شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


همه برای بهزیستن؛ بهزیستن برای همه


همه برای بهزیستن؛ بهزیستن برای همه
بشر از زمانی كه خود را به عنوان موجودی متفاوت با دیگر موجودات روی زمین شناخت، همواره در پی این بود كه زندگی خود را نسبت به روز گذشته بهتر و مطلوبتر سازد؛ همین نیاز و خواستة او در حقیقت گام‌های آغازینی بود برای حركت به سوی پیشرفت و ترقی جامعه انسانی؛ امروزه هم این نیاز بخشی از ‌آمال و آرزوهای اوست. بشر نیك می‌داند كه راه‌های به‌زیستن بیش از این باید برای او فراهم شود و به همین دلیل اگر بگوییم:«همه برای بهزیستن، بهزیستن برای همه» در واقع فقط یك قدم به سوی به‌زیستن برداشته‌ایم ؛ قدمهای بعدی همت ، تلاش و پیكار همه‌جانبه و جهانی است. امروزه در بسیاری از كشورها فقط در هفته و روز بخصوصی به اقشار خاص و ویژه توجه نمی‌شود، بلكه در استراتژی اجتماعی درازمدت آنها قاطبه كسانی كه از توان جسمی و فكری و حتی مادی برخوردار نیستند، به نوعی تحت پوشش تامین اجتماعی قرار می‌گیرند، یا آنكه در تعریف اجتماعی جایگاه و موقعیت آنها مشخص و معلوم شده است. یكی از مهمترین مولفه‌ای كه می‌تواند اقشار ضعیف و یا افراد بیمار را تحت پوشش قرار دهد، تأمین اجتماعی همگانی است كه این امر سبب می‌شود تا هم دولت و هم سازمانهایی كه این افراد را به نوعی تحت پوشش قرار می‌دهند نسبت به وظایف خود آگاه باشند و از موازی كاری و یا تداخل در كارها بپرهیزند. به نظر می‌آید مشكل عمده‌ای كه در جامعه ما وجود دارد، عدم تعریف وظایف و مسئولیتهای سازمانها و نهادهای مسئولی است كه به نوعی در امر سامان‌بخشی افراد و اقشاری كه به كمك نیاز دارند دخیل هستند، در حالی كه اگر بخواهیم به طور همه‌جانبه و فراگیر در این زمینه فعالیت و خدمت كنیم شایسته است كه در وهله اول همه حول قانونی مشخص كه حق برخورداری این اقشار از یك زندگی اولیه و رفاه اجتماعی را معین می‌كند گردهم آییم و در قدم بعدی فعالیت‌های سازمانها و نهادهای دیگر را مدون و مشخص سازیم. در تعریف سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی چندین گروه مشمول توجه ویژه می‌شوند كه عبارتند از: خانواده‌های بی‌سرپرست- معلولین ذهنی و جسمی- خانواده‌هایی تك سرپرست كه معمولا در آنها مادران كار سرپرستی را به عهده دارند(زنان سرپرست خانوار)- خانواده‌های فقیر و مستمند كه از كمترین امكانات رفاهی و زیستی محروم هستند- خانواده‌هایی كه به هر دلیل پی و بنیان زندگی خود را از دست دادند- كودكان بی‌سرپرست - معتادانی كه در مراكز بازپروری به سر می‌برند- دختران فراری- زنان آسیب‌دیده- كودكان خیابانی و اقشار دیگری چون سالمندان؛ اما چیزی كه در این بین به آن بیش از همه باید توجه داشت این است كه فقط این اقشار نیستند كه به به‌زیستن نیازمند هستند، بلكه به‌زیستن نیاز قاطبه مردم در یك جامعه است، اگر چه اقشار فوق در زمره كسانی قرار می‌گیرند كه عملا درآمد چندانی ندارند ویا از امكانات حداقلی برای زندگی برخوردار نیستند و یا معلولان و كم‌توانهای ذهنی در جامعه در بدترین وضعیت زیستی قرار دارند كه در وهله اول شایسته است آنها را به عنوان یك واقعیت اجتماعی پذیرفت و در قدم بعدی خدمات خاصی را برای آنها در نظر گرفت. از اینكه هرساله یك هفته را به عنوان هفته بهزیستی در نظر گرفته‌اند در قدم اول مبارك و خجسته است. از ۲۵ تا۳۱ تیر بسیاری از ارگانها، نهادها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی هر ساله با ارائه آمار و ارقام سعی دارند بخشهایی از فعالیتهای خود را اعلام كنند كه برای ساماندهی اقشاری كه در دایره بهزیستی می‌گنجند، كارهای خاصی انجام دادند. و در این راستا روزنامه‌ها و رسانه‌های گروهی هم همگام با دیگر نهادها در اهمیت این روز و توجه كردن به اقشار نیازمند مطالب فراوان وآمارهای زیادی را درج می‌كنند، اما عملا چیزی كه در جامعه به وفور دیده می‌شود باز وضعیت نگران كننده و غم‌انگیز همین اقشار است. اما اینكه در این ایام حداقل چند خانواده بی بضاعت و بی سرپرست به نوایی می‌رسند، درخور احترام و شایسته تقدیر است. ولی باید به این نكته توجه كرد كه آیا در تعریف ما از خانواده‌های خاص كه مشمول رسیدگی بیشتر و بهتر می‌شوند دقت نظر و توجه درستی انجام شده است یا خیر؟ اگر به آمار و ارقام در كشور ما نگاهی بیندازیم تصور بر این است كه كارهای فراوانی صورت گرفته است ولی وقتی كه واقع‌بینانه نگاه می‌كنیم درخواهیم یافت كه هنوز در آغاز راه هستیم. به نظر می‌رسد كه دادن شعار و به چند آمار آن هم در این ایام بسنده كردن پیش از آن كه صورت مسئله را حل كند در پی پاك كردن صورت مسئله بر آمدن است. اول باید آموزشهای لازم را نه فقط به سازمانهای متولی و مسئول داد، بلكه باید این فرهنگ را در جامعه رواج داد كه همه كسانی كه در سطور فوق به عنوان مصادیق نیازمندان جامعه برشمرده می‌شوند را در جامعه پذیرفت و جای خاصی برای آن در نظر گرفت و سپس به سوی دادن امكانات لازم به آنها رفت.سالمندان و یا معلولان معضل جامعه نیستند، آنها هم حق دارند از امكانات و سرمایه این مملكت استفاده كنند و زندگی نمایند. نه تنها معلولین و یا سالمندان، بلكه هر كسی كه در این مملكت با هر ویژگی جسمی و ذهنی به دنیا می‌آید حق دارد كه از امكانات و سرمایه‌های آن برخوردار شود، و كسانی كه رگه‌های سرمایه ملی را در دست دارند وظیفه دارند تا به این موضوع توجه داشته باشند. در برنامه دولت باید ردیف بودجه‌ای برای آنها در نظر گرفت و به فكر سامان‌بخشی این اقشار برآمد؛‌ به جای آنكه كمك به آنها را فقط به یك روز و یا یك هفته محدود كنیم، باید بسترهای لازم را مهیا كرده و سرمایه‌هایی را كه احیانا به این سمت سرازیر می‌شود به مسیر درست هدایت كرد و از هدر رفتن بیهوده آنها جلوگیری كرد. هفته بهزیستی شاید این حسن را داشته باشد كه جامعه را به سمت توجه دادن به مشكلات معیشتی و زندگی این قشر هدایت كند و تا افراد جامعه نسبت به این موضوع حساسیت ویژه‌ای پیدا كنند. برانگیختن این حساسیت یعنی آگاهی دادن و آگاه كردن مردم از نوع زندگی و معیشت این قشر است. باید نگاه‌های ترحم انگیز و صرفا عاطفی را كه معمولا هم گذرا و لحظه‌ای است به سوی نگاه‌های واقع‌بینانه و حقیقی رهنمون ساخت. باید فرهنگ‌سازی لازم را انجام داد؛ برای فرهنگسازی فردا دیر است از همین امروز شروع كنیم
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید