سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


اقتصاد اسلامی در گذر تاریخ


اقتصاد اسلامی در گذر تاریخ
اندیشه اقتصاد اسلامی هم اکنون به عنوان یک موضوع مورد توجه اقتصاددانان مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفته است و بررسی تاریخچه این اندیشه و مراحل رشد آن می تواند ما را در شناخت خاستگاه ها، نقاط ضعف و قوت آن یاری رسانده و رشد آن را تسریع نماید.
ادبیات اقتصاد اسلامی در اوایل قرن بیستم بشدت مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت، مهم ترین دلایل توجه به اقتصاد اسلامی عبارت بود از:
۱) استقلال کشورهای اسلامی، کشور پاکستان در ،۱۹۴۷ اندونزی در ۱۹۴۵ و همین طور کشور الجزایر، تونس و سایر کشورها در این دهه ها که از استعمار کهنه نجات پیدا می کنند و تنظیم اقتصاد خویش را برعهده می گیرند.
۲) در این دوران جهان به بلوک غرب و شرق تقسیم شده بود، بلوک شرق به رهبری شوروی آموزه های مارکس را تبلیغ کرده و گسترش می دهد.
عالمان دینی با مراجعه به اندیشه های مارکس درمی یابند که ایده های وی مخالف دین و اسلام بوده و پذیرفتن الگوهای کمونیستی مستلزم دست کشیدن از دین و آئین اسلام می باشد.
۳) کشورهای غربی که دارای نظام سرمایه داری بودند درگیر بحران بزرگ ۱۹۲۹ می شوند، میزان بیکاری بسیار افزایش یافته، کارخانجات ورشکسته شده و اقتصاد سرمایه داری درگیر رکودی می شوند که توانایی تفسیر و برون رفت از آن را ندارند.
علمای دین الگوبرداری از نظام سرمایه داری را نیز نمی پذیرند زیرا علاوه بر وجود بحران دارای نهادهای ربوی است که صریحاً مورد نهی اسلام می باشد.
با توجه به این سه حادثه توجه اندیشمندان به اقتصاد مثبتی بر تعالیم اسلام جلب می شود مخصوصاً وجود سابقه تمدن اسلامی در قرون اولیه را دلیل روشنی بر عملی شدن آن می یابند.
اولین کتاب ها به زبان اردو نوشته می شود، می توان از کتاب الاقتصاد الاسلامی نوشته سیدمناظر احسن جیلانی و کتاب النظام الاقتصاد الاسلامی نوشته محمد حفیظ الرحمن که به زبان اردو بودند نام برد. در شبه جزیره هند، پاکستان، اقتصاد اسلامی توسط ابوالاعلی مودودی و در شمال آفریقا توسط سیدقطب و حسن البنا گسترش پیدا می کند. اینان شخصیت های برجسته ای بودند که افکار مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده و راه بازگشت به تعالیم اسلام را معرفی نمودند. نویسندگان دهه سوم و چهارم قرن بیستم عموماً تحصیلات دانشگاهی نداشتند و اغلب از علمای دین بودند. نوشته های این دوره عموماً به انتقاد از مکاتب سرمایه داری و کمونیستی می پرداخت و مباحث اقتصاد اسلامی را به صورت پراکنده مورد توجه قرار می داد. در دهه پنجم قرن بیستم برخی از دانشگاهیان نیز به اقتصاد اسلامی می پردازند. از پیشتازان این گروه دکتر انور اقبال قریشی می باشد که با تألیف کتاب «الاسلام و نظریه الفائده» در ۱۹۴۶ سعی نمود، نظریه بهره را مورد انتقاد قرار دهد. در این دوران مباحثی همچون تحریم ربا، فریضه زکات، نقش دولت و توزیع ثروت مهم ترین موضوعاتی هستند که محافل علمی مسلمانان را مشغول نموده است.
در دهه ششم قرن گذشته میلادی، کتابی تحت عنوان «اقتصادنا» توسط شهید محمدباقر صدر تألیف می شود، این کتاب نقطه عطفی در رشد دانش اقتصاد اسلامی به شمار می آید زیرا توانست مباحث پراکنده را براساس اصول معینی سازماندهی نموده و مکتب اقتصاد اسلامی را تدوین نماید، وی در این کتاب علاوه بر این که بنیان اندیشه های اقتصادی معاصر را مورد نقد قرار می دهد استخراج مکتب اقتصادی اسلام را نیز روشمند می نماید. این کتاب مورد توجه اندیشمندان زیادی قرار گرفت و تأثیرات آن تاکنون نیز باقی مانده است.
در این دوره اقتصاد اسلامی پیشرفت آرامی در برخی از دانشگاه ها مخصوصاً دانشگاه اسلامی در شهر «ام درمان» از کشور سودان و دانشگاه های عربستان سعودی می نماید و کشورهای اسلامی براساس شرایط اقتصادی و مشکلات خویش به جوانب خاصی از این دانش توجه می نمایند به طوری که در پاکستان بر زمین، رشد و اداره فعالیت های اقتصادی، در ترکیه و کشورهای عربی بر جنبه های اجتماعی تأکید می شود. اما موانعی بر سر راه رشد این دانش قرار داشت از جمله تنوع زبان مسلمانان، عدم ارتباط محققین مسلمان با یکدیگر، عدم دسترسی به منابع و تحقیقات یکدیگر را می توان نام برد. علاوه بر اینها مشکل دیگری نیز وجود داشت و عبارت از این بود که اقتصاددانانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند از تحصیلات منظم در منابع دینی بی بهره بودند و به همین دلیل نمی توانستند از منابع دینی حداکثر استفاده را ببرند. از طرف دیگر عالمان دینی تسلط کافی به منابع درسی دانشگاهی نداشتند. برای از میان برداشتن این موانع سمینارهای بین المللی مورد توجه قرار گرفت. نخستین سمینار بین المللی اقتصاد اسلامی در ۱۹۷۶ در مکه مکرمه و به ریاست دکتر محمد عمرالزبیر (رئیس دانشگاه ملک عبدالعزیز) برگزار شد. در این سمینار ۴۰۰ اقتصاددان مسلمان شرکت کردند، مقالات زیادی مورد بحث قرار گرفت و نتیجه سمینار به صورت کتاب های مختلف چاپ و منتشر شد. یکی از چهره های برجسته این سمینار دانشمندی پاکستانی به نام خورشید احمد می باشد.
استمرار سمینارهای بین المللی در سال های بعد و مشارکت علمای دینی و دانشمندان اقتصادی در این سمینارها با ملیت های مختلف بسیاری از موانع پیش گفته را از بین برد. تحقیقات اقتصاد اسلامی رشد زیادی پیدا کرد و جایزه ای نیز تحت عنوان جایزه فیصل برای تحقیقاتی که گامی در پیشبرد اقتصاد اسلامی بردارند اختصاص یافت، یکی از برندگان این جایزه دکتر نجات الله صدیقی می باشد.
در دهه های هشتم و نهم توجه دانشگاه ها به مباحث اقتصاد اسلامی افزایش می یابد و مواد درسی مربوط به اقتصاد اسلامی در برنامه های آنان قرار می گیرد، گسترش ادبیات اقتصاد اسلامی موجب می شود گرایش های خاص در مقاطع دکتری ایجاد شود و پایان نامه های زیادی در این زمینه نوشته شود، پایه های علمی اقتصاد اسلامی تقویت شد و مقالات مربوطه در نشریات معتبر بین المللی همچون صندوق بین المللی پول (IMF) چاپ شده است.
همپای تحقیقات علمی، نهادهای پولی و مالی مبتنی بر تعالیم اسلام نیز به وجود آمد. بانک توسعه اسلامی برای حمایت و کمک به توسعه کشورهای مسلمان تأسیس شد. مواد موافقتنامه این بانک در کنفرانس وزرای کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در ۱۹۷۴ تصویب و در ۱۹۷۵ به مرحله اجرا درآمد، سرمایه اولیه این بانک توسط دولت های عربستان سعودی، کویت، بحرین، پاکستان، بنگلادش، ترکیه و اندونزی تأمین شده است. در سال ۱۹۷۸ ضیاءالحق رئیس جمهور پاکستان، بانک ها و رهبران مذهبی را بر آن داشت که نظام بهره متداول را کنار زده و مؤسسات مالی اسلامی را که براساس مشارکت در سود و زیان فعالیت های اقتصادی می باشد جایگزین آن نمایند. در سال ۱۹۸۳ انجمن بین المللی بانک های اسلامی (IAIB) با شرکت ۱۱ شرکت سرمایه گذاری اسلامی و بیمه ای تأسیس شد که از جمله اعضای آن می توان به بانک همبستگی اسلامی (سودان)، بانک اسلامی فیصل (بحرین)، بانک اسلامی قبرس، بانک اسلامی وین (اتریش) و تعدادی از بانک های اسلامی در سنگال، نیجر و باهاما و شرکت های سرمایه گذاری اسلامی اشاره کرد. در ایران به سال ۱۹۸۵ همزمان با نوروز تمامی عملیات بانک ها اسلامی شد. به جز ایران و پاکستان در سایر کشورهای اسلامی بانک های ربوی و غیرربوی کنار هم فعالیت های خویش را انجام می دهند، بانک های غیرربوی و اسلامی توانستند در رقابت با بانکداری ربوی ادامه حیات داده و رشد یابند.
اندیشمندان اسلامی پس از موفقیت نسبی بانکداری اسلامی برای حل مشکلات نقدینگی، گسترش و تعمیق فعالیت های مالی به فکر طراحی ابزارهای مالی اسلامی افتادند. در دهه ۱۹۹۰ استفاده از ابزارهای اسلامی شدت گرفت دارایی های مالی به اوراق بهادار تبدیل شده و مورد استفاده قرار گرفتند همانند صکوک سلف، مرابحه، اجاره، مضاربه، مشارکت، حق الامتیاز، مساقات، مزارعه و غیره که در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.
حجت الاسلام دکتر علی باقری‎
استاد دانشگاه
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید