یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لجباز، کارشکن و غرغرو٭۲


ویژگی افراد دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل (پسیو- اگرسیو) عبارت است از؛ مانع تراشی و کارشکنی، تعلل و مسامحه، لجبازی و ناکارآمدی به گونه و شیوه یی پنهانکارانه.
این کردار بیان یک پرخاشگری بنیادین و زیرساختاری است که به شیوه یی منفعلانه ابراز می شود. در
DSM-IV-TR، این اختلال را به نام اختلال شخصیت منفی کار نیز خوانده اند. نسبت جنسیتی، الگوی خانوادگی و میزان شیوع این اختلال در اجتماع به اندازه کافی ارزیابی نشده است.بیماران دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل (پسیو- اگرسیو) به گونه یی چشمگیر اهل تعلل، مسامحه و کارشکنی هستند. لازمه ها و پیش نیازهای دارا بودن کارکردی شایسته را برنمی تابند. به کوچک ترین عذر و بهانه یی در کار خود تاخیر می کنند و درباره کردار کسانی که خود به آنها وابسته اند، عیب جویی می کنند و نق می زنند. در عین حال هیچ گاه هم دل شان نمی خواهد از شر این گونه روابط مبتنی بر وابستگی رها شوند. اینها جرات مندی و توانایی ابراز وجود ندارند و نیازها و خواسته های خود را رک و پوست کنده بیان نمی کنند. در این باره که دیگران چه انتظاری از آنها دارند، نمی توانند پرسش های لازم را بکنند. بنابراین اگر وادار به انجام کاری شوند یا اگر دفاع معمول شان را که معطوف و متوجه ساختن خشم بر ضد خویش است، از آنها گرفته شود، ممکن است مضطرب و دچار تشویش و دلشوره شوند.
بیمار دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل (پسیو- اگرسیو) در روابط بین فردی کوشش می کند خود را در ایستار و جایگاه وابسته قرار دهد اما دیگران اغلب این کردار منفعلانه و خودآزارانه او را گونه یی کیفر و فریبکاری بر ضد خودشان می بینند. بیمار انتظار دارد دیگران جور او را بکشند و وظایف روزمره او را بر دوش بگیرند.
آدم دچار اختلال شخصیت پرخاشگر-منفعل از بس شکایت می کند که با او درست، منصفانه و عادلانه برخورد نمی شود، دوستان و درمانگرانش ممکن است خود را به سود او درگیر مشکلات و مسائلش سازند، بلکه شاید اندکی از نق زدن ها و غرغر کردن های او کاسته شود،
روابط صمیمانه این گونه بیماران تقریباً هیچ گاه آرام یا شاد نیست. آنها بیشتر به ناراحتی ها و دلخوری های خود توجه می کنند، نه به آن چیزهایی که برایشان خشنودی و رضایت پدید می آورد. بنابراین ممکن است هیچ گاه خودشان هم نفهمند برای خوش بودن و لذت بردن چه چیزهایی کم دارند. این گونه افراد به خود اطمینان ندارند و به آینده نیز به گونه یی بدبین هستند.
هرچند نیم رخ اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل (پسیو- اگرسیو) می تواند همانند اختلال شخصیت خودشیفته (نارسیسیستیک) باشد، اما اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل می تواند بسیار شبیه به اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) و مرزی - آشوبناک (بوردرلاین) نمایان شود. از این رو لازم است از این دو تشخیص داده و جدا شود. البته کردار افراد دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل کمتر از رفتار بیماران دچار اختلال شخصیت های نمایشگر (هیستریونیک) و مرزی -آشوبناک (بوردرلاین)، پرزرق و برق، نمایشی، احساسی-هیجانی (عاطفی)، متظاهرانه و همراه با پرخاشگری آشکار است. تشخیص و جدا کردن افراد دچار اختلال شخصیت افسرده یا اختلالات خلقی همانند افسردگی ژرف (ماژور)، افسرده خویی (دیس تایمیا) و نیز افزوده شدن این دو به یکدیگر (افسردگی دوگانه) از اختلال شخصیت پرخاشگر - منفعل (پسیو- اگرسیو) ممکن است در مواردی دشوار و نیازمند تیزبینی و نکته سنجی در طی زمان باشد.
باید دانست این شخصیت، چه در اندازه ویژگی (تریت) و چه در قواره یک اختلال جدی، می تواند با دیگر ویژگی ها و اختلالات شخصیت آمیخته و همراه شود.
ویژگی های شخصیتی پرخاشگر - منفعل، یک الگوی فراگیر نادیده انگاشتن نیازهای بیرونی برای کارکردهای حرفه یی و اجتماعی لازم و کافی را پدید می آورد. این شیوه کرداری ستیزه جویانه و مقاومت منفی منفعلانه، دربردارنده طفره رفتن های عمدی و مغرضانه، در پیش گرفتن بحث، جدل و اعتراض است. پشت سر نهادن واپسین هنگامه های پایان کارها چیزی است که اغلب رخ می دهد و تعیین تاریخ برای ارائه تکلیف ها برای اینان تقریباً امکان ناپذیر است. در بیشتر موارد چنین شیوه یی به فراموشی نسبت داده می شود یا اینکه چنین بیان می شود که از او چشمداشت های ناواقع بینانه دارند یا آنکه در برگزیدن هنگام انجام تکلیف ها نرمش پذیری و انصاف ندارند. سرشت عمدتاً منفعل این کردارهای مقاومت گرایانه، ناکامی های سترگی برای دیگران پدید می آورد که بر روابط شخصی، حرفه یی و اجتماعی شان فشار وارد می کند. الزامات و انتظارات برآورده نشده، اغلب مواردی هستند که دیگران را برمی انگیزانند با آدمیان دچار ویژگی های پررنگ و مختل شخصیت پرخاشگر- منفعل برخورد کرده و آنان را با کاستی هایشان روبه رو سازند. آنچه شرایط را بدتر می کند، این است که آدمیان دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل ممکن است برای یاری و راهنمایی گرفتن از دیگران، دست نیاز و التماس به سوی دیگران دراز کنند، در حالی که در عمل همه این یاری ها و راهنمایی ها را ناکام و بی ثمر گذاشته و در به کار بستن پیشنهادهای ارائه شده، کارشکنی کنند. ساختاری که میلون در سال ۱۹۹۶ از شخصیت منفی کار (نگاتیویستیک) ارائه کرد، پهنه های زیست شناسانه، درون روانی و پدیدارشناسانه را به تشخیص افزود. این پهنه های بالینی افزوده شده ویژگی های ریز و ظریفی اند که به گونه معمول با اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل در ارتباط هستند و برای نمونه، مواردی همانند بی میلی، شیوه واژگونه رفتار کردن بین فردی، نمایی از شک و تردیدگرایی شناختی، تصویر شخصی ناخوشایند، ابژه های دودلانه، دفاع های فرومایه همراه با جابه جایی، آشفتگی واگرا و یک خلق نا آرام و برانگیزش پذیر را دربرمی گیرد. در ارتباط با این پهنه ها، احساس درست درک و فهمیده نشدن، تردید و دودلی شدید و ترشرویی رخ می دهد. رویکرد چندبعدی به این اختلال، امکان جداسازی تشخیصی بهتر و ارزیابی همسونگری را پدید می آورد که کلیدی برای نقشه های درمان بالینی هستند. کاستی اجتماعی چشمگیر و برجسته یی در شیوه رفتار بین فردی واژگون، ستیزه جویانه، خشمگینانه، ناپایدار و البته حق به جانب برشمرده اینان نمایان است. اینان ممکن است در جست وجوی یاری و همکاری دیگران باشند، اما به سبب تردید و دودلی شدیدشان، بسیاری از مشارکت ها و همکاری های دیگران را در عمل پس زنند. آنها ممکن است خشم شان را فعالانه یا منفعلانه نشان دهند. برای نمونه، آنها ممکن است با یک ساعت تاخیر سر قرار بیایند و اینکه همانند آدمیان دچار اختلال بیش کنشی (فعالی)- کم توجهی بزرگسالان، به گونه یی ماهرانه و مزورانه تر همواره ۱۵ دقیقه در آغاز کار دیر کنند. اینان ممکن است چنین پیشنهاد کنند که ۱۵ دقیقه بیشتر بر سرکار خواهند ماند و در شگفت شوند که مشکل چیست که دیگران این توافق را نمی پذیرند. بیماران دچار اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل ممکن است تردید و دودلی را در روند درمان، از طریق بی اعتنایی، به چالش و کشمکش کشیدن، طفره رفتن، بحث و جدل های زبانی و مشارکت نجستن در تکالیف روان درمانی و مصرف داروها نشان دهند.
دکتر بهنام اوحدی
روانپزشک و درمانگر مشکلات جنسی ناشویی و خانوادگی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید