسته کرده است و اکنون از یک عدم اعتماد به نفس رنج می برند، برای رها شدن از وضعیتی که در آن هستند، نیازمند یک قهرمانند تا بیاید و یک تنه آنان را نجات بخشد و به اعتبار او دوباره به جامعه بازگردند و قدرت از دست رفته را به کف گیرند و زندگی سیاسی مجددی را آغاز نمایند، در واقع آنان به دنبال یافتن قهرمان هستند و یا چنانچه نشد خود قهرمانی را خواهند ساخت و بعد در پی او به حرکت در می آیند... ترویج نگاه قهرمان گرایانه و امید بستن به یک فرد تا چه اندازه با بنیان های دموکراسی سازگار است، تناقضی است که باید اصلاح طلبان به آن پاسخ بگویند آیا اصلاح طلبان نباید بگویند که دستگاه های تربیت نیروی انسانی آنان در چند سال اخیر چه کرده است که جز سید محمد خاتمی گزینه دیگری برای حضور در انتخابات ندارند؟ اصلاح طلبان نباید به این پرسش پاسخ بدهند، سیاست تقویت جامعه مدنی و حضور در عرصه عمومی چه دستاوردی داشته که آنان این روزها براین باورند که جز سید محمد خاتمی فرد دیگری نمی تواند افکار عمومی را با خود همراه کند؟..."
"آش آنقدر شور شده است که صدای آشپز هم درآمده است" و در یک متن چند خطی، تناقض از سر و رویش می بارد. "استراگیجی اصلاح طلبان" محصول درخت "اشتباه استراتژیکی"‌ است که دو دهه پیش در زمین ذهن "چپ های تجدیدنظر طلب" کاشته شد و این روزها دارند میوه های آن را که به چند نمونه از آن اشاره شد،‌ می چینند.
سرانجام "استراتژی اصلاح طلبی سکولار" در ظرف "جمهوری اسلامی خمینی کبیر(ره)" سرنوشتی جز "استراگیجی اصلاح طلبانه" نخواهد داشت .«خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا می‌رود دیوار کج».
حسین منتظر
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید