یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مشارکت اقتصادی حداکثری راهکار توسعه جهان سوم


مشارکت اقتصادی حداکثری راهکار توسعه جهان سوم
با نگاهی به نقشه جغرافیا به راحتی می توان کشورهای برخوردار و ثروتمند را از سرزمین های فقیر تشخیص داد. «اندرون جهان سوم» کتابی است از «پال هریسون» برای کالبدشکافی فقر در جهان امروز. هریسون پنج سال پژوهش و سفر بین ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ در ۱۱ کشور سریلانکا، ولتای علیا، ساحل عاج، کلمبیا، پرو، برزیل، اندونزی، سنگاپور، هند، بنگلادش و کنیا را پشتوانه تحقیقی قرار داده است که می خواهد کم توسعه یافتگی کشورها و انسان ها را به صورت کامل بررسی کرده و فقر را بر گستره خاک توضیح دهد.
«اندرون جهان سوم» در هفت پاره ریشه های فقر، ناخوشی زمین را درمی نوردد؛ مشکلات کشاورزی و زمین داری، مثال جهنم یک شهر است: شهری شدن و صنعت، مردمان ضرر کرده: عقب ماندگی انسان، بافتار قدرت، مرور اجمالی به سال ۱۹۹۳: نظم نوین جهانی ظلمانی و وضعیت توسعه انسانی سال ۲۰۰۶ درصدد است ابتدا شرحی از شرایط کنونی جهان ارایه دهد و سپس طرح ها و برنامه ها و اصلاحات امیدبخش خود را تشریح کند.پاره نخست کتاب، ریشه های فقر نام گرفته است که در آن هریسون از توصیف خورشید ستم پیشه، بلای گرمسیر آغاز می کند. از دیدگاه هریسون طبیعت محیط زندگی سرسازگاری با کشورهای در حال رشد را ندارد. بهره دهی اندک خاک و انسان دوشادوش عواملی چون بلایای طبیعی و بارش متغیر کمک کرده اند مازاد مدام و زیاد محصولات کشاورزی ایجاد نشود؛ مازادی که نخستین لازمه توسعه است. چاره کار از دیدگاه نویسنده در این اقلیم ستیزه سر، سرمایه گذاری در منابع انسانی و کشاورزی است. کشورهای در حال رشد باید در آبیاری و سیلاب بندی و مهار فرسایش به منظور کشاورزی سرمایه گذاری کنند و همچنین به هدف مبارزه با اثر بیماری و گرما بر بهره وری کار در منابع انسانی سرمایه گذاری کنند. با استفاده از صنایع کاربر کوچک و مراقبت های بهداشتی اولیه در جامعه نیز می توان هزینه سرمایه گذاری را کاهش داد. هریسون در فصل دوم به بررسی راز توسعه نیافتگی جهان سوم پرداخته است.
از دیدگاه وی سرآمدانی که قدرت پس از استعمار جهان سوم به آن ها واگذار شده، مقصر هستند چرا که این سرآمدان به جای آن که الگوهای بومی توسعه را تعقیب کنند، دربست تلاش کردند از جوامع غربی الگوبرداری کنند و به این گونه شد که کارخانه های باب روز پیش از کشاورزی رونق گرفت و قبل از آن که توده های مردم سرپناه داشته باشند، برج ها و آسمان خراش ها افراشته شد و لازم شد به کارمندان بخش مدرن حقوق کافی داده شود تا بتوانند با تقلید از راه و رسم مصرفی غرب کامیابی کنند که حاصل کار وابستگی دیرپای جهان سوم به غرب شد. «غربی شدن دنیا» در سومین فصل دغدغه هریسون است که در آن می نویسد شیوه های زندگی و تولیدات و رهیافت های غربی در بافت ملل فقیر توسعه ای نادرست خلق می کنند. شیوه زندگی طبقه متوسط غرب بسی فراتر از شرایط و امکانات بیش تر مردم این کشورهاست و فقط صدرنشینان هستند که به زیان نابرابری ها سودمند می شوند. چرا که فنون خانه سازی و صنعت و بهداشت غربی گران هستند و کشورهای نادار دست شان خالی است. در این راستاست که اقتصادها تحریف شده و بیش تر در مسیر هوی و هوس مصرف گرایانه حرکت می کنند.
پاره دوم کتاب به مشکلات کشاورزی و زمین داری اختصاص یافته است به نام ناخوشی زمین را درمی نوردد. هریسون از آفریقا در چهارمین فصل می آغازد.
او پس از شرحی کامل از ناکامی های این اقلیم بلاخیز بر لزوم کنترل جمعیت و ترویج روحیه مشارکت همگانی تاکید می کند؛ آن هم در بستر برنامه هایی هدفمند برای کشاورزی و دامپروری به همراه هم، پاریابی برنج در دره رودخانه ها و زمین های پست پرآب، پاشیدن بذر علوفه بر چراگاه ها و استفاده بیش تر از کودها. فصل پنجم «آسیا» است که در آن نویسنده نوآوری ها در آسیا در زمینه کشاورزی را بررسی کرده و آن را درنهایت به علت وجود بستر ناعادلانه موجب گسترش فقر و نابرابری خوانده است و توصیه می کند که در راستای استفاده از مواهب نوآوری به نام مکانیزه شدن کشاورزی باید اصلاحات ارزی و دسترسی برابر به وام و راهنمایی مسوولان و ترویج روش های مدرن افزایش تولید خوراک را در دستور کار قرار داد.به آمریکای لاتین در ششمین فصل پرداخته شده است. هریسون بر این باور است که در مناطق روستایی آفریقا فقر ریشه در خاک دارد و در رابطه آدمی با آن و اثر مرگبار افزایش جمعیت و روش های کشاورزی بر زمین های کم حاصل در آسیا فقر و تشدید نابرابری نتیجه محتوم ازدیاد جمعیت و کمبود زمین و عدم پویایی جامعه روستایی است اما در آمریکای لاتین فقر و نابرابری ریشه در استثمار ناعادلانه در مناسبات موجود فئودالی دارد.
اصلاحات ارضی واقعی برای افزایش مشارکت روستاییان در کشاورزی و دامپروری و برانداختن رسوم جاهلی خان خانی پیشنهاد نویسنده برای عبور از این سد استثمار است. در هفتمین فصل که «تهدیدهای زیست بومی» نام یافته، هریسون بر خطر سرعت از دست رفتن زمین های کشاورزی با ارزش جهان انگشت می گذارد که حاکی از این است که هر سال منطقه ای حدود مساحت بریتانیا از بین می رود و سالانه دو میلیارد تن خاک فرسوده می شود آن هم در شرایطی که جهان تا آخر قرن بیستم مجبور است جمعیتی ۵/۱ برابر اکنون خود را با حدود سه چهارم مساحت مزروعی کنونی خود تامین غذا کند.باز هم نویسنده اصلاحات ارضی و تاسیس تعاونی به صورت بنیادی بین دهقانان، سوق دادن سرمایه گذاری به سوی کشاورزان کم درآمد، ایجاد مجال دسترسی به خدمات و راهنمایی های دولتی و نظارت دقیق بر ترویج مکانیزه کردن در راستای تقسیم برابر درآمدها را در جهت نصیب حداکثری زمین از سرمایه برای رونق کشاورزی پیشنهاد می کند. پاره سوم کتاب به «شهری شدن و صنعت» اختصاص دارد. در هشتمین فصل نویسنده با نگاه به پدیده مهاجرت روستاییان، این مساله را باعث مشکلاتی برای ثبات ملی و صلح در جهان می خواند و آن را نتیجه مکیدن سرمایه انسانی زمین توسط شهرها می داند. چاره کار در این زمینه از دیدگاه هریسون سرمایه گذاری در روستا برای جذب تحصیل کردگان است که این نتیجه در فصل نهم هم به نوعی تکرار می شود. هریسون توجه لازم و کافی به مناطق توسعه نیافته روستایی را در نهمین فصل چاره درد شهرهای آماسیده دانسته و بار دیگر برسرمایه گذاری در روستا تاکید دارد.درد همین فصل بیکاری نتیجه سلیقه و الگوی غرب پسند و بی توجهی به صنایع کوچک دانسته شده و چاره کار در باور هریسون توجه تمام عیار به صنعت های سنتی و کوچک است. در همین راستا در فصل بعدی هم نویسنده به لزوم توجه به اشتغال های خودجوش در حاشیه شهرها و مدیریت و وارسی کیفیت و بازاریابی کاراتر آن را پیشنهاد می کند تا این بخش های فراموش شده با بخش مدرن پیوند برقرار کنند.واگذاری کارهای کارخانه های بزرگ به همین صنایع کوچک و خودجوش حاشیه هم موج بی سابقه و دامن گستر را خواهد آفرید که اشتغال را رونق می بخشد و انسان ها را با شهر و فضای زیستی آشتی می دهد.در پایان این پاره در فصل دوازدهم هریسون اولویت برتر در اقتصاد روز جهان را توسعه کشاورزی و افزایش درآمد مستمندان روستایی و شهری به جای رویای تاسیس جامعه مصرف کننده غربی در ابعاد کوچک بر خاک گرمسیر تعریف می کند.
پاره چهارم «در اندرون جهان سوم» به عقب ماندگی انسانی در این نواحی می پردازد که هریسون در آن سرمایه گذاری در انسان را با توجه به وضعیت منابع انسانی در کشورهای توسعه یابنده توصیه می کند.
طرح های ضربتی برای کنترل جمعیت، توزیع عادلانه غذا و توزیع عادلانه درآمد در سطح بازار جهانی، برنامه ریزی برای دستیابی به بهداشتی بهتر، نظام آموزشی در خدمت رونق اقتصاد و کشاورزی، آموزش واقعی توسط نظام آموزشی برای ایجاد تعاونی های محلی در روستاها به سود کشاورزی مدرن و آموزش های ویژه به زنان در جهت آگاهی بیش تر برای تنظیم خانواده و بهداشت و آموزش بسامان تر مجموعه ای است از نظرات راهگشای نویسنده در این پاره.
در پاره پنجم «اندرون جهان سوم» بافتار قدرت را بررسی می کنیم. نویسنده در این بررسی بر این باور است که سرنوشت دارا و نادار به هم بسته است. به افراط رفتن ثروت فقر موجب فرسودن هر دو می شود و از رشد به کمال توا ن های انسان جلوگیری می کند؛ به کمال رسیدنی که فقط در جهانی بسیار عادلانه تر از این مسیر خواهد بود.
راهکار او این است که کشورهای در حال توسعه بر سر محدود کردن عرضه موادی مانند نفت همکاری کرده و بر تنوع محصول خود بیفزایند و با تلاش خود به خودکفایی در غذا و انرژی برسند.هریسون همچنین هوشمندانه به این اشاره می کند که نگرانی اصلی دولت ها نباید آن باشد که آزادی ها روی کاغذ قانون اساسی تصریح شده باشد بلکه باید نگران رفاه واقعی مردم بود زیرا مردم تا وضعیت اقتصادی شان بهبود نیابند هرگز قادر به استفاده از حقوق سیاسی نخواهند شد.
پس اصلی ترین اولویت این است که برنامه های اقتصادی در کشورهای در حال توسعه در خدمت اجرای راهبردی مساوات گرایانه توسعه و پذیرش انجام اصلاحات در نظم اقتصادی منطقه و جهان باشد.
اگر برخورداری اقتصادی به اکثریت مردم سریعا گسترش نیابد و اگر فقر تنگدستان کم یا ریشه کن نشود، حکومت های جهان سوم باز هم از نوع استبدادی خواهد بود، چه راست گرا باشند چه چپ گرا، چه میانه رو.در ادامه بحث، هریسون توصیه می کند با فرهنگ مصرف صحیح استفاده از وسایل ضروری اگر در نواحی فقیرنشین تقویت شود قطعا مصرف سقف طلبی، پنجره، کف سیمانی، لباس و کفش تازه، ماشین آلات بهتر، رادیو، ماشین حساب و چاپ، غول خفته بازار رادر جهان سوم بیدار می کند و ظرفیت بازار جهانی را به دو برابر افزایش خواهد داد.برنامه های آموزش ابتدایی و متوسط در سطح جهانی، برابر شدن ثبت نام و سطح سواد بین مونث و مذکر، افزایش درآمد یا دارایی بی برگ و نواها به بالای خط فقر از راه اجرای اصلاحات در مالکیت زمین و سیاست های اقتصادی و بازرگانی، کاهش مرگ نوزادان و فراهم ساختن انواع روش های تنظیم خانواده برای همه حتی در دورافتاده ترین روستاها با سازوکارهای ملی و بین المللی با تعیین ضرب الاجل برنامه هایی برای تغییر شرایط کنونی اقتصاد جهانی در پاره ششم کتاب است.نابرابری در توسعه انسانی دغدغه هریسون در آخرین بخش کتاب است.
در پاره هفتم نویسنده با تشریح ابعاد متفاوت این نابرابری در سطح جهانی باز هم بر برنامه ریزی هدفمند در راستای مشارکت حداکثری شهروندان در برنامه های اقتصادی تاکید می کند.نشر اختران «اندرون جهان سوم، کالبدشکافی فقر» نوشته «پال هریسون» با ترجمه «دکتر شهریار آژنج» را در ۵۹۲ صفحه و با قیمت ۳۰۰ ۶ تومان منتشر کرده است، کتابی که به نقل از انبوه فقرا می گوید ما پفک و نوشابه نمی خواهیم بلکه شغل و نان می خواهیم.
جواد لگزیان
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید