سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

توسعه و ثبات سیاسی در گرو رقابت سالم


توسعه و ثبات سیاسی در گرو رقابت سالم
یکی ازمهمترین شاخصه‌های جامعه شناسی سیاسی در قرن بیستم شکل گیری حزب سیاسی است که در حال حاضر نقش مهم و غیر قابل انکاری در توسعه سیاسی و ثبات جوامع دارد . این عنصر مهم که در نبرد قدرت سیاسی و مبارزات انتخاباتی بهترین ابزار موفقیت در رقابت با رقیبان سیاسی محسوب می‌شود روز به روز بر اهمیت نقش و کار ویژه‌های آ‌ن افزوده می‌شود تا جایی که دولت‌ها در بسیاری از کشورها تدابیر امور سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و حتی امنیتی خود را از دیدگاه احزاب و گروه‌های سیاسی فعال در کشورشان مدنظر قرار می‌دهند . به هر حال امروز احزاب سیاسی و وجود آنها به عنوان نقطه عطفی برای جوامع سیاسی و پویا محسوب می‌شود و در حال حاضر شرایط این نیروهای اثرگذار سیاسی و اجتماعی به گونه‌ای است که حرکت جوامع دموکرات ( به معنای واقعی کلمه ) بدون حضور آنها و با جداشدنشان از بدنه جامعه امری غیرممکن ومحال می‌نماید .
در حال حاضر پس از گذشت سه دهه ازعمر با برکت انقلاب اسلامی ایران کشور ما به عنوان یک جامعه مردمسالار دینی احزاب، گروها و تشکل‌های سیاسی را به عنوان رکن مهمی از ارکان ساختار سیاسی‌اش پذیرفته است و به دنبال این است که تا با شکل دهی و طراحی یک بستر و الگوی قاعده‌مند سعی کند تا از این نیروها به بهترین نحو برای دستیابی به اهداف عالیه‌اش استفاده نماید اما نباید از یک نکته نیز غافل شد جمهوری اسلامی ایران نظامی نوپاست وتحقق اهداف و آرمان‌هایی را در قالب‌ دین اسلام در کانون توجه خود قرار داده است و تا کنون نیز در این راه گام‌های مهمی برداشته است . یکی از این اهداف و آ‌رمانها دستیابی به حداکثر میزان مشارکت مردم در حاکمیت بر سرنوشت خود بوده که هیچ گاه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی محقق نشده بوده است معماران نظام جمهوری اسلامی تلاش کردند در میثاق ملی مردم ایران (قانون اساسی جمهوری اسلامی ) زمینه‌های مشارکت مردم و تاثیرگذاری بر سرنوشت عمومی را فراهم کنند. با فراهم شدن این زمینه‌ها در ایران برای تاثیرگذاری بر ابعاد مختلف زندگی سیاسی، رقابت سیاسی بین نیروهای مختلف آغاز گردید. نظر به اینکه رقابتی آزاد و این گونه دارای سابقه قبلی نبوده نشیب و فرازهای را پشت سر گذاشت . بعضا و در برخی از دوره‌ها شاهد بروز بی‌اخلاقی‌ها ، قانون شکنی‌ها و رقابت‌های لجام گسیخته‌ای بودیم که به جز هزینه‌ها وخسارات سنگین برای کشور ارمغان دیگری از خود به جای نگذاشت .
البته نباید فراموش کنیم که نبود سابقه رقابت بدین صورت ه م تا حد زیادی به دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گشت . جایی که به خاطر استبداد خفقان آور پهلوی‌ها رقابت سیاسی به طور طبیعی جایی برای خود نداشت و در دو مقطع صدور فرمان مشروطیت و دهه ۱۳۲۰ هم که رقابت سیاسی نسبتا گسترده‌ای صورت گرفت حاصل آن از هم پاشیدگی امور سیاسی و اجتماعی و یا بی‌ثباتی شدید بود یعنی به جای آنکه رقابت سیاسی، نقش مکملی را برای ثبات سیاسی باز ی‌کند آ‌ن را تخریب کرد. بر همین اساس آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که چگونه و از چه راهکاری رقابت سیاسی در نظام اسلامی ایران زمینه ساز ثبات و توسعه سیاسی و اجتماعی خواهد شد . آنچه در ادامه می‌آید نگاهی گذرا به این مقوله است :‌
● دانش سیاسی برخاسته از غرب
دانش سیاسی همانند بسیاری از شاخه‌های دیگر دانش تجربی و انسانی دستاورد تمدن غرب است که به ایران هم وارد شده است . همانطور که نخبگان فرهنگی به آموختن و آموزش محتوای سایر شاخه‌های دانش تجربی بعضا بی‌هدف دست یازیده‌اند دانش سیاسی نیز از چنین رویکردی بی‌نصیب نبوده است . متاسفانه از مهمترین معضلات و مشکلات این شاخه مطالعاتی بومی سازی مبانی آن در پایین‌ترین حد ممکن بوده است که یکی از نمودهای اصلی همین عدم بومی سازی ،‌بی‌تفاوتی نسبت به مطالعه دقیق، منصفانه‌و بومی مسائل ایران و سخن گفتن برخی نخبگان این رشته از موضع اپوزیسیون علیه سیاست و حکومت در ایران است .
مبنای نگاه متعارض این افراد نیز نظرگاههای برخاسته از تئوری‌های دانشمندان علوم سیاسی در غرب بوده است . برخی از این نخبگان ، با مقدس و منزه جلوه دادن آ‌نچه در حوزه سیاست و حکومت غربی رخ می‌دهد آنچه که در حوزه‌های مذکور در ایران اتفاق می‌افتد را صرفا به باد انتقاد گرفته و می‌گیرند و همواره از ارائه یک راه حل بومی برای مطالعه و تدوین بستری مناسب با فرهنگ و ساختار سیاسی، اجتماعی جامعه ایران و ایدئولوژی‌های حاکم بر آن عاجزند. از همین جا می‌توانیم به موضوع بحثمان در این نوشتار هم اشاره کنیم که مفهوم تحزب و احزاب سیاسی در ایران نیز جزء‌ آن دسته مقولات وارداتی می‌باشد که هنوز با بسیاری از الگوهای موجود در جامه ما مطابق نشده است . هنگامی از کار ویژه‌های احزاب و گروههای سیاسی در محافل مختلف علمی و سیاسی سخنی به میان می‌آید صرفا کسب قدرت و در دست گرفتن جایگاه هیئت حاکمه مدنظر قرار می‌گیرد در حالی که این مقوله چندان با شرایط بومی ما سازگار نیست . یک تشکل و حزب سیاسی در جامعه اسلامی علاوه بر توجه به انجام رقابت سالم با دیگر احزاب باید به دنبال این باشد که با فرهنگ‌سازی و ایجاد ساختارهای لازم به تربیت نیروهای متبحر و نخبگان سیاسی بپردازد که بتواند موتور محرکه جامعه را به بهترین نحو اداره کنند و از بروز بی‌ثباتی‌ها جلوگیری کنند . علاوه بر مورد مذکور نباید از کار ویژه‌هایی همچون جلب مشارکت سیاسی مردم، جامعه‌پذیری سیاسی در جهت اهداف کشور، شکل دادن صحیح به افکار عمومی،‌اطلاع رسانی و نمایش یک الگوی اخلاقی از فعالیت‌های سیاسی و ... نیز غافل شد . لذا نیازمند یک نگرش نو و اهتمام جدی در این عرصه هستیم .
● ساختار و الگوهای رقابت سیاسی
بعضا از رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی به طور همزاد یاد می‌شود، بین آنها تمایزی منظور نمی‌گردد و یکی لازمه دیگری دانسته می‌شود .
در برخی از جاها نیز رقابت سیاسی مصداق مشارکت سیاسی به حساب آمده و وجود مشارکت سیاسی به وجود رقابت سیاسی شده است . در زمینه‌هایی نیز که مطالعه موردی صورت گرفته بدون دقت نظری و مفهومی، رقابت سیاسی در کنار مشارکت سیاسی بدون مرزبندی مشخصی به کار برده شده است . بنابراین لازم است که در بحث از رقابت سیاسی به مشارکت سیاسی نیز در حد تبیین ارتباط دو مقوله اشاره شود تا مفهوم رقابت سیاسی از لحاظ اصطلاحی روشن گردد . با همه این تفاسیر اگر بخواهیم یک تعریف عرفی و منطقی از این مقوله ارائه دهیم می‌توانیم به این مسئله اشاره کنیم که به هر نوع اقدام داوطلبانه موفق یا ناموفق ،‌سازمان یافته ، بی سازمان ،‌ مقطعی یا دائمی و ... به صورت قانونی یا غیرقانونی به منظور کسب قدرت رقابت سیاسی به مفهوم ذاتی آن می‌گویند .‌
‌”بر همین مبنا از لحاظ نظری سه الگوی رقابت در جامعه شناسی قابل شناسایی باشد ‌:الگوی رقابتی بر نظام سیاسی،‌ الگوی رقابتی برای نظام سیاسی و الگوی رقابت در چارچوب نظام سیاسی.
ویژگی الگوی اول که با خصوصیات مبارزه با رژیم سیاسی و خصایل اپوزیسیون برانداز و غیر قانونی مطابقت کامل دارد آن است که در چنین الگویی حیطه رقابت سیاسی آن قدر باز و وسیع است که کلیه ابعاد زندگی سیاسی را شامل می‌گردد. چون رقابت در این حالت جنبه تمامیت خواهی دارد که حاصلی جز تلاطم بنیان‌های سیاسی جامعه، فروپاشی کلیت نظام سیاسی، تغییرات متعدد و هزینه‌های مادی و معنوی ندارد.
در الگوی دوم که رقابت برای نظام سیاسی نام دارد ارزش اساسی و اولیه نظام سیاسی اهمیت دادن به اقتدار است و رقابت سیاسی به منزله ارزش ثانوی مطرح است و زمانی در کانون توجه قرار می‌گیرد که خصلت اقتدارگرایی رژیم آن را اقتضا نماید. این بدان معناست که این الگوی رقابت مختص رژیم‌های اقتدارگراست که تداوم حیات سیاسی خود را پیگیری روش‌ها و منش‌های اقتدارگرایانه می‌دانند اما گاهی از اوقات فشارهای داخلی یا بین‌المللی ،‌تغییر چهره رژیم سیاسی را از اقتدارگرا به دموکراتیک ایجاب می‌کند .
اما سومین الگو در حالت میانه دو الگوی فوق‌الذکر قرار می‌گیرد در این حالت برای رقابت سیاسی حد ومرزی وجود دارد که بازیگران سیاسی امکان تجاوز به ماورای آن را ندارند و این حدود همان چهارچوبی را تشکیل می‌دهد که رقابت در درون آن ا نجام می‌گیرد و فرض بر آن است که چنین رقابتی بیش از پیش استحکام چارچوب نظام را بیشتر خواهد کرد .(۱)
آنچه در اینجا باید به آ‌ن اشاره کنیم این مطلب است که الگوی سوم یا همان رقابت در چارچوب نظام سیاسی عالی‌ترین مدل والگو در حال حاضر برای نظام ما محسوب می‌شود چرا که دو الگوی دیگر جز هزینه و خسارات احتمالی پیامدهایی دیگری نخواهد داشت ا ما نباید فراموش کرد که اجرای همین الگو نیز نیازمند پیش زمینه‌ها و مقدماتی است تا با شکل‌گیری آن رقابت در چارچوب نظام سیاسی شکل گیرد . مهمترین موارد و مولفه‌هایی که موجبات فراهم شدن چنین بستری را فراهم می‌کند بدین ترتیب است :
الف) به طور طبیعی موفقیت و تعالی هر پدیده سیاسی و اجتماعی ملتزم وجود یک بستر غنی فرهنگی است که در صورت فقدان آن انتظار شکل یک پدیده واهی و بی‌دلیل است . در کشور ما خلا چنین بستری همچنان احساس می‌شود این زمینه سازی فرهنگی از موسسات آموزشی( چه در سطح آموزش و پرورش و چه آموزش عالی ) آغاز شده و بر عرصه‌های دیگری همچون رادیو،‌تلویزیون ، مطبوعات و ... نیز تسری می‌یابد بدین صورت است که با یک برنامه ریزی کلان وهمسو می‌توان این مولفه‌های فرهنگی در درون افراد جامعه نهادینهرا ساخت.
ب) در حال حاضر به شدت نیازمند آ‌ن هستیم که با اصلا‌ح اذهان نخبگان و متفکران دانشگاهی زمینه توجه هر چه بیشتر به الگوهای بومی و مذهبی را فراهم کنیم . نخبه پروری سیاسی آن هم با مدنظر قرار دادن الگوهای موردنظر ملی وارزشی در چنین عرصه‌هایی بسیار راهگشا و سودمند است .
ج) یکی از مقولاتی که در برخی از عرصه‌های دیگر زندگی اجتماعی ما ایرانیان هنوز خساراتی را بر جای می‌گذارد عدم اصلاح قوانین مربوطه است . در عرصه رقابت سیاسی و احزاب نیز نیازمند بازتعریف و تدوین قوانین نوین وجامعی هستیم که توجه به آن حائز اهمیت است .
در نهایت ذکر این مسئله نیز حائز اهمیت است که بیانات راهگشای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره ) و همچنین مقام معظم رهبری نیز به بهترین نحو در ساختارمند کردن و شکل دادن هر چه بهتر به این الگو و بستر موثر و مفید خواهد بود .
سید مرتضی مفیدنژاد
پی‌نوشت :
-۱ رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران ‌- دکتر غلامرضا خواجه سروی - مرکز اسناد انقلاب اسلامی - صفحات ۶۶، ۶۷ و -۶۹ با کمک از ویژه‌نامه منشور با موضوع الگوی رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران - چهارشنبه ۸۳/۳/۲۰ (ضمیمه هفتگی روزنامه رسالت )‌
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید