چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

چرا انسان از رژیم غذایی خود دور شده است


سبزی به جای گوشت
رژیم بدون گوشت و بدون لبنیات با مجوز خوردن تخم مرغ، یعنی رژیم گیاهخواری همراه با تخم مرغ تعادل بین كربوهیدرات ها و پروتئین ها را ایجاد می كند. چنین رژیمی باید سرشار از فیبر باشد و در آن از گیاهان پرورش یافته به روش طبیعی و غیرشیمیایی استفاده شود. چنین رژیمی تنها به دلایل تغذیه ای پیشنهاد می شود بدون آنكه به ملاحظات روحی و محیطی توجه شود كه البته این موارد هم مهم هستند.
بهبودی از بیماری در كسانی كه چنین رژیمی دارند سریع تر اتفاق می افتد. سرعت بهبودی بازتابی از سلامت عمومی است و اكثر پزشكان به آن توجه می كنند.
از طرفی برای هر جانداری گونه طبیعی و ایده آل غذایی هست كه با آن جاندار بتواند حداكثر نیروی حیاتی مورد نیازش را تولید كند. نوع ماده غذایی ای كه هر جاندار خاص با آن بهترین رشد را دارد با انطباقی كه آن گروه با غذاهای در دسترس خود در طول چند میلیون سال گذشته پیدا كرده تخمین زده می شود.
ما پستاندار هستیم و از جد مشتركی با سایر پستانداران به وجود آمده ایم. داروین حق داشت. نزدیك ترین خویشاوند جاندار ما شامپانزه است و نخستین پستاندار زنده لمور (میمون ماداگاسكار) بوده است؛ جانور كوچك شبگردی با چشم های بزرگ كه در كف دست جا می گرفت و در ماداگاسكار-جزیره ای در جنوب شرق سواحل آفریقا-پیدا شد. ماداگاسكار در عصر دایناسورها از قاره آفریقا جدا شد و گونه های غذایی آن با گونه های یكصد میلیون سال جدید مطابقت ندارد. بنابراین تكامل در ماداگاسكار كند پیش رفت و لمور تقریباً در این همه سال بدون هیچ تغییری باقی ماند. نكته جالب درباره لمور این است كه این خانواده، گوشتخوار نیست. با این حال به تازگی كشف شده كه شامپانزه های وحشی هرگاه بتوانند گوشت می خورند. به نظر می رسد جایی روی خط تكامل بعضی چیزها تغییر كرده اند.
انسان و شامپانزه زمانی حدود شش یا هفت میلیون سال پیش از یك جد مشترك به وجود آمدند. سایر پستانداران به خصوص گربه سانان و سگ سانان به تدریج كاملاً گوشتخوار شدند. دندان های آنها طوری تغییر شكل یافتند كه بتوانند گوشت را بدرند و پنجه هایشان طعمه را برای قطعه قطعه كردن نگه دارد. همچنین دستگاه روده ای كوتاه برای هضم سریع گوشت اصلاح شد چرا كه گوشت از غذاهای گیاهی زودتر فاسد می شود. همچنین این جانوران تند و تیزتر شدند تا بتوانند صبحانه، ناهار و شام خود را شكار كنند. سایر پستانداران چنین ویژگی هایی نداشتند.
• پیشینیان و رژیم غذایی
انسان در حال حاضر گوشتخوار شده است چرا؟ البته سئوال خوبی است. اگر كسی از سیاره دیگری به زمین بیاید و بخواهد جانوران را از روی غذایی كه می خورند با توجه به آناتومی آنها دسته بندی كند مسلماً انسان را در دسته گیاهخواران می گذارد. چون دندان های نسبتاً بی خطری دارد كه برای خرد كردن فیبر گیاهان مناسب است. پنجه ندارد بلكه انگشت و ناخن هایی دارد كه برای جدا كردن بخش های مختلف گیاهان مناسب است. خیلی تند و تیز نیست، در واقع حتی از خرس هم كندتر است بنابراین نمی تواند شكارش را دنبال كند. روده او ۲۸ فوت درازا دارد! چنین روده درازی برای طبیعت پیچیده هضم گیاهان طراحی شده است. همه این مشخصات نشان می دهد اجداد انسان روی نمودار درختی میمون وارها طبیعتاً گیاهخوار بوده اند معلوم است كه چنین طرحی خیلی قدیمی است. در حال حاضر فیزیولوژی گوارشی انسان به همه چیزخواری تغییر پیدا كرده و می تواند از پس گوشت و از دیدگاه گوارشی ترجیحاً گوشت خام بربیاید. با این حال انسان برای گیاهخواری طراحی شده و وجود چهار دندان سگ سانی چیزی را ثابت نمی كند.
۱۵ میلیون سال قبل آفریقا سرزمین جنگل های انبوه بود كه به تدریج به دشت های باز تبدیل شد كه به ساوانا (علفزار استوایی) معروفند. در جنگل گونه ای میمون آدم نما زندگی می كرد كه علاوه بر چهار دست و پا می توانست روی دو پا هم راه برود. حدود شش تا هفت میلیون سال قبل یك گروه ماجراجو از این میمون ها از جنگل بیرون آمدند تا در ساوانا زندگی كنند. ساكنان ساوانا گوشتخواران بزرگ جثه بودند. این میمون های آدم نما كه جرات داشتند هرازچندگاهی روی دو پا راه بروند می توانستند با نگاه كردن به اطراف از روی گیاهان نزدیك شدن خطر را ببینند. آنها زنده ماندند و توانستند تولیدمثل كنند بنابراین این گروه از طریق انتخاب طبیعی توانستند روی دو پا راه بروند. حالا كه دست های آنها آزاد شده بود می توانستند كارهای جالب و مفیدی با آنها انجام دهند.
آنها در به كار گرفتن چوب و سنگ ماهر شدند و به دلیل آنكه كارها را با هم انجام می دادند بدون تغییرات زیاد در آناتومی شان بقا پیدا كردند. همه اینها پنج میلیون سال پیش اتفاق افتاد. این مخلوق پیش از آدمیزاد به چند گونه مختلف شبه آدم تبدیل شدند: استرالوپیتیكوس ربوستوس (غولی كه گیاهخوار باقی ماند)، استرالوپیتیكوس آفریكانوس (مخلوقی كوچكتر) و هوموهابیلیس جد مستقیم ما.
هوموهابیلیس با دستانش بسیار خوب كار می كرد. او آنقدر در كار با دست هایش مهارت داشت كه سرانجام توانست دوگونه آدم نمای دیگر را از بین ببرد. این آدم همه فن حریف طرز ایستادن خود را (با تحمل درد پشت) تكمیل كرد و حجم مغزش هم دو برابر شد و تا ۵/۱ میلیون سال پیش به هومواركتوس تبدیل شد.
• نخستین انسان كاملاً ایستاده
در تمام این دوران ها «اجتماعی شدن» جریان داشت كه به معنی وابسته شدن زن و مرد به یكدیگر برای ادامه بقا بود. مرد همیشه به دنبال شكار سایر حیوانات برای غذا بود و زن نزدیك خانه می ماند و به جمع كردن گیاهان ادامه می داد. هومواركتوس در بخشی از عادت جدید شكار خود نابودی استرالوپیتیكوس آفریكانوس و احتمالاً غول گیاهخوار استرالوپیتیكوس روبوستوس را كامل كرد.
حود ۲۰۰ هزار سال قبل جمجمه آدم همه كاره دوباره بزرگ شد و همین مسئله به پیدایش هوموساپین ها یا آدم باشعور انجامید. ۵۰ هزار سال پیش گونه جدیدی از آدم باشعور یعنی هوموساپین ساپین یا آدم باشعور عاقل پیدا آمد. او پیشانی بلند و نوع جدیدی از تارهای صوتی داشت كه به او امكان می داد صداهای پیچیده ای تولید كند كه ما اكنون به آنها خو گرفته ایم؛شیوه برقراری ارتباط صوتی كه جایگزین زبان اشاره دست ها شد. این آدم ها را «كرومگنون ها» می نامند و آنها «ما» هستیم.
این انسان جدید شروع كرد به زاد و ولد و كشتن و آمیزش با نژاد دیگری از آدم های باشعور عاقل كه اكنون، پس از كشف آثار آنها در آلمان، نئاندرتال نامیده می شوند. تكامل آنها تا حدود چهار هزار سال پیش كماكان ادامه داشت. گام بعدی تكامل در حوزه تغییرات آناتومی نبود بلكه تغییرات عصبی شیمیایی را دربر می گرفت. انسان ها روی كره زمین پخش شدند، خود را بیش از سایر حیوانات آگاه می دانستند البته روح هم داشتند. این تكامل یك دگرگونی بود و ما هنوز در میانه آن هستیم. بخشی از فرآیند دگرگونی آگاهی بیشتر از اهمیت طبیعت فیزیكی ما است.
• حالا چه كنیم؟
بشر همیشه چیزی را خورده كه به دست آوردن آن ساده تر بوده است. هزاران هزار سال رژیم غذایی انسان چیزی مابین غذای گیاهی و گوشت بوده است. سپس كشاورزی به وجود آمد و كفه ترازو به سمت غذاهای گیاهی و عمدتاً غلات و دانه ها سنگینی كرد. به تازگی و با دامداری مدرن دستیابی به گوشت آسان شده است. پس چرا این همه گوشت می خوریم؟ پاسخ این است كه چون می توانیم. بنابراین كارهایی انجام می دهیم كه حتی با علایقمان خیلی سازگار نیست. حتی می توانیم سیگار بكشیم یا مشروب بنوشیم اما این واقعیات، سیگار و الكل را در میان علایق ما قرار نمی دهند. فیزیولوژی و بیوشیمی انسان برای رژیم غذایی معینی طراحی شده است. كشاورزی و دامداری ما را از رژیمی كه دیگر حتی نمی دانیم چیست دور كرده اند. دستیابی به سلامت كامل یعنی كشف و پیروی از همان رژیم غذایی كه تكامل، ما را برای آن آماده كرده است.
*دكتر تغذیه
ران كندی*
ترجمه: نوشین دیانتی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید