یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کاخ کرملین و استراتژی تصرف قفقاز


کاخ کرملین و استراتژی تصرف قفقاز
معادلات برهم ریخته قفقاز زمینه را برای مانور بیشتر روسها فراهم ساخته است.از سوی دیگر،کاخ کرملین با ورود سریع خود به فاز نظامی در برابر تفلیس،قدرت هرگونه ابتکار عمل را از ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا سلب نموده است.
نباید فراموش کرد که واشنگتن به عنوان اصلی ترین دشمن کاخ کرملین در نظام بین الملل سعی دارد از ورود به مناقشه نظامی با روسیه خودداری کند زیرا در این صورت آمریکا شکست سختی را پذیرا خواهد شد. هم اکنون هرگونه بحثی در خصوص پیوستن گرجستان و اوکراین با احتیاط صورت می پذیرد. در حالی که مقامات پنتاگون از استقرار موشکهای کوتاه برد روسیه در اوستیای جنوبی خبر می دهند رئیس جمهوری روسیه تاکید کرد که رفتار مقامات گرجی نباید بدون مجازات باقی بماند. دیمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه در سفر به اوستیای شمالی تاکید کرد که رفتار مقامات گرجی در اوستیای جنوبی نباید بدون مجازات باقی بماند. در همین حال یک مقام وزارت دفاع آمریکا خبر داد که روسیه موشکهای کوتاه برد “اس اس.۲۱” را در اوستیای جنوبی مستقر کرده که می تواند تفلیس پایتخت گرجستان را مورد هدف قرار دهد.این مقام پنتاگون که خواست نامش فاش نشود افزوده است که وزارت دفاع آمریکا اطلاعاتی درباره استقرار این موشک در اختیار دارد.
رئیس ستاد مشترک ارتش روسیه این اطلاعات را که پیشتر از سوی روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده رد کرده بود. آنچه در این مجال جالب به نظر می رسد،تحلیل رسانه های غربی از اوضاع گرجستان است.همان‌گونه که اشاره شد،واشنگتن و ناتو هرگز خود را برای بروز جنگ و درگیری در اوستیای جنوبی آماده ننموده بودند.روسیه در برابر چشمان بهت زده بوش ،مرکل و سارکوزی تا نزدیکی تفلیس پیش رفت و سپس به دستور دیمیتری مدودف پیشروی را متوقف نمود.این عرض اندام کاخ کرملین در برابر غرب سبب احساس ناتوانی واشنگتن و اتحادیه اروپا در برابر مسکو شده است.هرچند افرادی مانند رئیس جمهور آمریکا و صدر اعظم افراطی سرزمین ژرمنها سعی دارند این مسئله را کتمان نمایند اما نباید فراموش کرد که ایالات متحده بیشترین ضربه را از بحران کنونی قفقاز دریافت نموده است. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در گزارشی نوشته است که همگان ، سیاستهای آمریکا را عامل حمله روسیه به گرجستان می‌دانند اما عامل اصلی چنین رویدادی ، گسترش پی درپی ناتو است . در عین حال این نکته نیز نباید نادیده گرفته شود که روسیه در واکنشی قابل درک نسبت به بی‌احترامی‌های آمریکا به دفاع از خود پرداخته و رئیس جمهوری بعدی آمریکا باید از این حادثه درس عبرتی بگیرد و بفهمد که روسیه را نیز تا حد مشخصی می‌توان تحت فشار قرار داد.
در این روایت که آمریکا مقصر بوده به فهرستی طولانی از شکایات اشاره می‌شود ولی عامل اصلی و اولیه این تحولات گسترش سازمان ناتو بوده است . پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱آمریکا ملت‌های تازه آزاد شده آسیای مرکزی و شرقی را به پیوستن به ائتلاف نظامی ناتو دعوت کرد که اهداف بنیادین آن مهار شوروی بود. روسیه هم از ابتدا از این ایده متنفر بود و آمریکا باید می‌دانست که مسکو پس از آنکه قدرت خود را مجددا به دست آورد دست به اقدامات تلافی جویانه‌ای خواهد زد. ولی آیا واقعا این کاری بود که نسبت به روسیه یا علیه آن صورت گرفت ؟ در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و جرج بوش ، هر دو رهبر آمریکایی با این چشم انداز که به اروپایی آزاد و کامل دست یابند خواستار گسترش سازمان ناتو بودند. البته کشورهایی که قصد عضویت در ناتو را داشتند یک انگیزه دیگر هم داشتند،آنها خواستار یک تضمین سیاسی بودند تا در صورتی که روسیه مجددا بخواهد شکل قبلی خود را به دست آورد و برتری خود را به آنان تحمیل کند قادر به انجام آن نباشد. آمریکا هم با آنان ابراز همدردی کرد ولی حتی امیدوار بود روسیه با درک مزایای بالقوه از زندگی کردن در کنار بخشی از ملت‌های دموکراتیک هم با آنان همکاری کند و روزی حتی به ناتو بپیوندد. ولی ولادیمیر پوتین که در سال۲۰۰۰ به قدرت رسید دارای دیدگاه متفاوتی نسبت به جایگاه روسیه در جهان بود. یکی از نشریات روسی به نام Talbott Strobe نوشته بود روسیه تمایل دارد زمانی کاملا احساس امنیت کند که همه خصوصا کشورهای همسایه آن کاملا احساس نا امنی کنند و پوتین هم دقیقا در همین مفهوم جای می‌گیرد. پوتین که جهان را رقابتی بین دایره‌های نفوذ تلقی می‌کرد، نمی توانست تصور کند که رهبران سازمان ناتو دارای تصوری متفاوت باشند. به این ترتیب گسترش ناتو تنها به نوعی از کشور روسیه توهین تلقی می‌شود که از نظر غرب به هر شکلی غیر قابل قبول باشد. ولی حتی اگر آمریکا هم به دنبال محاصره یا خفه کردن روسیه نبود آیا نباید نسبت به غرور زخمی شده روسیه حساس می‌بود؟
آیا ممکن بود اگر واشنگتن محترمانه تر برخورد می‌کرد روسیه به صورت دموکراتیک تری نمو می کرد؟ ممکن است ، ولی مدارک زیادی برای حمایت از آن تئوری وجود ندارد. روشن است آنچه که درصحنه روسیه وگرجستان اعم ازجنگ و درگیری و پیامدهای ناشی ازآن بویژه پس ازتوافق واشنگتن و ورشو برای ایجاد سپردفاعی موشکی آمریکا درخاک لهستان جریان دارد، فراتر از جنگ در منطقه قفقاز است . این مسئله اساسا به نزاع میان دو قدرت بزرگ یعنی روسیه وآمریکا برسرمنافع‌شان مربوط است و جنگ درمنطقه قفقازتنها شراره این نبرد مسلحانه نیست. بنابراین اگرفکری برای پایان دادن به این بحران برداشته نشود جهان به سوی فاجعه ای جدید کشیده خواهد شد بویژه اینکه روسیه به تازگی تهدید کرده که ازتسلیحات هسته ای برای مقابله با سپرموشکی آمریکا در لهستان استفاده خواهد کرد . بهتر است کشورهای غربی بخصوص آمریکا ازتحریک کردن روسیه بواسطه مسائل جانبی اش مانند مجهز کردن لهستان به سپردفاعی موشکی خودداری کنند زیرا این اقدام نه تنها باعث افزایش تنش درمنطقه قفقاز بلکه باعث آشفتگی اوضاع درتمام اروپا و جهان می شود. همانگونه که این امرباعث سخت ترشدن موضع روسیه شد زیرا مسکو مسئله منطقه قفقازرا برای خود مسئله مرگ و زندگی می داند و تحت هیچ شرایطی معامله برسرآن را با هیچ ابرقدرتی نمی پذیرد. از زمان آغاز مناقشه اخیر در قفقاز، بوش بارها تصریح کرد که آمریکا از گرجستان حمایت می‌کند چون در این کشور پیشرفت‌های امور دموکراتیک دیده می‌شود. بوش معتقد بود که مردم گرجستان برای ایجاد دموکراسی در کشورشان بهای زیادی را پرداخته‌اند بنابراین ما آنها را تنها نمی‌گذاریم. با این حال آمریکا که هجوم نظامی گسترده روسیه را به گرجستان می‌دید فقط به محکوم کردن اقدام نظامی مسکو اکتفا کرد و خواستار انعقاد آتش بس میان دو کشور شد. آمریکا به شدتتلاش می‌کند تا گرجستان و اوکراین که به نوعی با روسیه در تقابل قرار دارند به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بپیوندند. اما روس‌ها به شدت با این طرح مخالفت کرده‌اند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز اخیرا اعلام کرده که مسیر برای پیوستن گرجستان در ناتو همچنان باز است. این در حالی است که آلمان در جریان جنگ گرجستان و از ترس روسیه،جنایات تفلیس دراوستیای جنوبی را محکوم نمود و به طور غیر مستقیم گرجستان را آغاز گرجنگ دانسته بود.
سعید سبحانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید