سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اشرافی گری


اشرافی گری
اظهارات صریح رهبر فرزانه انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس با ایشان در خصوص مردمی ماندن نمایندگان و استمرار ارتباط با مردم و نفی اشرافی گری نکته بسیار مهمی است که متاسفانه آنچه که شایسته است، رسانه ها و صاحب نظران بدان نپرداختند.
فرمایشات آقا به مانند برنامه استراتژیک و هدفمندی است که همه علاقه مندان به ایران و ایرانی باید بدان عنایت و توجه جدی نمایند و توصیه ها و انذارهای آقا را به عنوان راهبرد خویش تعیین نمایند.
آقا در خصوص نفی اشرافی گری و اینکه نباید جهت گیری ها به شکل گیری طبقه اشرافی کمک کند می فرمایند: «در جمهوری اسلامی هیچ کسی و هیچ مسوولی نباید به شکل گیری یک طبقه جدید اشرافی کمک کند. به همین علت همه مسوولان از جمله نمایندگان مجلس باید پاک وارد میدان شوند و پاک بمانند و در مقابل فتنه های پیچیده دل کاملا مقاومت و مراقبت کنند.»
واقعیت این است که در طول تاریخ معاصر هیچ حرکت بزرگ اجتماعی به مانند انقلاب اسلامی متکی به توده ها و آحاد مردم نبوده است و حتی اداره جنگ و دفع تهدیدات این انقلاب نیز متکی به همین توده مردم، یعنی مردم کوچه و بازار بوده است.هر جا که دیدیم و شنیدیم کسی از قطار انقلاب خارج شد به واضح دیدیم که صف خود را از صف مردم جدا کرد و حتما اگر به حافظه خود مراجعه کنیم به عینه در می یابیم همان افرادی که از صف مردم جدا شدند بعد از مدتی نیز در مقابل همین مردم ایستادند.
بنابراین جهت صحیح انقلاب بر محور خداخواهی عامه مردم تعیین شده است و ایجاد کاست و طبقه های اجتماعی رنگارنگ ، سیاسی و اقتصادی به منزله جدا شدن از حرکت رو به رشد مردمی تلقی می شود.
امروزه به مدد برخی سوءاستفاده ها و رانت ها طبقه جدیدی در حال نضج و نمو است که با جریان مردمی و شعور الهی این مردم سنخیتی ندارد. این طبقه جدید و نوکیسه که متاسفانه از رانت های اقتصادی و سیاسی برخوردار است در صدد است تا با تحکیم موقعیت خود به ایجاد معادله خطرناک ( ثروت ـ قدرت) و ( قدرت ـ ثروت) دست بزند و به تحکیم موقعیت خود کمک کند.
دنیاطلبی، رفاه زدگی و فرصت طلبی مهم ترین چهره بارز این جریان می باشد. مسامحه مسوولان برخی دستگاه ها و تدوین برخی قوانین موجب شد تا این چهره های حق به جانب به سمت ایجاد طبقه اشرافی بروند.
شاید بسیاری از مردم در محیط هایی که روزانه سرو کار دارند برخی از جلوه های این نوع تفکر را دیده باشند که مهم ترین وجه اشتراک آنها دوری از مردم و امتیازخواهی و امتیازطلبی می باشد.
این که چطور شد که اشرافی گری نضج و نمو پیدا کرد مباحث طولانی می طلبد و فرصت محدود است اما نباید از این حقیقت غفلت کرد عمل اشرافی گری بر بستر تفکر اشرافی شکل می گیرد که مهم ترین عامل آن به «توجیه» برمی گردد، یعنی این که ما در هر مرحله عمل اجتماعی خود و بر حرکت خود توجیه می کنیم. چون من فلان مسوول هستم باید این مقدار از امکانات بیت المال را در اختیار بگیرم. چون من دارای این مقدار سوابق! و خدمات هستم پس مجاز هستم این مقدار قانون شکنی کنم. چون من فامیل فلان کس هستم پس می توانم از امکانات آن دستگاه بی ضابطه استفاده کنم. چون من را یک مقام مسوول معرفی کرده است پس بدون این که حق قانونی من باشد می توانم وام های چند ده و بلکه چندصد میلیون تومانی و بلکه چند میلیارد تومانی بگیرم اما دوست، بچه محل، همکار وهمرزم من چون پارتی ندارد اسیر است بین قوانین دست و پاگیر برای گرفتن یک وام ساده بانکی!
اینها و اینها است که موجب می شود کم کم تفکر اشرافی شکل گیرد. چرا چونکه توجیه می کنیم و البته با توجیه برای خود «حق» ایجاد می کنیم و پیش می رویم و پیش، تا این که مردم می بینند که عده ای از آنها جدا و در مسیر دیگری قدم می گذارند و آن مسیر طی طریق اشرافی گری است. مجلس مهم ترین جایی است که می تواند به بحث و بررسی و صد البته ایجاد قوانین و نظارت در این موضوع بپردازد.
وقتی نظارت کمرنگ شود و وضع قوانین بدون پشتوانه اجرا ونظارت اولویت اول قرار گیرد و وقتی بوده اند و دیده ایم عده ای از نمایندگان خود به عنوان معرف برخی! برای کسب امتیازات بوده اند باید این تاکید باشد که همه مسوولان سه قوه و خصوصا نمایندگان به جد به دنبال وضع قانون ونظارتی باشند که طبقه جدید اشرافی شکل نگیرد.
منبع : روزنامه جوان